🔴 ۸ روز تا ماه خون...
❇️ در وصف علمدار كربلا خواندم
دلم نيامد كه به اشتراك نگذارم.
شاعرش هم ابوالفضل زرويی نصر آباد است، خدايش بيامرزد...
✳️ به همدلی، همه کس دست میدهد اول
فدای همت مردی که داد آخر دست ✳️
💠 حضرت امام جعفر صادق علیه السلام از پدران خود از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل فرمود:
✅ عن آبائه علیه السلام انّ رسول الله قال:
ثلاثه یشفعون الی الله یوم القیامه فیشفّعهم:
الانبیاء ثمّ العلماء ثمّ الشّهداء.
⬅️ سه گروهند که روز قیامت شفاعت میکنند و شفاعت آنها مورد پذیرش خداوند قرار میگیرد:
انبیا
و علما
و #شهدا.
📚 بحار الانوار: ج۹۷، ص۱۴
💠 حضرت امام سجاد عليه السلام:
✅ أنَّ لِلعَبّاسِ عِندَ اللّهِ مَنزِلَهٌ یَغبِطُهُ بِها جَمیعُ الشُّهداءِ یَومَ القیامَهِ.
⬅️ برای عمويم #عبّاس در روز قيامت نزد خداوند #منزلتى است که #همه_شهیدان بر آن رشک مىبرند.
📚 امالی (شيخ صدوق): ص ۴۶۲
✅ إذا صار یوم القیامة و اشتد الأمر على أهل المحشر بعث رسول الله صلوات الله عليه و آله أمیرالمؤمنین عليه السلام إلى فاطمة سلام الله عليها لتحضر مقام الشفاعة.
فیقول أمیرالمؤمنین عليه السلام یا فاطمة، ما عندک من أسباب الشفاعة و ما ادّخرت لأجل هذا الیوم الذی فیه الفزع الأکبر.
فتقول فاطمة سلام الله عليها:
یا أمیرالمؤمنین،
کفانا لأجل هذا المقام الیدان المقطوعتان من ابنی العباس»؛
⬅️ وقتی روز قیامت برپا میشود و شرایط برای تمام مردم دشوار میشود، پیامبر خدا صلوات الله عليه و آله، توسط اميرالمؤمنين عليه السلام به حضرت فاطمه سلام الله عليها پیغام میدهد تا برای شفاعت حاضر شود.
🔹 علی عليه السلام به فاطمه سلام الله عليها میگوید:
ای فاطمه!
از اسباب شفاعت چه چیزی نزد توست
و برای امروزی که سختترین روز است چه چیزی ذخیره کردی؟!
🔹 فاطمه سلام الله عليها پاسخ میدهد:
ای امیر مؤمنان!
در جایگاه شفاعت، تنها دو دست قطع شده #پسرم عباس برای ما کافی است.
📚 اسرار الشهداة: ص ۳۳۹
@justhadis110
💠 حضرت سید الشهدا امام حسین علیه السلام هنگام رسیدن بر بالین ابالفضل العباس سلام الله علیه:
✅ لما قتل العباس بان الانكسار فى وجه الحسين.
[و قال]
الآن انكسر ظهري و قلت حيلتي.
⬅️ عباس كه كشته شد، ديدند چهره حسين شكسته شد.
[و گفت:]
⬅️ الآن کمرم شکست و راه چاره بر من تنگ شد.
📚 بحارالانوار: ج۴۲، ص ۴۵
🔷 عالم ربّانی آیت الله سید حسین یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه:
⬅️ بىمناسبت نيست در اينجا خوابى را نقل كنم كه يكى از اهالى قائن به نام آقاى مصطفوى كه به همراه عدهاى براى زيارت حضرت ابا عبد الله عليه السلام به كربلا مشرف شده بود برايم تعريف كرد.
بنده براى ديدن آنها به محل اقامتشان رفته بودم. وى كه در آن وقت خواب بود توسط برخى همراهانش از خواب بيدار شد و در حالى كه چشمانش قرمز شده و اشك در آن حلقه زده بود گفت:
چرا مرا از خواب بيدار كرديد؟
الآن در عالم رؤيا مولايم امام حسين عليه السلام را با بدنى پر از زخم و جراحت مىديدم.
سپس گفت:
وقتى چشمم به آن حضرت افتاد گريهام گرفت و
هر مقدار گريه مىكردم زخمهاى بدن آن بزرگوار ملتئم مىگشت و بهبود مییافت؛ از اين رو گريه را ادامه دادم،
ولى با تعجب متوجه شدم دو زخم همچنان به حال خود باقى است و گريه من در بهبود آن تأثير نمىكند.
در اين وقت به من گفته شد:
هر اندازه هم گريه كنى #اين_دو_زخم التيام پيدا نمىکند.
عرض كردم: آقا جان! مگر اين دو زخم چه خصوصيتى دارد؟
فرمودند: يكى از اين زخمها
👈 داغ برادرم #عباس
👈 و ديگرى در اثر شهادت فرزندم #علىاكبر مىباشد.
📚 سقینة الصادقین: فصل مدتی در قائن، ص۴۶۸
@justhadis110