eitaa logo
شهید کمالی
903 دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
5هزار ویدیو
585 فایل
ارتباط با ادمین: @ENGHLABI60 🔹 امام علی علیه‌السلام: «انسان بصیر، کسی است که به‌درستی شنید و اندیشه کرد؛ پس به‌درستی نگریست و آگاه شد و از عبرت‌ها پند گرفت.» نهج‌البلاغه، خطبه ۱۵۳
مشاهده در ایتا
دانلود
سرمقاله.pdf
400K
🔶 سرمقاله تاریخ معاصر شیعه مزین به نام‌هایی است که هر یک رهبری بزرگ و تاریخ‌ساز برای مسلمانان و بلکه همه بشریت بوده‌اند. این نام‌ها که فهرستی از عالمان تراز عالَم تشیع را تشکیل می‌دهند، زمینه جهشی تاریخی در اندیشه و حیات مسلمانان را فراهم آورده‌اند. فضل این نسل از حجت بی‌نیاز است و هر چشم بصیر و قلب آگاهی عمیقاً آن را تصدیق می‌نماید... 🗞️ اندیشه بهشتی، شهریور ۱۴۰۲ 🆔 @beheshtinegarr
۳ شهریور ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳ شهریور ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳ شهریور ۱۴۰۲
هدایت شده از استوری قرآن و حدیث
🔹صفحه: 288 💠سوره اسراء: آیات 59 الی 66 @ahlolbait_story
۳ شهریور ۱۴۰۲
یوزارسیف قسمت ۱۳ 💫 بابا ومامان غذاشون را تمام کردند ,مامان اماده ی جم کردن میز میشد,دستش را گرفتم وگفتم:نه مامی جونم,امروز خسته شدی ,بفرما داخل هال به صرف گفتگو با پاپی جونم,من اینجا را مرتب میکنم ومامان مریم که میدونست حرفم یکی هست واجازه نخواهم داد دست بزنه,یه بوسه از گونه ام گرفت وروبه بابا گفت:سعید خان بفرمایید بریم تا صحبتها یخ نکرده صرف کنیم وبااین حرف زدند زیرخنده ومن را تنها گذاشتند. یه نفس راحت کشیدم ,هل هلکی میز را جم وجورکردم ومشغول شستن ظرفها شدم,متوجه شدم مامان رفت سمت اتاقشون,پس بابا هم الان میرفت ومن با خیال راحت میتونستم کاغذ کادوی عزیزم را ببرم وبزارم یه جای امن..... درحین شستن اخرین تکه ظرفها ,غرق افکارم بودم واز خرید چادر شروع شده بود وبه اخرین صحنه اش رسیدم وگرفتن پارچه از دست یوزارسیف...وای چه حالی بود که ناگهان با صدای باباسعید متوجه اش شدم.... باباسعید در حالیکه خم شده بود ودر کابینت کنار ظرفشویی را باز میکرد گفت:شب جمعه است ,من دوست دارم مشک وعود دود کنم ,مامانت گفت اینجاست,منم اصلا متوجه نبودم که چه اتفاقی داره میافته اخرین قاشق را اب کشیدم ودستکش ها را از دستم دراوردم وروم را کردم طرف بابا که ای وای...... . بابا درکابینت....همون کابینت را باز کرده بود وخیره به رد نگاهش شدم.... وای وای نه.... سریع خودم را چپوندم کنارش ارام ارام هلش دادم اونور وگفتم:بابا من براتون پیداش میکنم... بابا همینطور که متفکرانه از,جاش بلند میشد اشاره به کاغذ کادو که جلوی در کابینت با حالتی رسوا کننده از,هم بازشده بود کرد وگفت:این چیه؟چرا چپوندینش اینجا؟چقد به نظرم اشناست... دستپاچه پاکت مشک را برداشتم وتودست بابا گذاشتم ودرحالیکه یه دستم پشت کمرش بود,فندک کنار گاز هم با اون دستم برداشتم دادم دستش گفتم:بفرمایید جناب مرتاض,مشک دود کنید ومعطرنمایید فضای زندگیتان را...بابا لبخندی زد وارد هال شد... دستم را گذاشتم روی قلبم,نفسی از روی راحتی کشیدم,به طرف کابینت رفتم وکاغذ کادوی رسواگر را برداشتم ,جلوی بینیم گرفتم انچنان بوییدم که عطرش تمام ریه هام را پر کرد وارام ارام شدم.... ادامه دارد... یوزارسیف قسمت۱۴ 💫 روزها پشت سرهم میگذشت فردا اولین روز مدرسه است یعنی اولین روز از اخرین سال تحصیلی من,ان شاالله به قول بابا با ورود به دنیای پزشکی ختم شود. دیروز با سمیه رفتم پارچه چادری را به اعظم خانم دادم که برام بچینه,البته مامانم خودش میتونست برش بزنه اما از دست اعظم خانم خیلی تعریف میکنن ومیگن دستش خیلی خوبه,محاله پارچه ای رابچینه وشادی میهمان وجود اون مشتری نشه,مادرمنم که خیلی به این چیزا معتقده,اما من میدونم ,پارچه ای را که یوزارسیف لمس کرده وبا نوای ملکوتیش به ان دعا خونده,نمیتونه خوش شانسی وخوبی به همراه نیاره,برای همین باسمیه رفتیم تا اعظم خانم برام بدوزتش,بااینکه دوختن چادر کاری نداشت اما ,رو دست اعظم خانم خیلی خیلی شلوغ بود ,اولش نمیخواست قبول کنه,بعدش میخواست بندازه رو دست یکی از شاگرداش اما من اصرارکردم که دوست دارم خودش این کار را برام انجام بدهد واعظم خانم به خاطر اصرارهای فراوان من وخود شیرینی های سمیه که معرف حضور همه تان است قبول کرد,حالاباید برم یه سربزنم ,اگه اماده بود بگیرمش. چادرم را روسرم مرتب کردم وگفتم:مامان....کاری نداری؟دارم میرم چادر را بگیرم,هیچی نمیخوای؟ مادرم سرش را از اوپن اشپزخانه اورد بیرون ورو به من گفت :نه عزیزم,برو به سلامت,یه چند تا نون میخواستم که اونم خوبیت نداره یه دختر جوان توصف نانوایی بره,خودم یه توک پا میرم ومیگیرم.... من قبلنا اصلا خوشم از,خرید واینا نمیومد اما الان با گفتن نان ونانوایی ,یاد خونه بغلی نانوایی افتادم ودلم میخواست,لحظه ای هم که شده به بهانه ی نان ,یه نیم نگاهی حتی به دربسته هم شده ,بکنم غنیمته....اهسته گفتم:به کارات برس مامان ,نانوایی که توراهمه,من میگیرم... مادرم که ازاین تغییر اخلاق ناگهانی من متعجب شده بود گفت:میگیری؟؟؟مطمینی؟؟افتاب از کدوم ور درامده,نمیدونم وارام لبخندی,زد. پادرون کوچه گذاشتم وبعداز چند قدمی به سه راهی کوچه مان رسیدم,سمت راست پیچیدم وبعداز طی مسیری,جلوی در خیاطی اعظم خانم که چسپیده به خونه اش بود,یعنی یکی از اتاقای خونه اش بودکه از داخل کوچه هم در داشت,وایستادم. در باز بود وسروصدایی که از داخل میامد نشان دهنده ی شلوغی خیاطی بود,پرده را زدم کنار وداخل شدم...یا حضرت عباس ع چه خبره اینجا؟چقد شلوغه'!!با چشم دنبال اعظم خان گشتم که ناگاه کله ی اعظم خانم از,زیر میز خیاطیش بیرون امد ومانتوی دوخته شده ای رابه سمت مشتری میداد,با صدای بلند سلام کردم,اعظم خانم از پشت عینکهاش نگاهی کرد وتا چشمش به من افتاد ,زد روی گونه اش وگفت:وای خدامرگم بده,زری جان,پاک فراموشم شده بود....من من امشب میدوزمش وقول میدم تا فردا صبح قبل از رفتن به مدرسه به دستت برس
۳ شهریور ۱۴۰۲
ونم,اصلا میدم اقا رضا بیاره,خودتم دیگه نمیخواد بیای من به دستت میرسونم... ناچار تشکری کردم اومدم بیرون.. ادامه دارد...
۳ شهریور ۱۴۰۲
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 وَكُنْتَ للَّهِِ طائِعاً، وَلِجَدِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ تابِعاً، و تو فرمان‏بردارى نيك براى خداوند بودى، و از جدّت حضرت محمد - كه درود خدا بر او و آل او باد - پيروى مى‏ كردى، وَلِقَوْلِ أَبيكَ سامِعَاً، وَ إِلى وَصِيَّةِ أَخيكَ مُسارِعاً، وَلِعِمادِ الدّينِ رافِعاً، و به گفتار پدرت گوش فرا مى‏ دادى، و براى انجام وصيّت برادرت شتاب مى‏ نمودى، و ستون‏هاى دين را بالا بردى، وَلِلطُّغْيانِ قامِعاً، وَلِلطُّغاةِ مُقارِعاً، وَلِلْاُمَّةِ ناصِحاً، وَفي غَمَراتِ الْمَوْتِ سابِحاً، و سركشى را در هم كوبيدى، و طغيان‏گران را نابود كردى، و براى اُمّت اسلام خيرخواهى مى‏ كردى، و در گرداب مرگ شناور بودى.
۳ شهریور ۱۴۰۲
💠 عمار بن یاسر، گوهری ناب و نایاب در ! 🔺 عمار یاسر، انسان طرازی است که پدرش "یاسر" و مادرش "سمیه" اولین شهید مرد و زن در اسلام هستند. 🔸 در حوزه و ، عمار، شخصی است که پیامبر جلیل‌القدر اسلام (ص) بر حلال‌زادگی ایشان صحّه گذاشته و در هنگام سخن گفتن با او، با صفت خاص حلال‌زادگی و طیّب بودن ایشان، وی را مورد خطاب قرار می‌دهد و نکته قابل این است که زیست عمار و پدر و مادرش در آن زمان، زندگی در میان اعراب جاهلی و پیش از بعثت بوده که گناه زنا به عنوان پدیده‌ای عادی، تلقی می‌شده نه گناه! 🛑 پیامبر اسلام با آغوشی باز از عمار استقبال می‌کرد و با شنیدن صدای او می‌فرمود: «مَرحَباً إئذِنُوا لِلطَّيِّب بْنِ الطَّیِّب؛ به به! اجازه ورود بدهید به پاک‌زاده پسر پاک‌زاده» و در عبارت دیگر ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغة نوشته که پیامبر می‌فرمود: «مَرحَباً بالطّيِّبِ المُطیَّب؛ آفرین به حلال‌زاده‌ی پاک‌سرشت». 📈 اگر فهرستی از خانواده‌های طراز را در طول تاریخ اسلام در نظر بگیریم، او به همراه پدر، مادر و نسلش، از حیث در صدر لیستِ طرازترین خانواده‌های جهان اسلام طبقه‌بندی می‌شوند. ✅ در نسل عمار به گونه‌ای نهادینه بوده است که پیامبر (ص) از این خانواده، با عنوان "آل یاسر" یاد می‌فرمایند . 🌀 ویژگی دیگر او قصه‌ی به کار بردن تکنیک تقیّه، برای اولین‌بار است که خداوند متعال، در تأیید عمل وی، آیه‌ی ۱۰۶ سوره‌ی نحل را بر پیامبر اسلام(ص) نازل کرد و آیه مذکور نشان می‌دهد عمار به خصوصیت و مرتبه‌ی "قلب مطمئن به ایمان" دست پیدا کرده بود! ‼️ ایشان، در مبارزه‌ای خستگی‌ناپذیر، با سن ۹۴ سالگی در رکاب امام علی(ع) و در نبرد صفّین شهید شد. ⚠️ شخصیت کبیر عمار یاسر و نسلش، هنوز از حیث انسان طراز، خانواده طراز و ظرفیت حلال‌زادگی‌اش، مورد مطالعه و جدی توسط طلاب معزّز، دانشجویان رشته‌های مختلف علوم انسانی، علوم سیاسی، انسان‌شناسی، علوم زیستی، مطالعات خانواده، جامعه‌شناسی و... قرار نگرفته است! 🏴 به مناسبت نهم صفر، سال شهادت عمار بن یاسر در سال ۳۷ هجری قمری ✌️جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 📡 @HalalZadeha
۴ شهریور ۱۴۰۲
🔴 این تحلیل هم غلط از آب در آمد 🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
۴ شهریور ۱۴۰۲
شهید کمالی
🔴 این تحلیل هم غلط از آب در آمد 🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
🔰هنوز جوهر سند عضویت ایران در بریکس خشک نشده است که تاثیرات آن شروع شده است. ✅ایران اعلام کرده که توسعه 5 پالایشگاه نفت آفریقای جنوبی را برعهده می‌گیرد و دانشمندان ایرانی پشتیبانی فنی لازم را جهت گسترش و نوسازی این پالایشگاه ها را فراهم خواهند کرد. ✅همچنین اعلام شد که ایران در تامین اورانیوم و ساخت نیروگاه هسته ای برای کشورهای جدید شرکت کننده در بریکس فعالیت می‌کند . 🔻قرار است از علم هسته ای ایران برای تامین سوخت و ساخت راکتور و سایر قسمت های نیروگاه های هسته ای در کشورهای جدید عضو بریکس استفاده شود. 👈همین دو مورد به معنای زیر پا قرار دادن سیستم تحریم های گسترده هسته ای و انرژی آمریکا و غرب یا حتی سازمان ملل است. 👈درواقع یکی از مزایای اصلی عضویت در بریکس بی اثر شدن این تحریم ها خواهد بود. حالا بهتر می‌فهمید چرا یک عده غربگدا و وطن فروش اینقدر از عضویت ایران در بریکس عصبانی هستند چراکه هرچه در این 40 سال برای تحریم و فشار به ایران ساخته بودند به زودی فرو میریزد و اتفاقا گاو های شیرده سابق آمریکا جزو اولین کشورهایی هستند که درآمد هنگفتی به داخل خزانه ایران سرازیر خواهند کرد. حالا دشمنان ایران هرچی می‌خواهند از کم اهمیتی عضویت ایران در بریکس بگویند شاید اینطوری کمتر دردشون بگیره... 🇮🇷https://eitaa.com/kamalibasirat
۴ شهریور ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵 ویدیوی جدیدی که نشان می‌دهد زن بی حجاب در نارنجستان شیراز شروع کننده درگیری بوده و به آمر به معروف حمله می کند 🔹️علی رغم اینکه این ویدئو با هدف محکوم کردم آمر به معروف منتشر شده، نشان می دهد ابتدا زن بد حجاب در نارنجستان شیراز از دور به سمت افراد آمر به معروف حرکت کرده و به او ضربه می‌زند و خانم آمر به معروف نیز مجبور به واکنش متقابل می شود. 🔹️ در این حین همراهان زن بی حجاب فریاد می‌زنند بزن تو گوشش!! گوشیتو در بیار فیلم بگیر ازش (احتمالا برای ارسال به رسانه های خارجی) 🔹️پس از این شوهر غول پیکر زن بی حجاب با وحشی گری تمام بانوی محجبه را با وقاحت زیر مشت و لگد می گیرد. 🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
۴ شهریور ۱۴۰۲
برگزاری حلقه های صالحین قرآنی پایگاه حضرت معصومه(س) حوزه سردارهمدانی 🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
۴ شهریور ۱۴۰۲
سرکشی از پیرغلامان امام حسین (ع) پایگاه حضرت معصومه(س) حوزه سردارهمدانی 🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
۴ شهریور ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷️ ⬅️تاکسی زرد دوست داشتنی از راه رسید ⬅️ تو این باران ماشینها شدن قایق😂 ✔مراقب سیلاب باشید✔ 👈کاری از معاونت فضای مجازی شبکه اترک 👈تهیه کننده: علی جنتی @iribatrak
۴ شهریور ۱۴۰۲
نخستین قطار کانتینری روسیه از اینچه‌برون عازم عربستان شد 🔹مدیرکل گمرکات گلستان: نخستین قطار کانتینری روسیه به ایران از مرز ریلی اینچه‌برون به بندرعباس راه‌اندازی و عازم عربستان شد. @Farsna - Link
۴ شهریور ۱۴۰۲
۴ شهریور ۱۴۰۲
صبح امروز در روستای اسفیدان، پس از آنکه یکی از اهالی روستا متوجه میشود پسربچه ای داخل سیل گیر کرده، سریعا وارد رودخانه شده و فرد گیر افتاده در سیل را نجات میدهد. 🔹تصویر آقای محمدی که پسربچه را نجات داد @Farsna_nkh
۴ شهریور ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۴ شهریور ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۴ شهریور ۱۴۰۲
هدایت شده از استوری قرآن و حدیث
🔹صفحه: 289 💠سوره اسراء: آیات 67 الی 75 @ahlolbait_story
۴ شهریور ۱۴۰۲