eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
70هزار عکس
11.5هزار ویدیو
178 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
و او رفت که رفت! آن روز پسرم، برای اولین بار عازم جبهه بود و من آخرین لحظات خداحافظی را سپری می¬کردم. او از ته دل می¬خندید و انگار به حجله¬ی دامادی می¬رود و من قلباً ناراحت و گرفته، اما دلم می¬خواست شادی و خنده¬های او را با گریه¬هایم خراب نکنم. وقتی اتوبوس حرکت کرد و پسرم لحظه به لحظه از من دور می¬شد، گریه امانم را بریده بود، او از دیدگانم دور می¬شد و اشک جاری از چشمانم بدرقه¬اش می¬کرد. اولین اعزام جوادم 3 ماه طول کشید، یعنی 3 سال، یعنی 30 سال، اما وقتی از جبهه برگشت زمین تا آسمان فرق کرده بود و جواد، جوادی نبود که من بزرگش کرده بودم. او از تمام جهات متحول شده بود، از نحوه¬ی رفتارش با خواهران و برادرانش تا رعایت اخلاقیات و اقامه نمازها، آن هم به وقت آن، حتی نماز شب، از طرفی رفتارش طوری بود که انگار خانه و شهر برایش زندان است، لذا به هر دری زد تا اینکه بعد از 5 ماه مجدداً به سردشت اعزام شد، اعزامی که چندین بار تصمیم گرفتم که نگذارم برود، اما مقابله با اعزام و خواسته¬ی او هیچ توجیه منطقی نداشت و او رفت که رفت. راوی مادر 📚 منبع: کتاب ماندگاران/حسن شکیب زاده