➖برگزاری مجلس روضه در زمان تقیه توسط امام صادق علیه السلام
🛑عَن سُفْیَانَ بْن مُصْعَبٍ الْعَبْدِیِّ ، قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام فَقَالَ: قُولُوا لِأُمِّ فَرْوَةَ تَجِی ءُ فَتَسْمَعُ مَا صُنِعَ بِجَدِّهَا. قَالَ: فَجَاءَتْ فَقَعَدَتْ خَلْفَ السِّتْرِ، ثُمَّ قَالَ: أنْشِدْنَا، قَالَ فَقُلْتُ: فَرْوُ جُودِی بِدَمْعِکِ الْمَسْکُوبِ، قَالَ: فَصَاحَتْ وَ صِحْنَ النِّسَاءُ، فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: الْبَابَ الْبَابَ، فَاجْتَمَعَ أَهْلُ الْمَدِینَةِ عَلَی الْبَابِ، قَالَ: فَبَعَثَ إِلَیْهِمْ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام صَبِیٌّ لَنَا غُشِیَ عَلَیْهِ، فَصِحْنَ النِّسَاءُ؛
🔰سفیان بن مصعب عبدی [شاعر اهل بیت]میگوید:به محضر امام صادق علیه السلام شرفیاب شدم.آن حضرت فرمودند:بهام فروه بگویید بیاید و مصائبی راکه بر جدش وارد کردندبشنود.راوی میگوید:ام فروه آمد و پشت پرده نشست.سپس حضرت به من فرمودند:برای ما شعر بخوان.من نیز این شعر راخواندم: ایام فروه اشکهای جاری خود را هدیه کن و ارزانی بدار.در این هنگام فریاد گریۀام فروه بلند شد و تمام بانوان به گریه فریاد کردند.در این حال امام صادق علیه السلام هشدار دادند: 👈🏼درب خانه درب خانه[مراقب درب خانه باشید].در اثر این صداها، مردم مدینه بر در خانۀ حضرت اجتماع کرده بودند.راوی میگوید: امام صادق علیه السلام کسی را به نزد آنان فرستاد تا بگوید:کودکی از ما غش کرد و بانوان برای این امر فریاد بر آوردند👉🏼.
📚نام کتاب : الكافي- ج8 ص 216
👈 نکاتی که از این روایت بدست می آید:
1⃣ در زمان وقوع این روایت،شرایط تقیه به حدی بوده که در شهر مدینه امام صادق علیه السلام و خانواده اش از طرف همسایگان، عابرین کوچه و خیابان و اغلب مردم مدینه مورد تهدید و خطر بوده اند.
2⃣ دوم خاندان اهل بیت علیهم السلام در هنگام ذکر مصائب کربلا آنچنان از خود بی خود شده و به گریه و عزاداری میپرداخته اند که فریاد گریۀ ایشان از درون اتاقها و پشت پردهها به گوش همسایگان و عابرین کوچه میرسیده است.
3⃣بعضا میبنیم عده ای به ما میگن چرا امام صادق علیه السلام دوماه محرم و صفر و دهه فاطمیه هیئت راه نینداختند و سینه نزدند !!اینها نمیدانند که با توجه به اینروایت میبینیم چقدر اوضاع نسبت به شیعیان و امام سخت بوده که حتی برای گریه باید #تقیه میکردند حالا در چنین شرایطی که تمام پیروان متکب خلفا از بنی عباس و بنی امیه همه سنگ یزید و معاویه و ابوبکر و عمر را به سینه میزدند ایا میشد در کوچه های مدینه امام دسته عزا راه بیندازد وقتی که حتی خانه امام هم زیر نظر آنها بود چه برسد به اینکه امام شیعیان را جمع کند ودسته عزا راه بیندازد در حالیکه امام حتی در خانه در باید با تقیه روضه میگرفتن
مناظره امام جواد(ع)
📖 بنا به نقل طبرسی (قرن ۶) یحیی بن اکثم در مجلس مأمون از امام #جواد(ع) پرسید نظر شما درباره این روایت چیست که خدا به پیامبر فرمود من از #ابوبکر راضیام، بپرس آیا او هم از من راضی است؟
🎤 امام فرمود من منکر فضل او نیستم اما این مطلب با #قرآن سازگار نیست.
خدایی که فرموده ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم (نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيد) چگونه ممکن است از رضایت کسی خبر نداشته باشد تا بخواهد از خود آن شخص بپرسد!؟ این عقلاً محال است.
↩️ یحیی دوباره نظر امام را درباره خبری مربوط به خلیفه دوم پرسید. امام باز هم فرمود منکر فضل او نیستم و سپس پاسخ محکمی به او داد.
✍️ برخی این خبر را به دلیل اینکه به فضل خلفا اشاره دارد، نپذیرفته و آن را بدون سند میدانند.
❇️ ضمن اینکه روایت تنها در کتاب احتجاج طبرسی آمده و بسیاری از اخبار این کتاب قابل نقد است،
بخصوص روایاتی که در منابع دیگر وجود ندارد و به اصطلاح منفرد است.
@Mostabin
🟣 اما اگر به رغم منفرد بودن خبر، آن را سخن امام جواد(ع) بدانیم (اعم از اینکه بر #تقیه حمل کنیم یا ظاهر آن را بگیریم)، درسی مهم در آن هست که در مواجهه و #گفتگو با مخالف، همراهی ابتدایی لازم است.
🌙 حضرت #ابراهیم در محاجه با #مشرکان، خورشید و ماه را پروردگار خود دانست و با آنان همراهی کرد و بدین طریق آنان را به خطایشان رهنمون شد.
🏴 صلی الله علیک یا اباجعفر یا محمد بن علی(ع)