❇️#سیره_شهدا
🌕شهید #مدافع_حرم احمد اعطایی
♻️بوسه بر دست و پای پدر و مادر
🌻احمد احترام پدر و مادر را خیلی نگه میداشت. دست و پای مادرم را خیلی میبوسید و به من هم توصیه میکرد این کار را انجام دهم. حتی بعد از اینکه ازدواج کرد، به پسرش یاد داده بود که بعد از غذاخوردن، دست مادرش را ببوسد و تشکر کند.
🌻معتقد بود بچهای که روزی سهمرتبه دست مادرش را ببوسد، مخلص او میشود. شب ازدواجش، جلوی درب منزل، در حالی که همه همسایهها و فامیل ایستاده بودند، احمد روی زمین نشست و دست و پای مادر و پدرش را بوسید و از این کار اصلاً خجالت نکشید.
🎙راوے: خواهر شهید
#شهید_احمد_اعطایی
#آشنایی_با_شهدا
🌺میگفت من برای کار در منزل طلبه ها و افراد مستحق پول نمی گیرم!
🔆 در نجف روال زندگی هادی ذوالفقاری همین بود. یا درس می خواند یا برای افراد مستحق لوله کشی آب انجام میداد.
🍃یکبار گفتم: آخه پسر این چه کاریه؟ تو پول بگیر ولی کمتر. تو پس فردا به این پول احتیاج پیدا میکنی. نگاهی به چهره من انداخت و گفت: حرفی که میزنم تا زنده ام نقل نکن. من هر زمان احتیاج به پول داشته باشم خود مولا مرا کمک می کند.
🔶 یکبار از تهران زنگ زدند و پول میخواستند. مادرم یک میلیون تومان پول می خواست. شب طبق معمول رفتم حرم. کنار ضریح بودم که یک نفر صدایم کرد و گفت: این پاکت مال شماست. فکر کردم مربوط به حوزه است. وقتی برگشتم پاکت را باز کردم. یک میلیون تومان پول داخل آن بود....
📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش
زندگینامه #مدافع_حرم #شهید_هادی_ذوالفقاری
#آشنایی_با_شهدا
❇️#سیره_شهدا
#مدافع_حرم #شهید_محسن_ماندنی
♻️سرهنگ مردمدار
💙همرزم شهید نقل میکند: آقامحسن انصافاً شخص مردمداری بود و نسبت به گرفتاری و مشکلات آشنایان و اطرافیان هرگز بیتفاوت نبود. حُسن خُلقش، زبانزدِ تمام آنانی است که ایشان را دیدهاند. کمکهای مالیای که به گرفتارها میکرد، بعد از شهادتش نمایان شد؛ خصوصاً در منطقه سیستان و بلوچستان که چندوقت در آنجا مأموریت بود.
💙وقتی برای شهید محسن مراسم گرفته بودیم، یک مردی از سیستان و بلوچستان آمده بود و میگفت شهید ماندنی به مردم منطقهی ما، کمک زیادی کرده است. ما اوضاع مالی خوبی نداشتیم اما این شهید خیلی به مردم ما کمک میکرد.
#آشنایی_با_شهدا
💌#خاطرات_شهدا
🔵 #مدافع_حرم #شهید_حسین_رضایی
♨️سرپرستیِ چند بچّهیتیم
💙همسر شهید روایت میکند: حسینآقا مرد خاصّ و مؤمنی بود. پس از شهادتش به گوشی شهید پیامکی آمد که شما هزینهی فلان بچه را چندماه است که واریز نکردهاید! آن موقع بود که فهمیدیم حسین چند بچّهیتیم را سرپرستی میکرده است. همچنین به کسانی که واقعا مشکل مالی داشتند، کمک میکرد.
❤️زمانی که پسرمان یکساله بود، در خانهای با یکی از شهدای دفاع مقدس زندگی میکردیم. حسینآقا کمک کرد که دخترشان جهیزیه بخرد و پسرش درس بخواند. حسینآقا طوری به همسایهها کمک میکرد که حتی من هم خبر نداشتم؛ همسایهها بعد از شهادتش گفتند که گویا به آنها نیز پول قرض میداده است.
راوی همسر شهید
#آشنایی_با_شهدا