🌿 حاجی چه قشنگ میگه :
🌷دیروز از هر چه بود گذشتیم و امروز از هر چه بودیم گذشتیم ...
🌷آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز...
🌷دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز تلاش می کنیم ناممان گم نشود ...
🌷جبهه بوی ایمان میداد و اینجا ایمانمان بو می دهد ...
🌷آنجا روی درب اطاقمان می نوشتیم : یا حسین فرماندهی از آن توست، اینجا می نویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید ...
🌷الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم
🌷و بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم .
#شهید_نورعلی_شوشتری
🌹شادی روح شهدا صلوات🌹
«دنیا مثل شیشهای میماند که یکدفعه میبینی از دستت افتاد و شکست.»
#شهید_مهدی_باکری
#نَخـواندِه_نَگذریـم✋🏻!'
"برگهیامتحان📄"
سرکلاساستادازدانشجویانپرسید:
اینروزهاشهدایزیادیروپیدامیکننو میارنایران...
بهنظرنتونکارخوبیه؟
کیاموافقن؟۱نفر
کیامخالف؟همهبهجز۱نفر
دانشجویانمخالفبودن
بعضیهامیگفتن:کارناپسندیه....نباید بیارن...
بعضیهامیگفتن:ولموننمیکنن ...گیر دادنبهچهارتااستخوووون... ملتدیوونن
بعضیهامیگفتن:آدمیادبدبختیاشمیفته
تااینکهاستاددرسروشروعکردولی خبریازبرگههایامتحانجلسهیقبلنبود...
همهیسراغبرگههارومیگرفتند.
ولیاستادجوابنمیداد...
یکیازدانشجویانباعصبانیتگفت:
استادبرگههامونروچیکارکردی
شمامسئولبرگههایمابودی
استادرویتختهیکلاسنوشت:من مسئولبرگههایشماهستم...
استادگفت:منبرگههاتونروگمکردمو نمیدونمکجاگذاشتم؟
همهیدانشجویانشاکیشدن.
استادگفت:چرابرگههاتونرومیخواین؟
گفتند:چونواسشونزحمت کشیدیم،درسخوندیم،هزینهدادیم،
زمانصرفکردیم...
هرچیکهدانشجویانمیگفتنداستادروی تختهمینوشت...
استادگفت:برگههایشماروتویکلاس بغلیگمکردمهرکیمیتونهبرهپیداشونکنه
یکیازدانشجویانرفتوبعدازچنددقیقهبا برگههابرگشت ...
استادبرگههاروگرفتوتیکهتیکهکرد.
صدایدانشجویانبلندشد.
استادگفت:الاندیگهبرگههاتونرو نمیخواین!چونتیکهتیکهشدن!
دانشجویانگفتن:استادبرگههارو میچسبونیم.
برگههاروبهدانشجویاندادوگفت:شمااز یکبرگهکاغذنتونستیدبگذریدوچقدر تلاشکردیدتاپیداشونکردید،پسچطور توقعداریدمادریکهبچهاشروبادستای خودشبزرگکردوفرستادجنگ؛الان منتظرههمینچهارتااستخونشنباشه؟
بچهاشرومیخواد،حتیاگهخاکستر
شدهباشه.
چنددقیقههمهجاسکوتحاکمشد!
وهمهازحرفیکهزدهبودنپشیمونشدن!!
تنهاکسیکهموافقبود....
فرزندشهیدیبودکهسالهامنتظرباباشبودシ💔!'
زیارتنامه شهدا🌷
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .
🕊یادشهدا باصلوات
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
نام : محمدابراهیم
نام خانوادگی : تقی پور خطیبی
نام پدر : حسین
نام مادر : شهربانو آقاجانی
تاریخ تولد :1343/06/12
تاریخ شهادت : 1363/12/24
محل شهادت : جزیره مجنون
گلزار:بالا احمد چاله پی بابل
#فرازی از وصیتنامه شهید
✨اینجانب برای چندمین بار هست به دانشگاهی که درسش ایثار می باشد شرکت کرده ام اما در این دانشگاه رفوزه شده ام چون خداوند گلچین میکند و خوبان را میبرد و شهادت نصیب من نشد و برای آخرین بار میروم تا شاید با ریختن قطرات خونم درخت اسلام وانقلاب را آبیاری کنم چون همه شامل آیه انالله و انا الیه راجعون هستیم روزی به سوی خدا بازخواهیم گشت پس چه بهتر راه خونین را انتخاب کنم چرا چون ما خود را پیرو امام حسین(ع) می دانیم باید راهرو امام حسین(ع) باشیم حسین گونه زندگی کنیم و حسین گونه به شهادت برسیم مردن در خانه را ننگ می دانم برادران و خواهرانم امروز رزمندگان ما حسین گونه می جنگند و حسین گونه به شهادت می رسند باشد که ماها ادامه دهندگان راه واقعی شهدا باشیم
بار خدایا تو خودت آگاهی که من با رضایت و خشنودی تو به کربلای ایران قدم نهادم بارخدایا خودت آگاهی که شهادت خواست من بوده چون من خودم را قطره ای از دریای بیکران و خیل عظیم شهدا میدانم این خواست قلبی دل من است.
#شهیدمحمدابراهیم تقی پور🌷
#شادی روح شهدا صلوات
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
💢 شهیدی که قرارش را دشت #کربلا گذاشت ...
▪️تیر خورده بـود و با پیکری زخمـی
بههمراه رفیقش سوار قایقی بودند،
که دشمن قایقشان را هدف قرار داد
و مجبور شدند به داخل آب بروند ،
و آب خروشانِ ارونـد حجت الله را
با خودش بُرد .▪️دوستش که شهید نشد، نقل میکند:که در آخریـن لحظات کـه آب داشت او را می بُرد ، دستش را بلند کـرد و
فریاد زد: « دیدار ما دشت کـربلا » ▪️پیڪر مطهرش بعد از چند روز در حاشیه اروند پیدا و شناسایی شد و در گلزار ملامجدالدین شهر ساری به خاک سپرده شد...
🔸رزمنده گردانمسلمبنعقیل(ع)
لشکر ویژه ۲۵ کربـلا
🔸شهادت : ۲۳ بهمن ۱۳٦٤
🔸عملیات والفجر هشت
#شهید_حجتالله_محسن_پور🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
📜فرازی از وصیت شهید:
خدايا تو خودت گفتي که از در گاه تو هيچ فقيري دست خالي بر نمي گردد .اي خدا اگر گناه من زشت بوده است اما عفو تو زيباست .خدايا شيريني عفو خودت را با شهادت بچشان
#شهید_عیسی_خدری🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
خاطرات مادر سردار جاویدالاثر شهید حاج علی قوچانی🌷
پس از بازگشت از مکه از او پرسیدم از خدا چه خواستی؟ او در جواب گفت: پشت قبرستان بقیع که رفتم از خانم فاطمه زهرا سلاماللهعلیها خواستم این دو متر زمینی که در این دنیای فانی به عنوان قبر برای همه قرار گرفته، شامل حال من نشود! چون نمیخواهم این دو متر زمین را هم اشغال کنم.
او اصلا به دنیا وابستگی نداشت، حتی از این دنیا دل کنده بود و همین امر باعث رشد اندیشهی او شد.
علی فقط خدا را میدید، اهل ریا نبود، میخواست اگر کار خیری انجام میدهد، خالصانه فقط به دست خدا برسد.
او از ده سالگی معلم خانهی ما بود و من از حرفهایش بسیار لذت و استفاده لازم را میبردم.
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک جمله ۲۵ ثانیه ای آرامش بخش از طرف شهید #آسیدمرتضیآوینی 🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
طلوع ناب چشمانت
به یغما برد ایمانم...
#شهید_خبرنگار_غلامرضا_رهبر🕊
#صبـحتون_شهـدایـی🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
توی بیمارستان جانبازان اعصاب و روان، میگه با زیاد شدن صدای ترقهها مجبور شدیم تعدادی رو ببندیم به تخت!
میگه فریاد میزدن و ما رو قسم میدادن بازمون کنید
دشمن حمله کرده…!
میگه عدهای گریه میکردن…!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید بهشتی
متاسفانه درمیان ما کمتر معمول است که آغاز ماه مبارک رمضان را به یکدیگر تبریک بگوییم
#ماه_مبارک_رمضان
20.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎵 #روایتگری
🔸 روایت آخرین دیدار شهید همت با خانواده و دلکندن از آخرین داشتهها...
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
📌 شهیدی که ۷ روز مهمان امام رضا(ع)شد
🔹️ مامانش بهش گفته بود: حسن! دست این دختر مردم رو بگیر ، یه تُک پا ببرش مشهد؛ گناه داره.
◇ گفته بود: مامان! دلم برای امام رضا"ع" یه ذره شده، ولی نمیتونم برم، باید برم جبهه...
◇ رفت جبهه، شهید شد؛
◇ رفتن جنازه رو بیارن قم، دفن کنن، بهشون گفتن: ببخشید، جنازه گم شده، هفت روزه رفته مشهد!
◇ شهید حسن ترابیان به روایت حاج حسین یکتا
#شهید_حسن_ترابیان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌷سید با ارتش به سربازی اعزام شد. دوران آموزشیاش را تهران بود. آن دوران مصادف بود با ماه مبارک رمضان تقریباً سید تمام شبها را از فرمانده اجازه میگرفت و میرفت مراسمات حاج منصور در مسجد ارک. خوشحال بود و میگفت: الحمدلله سی شب ماه مبارک رمضان رفتم از فضای معنوی مسجد ارک استفاده کردم. روی دو تا نکته خیلی تاکید داشت. اخلاص و نمازشب، می گفت من الحمدلله تو سربازی نماز شبم قضا نشد!!
#شهید_سید_میلاد_مصطفوی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
یکبار هم نشد حرمت موی سفید ما را بشکند یا بیسوادی ما را به رخمان بکشد.
هر وقت وارد اتاق میشدم، نیمخیز هم که شده از جا بلند میشد. اگر بیست بار هم میرفتم و میآمدم، بلند میشد.
میگفتم: علیجان! مگه غریبه هستم؟! چرا به خودت زحمت میدی؟! میگفت «احترام به والدین، دستور خداست.»
یک روز که خانه نبودم، از جبهه آمده بود. دیده بود یک مشت لباس نشُسته گوشه حیاطه، همه را شُسته بود و انداخته بود روی بند.
وقتی رسیدم، بهش گفتم: الهی بمیرم برات مادر، تو با یک دست، چطوری اینهمه لباس را شستی؟!
گفت «اگه دو دست هم نداشتم، بازهم وجدانم قبول نمیکرد من اینجا باشم و شما زحمت شستن لباسها را بکشی»
#شهید_علی_ماهانی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
جلوی ایوان بند پوتین هایش را بست و دست و پای مادرم را بوسید و سپس گفت حلالم کنید. مادر گفت: بمان، دو روز دیگه قرار است پدر شوی. حبیب الله گفت: وضع کردستان ناجور است صدام و گروهک ها خیلی بر مردم ظلم میکنند باید بروم. وقت رفتن گفت فرزندم دختر است اسمش را هم میگذاریم محدثه. در آخرین تماس تلفنی اش هم گفت: من دیگر برنمیگردم قنداقه محدثه را در تشییع جنازهام بگذارید بر روی تابوتم . مطمئنا من و دخترم هرگز یکدیگر را نخواهیم دید
#شهید_حبیب_الله_افتخاریان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
💔
تیر مستقیم توپ بدن حجت را برده بود و تنها سر و دستش مانده و از سینه به پائین چیزی نمانده بود تازه آرزوی حجت یادم آمد...
می گفت: «خدایا! برای حجت گلوله توپی بفرست،
گلوله کلاش برای حجت افت داره...»
همین مانده از پیکر را داخل یک جعبه مهمات گذاشتیم و راهی شدیم .....
#شهید_حجت_فتوره_چی
#معجزه
#شهید
#شهادت
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
کت و شلوار دامادیاش را خیلی دوست داشت. تمیز و نو در کمد نگه داشته بود.
به بچههای سپاه میگفت: «برای این که اسراف نشود، هر کدام از شما خواستید داماد شوید، از کت و شلوار من استفاده کنید. این لباس ارثیهی من برای شماست.»
کت و شلوار دامادی *محمد حسن*، وقف بچههای سپاه شده بود و دست به دست میچرخید.
هر کدام از دوستانش که میخواستند داماد شوند، برای مراسم دامادیشان، همان کت و شلوار را میپوشیدند. جالبتر آن که، هر کسی هم آن کت و شلوار را میپوشید؛ به *شهادت* میرسید!
#شهید_محمدحسن_فایده
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قلب که پاک شد، قلب که آرام گرفت قلب که ساکت شد ساکت به معنای واقعی از اینکه از آلودگی های دنیا خودش رو دور کرد خدای متعال در اون جای میگیره و قلبی که خدای متعال در اون جای گرفت همیشه حیات داره همیشه رو به جلو میره همیشه قدرتمنده...
#شهید_احمد_کاظمی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🟩🟩🟩⬜️⬜️⬜️🟥🟥🟥
کانال ایتا(#حافظان_امنیت)
@kakamartyr3
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️♿️
رزمندهای که ۲۴ ساعت در سرمای استخوان سوز و سنگری از برف ماند..!!
این عکس مربوط به عملیات «والفجر ۷» منطقه حاج عمران در سال ۱۳۶۳ است. در این محل با وجود برف بیش از ۲متری، رزمندگان عملیات پیروزمندانهای انجام دادند. وقتی در کوهای پُر از برف راه میرفتم، چشمم به سنگری از برف افتاد که رزمندهای در آن آتش روشن کرده است.
به او گفتم: «چطوری این همه سرما را تحمل میکنید؟» سرباز رزمنده گفت: «وظیفهمان را انجام میدهیم، کشته شویم یا زنده بمانیم باید به وظیفهمان عمل کنیم». این رزمنده در ادامه به شدت سرمای منطقه اشاره کرد و گفت: «۲۴ساعت در اینجا ماندن مثل یک سال زمستانِ تهران است»
راوی و عکاس: اباصلت بیات
#برف
#زمستان
#جبهه_غرب
#قهرمان_وطن
#عملیات_والفجر۷
#جنگ_به_روایت_تصویر