هدایت شده از استوری قرآن و حدیث
🔹صفحه: 260
💠سوره ابراهیم: آیات 34 الی 42
#قرآن #طرح_ختم_قرآن
#تلاوت_روزانه #تلاوت_قرآن
@ahlolbait_story
𝓐.𝓜:
✫⇠قسمت :1⃣0⃣2⃣
پرسیدم: «کجا؟!»
گفت: «همدان.»
کمک کرد بچه ها سوار ماشین شدند.
گفتم: «وسایلمان! کمی صبر کن بروم لباس بچه ها را بیاورم.»
نشست پشت فرمان و گفت: «اصلاً وقت نداریم. اوضاع اضطراریه. زود باش. باید شما را برسانم و زود برگردم.»
همان طور که سوار ماشین می شدم، گفتم: «اقلاً بگذار لباس های سمیه را بیاورم. چادرم...»
معلوم بود کلافه و عصبانی است گفت: «سوار شو. گفتم اوضاع خطرناک است. شاید دوباره پادگان بمباران شود.»
در ماشین را بستم و پرسیدم: «چرا نیامدید سراغمان. از صبح تا به حال کجا بودید؟!»
همان طور که تندتند دنده ها را عوض می کرد، گاز داد و جلو رفت. گفت: «اگر بدانی چه وضعیتی داشتیم. تقریباً با دومین بمباران فهمیدم عراقی ها قصد دارند پادگان را زیرورو کنند، به همین خاطر تصمیم گرفتم گردانم را از پادگان خارج کنم. یکی یکی بچه ها را از زیر سیم خاردارها عبور دادم و فرستادمشان توی یکی از دره های اطراف. خدا را شکر یک مو از سر هیچ کدامشان کم نشد. هر سیصد نفرشان سالم اند؛ اما گردان های دیگر شهید و زخمی دادند. کاش می توانستم گردان های دیگر را هم نجات بدهم.
ادامه دارد...✒️
✫⇠قسمت :2⃣0⃣2⃣
شب شده بود و ما توی جاده ای خلوت و تاریک جلو می رفتیم. یک دفعه یاد آن پسر نوجوان افتادم که آن شب توی خط دیده بودم. دلم گرفت و پرسیدم: «صمد الان بچه هایت کجا هستند؟ چیزی دارند بخورند. شب کجا می خوابند؟»
او داشت به روبه رو، به جاده تاریک نگاه می کرد. سرش را تکان داد و گفت: «توی همان دره هستند. جایشان که امن است، اما خورد و خوراک ندارند. باید تا صبح تحمل کنند.»
دلم برایشان سوخت، گفتم: «کاش تو بمانی.»
برگشت و با تعجب نگاهم کرد و گفت: «پس شما را کی ببرد؟!»
گفتم: «کسی از همکارهایت نیست؟! می شود با خانواده های دیگر برویم؟»
توی تاریکی چشم هایش را می دیدم که آب انداخته بود، گفت: «نمی شود، نه. ماشین ها کوچک اند. جا ندارند. همه تا آنجا که می توانستند خانواده های دیگر را هم با خودشان بردند؛ وگرنه من که از خدایم است بمانم. چاره ای نیست، باید خودم ببرمتان.»
بغض گلویم را گرفته بود، گفتم: «مجروح ها و شهدا چی؟!»
جوابی نداد.
گفتم: «کاش رانندگی بلد بودم.»
دوباره دنده عوض کرد و بیشتر از قبل گاز داد. گفت: «به امید خدا می رویم. ان شاءالله فردا صبح برمی گردم.»
ادامه دارد...
⚫️ زیارت امام زمان علیه السلام در روز جمعه
🔵 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ في اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللهِ في خَلْقِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللهِ الَّذي يَهْتَدي بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخآئِفُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَلِيُّ النّاصِحُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفينَةَ النَّجاةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الْحَيوةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللهُ لَكَ ما وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الاَْمْرِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يامَوْلايَ، اَنـَا مَوْلاكَ عارِفٌ بِاُوليكَ وَاُخْريكَ، اَتَقَرَّبُ اِلَي اللهِ تَعالي بِكَ وَبِآلِ بَيْتِكَ، وَاَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ، وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلي يَدَيْكَ، وَاَسْئَلُ اللهَ اَنْ يُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاَنْ يَجْعَلَني مِنَ الْمُنْتَظِرينَ لَكَ وَالتّابِعينَ وَالنّاصِرينَ لَكَ عَلي اَعْدآئِكَ، وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْكَ في جُمْلَةِ اَوْلِيآئِكَ، يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ، هذا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ، الْمُتَوَقَّعُ فيهِ ظُهُورُكَ، َالْفَرَجُ فيهِ لِلْمُؤْمِنينَ عَلي يَدَيْكَ، وَقَتْلُ الْكافِرينَ بِسَيْفِكَ، وَاَنَا يا مَوْلايَ فيهِ ضَيْفُكَ وَجارُكَ، وَاَنْتَ يا مَوْلايَ كَريمٌ مِنْ اَوْلادِ الْكِرامِ، وَمَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَالاِْجارَةِ، فَاَضِفْني وَ اَجِرْني، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي اَهْلِ بَيْتِكَ الطّاهِرينَ.
💭 روایت کربلا؛ شب دهم محرم
امام حسین(علیهالسلام) از مرگ در راه هدف اسلامی نمیهراسد
امام حسین (علیهالسلام) در شب عاشورا به خواهرش میگفت: پدرم از من بهتر بود، شربت مرگ نوشید، جدم از من شریفتر بود، شربت مرگ نوشید، مادرم همینطور، برادرم همینطور. مرگ که اجتنابناپذیر است برای همه، اما[چه چیزی بهتر از] مرگ شرافتمندانه، مرگ برای خدا، مرگ در راه هدف، آن هم هدف عالی اسلامی، که اسمش در قاموس اسلام شهادت است، شهادت. شهید یعنی آنکه میمیرد برای اینکه انسانیت زنده بماند.
۱۳۵۲/۱۱/۱۴
#روایت_کربلا
#از_تبیین_تا_قیام
@t_manzome_f_r
▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مراسم دعای کمیل در امامزاده شهر ایور
باحضور برادران و خواهران بسیجی
حوزه سردارهمدانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تنها ایرانیای که در سپاه امام حسین علیهالسلام به شهادت رسید.
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
⭕️ اتفاقات غمبار روز عاشورا در کربلا
🔻 این ساعت ها رو بخونید و به هر زمان توجه کنید😭😭😭😭
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
#فوری| جنایت و قتلعام در عراق
▪️براساس خبرهای فوری از کربلا، سرانجام جنگی که بین سپاهیان حسینبنعلی و عبیداللهبنزیاد پیشبینی میشد بهوقوع پیوست. جنگ پس از روشنای هوا در روز دهم محرم آغاز شد.
▪️نظامیان کمشمار حسینبنعلی، تکبهتک به میدان رفتند و توانستند کشتههای زیادی روی دست سپاه ابنزیاد بگذارند. با این حساب، لشکریان یزید که تعدادشان صدها برابر سپاه مقابل بود، دستهجمعی به یک نفر حمله میکردند؛ در نتیجه اصحاب حسین را به فجیعترین شکل ممکن به شهادت میرساندند.
🔸جزئیات رسیده از کشتار وسیع و قتلعام خاندان بنیهاشم و حسینبنعلی بهقدری دردناک و جنایتبار است که از انتشار آن در رسانه معذوریم.
▪️خشونت در این جنگ آنقدر بالا بود که حتی کودکان و شیرخوارگان هم بهدست نظامیان پیکارجوی ابنزیاد به شهادت رسیدند.
▪️شاهدان عینی میگویند پس از پایان جنگ و شهادت تمام سپاه حسینبنعلی، سپاهیان یزید به محل اقامت آنها حملهور شده و خیمهها را به آتش کشیدند و تمام اموال و دارایی زنان و دختران را غارت کردند.
▪️گفته میشود بازماندگان سپاه حسینبنعلی که غالبا زن و کودک بودند، تحت خشونتهای شدید قرار گرفته و هتک حرمت شدند. پس از همۀ این جنایتها، اجساد شهدای کربلا در بیابان رها شده و زنان و کودکان با غلوزنجیر به اسارت برده شدند.
@Farsna
قران سوزی.mp3
3.09M
📢#صدای_انقلاب شماره۷۸۰
💠پنجره
💠 آخرین تحلیلهای روز در رادیو صدای انقلاب
موضوع: هتک حرمت به قرآن و بررسی ابعاد سیاسی و اجتماعی...راهکار برای مقابله
مهمان برنامه: حجت الاسلام موسی غضنفرآبادی رئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس
#قرآن
#پنجره
#هتک_حرمت
#صدای_انقلاب
🆔 @sedayeenghelab_ir
➖➖🍃🌺🍃➖➖🍃🌺🍃➖➖
🚨#هم_اکنون پخش زنده «روضه در صحرا» از شبکۀ قرآن
🔻 سخنرانی علیرضا پناهیان از گلزار شهدای بهشت زهرا(س)، میدان قطعۀ ۴۰
👈 لینک پخش زنده:
telewebion.com/live/quran
qurantv.ir/live
#عزاداری_در_صحرا
@Panahian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 استوری کلیپ
بال جبرائیل را فرش محرم میکند، دست سردار حسین(ع)...
مداحی حاج محمود کریمی در سال ۹۸ در حضور رهبر انقلاب و در آخرین حضور شهید حاج قاسم سلیمانی
#امام_خامنهای(مدظلهالعالی) #استوری_کلیپ
#رسانه_انقلاب_اسلامی
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
▪️ماجرای گفتگوی امام حسین(علیهالسلام) و حضرت زینب در شب عاشورا
راوى این قضیه امام سجاد(علیهالصّلوةوالسّلام) است، که حضرت بیمار بودند - امام سجاد نقل مىکنند، مىگویند در خیمه من خوابیده بودم، عمهام زینب هم پهلوى من نشسته بود و از من پذیرایى مىکرد. خیمهى پهلویى هم پدرم حضرت ابىعبداللَّه بود، نشسته بود و جُون - غلام ابىذر - داشت شمشیر حضرت را اصلاح مىکرد، خودشان را آماده مىکردند براى نبردى که فردا در پیش داشتند. مىگوید یک وقت دیدم پدرم بنا کرد زمزمه کردن و یک اشعارى خواند که مضمون این اشعار این است که دنیا روگردان شده و عمر به انسان وفا نخواهد کرد و مرگ نزدیک است. «یا دهر افٍ لک من خلیلى کم لک بالاشراق من اصیلى» این نشاندهندهى این است که کسى که این شعر را دارد مىخواند مطمئن است که به زودى و در زمان نزدیکى دنیا را مفارقت خواهد کرد. امام سجاد مىگوید من این شعر را شنیدم پیام و معناى این شعر را هم درک کردم، فهمیدم امام حسین دارد خبر مرگ خودش را مىدهد. اما خودم را نگه داشتم ناگهان نگاه کردم، دیدم عمهام زینب به شدت ناراحت شد. برخاست رفت به خیمهى برادر، گفت برادر جان! مىبینم خبر مرگ خودت را مىدهى. ما تا به حال دلمان به تو خوش بود، وقتى پدرمان از دنیا رفت، گفتیم برادرانمان هستند .برادرم امام حسن وقتى به شهادت رسید، من گفتم برادرم امام حسین هست، سالها به تو دل خوش کردم، به اتکاء تو بودم، امروز مىبینم تو هم خبر مرگ مىدهى.
۱۳۶۳/۷/۲۰
#امام_خامنهای(مدظلهالعالی)
#عاشورا
#رسانه_انقلاب_اسلامی
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 واکنش متفاوت دخترانِ دهههشتادی به قرآنسوزیها در اروپا
┄┅┅┅┅♦️BASIRAT♦️┅┅┅┅┄
🇮🇷| basirat.ir
🇮🇷| @basirat_fa
💢 از سرنوشت آیت الله امجد عبرت بگیریم!
▪️امام خامنهای در نشست برخی بزرگان گفتند توفانهای تندی در راه است! با بزرگان پیوند داشته باشید و سپس نام آقای خوشوقت را به بزرگی یاد کردند.
🔻 آیتالله خوشوقت و آقای امجد به مجلس یکدیگر میرفتند؛ تا اینکه آقای خوشوقت به آقای امجد میگوید برخی سیاسیون مشکلدار به مجلس روضه شما میآیند که در نگاه مردم، بویژه جوانان، تایید شما از آنان بشمار میرود. آنها را نپذیر! ولی آقای امجد میگوید مجلس امام حسین (ع) است، نمیتوانم که آنها راه ندهم! آقای خوشوقت میگوید اگر نمیتوانی آنها را نپذیری، پس مجلس خودتان را تعطیل کنید! چون تایید باطل، حرام است! آقای امجد نمیپذیرد، آیتالله خوشوقت پیوند خود با آقای امجد را میبرد و آقای امجد این چنین در ورطه گمراهی پیش می رود و...
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat