هدایت شده از استوری قرآن و حدیث
🔹صفحه: 34
💠سوره بقره: آیات 216 الی 219
#قرآن #طرح_ختم_قرآن
#تلاوت_روزانه #تلاوت_قرآن
@ahlolbait_story
بسم رب المهدی به نیت سلامتی وفرج آقا امام زمان ۵شاخه گل صلوات ویک مرتبه ایه امن یجیب را قرائت میکنیم
دست_تقدیر۷۵
قسمت_هفتاد_پنجم
مهدی تقه ای به در هال زد و رقیه، چادر دستش را روی مبل انداخت و همانطور که روسری اش را درست می کرد به سمت در هال امد و گفت: چی شده باز آقا رحمان؟!
پرده را کنار زد و چهره آفتاب سوخته مهدی را با کودکی در آغوش دید، لبخندی زد، در را باز کرد و گفت: به به! خوش آمدی پسرم و بعد با اشاره به کودک گفت: این بچه چیه؟!
مهدی وارد هال شد و همانطور که بچه را به سمت رقیه میداد گفت: این قاصد خوش خبر از طرف محیاست!!
رقیه می خواست بچه را بگیرد که با شنیدن اسم محیا انگار پاهایش سست شد و همانطور که می لرزید کنار دیوار نشست و گفت: خودت میدونی، عباس عراق را زیر و رو کرد اما خبری از محیا به دستش نرسید،چی میگی تو؟!
مهدی کنار رقیه زانو زد و گفت: خوب طبیعیه، نباید خبری از محیا به دست میاورد، چونکه محیا اصلا به عراق نرسیده..
رقیه که انگار با تمام وجودش واژه هایی را که از دهان مهدی بیرون می آمد، می خورد گفت: چی میگی مهدی؟! یعنی چه؟!
مهدی صادق را به طرف رقیه داد و گفت: این یه نشانه از طرف محیاست که امروز خدا خواست و به دستم رسید، اسمش صادق هست، بچه محیا که منم می خوام براش پدری کنم.
رقیه که انگار گیج شده بود صادق را گرفت و همانطور که دست به گونه داغش می کشید گفت: وای چقدر تب داره! و با سرعت از جا بلند شد و گفت: داروها دستت را بده، همینجا من به بچه میرسم بگو چی به چیه؟!
مهدی هر چه را از منیژه شنیده بود برای رقیه گفت و رقیه اشک ریخت و گریه کرد و تازه یاد اون برگه ازمایشی افتاد که درست روز مرگ ننه مرضیه توی کوچه دیده بود، بغض گلویش را فرو داد و زیر لب گفت: مامان برات بمیره، کجایی که این روزهای بی پناهی و مادر شدنت، کنارت باشم؟!
مهدی شیشهٔ شیر صادق را تکان داد و به سمت رقیه داد و گفت: مامان! این خیلی غلیظ نیست؟!
رقیه نگاهی به شیشه شیر کرد وگفت: نه خوبه! حالا بگو برنامه ات چیه؟!
کاش عباس هم اینجا بود و با هم یه فکری برمیداشتین...
مهدی لبخندی زد و گفت: عباس یه مرد واقعی هست، کی باورش میشه یه عراقی بیاد تو جبهه جنگ برای ایران بجنگه؟!
رقیه خیره به عکس عباس که روی دیوار بود شد و گفت: عباس طرف حق را میگیره، یعنی فکر کنم تمام عراقی های شیعه اینجور باشن، حزب بعث را جزء عراق ندونین، اونا هم یکی مثل شاه ایران! خودفروخته و مهرهٔ استکبار هستن..
مهدی سری تکان داد و گفت: درست میگی! من باید به جبهه برگردم، باید به دنبال محیا بگردم، می خوام برم سمت خرمشهر،چون آخرین جایی که محیا دیده شده اونجا بوده...
رقیه با نگرانی نگاهی به دست مهدی کرد و گفت: تازه از جبهه اومدی، هنوز وضع دستت هم خوب نشده، عباس هم که رفته جبهه، خرمشهر هم که هنوز اسیر دست این بعثی های بی دین هست، چکار می تونی بکنی؟!
مهدی نفسش را محکم بیرون داد و گفت: خیلی از مردم توی خرمشهر اسیر شدند، باید به هر طریقی خودم را به اونجا برسونم، دستمم چیزیش نیست، خرمشهر راه های نفوذ داره، با اهل فن میریم جلو، اگر تونستم عباس را هم پیدا میکنم و در جریان میذارم، شما فعلا به صادق برس، نگاه کن پلاک و زنجیر محیا هم به گردنش هست و بزار بمونه تا محیا به صادق برسه..
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🌺🍂🌼🍂🌺🍂
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(47).mp3
2.53M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه
🌼 در ۲۷۰ روز
🌸 سهم روز بیست وسوم
🌼 حکمت ۲۰۰ تا ۲۰۹
https://eitaa.com/kamalibasirat
🇮🇷🇵🇸
﷽
🖼 وقتی خداوند متعال به راهپیمایی اربعین عظمت میدهد....
🍃🌹🍃
#اربعین | #امام_حسین
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی
@asatid_enghelabi ایتا و سروش
7.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴اربعین آمد...
🎙مداحی بسیار زیبا و دلنشین از زنده یاد استاد سلیم موذن زاده اردبیلی بمناسبت فرا رسیدن اربعین سالار شهیدان
▪️ #اربعین
دیدار مخبر با نخستوزیر عراق در بغداد
🔹معاون اول دولت سیزدهم:
🔹سطح روابط تهران و بغداد، استراتژیک و راهبردی است.
🔹بسیاری از موانع حوزه همکاریهای اقتصادی و بخش خصوصی دو کشور با پیگیریهای شخص آقای سودانی مرتفع شده.
🔹السودانی:
🔹نقش و تاثیرگذاری آقای مخبر در توسعه روابط دو کشور کاملا مشهود است.
🔹برای دولت و ملت عراق ارائه خدمت به زائران اربعین یک نعمت است.
🔹از زحمات و ارائه امکانات و تسهیلات به ویژه در حوزههای خدماتی و پزشکی به این زوار از سوی جمهوری اسلامی ایران تشکر میکنیم.
🔹عملیات ترور در سوریه و شهادت اسماعیل هنیه در تهران نشاندهنده عمق دشمنی اسرائیل و موید مسئولیت و نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه است.
♨️بذر پاش مرداد ۱۴۰۲ فرزانه صادق مالواجرد را از کار در وزارت راه برکنار کرد. و او در مرداد ۱۴۰۳ وزیر راه شد.
سیاست همینه....
🇮🇷#کانال_سیاسی
🇵🇸@siyasichanel
عارفی را گفتند :
فلانی قادر است پرواز کند ،
گفت :اینکه مهم نیست ،
مگس هم میپرد
گفتند :فلانی را چه میگویی ؟
روی آب راه میرود !
گفت :اهمیتی ندارد ،تکه ای چوب نیز همین کار را میکند .
گفتند :پس از نظر تو شاهکار چیست ؟
گفت :اینکه در میان مردم زندگی کنی ولی هیچگاه به کسی زخم زبان نزنی ،دروغ نگویی ،کلک نزنی و سو استفاده نکنی و کسی را از خود نرنجانی
این شاهکار است ...👌🏻