eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.6هزار دنبال‌کننده
79.3هزار عکس
15.2هزار ویدیو
201 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
شهیدی که داعش او را زنده زنده سوزاند همسرش میگوید: روزهای اول از دستش عصبانی بودم که شهید شده از بس که دوستش داشتم. اما حالا که اخبار سوریه و جهان اسلام را می بینم به منصور افتخار می کنم به بانوان عزیز جامعه عرض می کنم که منصور من در سوریه زخمی شد و داعشیان کافر پیکر مطهرش را زنده زنده سوزاندند. منصور من رفت، به خاطر خط روشن و ؛ از عزیز سرزمین اسلام خواهش می کنم به خاطر ادامه راه شهدا را حفظ کنند. سالروز شهادتت مبارک شهید حاج
2.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آقای ابوترابی بهش می‌گفت: پسر! یه خورده تقیه کن... |پسرم توی اسارت همیشه در حال نماز خواندن و دعا برای امام خمینی(ره) و آقای خامنه‌ای بود. بعثی‌ها هم به قصد کُشت می‌زدنش که چرا چنین دعاهایی می‌کنه. اونقدر هم کتک می‌خورد که هفته به هفته بیهوش میشد... آقای ابوترابی بهش می‌گفت: پسر! یه خورده تقیّه کن... اما یدالله جواب می‌داد: ما یه جون داریم و بالاخره طی میشه‌... هر بار هم که از بیهوشیِ حاصل از کتک خارج میشد، دوباره می‌رفت سر نماز و دعا برا امام خمینی و آقای خامنه‌ای... 🔸 ۸ دی‌ماه؛ سالگرد شهادت آزاده‌ی شهید یدالله آقابابایی گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: ●واژه‌یاب:
🔅 ۵۰ 🌺 شهید اسدالله پازوکی: |اگر به رئیس‌جمهور با مُرکّبِ سیاهِ خودکار رأی داده‌ایم؛ به ولیِ‌فقیه با جوهرِ سرخِ خون که در خودکارِ رگ جریان دارد، رأی داده‌ایم. 🔰دانلود کنید:دریافت چراغ‌راه(۵۰) با کیفیت اصلی 🔸۱۱ اسفند؛ سالروز شهادت اسدالله پازوکی گرامی‌باد _______________________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: ●واژه‌یاب:
2.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید 🥀 :  « قدر را بدانید. خودتان را شایسته در راه جمهوری اسلامی بدانید. در راه ثابت قدم،استوار،دل پاک.» ❤️
۶۹ 🔸عاشق ولایت بودن یعنی این... بخون و لذت ببر از حکایت عاشقان امام |یک نوجوان شانزده ساله رو آوردند اورژانس، هنوز از پیکر مطهرش دود بلند می‌شد. بدنش سوخته بود و چهره‌اش قابل تشخیص نبود، اما لب‌هایش آیات قرآن می‌خواند و برا سلامتیِ امام خمینی دعا می‌کرد... یک مجروح دیگه رو هم آوردند که به شدت آسیب دیده بود. ازش پرسیدم: دردت شدیده؟!!! گفت: خوشحالم که به امام خمینی درد نمی‌رسه... 👤 نام این دو رزمنده‌ی عزیز در منبع نیامده است 📚منبع: کتاب روایت مقدس، صفحه ۱۳۱ 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ______________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: ●واژه‌یاب:
۴۰ 🔸ما امام رو برا تماشا کردن نمی‌خوایم... |بعد از يكی از عمليات‌های مهم غرب كشــور؛ بيشتر رزمنده‌ها به دیدار حضرت امام رفتند. اما ابراهيم با اینکه جزءِ بچه‌های اون عملیات بود؛ به این دیدار نرفت...! وقتی علت رو ازش پرسیدم، گفت: نميشه همه‌ی بچه‌ها جبهه رو خالی كنند، بايد چند نفری بمونند... گفتم: واقعاً به اين دليل نرفتی؟! ابراهيم مكثی كرد و گفت: ما رهبر رو برای ديدن و تماشا كردن نمی‌خوايم، ما رهبر رو می‌خوايم برای اطاعت كردن... بعد ادامه داد: من اگه نتونستم رهبرم رو ببينم، مهم نيست! مهم اينه كه مطيع فرمانش باشم و رهبرم از من راضی باشه. هر وقت هم پيامی از امام پخش ميشد، ابراهیم با دقت گوش می‌داد و می‌گفت: اگه دنيا و آخرت می‌خواهيم بايد به حرفهای امام عمل کنيم... 👤خاطره‌ای از زندگی شهید ابراهیم هادی 📚منبع: کتاب « سلام بر ابراهیم ۱» صفحه ۱۲۵ 🇮🇷 یکم اردیبهشت؛ تولد شهید ابراهیم هادی مبارک 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی _______ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: ●واژه‌یاب:
🔅 ۵۸ 🌺 مجتهد شهید آیت‌الله سعیدی: |به خدا سوگند اگر مرا بُکشید و خونم را بر زمین بریزید ؛ در هر قطره‌ی خونم نام مقدس خمینی را خواهید یافت... 🔰دانلود کنید:دریافت چراغ‌راه(۵۸) با کیفیت اصلی __________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: ●واژه‌یاب:
🔸 شهیدی که از نظرِ عالمِ شهر؛ اولیاء خدا بود... 🌼 |تیر خورده بود به کف دستش و انگشتانِ دست راستش حرکت نداشت. سال ۶۷ بود. عراق مثل ابتدای جنگ، بطور گسترده در حال گذر از مرزهای ایران و تصرف خاک کشورمون بود، جبهه‌ها هم خالی از نیرو... حضرت امام فرمان دادند که مردم جبهه‌ها رو پر کنند. حسین تا حرف امام‌خمینی رو شنید، سر از پا نمی‌شناخت. بلافاصله لباس پوشید؛ پوتین به پا کرد، و آماده‌ی رفتن به جبهه شد؛ اما چون انگشتانش حس نداشت، نمی‌تونست بندش رو ببنده. واسه همین مادرش رو صدا زد تا بیاد بند پوتین رو براش ببنده... تا مادرش بیاد، چند دقیقه طول کشید. یهو دیدم محمدحسین چند بار پاهاشو به زمین کوبید و گفت: عجله کنید، حرف امام زمین مونده؛ حرف امام به تاخیر افتاد... 🌼 |آیت‌الله نجابت علاقه‌ی خاصی به حاج حسین داشت. ایشون می‌گفت: حاج حسین از اولیا خداست! ... بعد از شهادت محمدحسین هم ایشون به منزل‌مون اومدند و فرمودند: مدتی پیش در عالم خواب دیدم توی باغی هستم که دو نهر داره. یکی از شیر و دیگری از عسل. همه‌ی شهیدان هم دور شهیددستغیب نشسته بودند. در همین حین حاج حسین وارد شد و همه‌ی شهدا به احترامش ایستادند... از خواب پریدم, ساعت و تاریخ خوابم رو یادداشت کردم. جالبه که وقتی خبر شهادت محمدحسین اومد؛ فهمیدم همون ساعت شهید شده... 👤 خاطراتی از زندگی شهید محمدحسین حامدی 📚راوی: مجید ایزدی [نویسنده دفاع‌مقدس] ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: ●واژه‌یاب:
3.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 علتِ پیروزی‌های جمهوری اسلامی ایران؛ از نظر شهید سلیمانی مهمترین و کلیدی‌ترین اصل رو گفت حاج‌قاسم ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: ●واژه‌یاب:
🔸استاندار شهید علی انصاری: با ضدانقلاب؛ از هر نوعش مبارزه کن... هیچوقت راه امام را تنها نگذار.اگر همه عدول کردند، تنهای تنها به راهت ادامه بده؛ تا در این راه، تو نیز به شهادت برسی... ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم ●واژه‌یاب:
🎥 این خوابِ عجیبِ شهید عقیلی؛ تلنگری به تمام بچه‌های انقلابی‌ست... |شهید سیدمحمدعلی عقیلی می‌گفت: من قبل از اينكه به ايران بياد، هميشه با خودم فكر می‌كردم اگه ایشون بیایند، دائماً در خدمتشون خواهم بود، و حاضرم هر لحظه كه ايشون بخواهند، براشون جانفشانی كنم. تا اینکه يه شب خواب ديدم من و چند نفر ديگه، لباس سبز سپاهی بر تن داريم و بعنوان محافظ، جلوی امام ايستاديم. در همين حين، تعدادی منافق بهمون حمله كردند و به سمت امام شروع به تيراندازی كردند. ناگهان همه‌ی ما به اين طرف و آن طرف متفرق شديم و دور امام رو خالی كرديم. یهو امام با صدای بلندی بهم گفت: كجا ميری؟ چرا فرار می‌كنی! مگه تو نبودی كه می‌گفتی حاضرم جونم رو فدا كنم؟ حالا داری فرار می‌كنی؟! ناگهان به خود اومدم و برگشتم مثلِ یه سپر جلوی امام ايستادم. دشمن هم داشت از چند نفر به سمتم شلیک می کرد؛ تا اینکه تیری بهم خورد و بیدار شدم... 👤خاطره‌ای از زندگی شهید سید محمد علی عقیلی 📚 منبع: خبرگزاری دفاع‌مقدس [بنیاد حفظ آثار و ارزش‌های دفاع‌مقدس] : به این خاطره دقت کنید! فاصله‌ی ادعا و عمل کاملا پیداست... یه عده مدعی توی خواب فرار کردند؛ اما شهید عقیلی با یه تلنگر برگشت، چون توی زندگیش با بندگی خدا مقاوم شده بود.اگر لایق دفاع نبود،لایق شهادت هم نمیشد... این می‌خواد به همه‌ی ما بگه یه بازنگری کنیم ببینیم چقدر توی ادعامون صادقیم؛ شاید امتحان نهایی الهی نزدیک باشه... ●واژه‌یاب:
26.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه سوال مهم: چرا شهید امیرعلی حاجی زاده اینقدر در کار موفق بودند؟! پاسخش رو در این ویدئو بشنوید👌