#مسابقه
#سوتی_دخترانه
#من_و_بابام
🌸با سلام🌸
#سوتی من در مورد پدرم😊
خیلی بچه بودم شاید تقریبا 5-6 ساله
تو فیلما دیده بودم ک وقتی یکی میخواد جایی بره، پشت سرش آب میریزن😁
بابام صبح خیلی خیلی زود بعد از اذان صبح میخواستن برن یکی از شهرای مجاور
منم سریع از خواب بیدار شدم و بابام رو از زیر قرآن رد کردم، و چون همش تو فیلما میگفتن آب روشنیه و اگر آب بریزید پشت سر مسافر، زودتر برمیگرده
منم بچه بودم دیگه😉 ب جای یه کاسه آب، یه قابلمه آب برداشتم که بریزم پشت سرشون😁
خلاصه بابام رو از زیر قرآن رد کردم، و همینکه ایشون حرکت کردن و هنوز یک متر هم از من دور نشده بودن، قابلمه ی پر از آب رو چنان بردم عقب، که قشنگ آب قابلمه تا 10 متر پرتاب میشد ولی خب بابام فقط یک متر از من فاصله داشت😂😂😂😂😁😁😁😁😁
و...
از سر تا پاشون از پشت سر خیس شد😂😂😂😂😂😂😂😂😂
من جیغ زدم، آخه اصلا فکرشم نمیکردم اینجوری شه😬😬😬
و بابام برگشتن و یه لبخند ب من زدن😊
و گفتن اشکالی نداره و چون عجله داشتن، فرصت نشد لباساشونو عوض کنن و رفتن🙈😁🙈😁
🌸 از طرف تارتارا🌸
#من_مشکاتی_ام
از فارس
@ka_meshkat