﷽ ✍🏻 هدفگذاری محقق بروجردی از وحدت اسلامی: معرفی فقه و معارف شیعه به جامعه تسنن «... يكى از مزاياى معظم له توجه و علاقه فراوانى بود كه به مسئله وحدت اسلامى و حسن تفاهم و تقريب بين مذاهب اسلاميه داشت. اين مرد چون به تاريخ اسلام و مذاهب اسلامى آشنا بود، مى‏دانست كه سياست حكام گذشته در تفرقه و دامن زدن آتش اختلاف چه اندازه تأثير داشته است، و هم توجه داشت كه در عصر حاضر نيز سياست هاى استعمارى از اين تفرقه حد اكثر استفاده را مى‏كنند و بلكه آن را دامن مى‏زنند، و هم توجه داشت كه بُعد و دورى شيعه از ساير فرق سبب شده كه آنها شيعه را نشناسند و درباره آنها تص«وراتى دور از حقيقت بنمايند. به اين جهات بسيار علاقه‏مند بود كه حسن تفاهمى بين شيعه و سنّى برقرار شود كه از طرفى وحدت اسلامى كه منظور بزرگ اين دين مقدس است تأمين گردد و از طرف ديگر شيعه و فقه شيعه و معارف شيعه آن‏طور كه هست به جامعه تسنن كه اكثريت مسلمانان را تشكيل مى‏دهند معرفى شود.» 📚مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ؛ ج‏20 ؛ ص154 «سربازان امامین انقلاب» https://eitaa.com/joinchat/4077847026C86bbe18341

📌تقویت برائت راهی برای رسیدن به وحدت افراط یا ارائه‌ی تقریر نادرست از یک مفهوم (اگرچه درست) مى‌تواند واکنش‌های افراط آمیز در سوی مقابلِ آن مفهوم را در پی داشته باشد. پیدایش تقریرهای ناسازگار با باورهای اصیل شیعی (ازجمله برائت از دشمنان اهل بیت علیهم‌السلام) ذیل گفتمان "وحدت اسلامی" باعث گشوده شدن زمینه‌ای برای ایجاد پایگاهی در تقابل با "وحدت" و تحت عنوان "برائت" شد و توسط دشمنان اسلام مورد بهره‌برداری قرار گرفت (مشخصا می‌توان به جریان الحبیب در انگلستان و اللهیاری در آمریکا اشاره کرد) اما از آن‌جا که در نگاه اصیل امامین انقلاب این دو مفهوم، هر دو، خاستگاهی کاملا شیعی دارند، نه تنها با یکدیگر در تقابل نیستند بلکه اساسا رسیدن به یکی لزوما باید از مسیر دیگری تحقق یابد. بدین معنا که وحدت تراز معیار، تنها و تنها در سایه تقویت برائت، قابل دستیابی است؛ چه آن‌که وحدتی که از غیر این مسیر حاصل شود، وحدتی التقاطی است که نه تنها هیچ مشکلی از جهان اسلام حل نمی‌کند بلکه به دلیل اجنبی بودن از زمینه های وجودی معرفتی فرهنگ شیعی، جامعه را دچار بحران های متعدد مى‌کند. به یاری خدا در آینده، نکاتی از امامین انقلاب (در فرسته‌هایی جداگانه) در این زمینه تقدیم خواهم کرد. https://eitaa.com/kalame_sawa

📌 نفی معرفتی یا نفی اجتماعی؟ کدام‌‌یک مورد نهی رهبر انقلاب است؟ اندک تاملی در بافتار همین عبارت مقام معظم رهبری به روشنی نشان می‌دهد که سخن ایشان درباره روابط اجتماعی و سیاسی میان مسلمانان است روابطی از جنس همکاری و عدم مضاده و ستم و هرگز مقصود معظم له پذیرش طرف مقابل از نظر معرفتی و اعتقادی نبوده و نیست. مایه تاسف است که مجموعه‌هایی با ادعای انقلابی‌گری عمدا به دنبال خلط این دو ساحت و به اشتباه انداختن مخاطبان خود هستند. https://eitaa.com/kalame_sawa

﷽ ✍🏻 کلان انحراف جریان های وحدت نامنضبط و سعی در حذف مذهب رسمی کشور 🔺 یکی از مهم ترین انحرافات زیربنایی جریان های وحدت نامنضبط مثل کانال شعوبا و دیگر کانال های اقماری مثل مفتاح، اخوت و ... سعی در کم رنگ کردن و در برخی موارد مثل مجموعه شعوبا، پیشنهاد حذف اصل دوازده قانون اساسی _ مذهب رسمی شیعه دوازده امامی _ است! 🔻 این در حالی است که یکی از مهم ترین مبانی و علل نهضت قیام امام خمینی علیه رژیم ستم شاهی پهلوی آن بود که آن حکومت طاغوتی، در موارد جزئی مثل شرکت زنان در انتخابات، لایحه انجمن های ایلاتی و ولایتی، برابری در ارث و ... با برخی از احکام فقهی امامیه مخالفت علنی کرده بود! ✍🏻 امام خمینی با انتقاد بسیار تند علیه رژیم منحوس پهلوی می فرماید: 🔸«... روحانيت ملاحظه مى‏ كند كه دولت مذهب رسمى كشور را ملعبه خود قرار داده، و در كنفرانس ها اجازه مى ‏دهد كه گفته شود قدم هايى براى تساوى حقوق زن و مرد برداشته شده. در صورتى كه هر كس به تساوى حقوق زن در ارث و طلاق و مثل اينها، كه جزء احكام ضرورى اسلام است، معتقد باشد و لغو نمايد، اسلام تكليفش را تعيين كرده است‏...». 📚 خمينى، روح ‏الله، رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران، صحيفه امام، 22جلد، ج1، ص: 148 🔹بسیار عجیب است که جریان های وحدت نامنضبط با نقاب تبعیت از دیدگاه های امامین انقلاب، در لطمه زدن به مذهب رسمی جمهوری اسلامی و اصل شیعه دوازده امامی با رژیم منحوس پهلوی همراستا هستند! ✅ ریشه این کلان انحراف را باید در اموری مثل: التقاط و عدم استحکام در مبانی مذهبی و عدم نگاه به وحدت با رویکرد فقه جواهری دانست. «سربازان امامین انقلاب» https://eitaa.com/joinchat/4077847026C86bbe18341

﷽ ✍🏻 بررسی کلان انحراف «کاربست بی ضابطه حکم عقل» در مجموعه های وحدت نامنضبط 🔻یکی از مهم ترین محورهای فقه جواهری کاربست صحیح «عقل» در کشف حکم شرعی است. در مبانی اصولی فقه جواهری، حدود و ثغور حجیت حکم عقل، نوع و چگونگی ارتباط آن با حکم شرع، الزامی و ترخیصی بودن حکم عقل و اقتضائات هر کدام، تعلیقی یا تنجیزی بودن حکم عقل، مستقل و غیر مستقل بودن آن، قاعده ملازمه حکم عقل و حکم شرع و وجود الزام شرعی بر تبعیت از حکم عقل و ده ها مسئله اصولی دیگر تبیین و تدقیق می‌شود. 🔺رصد جریانی ما از مجموعه های وحدت نامنضبط و کانال های اقماری آنها مثل اخوت و شعوبا و ... نشان می دهد هیچ کاربست صحیحی برای حکم عقل در نظر نگرفته اند. برای مثال مشاهده می کنیم که یکی از نویسندگان، در کانال اخوت، مدعی شده است: «وحدت بین شیعیان و اهلسنت نیازی به دستوری از جانب شرع ندارد بلکه کاملا مسئله ای عقلی است» 📚 به تصویر ملحق شده به متن مراجعه کنید! ✍🏻 در این باره گفتنی است: 1️⃣ استناد به حکم عقل اگر مبتنی بر صرف «حسن زندگی مسالمت آمیز حول یک ایدئولوژی واحد» و بدون در نظر گرفتن خطا بودن یا نبودن آن عقیده و تاثیر عقیده باطل بر سبک زندگی افراد و متعاقب آن مضرات متعدد دنیوی و اخروی و ... باشد، هیچ وجه صحیح عقلی نداشته و بلکه بداهت عقل، حکم به بطلان آن می کند. کدام عقلی می‌پذیرد همگان حول یک عقیده باطل _ اعم از بت پرستی یا اسلام انحرافی با تفاسیر غلط و بدون در نظر گرفتن تأثیر و تأثرات اجتماعی _، زندگی کنند؟ صد ها حکم شرعی و عقلی قطعی مبنی بر لزوم امر به معروف و نهی از منکر، جهاد، ارشاد جاهل، حسم و از بین بردن ماده نزاع و ضلال و ... _ هر چند سطحی از درگیری و تنش را در پی داشته باشد_ بر غلط بودن این انگاره عقلی است. 2️⃣ باید دانست که عقل در کشف ملاکات تفصیلی شیوه تعامل با مخالفین، _ اعم از اهلسنت یا کفار _ قدرتی ندارد. به همین دلیل صدها روایت در ابواب نماز، روزه،حج، تقیه و ... به تبیین وظایف مکلفین پرداخته است. مدعیان کشف ملاک، ناخواسته در ملاکات ظنی و تمسک به ظنون غیر معتبر گرفتار می‌شوند و سر از اجتهاد بی ضابطه جریان رأی گرایی ابوحنیفه درمی‌آورند. بعلاوه پذیرش مبنای عقل بسنده گی در محل بحث ما، ملازمه با لغویت صدها حدیث در ابواب متعدد فقهی که احکام مرتبط با تعامل با مخالفین را مطرح کرده اند دارد که هیچ فقیهی زیر بار آن نمی‌رود. 3️⃣ در صورت پذیرش وجود حکم برای عقل _ نه صرف درّاک بودن حکم عقل _ به دلیل ابهامات متعدد در تصور موضوع حکم، هیچ انطباق قهری در کار نخواهد بود؛ زیرا لزوم تعایش بدون تنش با مخالفین، با قیودی مثل ضرری بودن، منشأ ضلال بودن و ... محل شک جدی است. بر فرض پذیرش چنین حکمی و اغماض از اشکالات قبلی، واضح است که حکم عقل در مانحن فیه تنجیزی نیست بلکه تعلیقی است؛ یعنی منوط به نبود تنبیه و حکم مخالف آن از سوی شارع است. با در نظر گرفتن این نکته، برای فهم احکام و جزئیات شیوه تعامل با مخالفین ناگزیر به مراجعه شرع هستیم. 4️⃣ هیچ اختلافی در کبرای قبیح بودن اختلال در نظام معیشت بشری نیست بلکه اختلاف در سایر ساحت های آن، مثل اختلال نظام فرهنگی، اختلال نظام مذهبی و بسیاری از صغریات و حدود و ثغور آن است. برای مثال یک شیعه یا اهل سنت برای دوری از اختلال مذهبی و فرهنگی، تا چه حدی باید از عقاید و مقتضیات مذهب خود کوتاه بیاید تا باعث اختلال نظام عبادی و مذهبی او نشود؟ مثلا یک شیعه زیارت نرود؟ در اذان شهادت ثالثه را ترک کند؟ اختلافات در وضو و نماز و ..‌. را تا چه حد بروز دهد؟ مباحث مرتبط با برائت از دشمنان دین و مذهب را چه کند؟ و صدها نمونه دیگر! 5️⃣ با در نظر گرفتن نکات فوق به نظر می رسد مجموعه های وحدت نامنضبط مثل اخوت، به دلیل عدم رویکرد با روش فقه جواهری به مقوله وحدت، گرفتار نوعی سطحی نگری هستند. صد البته این سطحی نگری ریشه اصلی التقاط و افتاد در دام مکاتب بشری و سکولاریزم است. بسیاری از جریان های التقاطی مثل سازمان مجاهدین، گروهک های انحرافی مثل فرقان و انجمن حجتیه و ... مبتلا به این معضل بوده اند. ✅ باید گفت: صرف عقلی دانستن وحدت و نقی ضابطه های شرعی مطرح شده در روایات، ریشه در کلان انحراف «کم کردن و از بین بردن مرزهای مذهبی برای رسیدن به وحدت و امت ابراهیم» از سوی مجموعه های وحدت نامنضبط دارد. «سربازان امامین انقلاب» https://eitaa.com/joinchat/4077847026C86bbe18341

به راستی چه تلازمی میان (حل مسائل مشترک) و صهیونیستی خواندن تراث روایی شیعه بلکه در حقیقت امامان علیهم السلام وجود دارد؟

شيعتني غزة

از روایات مستفیض و یا متواتر که به مضمون آن به فرموده بنیانگذار کبیر انقلاب جزو ضروریات مذهب است روایتی است که آن بزرگوار در کتاب چهل حدیث خویش در زمینه اشتراط اعتقاد به امام الهی در قبول اعمال آورده اند: فصل در بيان آنكه ولايت اهل بيت شرط قبولى اعمال است‌ آنچه ذيل حديث شريف دلالت بر آن دارد كه ولايت و معرفت شرط قبول‌ اعمال است از امورى است كه از مسلمات بلكه ضروريات مذهب مقدس شيعه است. و اخبار در اين باب به قدرى زياد است كه در اين مختصرات نگنجد و فوق حد تواتر است، و ما به ذكر بعضى از آن اين اوراق را تبرك مى‌كنيم: عن الكافى بإسناده عن أبي جعفر، عليه السّلام، قال: ذروة الأمر و سنامه و مفتاحه و باب الأشياء و رضى الرّحمن الطّاعة للإمام بعد معرفته ... أما لو أنّ رجلا قام ليله و صام نهاره و تصدّق بجميع ماله و حجّ جميع دهره و لم يعرف ولاية ولىّ اللّه فيواليه و يكون جميع أعماله بدلالته إليه، ما كان له على اللّه حقّ في ثوابه و لا كان من أهل الإيمان. ادامه در پست بعد... https://eitaa.com/shjavadabolghasemi/60