eitaa logo
شهید کمالی
909 دنبال‌کننده
13هزار عکس
5هزار ویدیو
585 فایل
ارتباط با ادمین: @ENGHLABI60 🔹 امام علی علیه‌السلام: «انسان بصیر، کسی است که به‌درستی شنید و اندیشه کرد؛ پس به‌درستی نگریست و آگاه شد و از عبرت‌ها پند گرفت.» نهج‌البلاغه، خطبه ۱۵۳
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اَلسَّلامُ عَلَى الْأَجْسادِ الْعارِياتِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْجُسُومِ الشَّاحِباتِ، سلام بر پيكرهاى عريان شده، سلام بر جسم ‏هاى رنگ پريده، اَلسَّلامُ عَلَى الدِّماءِ السَّائِلاتِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْأَعْضاءِ الْمُقَطَّعاتِ، سلام بر خون‏ هاى جارى شده، سلام بر عضوهاى قطعه قطعه شده، اَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ، اَلسَّلامُ عَلَى النِّسْوَةِ الْبارِزاتِ. سلام بر سرهاى به نيزه رفته، سلام بر زنانى كه نمودار گشته (از خيمه بيرون آمده). (ڪپے‌ مجازاست بہ‌شرط صلوات برای تعجیل در ظہوࢪوسلامتی امام زمان به نیابت ازشهداواموات)
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اَلسَّلامُ عَلى حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى آبائِكَ الطَّاهِرينَ، سلام بر حجّت پروردگار جهانيان؛ سلام بر تو (اى حسين) و بر پدران پاكت؛ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى أَبْنائِكَ الْمُسْتَشْهَدينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى ذُرِّيَّتِكَ النَّاصِرينَ، سلام بر تو و بر فرزندان شهادت‏ طلبت، سلام بر تو و بر نسل يارى كننده‏ ات، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْمُضاجِعينَ، اَلسَّلامُ عَلَى الْقَتيلِ الْمَظْلُومِ، سلام بر تو و بر فرشتگان كنار آرامگاهت، سلام بر كشتۀ ستمديده. (ڪپے‌ مجازاست بہ‌شرط صلوات برای تعجیل در ظہوࢪوسلامتی امام زمان به نیابت ازشهداواموات) https://eitaa.com/kamalibasirat
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اَلسَّلامُ عَلى أَخيهِ الْمَسْمُومِ، اَلسَّلامُ عَلى عَلِيٍّ الْكَبيرِ، اَلسَّلامُ عَلَى الرَّضيعِ الصَّغير. سلام بر برادر مسمومش (امام حسن علیه السلام)، سلام بر على بزرگ (على اكبر علیه السلام )، سلام بر آن شير خوار كوچك. اَلسَّلامُ عَلَى الْأَبْدانِ السَّليبَةِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْعِتْرَةِ الْقَريبَةِ (الْغَريبَةِ)، سلام بر بدن‏ هايى كه (جامه‏ هاى آنان) به تاراج رفته؛ سلام بر خاندان نزديك به پيامبر، اَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَدَّلينَ فِي الْفَلَواتِ، اَلسَّلامُ عَلَى النَّازِحينَ عَنِ الْأَوْطانِ، سلام بر روى زمين افتادگان در بيابان‏ ها؛ سلام بر دورشدگان از سرزمين خويش. (ڪپے‌ مجازاست بہ‌شرط صلوات برای تعجیل در ظہوࢪوسلامتی امام زمان به نیابت ازشهداواموات)
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اَلسَّلامُ عَلَى الْمَدْفُونينَ بِلا أَكْفانٍ. سلام بر خاك سپرده‏ شدگان بى‏ كفن. اَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الْأَبْدانِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْمُحْتَسِبِ الصَّابِرِ، سلام بر سرهاى جدا شده از بدن‏ ها؛ سلام بر كسى كه مصائبش را به حساب خدا گذارد و شكيبا بود؛ اَلسَّلامُ عَلَى الْمَظْلُومِ بِلا ناصِرٍ، اَلسَّلامُ عَلَى ساكِنِ التُّرْبَةِ الزَّاكِيَةِ، سلام بر ستمديده بى‏ ياور؛ سلام بر كسى كه در خاك پاك سكونت گزيد. (ڪپے‌ مجازاست بہ‌شرط صلوات برای تعجیل در ظہوࢪوسلامتی امام زمان به نیابت ازشهداواموات)
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اَلسَّلامُ عَلى صاحِبِ الْقُبَّةِ السَّامِيَةِ. سلام بر صاحب گنبدى بلندمرتبه. اَلسَّلامُ عَلى مَنْ طَهَّرَهُ الْجَليلُ، اَلسَّلامُ عَلى مَنِ افْتَخَرَ بِهِ جَبْرَئيلُ، سلام بر كسى كه خداى بزرگ، او را پاك نمود؛ سلام بر كسى كه جبرئيل به او افتخار مى‏ كرد، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ ناغاهُ فِي الْمَهْدِ ميكائيلُ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ نُكِثَتْ ذِمَّتُهُ، سلام بر كسى كه در گهواره ميكائيل برايش لالايى مى‏ گفت؛ سلام بر آن كه پيمانش را شكستند.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اَلسَّلامُ عَلى مَنْ هُتِكَتْ حُرْمَتُهُ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ اُريقُ بِالظُّلْمِ دَمُهُ، سلام بر كسى كه حرمتش را هتك نمودند؛ سلام بر كسى كه خونش را به ناحق و با ستمكارى ريختند، اَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَرَّعِ بِكَأْساتِ الرِّماحِ، سلام بر كسى كه با خون جراحاتش شستشو داده شد، سلام بر كسى كه از كاسه‏ هاى نيزه ها جرعه نوشيد، اَلسَّلامُ عَلَى الْمُضامِ الْمُسْتَباحِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْمَنْحُورِ فِي الْوَرى، سلام بر كسى كه بر وى ستم كرده و ريختن خونش را حلال شمردند؛ سلام بر او كه جلو روى همه مردم سرش را از تن جدا كردند _و كسى چيزى نگفت .
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْلُ الْقُرى. سلام بر آن آقاى بزرگ‏زاده‏ اى كه روستانشينان (بنى‏ اسد) دفنش كردند . اَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتينِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْمُحامي بِلا مُعينٍ، سلام بر آن كه رگ گردن مباركش بريده شد، سلام بر آن حمايتگر بى‏ ياور، اَلسَّلامُ عَلَى الشَّيْبِ الخَضيبِ، اَلسَّلامُ عَلَى الخَدِّ التَّريبِ، سلام بر محاسن با خون خضاب شده، سلام بر آن گونه و رخسار خاك‏ آلوده
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّليبِ، اَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضيبِ، سلام بر آن بدنى كه لباس‏هايش به تاراج رفته، سلام بر آن دندان مباركى كه با چوب (خيزران) كوبيده شد، اَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ، اَلسَّلامُ عَلَى الْأَجْسامِ الْعارِيَةِ فِي الْفَلَواتِ، سلام بر آن سرى كه بر بالاى نيزه رفت، سلام بر بدن ‏هايى كه بدون پوشش در بيابان ‏ها افتاده بودند، تَنْهَشُهَا الذِّئابُ الْعادِياتُ، وَتَخْتَلِفُ إِلَيْهَا السِّباعُ الضَّارِياتُ. گرگ‏ هاى متجاوز آن‏ها را دريدند و درندگان وحشى پيرامون‏شان رفت و آمد مى‏ كردند. اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلايَ وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْمَرْفُوفينَ حَوْلَ قُبَّتِكَ، سلام بر تو اى مولاى من؛ و بر فرشتگانى كه گرداگرد گنبد شريفت بال گشوده‏ اند؛ اَلْحافّينَ بِتُرْبَتِكَ، اَلطَّائِفينَ بِعَرْصَتِكَ، اَلْوارِدينَ لِزِيارَتِكَ، خاك پاك قبرت را در برگرفته ‏اند؛ به طواف حرمت مشغول‏ اند، و براى زيارتت وارد مى‏ شوند. اَلسَّلامُ عَلَيْكَ فَإِنّي قَصَدْتُ إِلَيْكَ، وَرَجَوْتُ الْفَوْزَ لَدَيْكَ. سلام بر تو؛ من به قصد زيارت تو آمده ‏ام و اميدوارم نزد تو رستگار شوم.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ سَلامَ الْعارِفِ بِحُرْمَتِكَ، اَلْمُخْلِصِ في وِلايَتِكَ، سلام بر تو؛ سلام كسى كه عارف و آشنا به حرمت تو، و اخلاص دارنده در ولايت تو، اَلْمُتَقَرِّبِ إِلَى اللَّهِ بِمَحَبَّتِكَ، اَلْبَري‏ءِ مِنْ أَعْدائِكَ، تقرّب جوينده به سوى خدا با محبّت تو، و بيزارى جوينده از دشمنانت مى‏ باشد، سَلامَ مَنْ قَلْبُهُ بِمُصابِكَ مَقْرُوحٌ، وَدَمْعُهُ عِنْدَ ذِكْرِكَ مَسْفُوحٌ، سلام كسى كه دلش از مصيبت تو جريحه‏ دار، و اشكش با ياد تو ريزان است.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 سَلامَ الْمَفْجُوعِ الْحَزينِ الْوالِهِ الْمُسْتَكينِ، سلام دردمندى اندوهگين و سرگشته‏ اى بيچاره؛ سَلامَ مَنْ لَوْ كانَ مَعَكَ بِالطُّفُوفِ لَوَقاكَ بِنَفْسِهِ حَدَّ السُّيُوفِ، سلام كسى كه اگر در آن صحراى كربلا همراهت بود به طور حتم تو را با جان خود در برابر تيزى شمشيرها نگهدارى مى‏ كرد، وَبَذَلَ حُشاشَتَهُ دُونَكَ لِلْحُتُوفِ، وَجاهَدَ بَيْنَ يَدَيْكَ، وَنَصَرَكَ عَلى مَنْ بَغى عَلَيْكَ، و نيمه جانى را كه در پيكرش باقى مانده براى تو در معرض مرگ قرار مى‏ داد؛ و در پيشگاه تو به نبرد مى‏ پرداخت، و در مقابل ستمكارانِ بر تو، ياريت مى‏ كرد. (ڪپے‌ مجازاست بہ‌شرط صلوات برای تعجیل در ظہوࢪوسلامتی امام زمان به نیابت ازشهداواموات) وَفَداكَ بِرُوحِهِ وَجَسَدِهِ وَمالِهِ وَوَلَدِهِ، وَرُوحُهُ لِرُوحِكَ فِداءٌ، وَأَهْلُهُ لِأَهْلِكَ وِقاءٌ. و روح و جسم و دارايى و فرزندان خود را فدايت مى‏ ساخت، و روحش را فداى روح شريفت مى‏ كرد و خانواده‏ اش را به حفظ و نگهدارى خانواده‏ ات مى‏ گماشت. فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِي الدُّهُورُ، وَعاقَني عَنْ نَصْرِكَ الْمَقْدُورُ، پس اگر روزگار مرا از زمان تو دور داشته، و مقدّرات مرا از ياريت باز داشت، وَلَمْ أَكُنْ لِمَنْ حارَبَكَ مُحارِباً، وَلِمَنْ نَصَبَ لَكَ الْعَداوَةَ مُناصِباً، و نبودم كه با جنگجويانى كه به جنگ تو آمدند بجنگم، و با دشمنانت بستيزم. (ڪپے‌ مجازاست بہ‌شرط صلوات برای تعجیل در ظہوࢪوسلامتی امام زمان به نیابت ازشهداواموات)
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 فَلَأَنْدُبَنَّكَ صَباحاً وَمَساءً، وَلَأَبْكِيَنَّ لَكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً، حَسْرَةً عَلَيْكَ، ليكن، هر صبح و شام بر تو ناله و زارى و شيون مى‏ كنم، و به جاى اشك، برايت خون مى‏ گريم؛ از حسرتى كه بر تو مى‏ خورم، وَتَأَسُّفاً عَلى ما دَهاكَ، وَتَلَهُّفاً حَتَّى أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصابِ، وَغُصَّةِ الْإِكْتِيابِ. و تأسّفى كه بر رنج تو دارم و در سوز و گداز مى‏ مانم تا زمانى كه از اين مصيبت و غصّه و اندوه بميرم. أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَيْتَ الزَّكاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْعُدْوانِ، گواهى مى‏ دهم كه تو نماز را برپا داشتى، و زكات را پرداختى، و به معروف و نيكى فرمان دادى، و از بدى‏ ها و ستمكارى‏ ها بازداشتى. (ڪپے‌ مجازاست بہ‌شرط صلوات برای تعجیل در ظہوࢪوسلامتی امام زمان به نیابت ازشهداواموات)
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 وَأَطَعْتَ اللَّهَ وَما عَصَيْتَهُ، وَتَمَسَّكْتَ بِهِ وَبِحَبْلِهِ فَأَرْضَيْتَهُ وَخَشيتَهُ، وَراقَبْتَهُ وَاسْتَجَبْتَهُ، و از خدا فرمان بردى و نافرمانى نكردى، و به خدا و ريسمان او چنگ زدى تا آن كه او را از خود راضى و خشنود كردى در حالى كه از او ترس داشتى؛ و مراقب و مواظب او بودى و او را پاسخ دادى، وَسَنَنْتَ السُّنَنَ، وَأَطْفَأْتَ الْفِتَنَ، وَدَعَوْتَ إِلَى الرَّشادِ، و به سنّت‏ها و مستحبّات عمل كردى و فتنه‏ ها را خاموش نمودى، و به سوى رشد و تكامل فرا خواندى، وَأَوْضَحْتَ سُبُلَ السَّدادِ، وَجاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ الْجِهادِ. و راه‏هاى استوار را آشكار ساختى، و آن گونه كه حقّ جهاد و تلاش بود انجام دادى. (ڪپے‌ مجازاست بہ‌شرط صلوات برای تعجیل در ظہوࢪوسلامتی امام زمان به نیابت ازشهداواموات)
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 وَكُنْتَ للَّهِِ طائِعاً، وَلِجَدِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ تابِعاً، و تو فرمان‏بردارى نيك براى خداوند بودى، و از جدّت حضرت محمد - كه درود خدا بر او و آل او باد - پيروى مى‏ كردى، وَلِقَوْلِ أَبيكَ سامِعَاً، وَ إِلى وَصِيَّةِ أَخيكَ مُسارِعاً، وَلِعِمادِ الدّينِ رافِعاً، و به گفتار پدرت گوش فرا مى‏ دادى، و براى انجام وصيّت برادرت شتاب مى‏ نمودى، و ستون‏هاى دين را بالا بردى، وَلِلطُّغْيانِ قامِعاً، وَلِلطُّغاةِ مُقارِعاً، وَلِلْاُمَّةِ ناصِحاً، وَفي غَمَراتِ الْمَوْتِ سابِحاً، و سركشى را در هم كوبيدى، و طغيان‏گران را نابود كردى، و براى اُمّت اسلام خيرخواهى مى‏ كردى، و در گرداب مرگ شناور بودى.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 وَلِلْفُسَّاقِ مُكافِحاً، وَبِحُجَجِ اللَّهِ قائِماً ، وَلِلْإِسْلامِ وَالْمُسْلِمينَ راحِماً، و فاسقان را به مبارزه مى‏ طلبيدى، و حجّت‏هاى الهى را بر پا داشتى، و براى اسلام و مسلمانان مهربان و رحم كننده، وَلِلْحَقِّ ناصِراً، وَعِنْدَ الْبَلاءِ صابِراً، وَلِلدّينِ كالِئاً، وَعَنْ حَوْزَتِهِ مُرامِياً. و يار حق بودى، و در بلاها و گرفتارى‏ ها شكيبا، و براى دين نگهبان، و از حوزه و حريم دينى دفاع كننده بودى. تَحُوطُ الْهُدى وَتَنْصُرُهُ، وَتَبْسُطُ الْعَدْلَ وَتَنْشُرُهُ، وَتَنْصُرُ الدّينَ وَتُظْهِرُهُ، نگبان هدايت و يارى‏كننده آن و گسترانده عدل و نشردهندۀ آن، و يارى‏ كننده دين و آشكاركننده آن هستى
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 وَتَكُفُّ الْعابِثَ وَتَزْجُرُهُ، وَتَأْخُذُ لِلدَّنِيِّ مِنَ الشَّريفِ، وَتُساوي فِي الْحُكْمِ بَيْنَ الْقَوِيِّ وَالضَّعيفِ. و بازيچه شمارندۀ دين را از كارش بازداشته و او را منع نمودى؛ و حقّ زيردستان را از ثروتمندان و اشراف مى‏ گرفتى، و بين قوى و ضعيف به مساوات حكم مى‏ كردى. كُنْتَ رَبيعَ الْأَيْتامِ ، وَعِصْمَةَ الْأَنامِ، وَعِزَّ الْإِسْلامِ، وَمَعْدِنَ الْأَحْكامِ، تو بهار يتيمان و پناهگاه مردم، و عزّت و سربلندى اسلام و معدن احكام وَحَليفَ الْإِنْعامِ، سالِكاً طَرائِقَ جَدِّكَ وَأَبيكَ، مُشْبِهاً فِي الْوَصِيَّةِ لِأَخيكَ. و هم ‏پيمان بخشش و احسان بودى. پويندۀ راه جدّ و پدرت بودى، و همانند برادرت در وصيّت پدرت بودى.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 وَفِيَّ الذِّمَمِ، رَضِيَّ الشِّيَمِ، ظاهِرَ الْكَرَمِ، مُتَهَجِّداً فِي الظُّلَمِ، قَويمَ الطَّرائِقِ، وفا كنندۀ به عهدها و پيمان‏ ها، داراى خصلت‏ها و خوى‏ هاى نيكو ، آشكار كنندۀ بزرگوارى‏ ها، كوشش كنندۀ در عبادت به هنگام تاريكى (شب زنده‏ دار)، دارندۀ روش‏هاى استوار، كَريمَ الْخَلائِقِ، عَظيمَ السَّوابِقِ، شَريفَ النَّسَبِ، مُنيفَ الْحَسَبِ، و اخلاق بزرگ منشى و بخشندگى، با پيشينه‏ اى بزرگ و درخشان، نژادى شريف، حَسَبى برتر، رَفيعَ الرُّتَبِ، كَثيرَ الْمَناقِبِ، مَحْمُودَ الضَّرائِبِ، جَزيلَ الْمَواهِبِ. درجاتى عالى و رفيع، افتخاراتى فراوان، سرشت‏ هاى ستوده، موهبت‏ ها و بخشش‏ هاى بسيار بود.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 حَليمٌ رَشيدٌ مُنيبٌ، جَوادٌ عَليمٌ شَديدٌ، إِمامٌ شَهيدٌ، أَوَّاهٌ مُنيبٌ، حَبيبٌ مَهيبٌ. بردبار، كمال يافته، انابه كننده به سوى خدا، بخشنده، دانا، قدرت‏مند، پيشوا، شهيد، شيون كننده و انابه كننده، دوست‏دارنده، با هيبت هستى. كُنْتَ لِلرَّسُولِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَلَداً، وَلِلْقُرْآنِ سَنَداً، وَلِلْاُمَّةِ عَضُداً، تو براى حضرت پيامبر - كه درود خدا بر او و آل او باد - فرزند ، و براى قرآن پشتيبان، و براى امّت بازويى توانا و ياور بودى، وَفِي الطَّاعَةِ مُجْتَهِداً، حافِظاً لِلْعَهْدِ وَالْميثاقِ، ناكِباً عَنْ سُبُلِ الفُسَّاقِ، و در فرمانبردارى از دستورات الهى كوشا، نگهبان و نگه‏دارندۀ پيمان و تعهّد عالم ذر، كناره‏ گير از راه مردمان فاسق و تبه‏كار.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 [ وَ] باذِلاً لِلْمَجْهُودِ، طَويلَ الرُّكُوعِ وَالسُّجُودِ. و بكار برنده تمام سعى و كوشش خود بودى. داراى ركوع و سجود طولانى بودى. زاهِداً فِي الدُّنْيا زُهْدَ الرَّاحِلِ عَنْها، ناظِراً إِلَيْها بِعَيْنِ الْمُسْتَوْحِشينَ مِنْها، و نسبت به دنيا بى‏ اعتنا و بى‏ رغبت بودى، همچون كسانى كه مى‏ خواهد آن را رها كند و از آن كوچ كند و همواره به آن به ديده وحشت‏ زدگان مى‏ نگريستى. آمالُكَ عَنْها مَكْفُوفَةٌ، وَهِمَّتُكَ عَنْ زينَتِها مَصْرُوفَةٌ، از آرزوهاى دنيويّت دل كنده، و همّت تو از زينت‏ هاى آن رو گردان شده.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 وَأَلْحاظُكَ عَنْ بَهْجَتِها مَطْرُوفَةٌ، وَرَغْبَتُكَ فِي الْآخِرَةِ مَعْرُوفَةٌ. و نگاهت از سرور و شادمانى آن پوشيده شده، و شوق و اشتياق تو به آخرت معروف بود. حَتَّى إِذَا الْجَوْرُ مَدَّ باعَهُ ، وَأَسْفَرَ الُّظلْمُ قِناعَهُ، وَدَعَا الْغَيُّ أَتْباعَهُ، تا آن‏كه ستم، دست ستمگرش را دراز كرد و ظلم، نقاب از چهره افكند، و گمراهى پيروان خويش را فرا خواند؛ وَأَنْتَ في حَرَمِ جَدِّكَ قاطِنٌ، وَلِلظَّالِمينَ مُبايِنٌ، جَليسُ الْبَيْتِ وَالْمِحْرابِ، و در حالى‏ كه تو در حرم جدّت ساكن و از ستمگران دورى گزيده بودى، مونس محراب و خانه گشته.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 مُعْتَزِلٌ عَنِ اللَّذَّاتِ وَالشَّهَواتِ، تُنْكِرُ الْمُنْكَرَ بِقَلْبِكَ وَلِسانِكَ، عَلى حَسَبِ طاقَتِكَ وَ إِمْكانِكَ، و از شهوت‏ها و لذت‏ها دورى گزيده، و در حدّ طاقت و امكانت با قلب و زبانت زشتى را زشت شمردى. ثُمَّ اقْتَضاكَ الْعِلْمُ لِلْإِنْكارِ، وَلَزِمَكَ أَنْ تُجاهِدَ الْفُجَّارَ، سپس اقتضا كرد علم و آگاهى، تو را بر انكار؛ و بر تو لازم شد با فاجران و بدكاران جهاد كنى؛ فَسِرْتَ في أَوْلادِكَ وَأَهاليكَ، وَشيعَتِكَ وَمَواليكَ، پس با فرزندان و خاندان و پيروان و دوستانت به راه افتادى.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 وَصَدَعْتَ بِالْحَقِّ وَالْبَيِّنَةِ، وَدَعَوْتَ إِلَى اللَّهِ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، و حقّ و حقيقت را با برهان‏ هاى الهى آشكار ساختى، و مردم را با حكمت و پند نيكو به سوى خدا فرا خواندى، وَأَمَرْتَ بِإِقامَةِ الْحُدُودِ، وَالطَّاعَةِ لِلْمَعْبُودِ، و امر به برپايى حدود الهى و اطاعت پروردگار، وَنَهَيْتَ عَنِ الْخَبائِثِ وَالطُّغْيانِ، وَواجَهُوكَ بِالظُّلْمِ وَالْعُدْوانِ. و نهى از پليدى‏ ها و سركشى‏ ها نمودى، و آنان با ستم و عدوان با تو مقابله نمودند.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 فَجاهَدْتَهُمْ بَعْدَ الْإيعاظِ لَهُمْ، وَتَأْكيدِ الْحُجَّةِ عَلَيْهِمْ، فَنَكَثُوا ذِمامَكَ وَبَيْعَتَكَ، پس از آن‏كه آن‏ ها را پند داده و از كار خود بازداشتى، و اتمام حجّت نمودى، با آنان جهاد كردى؛ پس آنان پيمان و بيعت تو را شكستند، وَأَسْخَطُوا رَبَّكَ وَجَدَّكَ، وَبَدَؤُوكَ بِالْحَرْبِ، فَثَبَتَّ لِلطَّعْنِ وَالضَّرْبِ، و پروردگار تو و جدّت را خشمگين كردند، و با تو شروع به جنگ نمودند؛ پس تو در برابر ضربات (شمشيرها و نيزه‏ها) استوار ماندى، وَطَحَنْتَ جُنُودَ الْفُجَّارِ، وَاقْتَحَمْتَ قَسْطَلَ الْغُبارِ، مُجالِداً بِذِي الْفِقارِ، كَأَنَّكَ عَلِيٌّ الْمُخْتارُ. و لشكريان بدكاره را درهم كوبيدى، و در گرد و غبار برخاسته در ميدان جهاد با ذوالفقار آنگونه وارد شدى كه گويا تو همان على برگزيده خدا هستى.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 وَكُنْتَ للَّهِِ طائِعاً، وَلِجَدِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ تابِعاً، و تو فرمان‏بردارى نيك براى خداوند بودى، و از جدّت حضرت محمد - كه درود خدا بر او و آل او باد - پيروى مى‏ كردى، وَلِقَوْلِ أَبيكَ سامِعَاً، وَ إِلى وَصِيَّةِ أَخيكَ مُسارِعاً، وَلِعِمادِ الدّينِ رافِعاً، و به گفتار پدرت گوش فرا مى‏ دادى، و براى انجام وصيّت برادرت شتاب مى‏ نمودى، و ستون‏هاى دين را بالا بردى، وَلِلطُّغْيانِ قامِعاً، وَلِلطُّغاةِ مُقارِعاً، وَلِلْاُمَّةِ ناصِحاً، وَفي غَمَراتِ الْمَوْتِ سابِحاً، و سركشى را در هم كوبيدى، و طغيان‏گران را نابود كردى، و براى اُمّت اسلام خيرخواهى مى‏ كردى، و در گرداب مرگ شناور بودى. وَلِلْفُسَّاقِ مُكافِحاً، وَبِحُجَجِ اللَّهِ قائِماً ، وَلِلْإِسْلامِ وَالْمُسْلِمينَ راحِماً، و فاسقان را به مبارزه مى‏ طلبيدى، و حجّت‏هاى الهى را بر پا داشتى، و براى اسلام و مسلمانان مهربان و رحم كننده، وَلِلْحَقِّ ناصِراً، وَعِنْدَ الْبَلاءِ صابِراً، وَلِلدّينِ كالِئاً، وَعَنْ حَوْزَتِهِ مُرامِياً. و يار حق بودى، و در بلاها و گرفتارى‏ ها شكيبا، و براى دين نگهبان، و از حوزه و حريم دينى دفاع كننده بودى. تَحُوطُ الْهُدى وَتَنْصُرُهُ، وَتَبْسُطُ الْعَدْلَ وَتَنْشُرُهُ، وَتَنْصُرُ الدّينَ وَتُظْهِرُهُ، نگبان هدايت و يارى‏كننده آن و گسترانده عدل و نشردهندۀ آن، و يارى‏ كننده دين و آشكاركننده آن هستى
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 وَتَكُفُّ الْعابِثَ وَتَزْجُرُهُ، وَتَأْخُذُ لِلدَّنِيِّ مِنَ الشَّريفِ، وَتُساوي فِي الْحُكْمِ بَيْنَ الْقَوِيِّ وَالضَّعيفِ. و بازيچه شمارندۀ دين را از كارش بازداشته و او را منع نمودى؛ و حقّ زيردستان را از ثروتمندان و اشراف مى‏ گرفتى، و بين قوى و ضعيف به مساوات حكم مى‏ كردى. كُنْتَ رَبيعَ الْأَيْتامِ ، وَعِصْمَةَ الْأَنامِ، وَعِزَّ الْإِسْلامِ، وَمَعْدِنَ الْأَحْكامِ، تو بهار يتيمان و پناهگاه مردم، و عزّت و سربلندى اسلام و معدن احكام وَحَليفَ الْإِنْعامِ، سالِكاً طَرائِقَ جَدِّكَ وَأَبيكَ، مُشْبِهاً فِي الْوَصِيَّةِ لِأَخيكَ. و هم ‏پيمان بخشش و احسان بودى. پويندۀ راه جدّ و پدرت بودى، و همانند برادرت در وصيّت پدرت بودى.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 وَفِيَّ الذِّمَمِ، رَضِيَّ الشِّيَمِ، ظاهِرَ الْكَرَمِ، مُتَهَجِّداً فِي الظُّلَمِ، قَويمَ الطَّرائِقِ، وفا كنندۀ به عهدها و پيمان‏ ها، داراى خصلت‏ها و خوى‏ هاى نيكو ، آشكار كنندۀ بزرگوارى‏ ها، كوشش كنندۀ در عبادت به هنگام تاريكى (شب زنده‏ دار)، دارندۀ روش‏هاى استوار، كَريمَ الْخَلائِقِ، عَظيمَ السَّوابِقِ، شَريفَ النَّسَبِ، مُنيفَ الْحَسَبِ، و اخلاق بزرگ منشى و بخشندگى، با پيشينه‏ اى بزرگ و درخشان، نژادى شريف، حَسَبى برتر، رَفيعَ الرُّتَبِ، كَثيرَ الْمَناقِبِ، مَحْمُودَ الضَّرائِبِ، جَزيلَ الْمَواهِبِ. درجاتى عالى و رفيع، افتخاراتى فراوان، سرشت‏ هاى ستوده، موهبت‏ ها و بخشش‏ هاى بسيار بود.