💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
دعای امام سجاد (ع) برای استجابت فوری دعا
اللَّهُمَّ لَا أَشْكُو إِلَى أَحَدٍ سِوَاكَ، وَ لَا أَسْتَعِينُ بِحَاكِمٍ غَيْرِكَ، حَاشَاكَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ صِلْ دُعَائِي بِالْإِجَابَةِ، وَ اقْرِنْ شِكَايَتِي بِالتّغْيِيرِ
خدایا! به كسى جز تو شكوه نمي كنم، و از حكم كننده اى (بين ظالم و مظلوم) جز تو يارى نمي طلبم آراسته و پاك مي دانم تو را كه چنين كنم، پس بر محمّد و آل او درود فرست، و دعاى مرا به اجابت پيوند ده (بين دعاء و اجابت فاصله اى قرار مده) و شِكوه مرا با تغيير و از بين بردن همراه ساز (ستم ستمگر را از من دفع فرما تا شكوه ام پايان يابد)
#سه شنبه #صحیفه #نور
@kafeshohada1400
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
حاکم نیشابور و کشاورز بیچاره
روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید.
حاکم پس از دیدن آن مرد بیمقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند. روستایی بینوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد. به دستور حاکم لباس گرانبهایی بر او پوشاندند. حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب به او بدهید.
حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت: میتوانی بر سر کارت برگردی. ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند حاکم کشیدهای محکم پس گردن او نواخت.
همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا، منتظر توضیح حاکم بودند.
حاکم از کشاورز پرسید: مرا میشناسی؟
کشاورز بیچاره گفت: شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید.
حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟
سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود.
حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم در یک شب بارانی که در رحمت خدا باز بود، من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حق این باران و رحمتت مرا حاکم نیشابور کن و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیام میخواهم هنوز اجابت نشده آن وقت تو حکومت نیشابور را میخواهی؟
یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد.
حاکم گفت: این قاطر و پالانی که میخواستی، این کشیده هم تلافی همان کشیدهای که به من زدی. فقط میخواستم بدانی که برای خدا حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد. فقط ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد. از خدا بخواه فقط بخواه و زیاد هم بخواه خدا بینهایت بخشنده و مهربان است و در بخشیدن بیانتهاست ولی به خواستهات ایمان داشته باش.
#حکایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام
صبحتون بخیر
روزتون پربرکت
حال دلتون عالی
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 💐💐 💐
💐آداب مسافرت💐
اهمیت سفر
امیرمومنان(سلام الله علیه)میفرماید: مسافرت کنید که در آن پنج فایده است: اندوه زدایی، درآمدزایی، دانش افزایی، ادب آموزی و همراهی با شرافتمند.
آداب سفر
دعا و صدقه: امام صادق(سلام الله علیه) می فرماید: سفرت را با صدقه آغاز کن و آیه الکرسی بخوان.
زمان سفر: رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) می فرماید: شبانه مسافرت کنید، زیرا زمین آن گونه که در شب پیموده می شود در روز طی نمی شود.
لوازم سفر: راوی گوید: هرگاه پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) مسافرت می کرد پنج چیز را همراه میبرد:آیینه، سرمه دان، شانه، مسواک و قیچی.
امام صادق(سلام الله علیه ) می فرماید: از آداب و لوازم سفر، به همراه داشتن توشه فراوان و خوب و بخشش آن به همسفران است و نیز رازپوشی پس از سفر و شوخی هایی که موجب خشم خدا نباشد.
تقسیم هزینه در سفر گروهی: رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)می فرماید: از آداب سفر این است که همسفران هزینه سفر را پیشاپیش جدا و مشخص کنند که مایه آرامش خاطر و نیکخویی آن هاست.
سوغات: امام صادق(سلام الله علیه)می فرماید: هنگام بازگشت از سفر برای خانواده خود سوغات بیاورید، هرچند قطعه سنگی باشد.
مدیریت سفر گروهی
انتخاب سرپرست: رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) میفرماید: هرگاه سه نفر باهم به مسافرت می روند یکی را امیر و سرپرست خود کنند.
مدارا: رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) می فرماید: کسی که با همسفر خود بیشتر مدارا کند پاداشش بیشتر و نزد خدا محبوب تر است.
خدمت: رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) می فرماید:در سفر، بزرگ قوم، خادم آنان است.
بخشندگی: امیرمومنان(سلام الله علیه) می فرماید: جوانمردی در سفر، بخشیدن توشه، مخالفت کمتر با همسفران و بسیار یادخدا کردن در هر فراز و فرود و نزول و قیام و قعود است، نیز میفرماید: به روی همسفران بسیار تبسم کن و نسبت به توشه اتبخشنده باش و میفرماید: سکون طولانی، بسیار نماز گزاردن و سخاوتمندی با همسفران از آداب سفر است.
رعایت حرمت همسفران: امام صادق(سلام الله علیه ) می فرماید: مردانگی در سفر این است که هروقتی از همسفران جداشدی ازآنان بدگویی نکنی.
#چهارشنبه #مفتاح الحیاة #نور
@kafeshohada1400
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
سبب آزادی لقمان این بود که سالی مولایش به او دستور داد در مزرعه کنجد بکارد . وقتی بعد از مدتی به مزرعه رفت دید لقمان جو کاشته است .
او را خواست و گفت :
چرا چنین کردی ؟ !
جواب داد :
تصور کردم از جو کاشتن ، می توان کنجد به دست آورد .
خواجه گفت :
منشا این تصور باطل چیست ؟
گقت :
زیرا می بینم تو با وجود کارهای زشت امید بهشت داری ، با خود اندیشیدم اگر افعال و کارهای زشت و ناپسند ، نتیجه ی مغفرت و آمرزش دارد ( بدون توبه ) ، پس از جو هم می توان کنجد به دست آورد .
مولا از این تذکر بیدار شد و از کارهای زشت دست برداشت و او را آزاد کرد .
وقتی تو زندگی و اعمال و رفتار خیلی از انسان ها دقت می کنیم ، می بینیم همه خدا و بهشتش را دوست دارند ، ولی توجه ندارند خدا در قبال انجام چه کارهایی به بندگانش بهشت پاداش میدهد و در قبال انجام چه کارهایی بندگان را روانه دوزخ میکند .
میدانیم خدا در قرآن که معجزه ای است از پیغمبر به نماز و روزه و خمس و زکات و … امر نموده است ولی در انجام این امور دقت نمیکنیم
میدانیم خدا از کارهایی همچون دروغ ، غیبت ، دزدی و … نهی نموده است ولی گاهی مرتکب این امور می شویم
پس ما که بهشت را دوست داریم نباید با کاشت جو ، امید برداشت کنجد داشته باشیم .
بیایید بیشتر به کارهایی که انجام میرهیم دقت کنیم
#حکایت
@kafeshohada1400
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐