هدایت شده از قرائت قرآن صفحه ای(روزانه)📓
087-nesa-ta-1.mp3
6.59M
ختم نهج البلاغه در ۱۹۲ روز(51).mp3
7.05M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه
🌿🌹 در 👈 ۲۷۰ روز
🌿🌹 روز هفتاد وششم
🌿🌹 نامه ۳۷ تا ۳۵
https://eitaa.com/kamalibasirat
بسم رب المهدی به نیت سلامتی وفرج آقا امام زمان ۵شاخه گل صلوات ویک مرتبه ایه امن یجیب را قرائت میکنیم دست_تقدیر۲
قسمت_چهل
آقا مهدی یاالله یاالله گویان وارد خانه مامان رقیه شد و کیسان هم بی خبر از همه جا به دنبالش روان بود، انگار یک حکمی نانوشته به او ابلاغ شده بود که به جبران یک عمر دوری از پدر، حتی لحظه ای هم نباید از او جدا شود
عباس آقا برای استقبال روی حیاط خانه ایستاده بود و همانطور که با تعجب سراپای مهدی با میهمانی ناخوانده را به تماشا نشسته بود، آنها را به داخل دعوت کرد.
در هال باز شد و صادق جلوی در انتظارشان را می کشید و رقیه خانم هم در کنارش ایستاده بود و آقا رضا همانطور که در خود فرو رفته بود و انگار هیچچیز از وقایع اطرافش نمی فهمد روی مبل کنار اوپن نشسته بود.
مهدی و کیسان وارد هال شدند و سلام کردند و مهدی جلو رفت تا همچون همیشه دست مامان رقیه را ببوسد که رقیه خیره به میهمان ناخوانده اش پلک نمیزد،کیسان نگاهی به مامان رقیه انداخت و با حالت سؤالی پدرش را نگاه کرد، چون مهدی گفته بود خانه یکی از دوستان می روند و کیسان تعجب کرده بود از اینهمه گرمی روابطی که حاکم بود.
کیسان نگاه سوالی اش را به پدر دوخته بود که از کنار گوشش صدای سلام کردن بلند شد و تازه متوجه صادق شد.
کیسان نگاهی به صادق کرد و همانطور که آشکارا یکه ای می خورد گفت:توو...
صادق کیسان را در آغوش گرفت وگفت: بالاخره به هم رسیدیم داداش و بعد آهسته تر ادامه داد: من اون پذیراییت را فراموش نکردم عزیزم اما ناراحت نشدم چون هر چه از برادر رسد نیکوست و بعد بوسه ای از گونهٔ کیسان گرفت.
دست سرد رقیه در دستان مهدی بود و همانطور که هنوز با نگاهی سرشار از تعجب هر دو نفر را می نگریست بغضش شکست وگفت: دیدی چه خاکی به سرم شد مهدی؟! نفیسه و کمیل هم رفتند و بعد اشکش جاری شد و ادامه داد: آخه قربون خدا بشم این چه تقدیری دردناکی هست که برای من نوشتن، اون از بچه ام محیا که یکدفعه می گن کشته شده و یکدفعه می گن زنده است و الانم معلوم نیست محیا و پاره جگرش کجا هستند و اینم از پسرم رضا و زن و بچه اش...
رقیه حرف میزد و حرف میزد گریه می کرد و اشک میریخت اما در مغز کیسان مدام اکو میشد: بچه ام محیا...
کیسان ناخوداگاه قدمی به سمت رقیه برداشت و گفت: شما...شما چی گفتین؟!
رقیه همانطور که پرده ای از اشک جلوی چشمهاش را گرفته بود گفت: پسرم تو از همکارای آقا مهدی هستی؟! من داشتم از درد روزگارم میگفتم، دردی که درمان نداره...
کیسان سرش را به دو طرف تکان داد و گفت: نه...نه...شما گفتین محیا...
در این هنگام مهدی با دست کیسان را گرفت و روی دست رقیه گذاشت و گفت: آره پسرم، این خانم مادر بزرگت هست، مادری چشم انتظار که سالها در انتظار تو و محیا سوخته و گریه کرده...
رقیه انگار زبانش بند آمده بود و اینبار عباس جلو آمد و همانطور که خیره به صورت کیسان بود ناخوداگاه لبخندی زد و گفت: به خدا خودشه...چقدر شبیه شماست... اما چشماش مثل چشم های محیاست...
رقیه دستان کیسان را در برگرفت و با لکنت گفت:ت...ت...تو پسر محیای منی؟!
اشک چشمان کیسان هم جاری شده بود، انگار هوای حرم امام رضا رقت قلبی به کیسان داده بود که با اولین تلنگر چشمانش آماده باریدن بود.
رقیه قدم جلو آمد و ناگهان در آغوش کیسان آرام گرفت و چشمانش روی هم آمد.
صدای مهدی بلند شد مامان رقیه...
در این لحظه رضا که انگار تازه از عالم خودش بیرون آمده بود به سمت کیسان آمد و با کمک هم رقیه را روی مبل خواباندند و صادق با ستپاچگی مقداری آب اورد و به صورت رقیه می پاشید و مدام نام مامان رقیه را میگفت و رضا با تعجب نگاهی به کیسان کرد و گفت: شما کی هستی؟ چرا مامانم توی آغوش تو بود؟!
در این هنگام پلک های رقیه تکان خورد...
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 پهپاد حزبالله به خانه نتانیاهو رسید
🔸یک خودرو در نزدیکی خانه شخصی نتانیاهو توسط پهپاد نیروهای حزبالله لبنان مورد هدف قرار گرفته است.
🔸طی این حمله آژیر هشدار فعال نشده است. دولت اسرائیل در خصوص این حمله سانسور رسانهای اعلام کرده است.
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
♨️سلسله ایران فروشان:
سر سلسله: رضا انگلیسی!
میان سلسله: رضا امریکایی!
ته سلسله: رضا اسرائیلی!
🇮🇷#کانال_سیاسی
🇵🇸@siyasichanel
واکنش عراقچی به اظهارات «بایدن» در مورد زمان و چگونگی حمله اسراییل به ایران
🔹وزیر امور خارجه:
🔹هر که علم و آگاهی از «زمان و چگونگی حمله اسرائیل به ایران» داشته باشد، و یا تجهیزات و پشتیبانی برای چنین حماقتی در اختیار قرار داده باشد، منطقا مسئولیت هرگونه خسارت احتمالی را برعهده خواهد داشت.
🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
🔹پیام رهبر انقلاب اسلامی در پی شهادت مجاهد قهرمان، فرمانده «یحیی السنوار»
📣 حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی خطاب به ملتهای مسلمان و جوانان غیور منطقه با تجلیل از مجاهد قهرمان، فرمانده «یحیی السنوار» تأکید کردند: جبهه مقاومت همانگونه که قبلاً با شهادت برجستگان خود از پیشروی باز نماند، با شهادت سنوار هم کمترین توقفی نخواهد داشت باذنالله. حماس زنده است و زنده خواهد ماند.
👇متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
🔹️بسم الله الرّحمن الرّحیم
✏️ ملّتهای مسلمان! جوانان غیور منطقه!
مجاهد قهرمان، فرمانده یحیی السّنوار، به یاران شهیدش پیوست.
✏️ او چهرهی درخشان مقاومت و مجاهدت بود؛ با عزم پولادین در برابر دشمن ظالم و متجاوز ایستاد؛ با تدبیر و شجاعت به او سیلی زد؛ ضربهی جبرانناپذیر هفتم اکتبر را در تاریخ این منطقه به یادگار گذاشت؛ و آنگاه با عزّت و سربلندی به معراج شهیدان پرواز کرد..
✏️ کسی چون او که عمری را به مبارزه با دشمن غاصب و ظالم گذرانده است، سرانجامی جز شهادت شایستهی او نیست. فقدان او برای جبههی مقاومت البتّه دردناک است، ولی این جبهه با شهادت برجستگانی چون شیخ احمد یاسین، فتحی شقاقی، رنتیسی و اسماعیل هنیّه از پیشروی باز نماند، و با شهادت سنوار هم کمترین توقّفی نخواهد داشت؛ باذن الله. حماس زنده است و زنده خواهد ماند.
✏️ ما چون همیشه، در کنار مجاهدان و مبارزان بااخلاص خواهیم ماند؛ بتوفیق من الله و عونه.
✏️ اینجانب شهادت برادرمان یحیی السّنوار را به خاندانش، به همرزمانش، و به همهی دلبستگان جهاد فیسبیلالله تبریک، و فقدانش را تسلیت میگویم.
✏️ والسّلام علی عباد الله الصّالحین
✍ سیّدعلی خامنهای؛ ۱۴۰۳/۷/۲۸
khl.ink/f/57913