هدایت شده از استوری قرآن و حدیث
🔹صفحه: 213
💠سوره يونس: آیات 34 الی 42
#قرآن #طرح_ختم_قرآن
#تلاوت_روزانه #تلاوت_قرآن
@ahlolbait_story
استاد محمودی4_5825418307120925790.mp3
زمان:
حجم:
1.85M
🔊مجموعه صوتی
#شناختامامزمان
👤استاد حسن محمودی
📝قسمت چهارم
🔖امام واسطهی فیض خدا...
👌کوتاه و شنیدنی
👈بشنوید و نشر دهید.
دختر_شینا
#قسمت_91
صمد داشت استڪان ها را از جلوی مهمان ها جمع می ڪرد. دو تا استڪان توی هم رفته بود و جدا نمی شد. همان طور ڪه سعی می ڪرد استڪان ها را از داخل هم دربیاورد، یڪی از آن ها شڪست و دستش را برید. شیرین جان دوید و دستمال آورد و دستش را بست. توی این هیر و ویری شوهرخواهرم سراسیمه توی اتاق آمد و گفت: «گرجی بدجوری خون دماغ شده. نیم ساعت است خونِ دماغش بند نمی آید.»
چند وقتی بود صمد ژیان خریده بود. سوییچ را از روی طاقچه برداشت و گفت: «برو آماده اش ڪن، ببریمش دڪتر.»
بعد رو به من ڪرد و گفت: «شما ناهارتان را بخورید.»
سفره را ڪه انداختند و ناهار را آوردند، یڪ دفعه بغضم ترڪید. سرم را زیر لحاف بردم و دور از چشم همه زدم زیر گریه. دلم می خواست صمد خودش پیش مهمان هایش بود و از آن ها پذیرایی می ڪرد. با خودم فڪر ڪردم چرا باید همه چیز دست به دست هم بدهد تا صمد از مهمانی دخترش جا بماند.
وقتی ناهار را ڪشیدند و همه مشغول غذا خوردن شدند و صدای قاشق ها ڪه به بشقاب های چینی می خورد، بلند شد، دختر خواهرم توی اتاق آمد و ڪنارم نشست و در گوشم گفت: «خاله! آقا صمد با مامان و بابایم رفتند رزن. گفت به شما بگویم نگران نشوید.»
ادامه دارد...✒️
دختر_شینا
#قسمت_92
مهمان ها ناهارشان را خوردند. چای بعد از ناهار را هم آوردند. خواهرها و زن داداش هایم رفتند و ظرف ها را شستند. اما صمد نیامد.
عصر شد. مهمان ها میوه و شیرینی شان را هم خوردند. باز هم صمد نیامد. حاج آقایم بچه را بغل گرفت. اذان و اقامه را در گوشش گفت. اسمش را گذاشت، معصومه و توی هر دو گوشش اسمش را صدا زد.
هوا ڪم ڪم داشت تاریڪ می شد، مهمان ها بلند شدند، خداحافظی ڪردند و رفتند.
شب شد. همه رفته بودند. شیرین جان و خدیجه پیشم ماندند. شیرین جان شام مرا آماده ڪرد. خدیجه سفره را انداخته بود ڪه در باز شد و شوهرخواهر و خواهرم آمدند. صمد با آن ها نبود. با نگرانی پرسیدم: «پس صمد ڪو؟!»
خواهرم ڪنارم نشست. حالش خوب شده بود. شوهرخواهرم گفت: «ظهر از اینجا رفتیم رزن. دڪتر نبود. آقا صمد خیلی به زحمت افتاد. ما را برد بیمارستان همدان. دڪتر با چند تا آمپول و قرص خونِ دماغِ گرجی را بند آورد. عصر شده بود. خواستیم برگردیم، آقا صمد گفت: ‘شما ماشین را بردارید و بروید. من ڪه باید فردا صبح برگردم. این چه ڪاری است این همه راه را بڪوبم و تا قایش بیایم. به قدم بگویید پنج شنبه هفته بعد برمی گردم.’»
پیش خواهر و شوهرخواهرم چیزی نگفتم، اما از غصه داشتم می ترڪیدم.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
✅ زيارت حضرت ولیّ عصر إمام زمان أرواحنا لِتُرابِ مَقْدَمِهِ الفِداء در روز جمعه
السَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ فى أرْضِهِ ،
السَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللهِ فى خَلْقِهِ ،
السَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللهِ الَّذى يَهْتَدى بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ يُفَرَّجُ بِهِ عَن الْمُؤْمِنينَ ،
السَّلامُ عَلَيْكَ أيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخائِفُ ،
السَّلامُ عَلَيْكَ أيُّهَا الْوَلِىُّ النّاصِحُ ،
السَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفينَةَ النَّجاةِ ،
السَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الْحَياةِ ،
السَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّى اللهُ عَلَيْكَ وَ عَلى آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ ،
السَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللهُ لَكَ ما وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الأمْرِ ،
السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلاىَ ، أنـَا مَوْلاكَ عارِفٌ بِاُوليكَ و أُخْراكَ ، أَتَقَرَّبُ إلَى اللهِ تَعالى بِكَ وَ بِآلِ بَيْتِكَ ، وَ أنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلى يَدَيْكَ ، وَ أسْئَلُ اللهَ أنْ يُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أنْ يَجْعَلَنی مِن الْمُنْتَظِرينَ لَكَ ، وَ التّابِعينَ وَ النّاصِرينَ لَكَ عَلى أعْدائِكَ ، وَ الْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْكَ فى جُمْلَةِ أوْلِيائِكَ ، يا مَوْلاىَ يا صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ الله عَلَيْكَ وَ عَلى آلِ بَيْتِكَ ، هذا يَوْمُ الْجُمُعَةِ ، وَ هُوَ يَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فيه ظُهُورُكَ وَ الْفَرَجُ فيهِ لِلْمُؤْمِنينَ عَلى يَدَيْكَ ، وَ قَتْلُ الْكافِرينَ بِسَيْفِكَ ، وَ أنَا يا مَوْلاىَ فيهِ ضَيْفُكَ وَ جارُكَ ، وَ أنْتَ يا مَوْلاىَ كَريمٌ مِنْ أوْلادِ الْكِرامِ ، وَ مَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَ الإجارَةِ ، فَأضِفْنى وَ أَجِرْنى ، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَ عَلى أهْلِ بَيْتِكَ الطّاهِرينَ.
💚 اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج 💚
🔊 سلام علیکم؛
با افتخار از شما دعوت می شود به کانال خبرگزاری ناحیه بسیج بجنورد بپیوندید.
📲 #خبرگزاری_بسیج_بجنورد کانال رسمی انعکاس اخبار و فعالیت های بسیجیان شهرستان بجنورد در پیام رسان ایتا است.
🇮🇷برای دریافت اطلاعیه ها و اخبار فرهنگی هنری و ورزشی درپیام رسان ایتا به کانال خبرگزاری بسیج بجنورد بپیوندید👇👇
📎 لینک کانال خبرگزاری بسیج ناحیه بجنورد
✅ https://eitaa.com/basijnewsir_bojnourd
📎 با سپاس #علی_صائمیان ادمین خبرگزاری و مسئول روابط عمومی سپاه شهرستان بجنورد
#ارتباط_مستقیم👇
🆔@basijnews2
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
لطفا نشر دهید.
╚════ ✾ ✾ ✾ ╝