eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.6هزار دنبال‌کننده
79.3هزار عکس
15.2هزار ویدیو
201 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
فرازى از کلام شهید: برادران مسئول! كه به طـور مستمر در جهت پیشبرد اهداف انقلاب شبـانه روز فعالیت می كنید، به در كارهایتان و تصمیم گیریهایتان به عنوان یک مرز ایمان داشته باشید. اگر این مرز شكسته شـود و پای انسان به آن طرف مرز برسد، دیگر حـد و قانونـی را برای خـود نمی شناسد. «عدالت را فدای مصلحت نكنید.» سردار جاويدالاثر ، تاریخ ولادت:٥ مرداد ١٣٣٨ محل ولادت :تبريز تاریخ شهادت:٢٥ اسفند ١٣٦٣ محل شهادت :شرق دجله عمليات :بدر
: برادران مسئول! كه به طـور مستمر در جهت پیشبرد اهداف انقلاب شبـانه روز فعالیت می كنید، به در كارهایتان و تصمیم گیریهایتان به عنوان یک مرز ایمان داشته باشید. اگر این مرز شكسته شـود و پای انسان به آن طرف مرز برسد، دیگر حـد و قانونـی را برای خـود نمی شناسد. «عدالت را فدای مصلحت نكنید.» سردار جاويدالاثر ، 🌷 تاریخ ولادت:٥ مرداد ١٣٣٨ محل ولادت :تبريز تاریخ شهادت:٢٥ اسفند ١٣٦٣ محل شهادت :شرق دجله عمليات :بدر 🌷 🕊🕊
🔴 ✍ روزی خدا با یارانش سخن می‌گفت، وارد شد و رفت در گوشه‌ای از مسجد به پدرش رسید. پدر، دست به سرش کشید و او را بر زانو نشاند. اندکی بعد او آمد و پدرش به سرش دست کشید؛ امّا وی را روی زمین نشاند. خدا فرمود: «چرا او را بر زانوی دیگرت ننشاندی؟». او، وی را بر زانوی دیگرش نشاند. پیامبر خدا فرمود: «اکنون، ورزیدی.» 📙العيال،ج۱،ص ۱۷۳ ح ۳۶
‍ از سبزی فروش تونسی تا سرباز بابلی دقیقا ۱۰ سال پیش و در چنین روزی، ۱۷ دسامبر ۲۰۱۰، یک سبزی فروش دوره گرد تونسی به نام محمد بوعزیزی، توسط ماموران پلیس مورد حمله قرار گرفت و چرخ دستی، اندک سبزی و میوه‌، همچنین پولهایی که به همراه داشت مصادره شد. محمد به این اقدام اعتراض میکنه و پلیس زنی به نام "فادیه حمدی" که در صحنه حاضر بوده در مقابل دهها نفری که در بازار بودند یک سیلی به صورت بوعزیزی میزنه. محمد بوعزیزی از این اتفاق شوکه شده و در مقابل دهها نفری که اونجا بودند شروع به گریستن میکنه. روزهای بعد او هر چقدر تلاش کرد نتونست چرخ دستی و اموالش رو پس بگیره و اینگونه بود که یک روز با مقداری تینر خودش رو در مقابل شهردای پایتخت تونس آتش زد و چند روز بعد هم بخاطر جراحات شدید سوختگی در بیمارستان درگذشت. این اتفاق جرقه آتشی شد که از تونس به مصر، لیبی، بحرین، یمن سوریه و بعد عراق رسید. آتشی که تر و خشک رو با هم سوزوند. صدها هزار نفر در میانه این آتشفشان نفرت کشته شدند. میلیونها نفر از خانه و کاشانه آواره شدند و دهها هزار نفر هم در راه گریز از میانه این آتشفشان برای رسیدن به ساحل آرامش، در گردابهای مهیب دریاها غرق شدند. این ۱۰ سال رنج و عذاب برای مردم خاورمیانه و آفریقا، خاطره دوری نیست که ما فراموش کرده باشیم. عین روز جلوی چشمان ماست. اما همه چیز از روز ۱۷ دسامبر سال ۲۰۱۰ در بازار سبزی فروشی پایتخت تونس آغاز شد. چه کسی فکرش رو می‌کرد؟! یقینا هیچکس!   در ایام اخیر اتفاقهایی در گوشه و کنار ایران میفته که هیچ فرقی با ماجرای سبزی فروش تونسی نداره. باور کنید هر کدوم ازین اتفاقات میتونه به آتش مهیبی بدل بشه که تر و خشک رو با هم بسوزونه. از خراب کردن آلونک آسیه پناهی در کرمانشاه تا ماجرای سرباز بابلی. مطمئن باشید کسانی هم که بساط محمد بوعزیزی رو جمع کردند، خواهند گفت در حال اجرای قانون بودند. رفقا، دوستان، عزیزان، بزرگان، علما، فضلا ! باور کنید خداوند چک سفید امضاء به هیچ کس نداده و نخواهد داد. یقینا دشمن خارجی دشمنی خواهد کرد؛ ولی برای اینکه ایران به سوریه تبدیل نشه، قرار نیست فقط مردم مراقب باشند، حاکمان چه کوچک و چه بزرگ، بیشتر باید مراقب باشند. ای کاش هر فردی که در این کشور مسئولیتی قبول می‌کرد، یکبار، فقط یکبار، حکم حضرت علی (ع) به مالک اشتر برای حکومت مصر رو میخوند؛ و من مطمئنم اگر این اتفاق می‌افتاد، حال و احوال ما خیلی از اینی که هست بهتر می‌شد. امروز رو به خاطر بسپارید و مراقب رفتارتون باشید. ۱۷ دسامبر ۲۰۱۰ ؛ محمد بوعزیزی. .
🍃سلام به قطره قطره‌ی خون تو ای ، خونی که نگهدارنده ی حق از باطل و زنده نگه دارنده‌ی اجتماعی شد. 🍃سلام بر تو ای شهید، که آگاهی و حیات تراوش شده ی آن است. سلام بر تو ای کسی که آگاهانه مسیر را برگزید و دعوت پروردگارش را لبیک‌ گفت♡ 🍃سلام‌بر تو ای کسی که غبار فروتنی و تواضع وجودش را درنوردید. سلام بر تو ای کسی که شهادت را در اغوش کشید و ما زمینیان را به خود مجذوب ساخت و به هوش آورد قلبهای غفلت زده ما را. 🍃سلام بر تو ای به نور پیوسته، سلام بر تو ای مدافع حریم ولایت، سلام بر تو ای پرستوی ، سلام بر تو ای پرواز کننده به سوی معراج، سلام بر تو ای فی الارض🌺 🍃عمار جان ... سلام و نگاه بر تو بود که عاشقانه تو را ببرد. بگونه ای که هستی کائنات از عطر پراوز تو مست شده اند. 🍃ای برادر شهیدم، تو را قدر میدانیم و خوب میدانیم، به‌مجرد این که هر قطره ای از خونت بر زمین جاری شد در مقابلش گلی شکوفا و راهی مشخص گردید. 🍃نغمه ی را به نزد پروردگار برای ما محبوس شدگان زمینی بنواز. شاید به رائحه ی دعای شما، دلهای زنگی ما نیز طراوت خویش را بدست آورند و معطر وجودمان را فرا گیرد و راه خلاصی از این زندان مادی را هموار سازیم😓 🌺به مناسبت سالروز ✍نویسنده : 📅تاریخ تولد‌ : ۲۵ شهریور ۱۳۶۴ 📅تاریخ شهادت : ۲۴ فروردین ۱۳۹۵.حلب 📅تاریخ انتشار : ۲۳ فروردین ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : فسا
: برادران مسئول! كه به طـور مستمر در جهت پیشبرد اهداف انقلاب شبـانه روز فعالیت می كنید، به در كارهایتان و تصمیم گیریهایتان به عنوان یک مرز ایمان داشته باشید. اگر این مرز شكسته شـود و پای انسان به آن طرف مرز برسد، دیگر حـد و قانونـی را برای خـود نمی شناسد. «عدالت را فدای مصلحت نكنید.» سردار جاويدالاثر ، 🌷 تاریخ ولادت:٥ مرداد ١٣٣٨ محل ولادت :تبريز تاریخ شهادت:٢٥ اسفند ١٣٦٣ محل شهادت :شرق دجله عمليات :بدر 🌷 ╭─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╮ ╰─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─╯
🔸 شهیدطوسی بعد از جا ماندنِ پیکر برادرش گفت: یا پیکر همه‌ی شهدا را برگردانید؛ یا هیچکدام... [جمله‌ای که شهید باکری هم بعد از جاماندن پیکر برادرش گفت] |۴ اسفند سال ۶۲ توی عملیات والفجر۶؛ محمدابراهیم [برادر سردار شهید محمدحسن قاسمی‌‌طوسی] به شهادت رسید. شهیدمرشدی اومد و از محمدحسن خواست تا اجازه بده هر طور شده پیکر برادرش محمدابراهیم رو به عقب بیاورند؛ اما محمدحسن در جوابش گفت: یا همه شهدا رو برگردونید؛ یا هیچکدام... همین باعث شد که پیکر نوجوان شهید محمدابراهیم طوسی جامانده؛ و بعد از ۱۳سال توسط گروه تفحص پیدا شود. 🇮🇷۱۸ فروردین سالگرد شهادت سردار شهید محمدحسن قاسمی‌طوسی گرامی‌باد ___________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم ●واژه‌یاب:
: برادران مسئول! كه به طـور مستمر در جهت پیشبرد اهداف انقلاب شبـانه روز فعالیت می كنید، به در كارهایتان و تصمیم گیریهایتان به عنوان یک مرز ایمان داشته باشید. اگر این مرز شكسته شـود و پای انسان به آن طرف مرز برسد، دیگر حـد و قانونـی را برای خـود نمی شناسد. «عدالت را فدای مصلحت نكنید.» 📎پ ن‌: سردار جاويدالاثر ، 🌷 ● ولادت:٥ مرداد ١٣٣٨ ،تبريز ● شهادت:٢٥ اسفند ١٣٦٣ ،شرق دجله ●عمليات :بدر 🌷 🕊🕊
🔸چند بُرش از زندگی پاسدار شهید سید محمد حسن سعادت 🌼 |خیلی اهل مناجات بود. زمان شاه که کسی جرات نمی‌کرد دعای کمیل بخونه، همسایه‌ها رو جمع می‌کرد و با صدای خوش دعای کمیل می‌خوند. صاحب‌خونه‌اش می‌گفت: باید آقای سعادت رو جواب کنم؛ می‌ترسم حکومت پهلوی منو بگیره و اذیتم کنه. 🌼 |همه‌جا بیاد خدا و اهل‌بیت بود؛ حتی توی تفریح‌ها... گاهی به شوخی بهش می‌گفتیم: اومدیم تفریح کنیم، اینجا دیگه جای خدا و اهل‌بیت و قرآن، صحبت دیگه ای بکن . ایشونم می‌گفت: تنها سرمایه‌ای که برا آخرت داریم قرآن و اسلامه؛ ما چیز دیگه‌ای نداریم. 🌼 |همیشه می‌گفت: وقتی چیزی می‌خرید؛ اگه کسی دید، یا بهش تعارف کنید یا بگیرید زیر چادرتون تا نبینه؛ شاید نتونه بخره.‌‌‌.. 🌼 |با اینکه موتور شخصی داشت، برا رفتن به مدرسه واسه تدریس، از وسایل نقلیه عمومی استفاده می‌کرد. می‌گفت: یه عده موتور ندارند و نمی‌تونن بخرن، من موتورمو سوار نمیشم که دلشون نشکنه. 🌼 |یادمه وقتی مسئول کمیته انقلاب اسلامی و شورای مردمی سعدآباد شد؛ برخی از اقوام تقاضایی ازش داشتند که خلاف قانون یا شرع بود. سید بهشون می‌گفت: من اگه پدر یا مادر خودم هم خلاف کنند، میگم باید باهاشون برخورد بشه؛ باید خداپسند و قرآنی، و علی‌گونه رفتار کنم... 🌼 |یه شب اومد به خوابم. یه پرچم سبز روی دوشش بود و یه چفیه سبز بسته بود به پیشونی‌اش. جمعیتِ زیادی هم دنبالش بودند. ازش پرسیدم: اینا چه کسی هستند؟ گفت: لشکر حضرت مهدی(ع) هستند... 📚منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان بوشهر