ناله های مادر شهید سید جمشید موسوی اصل از زبان خواهر زاده شهید🌷
بسم الله الرحمن الرحیم
امشب آمده ام، آمده ام به خاکی که آخرین قدم هایت را بر آن نهاده بودی، آنجایی که صدای آخرین نفس هایت هنوز به گوش میرسد، همانجایی که هنوز عطر تنت به هوایش موج میزند.قتلگاهت یا بهتر بگویم سکوی پروازت، مکان عروجت، عروج به عرش الهی...
شرح حال روز و شب 36ساله مادر شهیدی که هنوز به دنبال نشانی از بی نشانی جوانش، بدنبال استخوان جامانده در زیر آوار کلاس درسش و حتی بدنبال نام گمگشته اش در آمار شهدا می گردد.
مادر شهید جادیدالاثری که هیچ نشانی از فرزند ندارد، و در دلش مانده است،
وداع آخر😭
امشب باز هم اینجا هستم، آمده ام شاید بیابم از تو نشانی را تا که آرام کنم قلب پریشانم را، آمده ام با تو سخن بگویم و تو پاسخ بگویی آوای حزین مادرت را.
می خواهم با تو درد دل کنم گمشده مادر، عقده دلم را با تو وا کنم عقده گشاده مادر😭😭
در کجای این خاک بدنبال قطره ای از خون پاکت باشم؟تا آنجا را بارگاهی سازم برای رفع دلتنگی هایم، زیر کدام آوار بدنبال پاره ای از تنت باشم تا آنرا در مزارت گذارم برای آرامش وجودم.
بیا مادر، بیا که چشم در راهم تا بیایی و بازگویی برایم خاطراتت را.به من بگو کجایی که از تو خبری نیست مرا، چشمان دوخته شده ام به درب خانه، دیگر سویی ندارد و آه و حسرت است که از نهادم بر می آید، ای پر گشوده به آسمان؛
کاش من هم مانند شهدای دیگر، زیر تابوتت را می گرفتم و رهسپارت می کردم، ای سفر کرده مادر.😭
در دلم مانده است خداحافظی مادرانه با پیکر گلگونت،در دلم حسرت آخرین بوسه بر پیشانی ات مانده است، ای گمشده مادر...و ایکاش و حسرتهای بی پایان نه برای زنده بودنت، برای تشییع جنازه نداشته ات، هر شب و هر روز حرصه را بر دلم تنگ تر میکند.
مادر، می گویم تو را فدایی علی اکبر حسین ع نامیده ام.اما ایکاش من هم مانند لیلا، پیکر عربا عربای جوانم را میدیدم و برایش نوحه سرایی میکردم.
چه شبی بود آن شب، مانند زینب آواره ها را به کنار میزدم و در جستجوی پیکرت همانند قتلگاه را گشتم و نیافتم هیچ اثری از تو، ای همه هستی مادر..
وا محمدا وا علیا، برای نیافتن فرزند...😭😭😭
وا محمدا، وا علیا برای صد پاره شدن تن عزیز مادر...
وا، محمدا وا علیا جاوید شد دار و ندار مادر؛
مادرا،یک دانه ات کو؟مادرا دردانه ات کو،مادرا تاج سرت،افسانه ات کو؟...😭😭
می بینی مادرت را که بر تل آوارها ایستاده است و عاجزانه صدایت میزند،چرا پاسخ نمی گویی جگر گوشه مادر؟
آوارها را آرام آرام به کنار زنید شاید جوانم آنجا خفته باشد.در میان مجروحان جستجو کنید،شاید جوانم مجروح باشد، در میان آمار شهدا نگاهی افکنید شاید جوانم میان شهدا باشد؛
اما نیستی، هیچ کجا نیستی،نه قتلگاه،نه بیمارستان، نه میان دوستان عروج کرده ات،پس کجایی؟ تا کجا باید بدنبالت بگردم، تا چه روزی چشم انتظار رسیدن خبری از تو باشم، نوگل پرپر مادر.😭😭
مرا دیگر نایی و توانی برای جستجو نیست، غمت مرا از پای در آورده است و نایی برایم ننهاده، پس بیا، بخوابم بیا و آرامشم ده، دردانه گمشده مادر.
🌷از دلم بر آمد برایت بنویسم، دایی شهیدم.
من، وارث شهیدی هستم که حتی تکه ای استخوان هم ندارد، من وارث شهیدی هستم که مادرش هنوز چشم انتظار آمدن خبری ست،من وارث خون پاکت و پاسدار آرمانهایت هستم.
دستم را بگیر و رهایم مکن، یاورم باش تا در این دریای طوفانی، کشتی بانی لایق بر عرشه زندگی باشم...😭😭از آنجا، به من نظری کن، ای نظر کرده خداوندی...
⭕️برادرش فرمانده یکی از خطوط عملیات بود. رفته بودم پیشش برای هماهنگی. همون موقع یک خمپاره انداختن و من مجروح شدم.
دیدم که برادرش شهید شد. وقتی برگشتم، چیزی از شهادت حمید نگفتم؛ خودش میدونست.
گفتم: "بذار بچهها برن حمید رو بیارن عقب."
قبول نکرد.
گفت: "وقتی رفتن بقیه رو بیارن، حمید رو هم میارن."
انگار نه انگار که برادرش شهید شده بود. فقط به فکر جمع و جور کردن نیروهاش بود. تا غروب چند بار دیگر هم گفتم، قبول نکرد. خط سقوط کرد و همه شهدا همون جا موندن...
🔻کاش برخی مسئولین امروز هم میفهمیدن برادرشون هیچ فرقی با بقیه مردم نداره!
#شهید_مهدی_باکری
#درس_اخلاق
🔴خانه آدمکُش در نجف😱😱😱😱
مرحوم آقا سید ابراهیم شوشتری که به دلیل فقر و گرفتاری بعد از ازدواج مخفیانه به نجف اشرف می رود و نزد یکی از طلبههای شوشتر در مدرسه میماند، بعد چند ماه خبر آمدن خانوادهاش را میشنود. سخت پریشان میشود که در این موقعیت که نه جا دارد نه تمکن مالی، چکند؟ به هرطوری که بود سراغ خانه خالی را از این و آن میگیرد به او نشانه دکانداری را میدهند که کلید خانه خالی در دست او است به او مراجعه میکند میگوید بلی ولی این خانه بدقدم است و هرکس در آن نشسته دیوانه یا کشته شده. سید میگوید اگر هم بمیرم چه بهتر از این زندگی فلاکت بار زودتر راحت میشوم، پس کلید خانه را میگیرد و داخل خانه میگردد میبیند تار عنکبوت همه جا را گرفته و خانه پر از کثافت و آشغال است. شب که میخوابد ناگهان میبیند...😨😨👇🏻👇🏻👇🏻
#شهیدمحمدغفاری
🍃💔🍃
انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت
آنقدر که خالی شده بعد از تو جهانم
شھید شدن اتفاقی نیست...
اینطور نیست ڪه بگویی :
گلوله ایی خورد و مُرد ...
شھید ...
رضایت نامه دارد ...
و رضایت نامه اش را اول حسین (ع)
و علمدارش امضا میڪنند ...
بعد مُھر حضرت زهرا (س) میخورد...
#شهدا قبل از همه چیز دنیایشان را به قربانگاه بردند ...
دوستداشتنیهایشان...علایقشان و ...
آنها نفسشان، را با همهی خواستههایشان، قربانی ڪردند. آری! شهدا ! زیر نگاه مستقیم خدا زندگی ڪردند ...
#آتش.به.اختیار🇮🇷
#کارفرهنگی.درمنزل...👌👌
#یادشهدا #به.یادشهیدمحمدغفاری
🌷|شادی ارواح طیبه شهدا صلوات |🌷
#چراغ_راه ۳۵
🌺 بخشی از وصیتنامه شهید محسن وزوایی:
" امروز لحظهاى غفلت، خیانت به اسلام و قرآن است. والله وقتی کمى از فشارِ کارم کم مىشود، در خود احساسِ ضعف و کوچکى مىکنم."
#شهیدوزوایی #جهاد #جهادفرهنگی #انقلابیگری #آتش_به_اختیار #پرکاری #کارجهادی
🇮🇷
🔻 میدانید چرا #اسناد_لانه_جاسوسی را 39 سال در #کتب_درسی #سانسور کرده اند؟
سانسور اسناد لانه جاسوسی؛ غفلت است یا نفوذ؟!
🔰در آبان ۱۳۹۵ #رهبر انقلاب شدیداً اعتراض کردند که چرا هیچ نشانهای از ۷۰ جلد اسناد #لانه_جاسوسی #آمریکا، در #مدارس و #دانشگاهها نیست؟ امروز پس از گذشت ۳ سال از #اعتراض ایشان و ۳۹ سال افشای اسناد جاسوسی هنوز اثری از این اسناد در #کتابهای_درسی ما نیست. اما چرا؟!👆
#وزارت_آموزش_پرورش #آموزش_و_پرورش #وزارت_علوم #وزارت_ارشاد #کتاب #معلم #نفوذ #گاندو
🌾🌹🌾🌹
🔰اگر با گلوله توپ شهیـد نشوم ،آبرویم می رود؛
🌷شهید حجت فتوره چی ، فرمانده محور عملیاتی لشکر ۳۱ عاشورا مدت ها در کردستان با ضد انقلاب مبارزه میکرد.
یکی از همرزمانش درباره این شهید میگوید:
شهید فتوره چی بارها میگفت خدا نکند حجت با گلوله یا ترکش شهید شود.. حجت باید با گلوله توپ شهید شود و الا آبرویم می رود.
همرزمانش این جملات را مزاح و شوخی تلقی میکردند.
در مرحله دوم عملیات والفجر۴ بود که راهی منطقه عملیاتی ک حجت در آن جا بود شدیم سراغ وی را از حمید باکری گرفتیم و حمید اقا با دست به منطقه پر درخت اشاره کرد ک شاید آنجا باشد.
چون بیسیمش قطع شده بود به جستجو منطقه دیگر پرداختیم تا این که سر بی بدن او را پیدا کردیم.
بدنش متلاشی شده بود و قابل جمع کردن نبود.
#کلام_شهید
وقتی گِرههـای بـزرگ به کارِتون اُفتاد
از خانوم «فاطمه زهرا» کمک بخواید،
گِره های ڪوچیک رو هم از « شهدا »
بخواید براتون باز کنند ...
#حبیب_حرم
#شهید_حاج_حسین_همدانی
⭕️ اینها چهرههای خاک خورده حشدالشعبی در نبرد با داعش است
این روزهای عراق نباید فراموش شود...!
#العراق_لن_يحترق
👤 نواب انقلابی
🌾🌹🌾🌹
به یاد آنان ؛
که کوچک بودند
ولی برایمان بزرگی کردند
سلام بر شهدای دانشآموز
#شهید_دانشآموز
#محمدتقی_عسگرزاده
#شهادت_جزيره_مجنون
💠
اصل موضوع بر سر این است
"عاشقم ، عاشقِ همین سادگیهاتان "
#نوجوانان_دفاعمقدس
#لشکر۱۴_امام_حسین_اصفهان
خوشحالم که جانم را نثار اسلام و مکتب محمد (ص)وعلی(ع) میکنم،افتخار میکنم که مکتبم اسلام است اسلامی که به من فهماند چگونه راهم را انتخاب کنم
#شهید_اجاقلو
آینده می آید
و قطعا ما نیستم
از شما به عنوان بنده ای که
خونش را در راه
اعتقادات و شریعت و وطنش داد میخواهم که مراقب #ولی_فقیه باشید و نگذارید امرش روی زمین بماند
اف بر کسانی که باشند و به ولی فقیه توهین شود و سکوت اختیار کنند...
#بسیجی یل نهضت روح الله(ره)
#عارف باالله
#کوه معرفت و نورانیت
#بسیجی بصیر
#عاشق دلداده
#مجنون شیدا
#دلداده حضرت زهرا سلام الله علیها #شهید_هاشم_گرجی
#عملیات_کوهستان
#مائوت
#نصر7
💠 وقتی بمباران شیمیایی شد ماسکش را به یکی از رزمندهها داد!
در بیمارستان از شدت تشنگی روی کاغذ نوشت: «جگرم سوخت آب نیست؟!»
و بعد به شهادت رسید…
#شهید_نعمت_الله_ملیحی
هـم لقمہ بودند
هـمسفرہ بودند
هـمدل و هـمراه
صمیمی شاد و شفاف
چقدر دلزدہ ایم
از تجملات دنیوی
#شهـید_محمدتقی_سالخورده
#شهـید_سیدرضا_طاهـر
#لحظه_سبز_افطار
#التماس_دعا