eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
526 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.7هزار ویدیو
145 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مگه من مادرِ چندتا پسرم که کشتنت؟ قربون دندونای شیریت برم که کشتنت هنوزم بعضی شبا خواب می‌بینم شیر می‌خوری هنوزم نمی‌شینه تو باورم که کشتنت هی می‌گفتم به خودم، عصای دستم اصغره پیر شدم، منو سر مزار جدّش می‌بره کاش می‌شد یه‌بار دیگه موی تو رو شونه کنم می‌میرم اگه یه شب گونه‌هاتو بو نکنم الهی هیشکی تو آغوش باباش شهید نشه الهی هیچ مادری تو دنیا ناامید نشه شما که به برق سکه‌های کوفه دل‌خوشین خودتون بچه ندارین مگه؟ بچه می‌کشین؟ هی می‌گن گریه نکن، داره می‌سوزه جیگرم هیشکی حالمو نمی‌فهمه، بابا یه مادرم هرکی خواست بخونه از من توی روضه یا کتاب اولش آه بکشه، بعد بگه بیچاره رُباب حرمله، غذای من یه عمره خونِ جیگره من نمی‌گذرم ازت، خدا هم از تو نگذره حامد_عسکری کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
این نی‌نوای روضه‌به‌لب، این صدای کیست؟ این تکّه‌های کرب‌و‌بلا ردّ پای کیست؟ این چادرِ کبود، که بی‌سایه و عمود آتش به آسمان زده، ماتم‌سرای کیست؟ این چهره‌ای که شب شده از هُرمِ آفتاب رختِ سیاه کرده به تن، در عزای کیست؟ انگار مادرِ همه‌ی شیرخواره‌هاست این آرزوی سوخته، این لای‌لای کیست؟ هر کس که می‌شناخت، بَدَل شد به روضه‌ای این مقتلِ غریبِ وطن، آشنای کیست؟ کافر نبیند آنچه مرا پیر کرد و کشت! یارب چه دیده است مگر، این دعای کیست؟ آغوشِ او هنوز پُر از بوی اصغر است دیگر نپرس این همه لالا برای کیست! رضا_قاسمی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
سقفی به غیر از آسمان بر سر نداری تو سایه بر سر داشتی دیگر نداری خورشید بر نی بود؟ حق داری بسوزی دیدی به جز او سایه‌ای بر سر نداری برگشته‌ای؟ این را کسی باور نمی‌کرد برگشته‌ای؟ این را خودت باور نداری می‌خواهی از بغض گلوگیرت بگویی از لای لایی واژه‌ای بهتر نداری هر بار یاد غربت مولا می‌افتی می‌سوزی و دیگر علی اصغر نداری هر شب در این گهواره طفلی بی‌قرار است «سخت است این غم، سخت‌تر از هر نداری» ما پای این گهواره عمری گریه کردیم یک وقت دست از لای لایی برنداری حسن_بیاتانی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مظلوم‌ترین، تشنه‌ترین طفل شهیدی در خون خودت مثل علمدار تپیدی می‌خواستی آرام بخوابی گل مادر با قهقهه‌ی حرمله از خواب پریدی گفتی که گلویم سپر غربت باباست آخر مگر از غربت بابا چه شنیدی این تیر برای تو بزرگ است عزیزم شش ماهه‌ی من! زود به معراج رسیدی این تیر تو را یک شبه از شیر گرفته.. مادر به فدایت چِقَدَر درد کشیدی ای حرمله از زندگی‌ات خیر نبینی من زنده بمانم پس از این با چه امیدی احسان_نرگسی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
آب آوَرد از فراتِ اشک، سقایی که نیست زنده ماندم باز، با هوی مسیحایی که نیست باز هم پیراهنِ دامادی‌اش را دوختم دل‌خوشم هر روز با رؤیای فردایی که نیست آه ای گهواره‌ی خالی!، صبوری کن کمی طفلکم خوابیده روی دستِ بابایی که نیست خنده‌هایش، گریه‌اش، آهنگِ بابا گفتن‌اش باز گوشم شد طلبکارِ صداهایی که نیست باز هم باران گرفت و مشک‌ِ چشمم پاره شد از عطش می‌ترسم، از روزِ مبادایی که نیست رودِ خشکِ اشک، دارد ماهی‌ام را می‌کُشد می‌سپارم این تَلَظّی را به دریایی که نیست قبرِ این بی‌شیرخوار این‌جاست، جای خالی‌اش قتلگاهم بی‌علی آن‌جاست، هر جایی که نیست مُرده در دنیای مقتل‌هام، دنیایی که هست زنده‌ در دنیای رؤیاهام، دنیایی که نیست رضا_قاسمی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
زره پوشیده از قنداقه، بی‌شمشیر می‌آید شجاعت ارث این قوم است، مثل شیر می‌آید به روی دست بابا آسمان‌ها را نشان كرده چقدر آبی به این چشمان بی‌تقصیر می‌آید! زبانش كودكانه‌ست و نمی‌فهمم چه می‌گوید ولی می‌خوانم از چشمش كه با تكبیر می‌آید به چیزی لب نزد جز آه، از لطف ستم اما نمی‌دانم چرا از دست دنیا سیر می‌آید! جهانی را شفاعت می‌كند با قطرهٔ اشكی كه از چشمش تو گویی آیهٔ تطهیر می‌آید بگو ای آخرین سرباز میدان، چند سالت بود؟ که با خون دارد از زخم تو بوی شیر می‌آید :: بخواب ای كودكم، لالا... كه سیرابت كند دشمن بخواب ای كودكم، لالا... كه دارد تیر می‌آید علی_فردوسی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
قراره زندگی‌هامون همش دور و برت باشه تموم زندگیم روضه‌س تا حرف اصغرت باشه صدا پیچیده تو خیمه صدای اصغره انگار رباب از غصه دلخونه بازم اصغر شده بیدار ببخش ای کودکم، مادر نداره قطره‌ی شیری تو که حال منو دیدی چرا آروم نمی‌گیری بابات تنها توو مِیدونه دلش پُر غُصه و درده صدات‌و بشنوه ای‌کاش صداش کن بلکه برگرده اجابت شد دعام، بابات نشد گریَه‌ت فراموشِش می‌خواد آبِت بده مادر! بخواب آروم توو آغوشِش چه سخته، روضه سنگینه حسین با کودکش اومد برای قطره‌ی آبی حسین به دشمنش رو زد چی شد اصغر شده خاموش چرا توو دشت غوغا شد گلوش خشکیده بود اما با تیر حرمله وا شد حسین و اضطرار ای وای چرا حیرونه توو این دشت اومد سمت حرم اما چرا هی اومد و برگشت محسن_ناصحی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈این روزها وقتی دارید زیارت عاشورا رو زمزمه میکنید و بر شمر و یزید و حرمله لعنت میفرستید،اگر شمرها و حرمله های زمانتون رو نشناسید امام حسین علیه السلام و هدفش رو هم نشناختید. کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
چشم انتظار آمدنت آسمان گریست مهتاب روی شانه‌ی شب بی امان گریست گاهی به لحنِ باد و زمانی به لحن رود در امتداد کوچه‌ی غربت جهان گریست بی تو تمام ثانیه‌ها ضجه می‌زنند آقا بیا که بی تو زمین و زمان گریست دارد بساط روضه به پا می‌کند نسیم باید برای روضه‌ی گل همچنان گریست احساس پاک لاله‌ی شش‌ماهه‌ای شکست آنکه برای غربتش آب روان گریست ای داغدار روضه‌ی اصغر دمی بخوان چون شعله باید از غم این خاندان گریست گهواره را تکان بده انگار مادرش چون آه شعله ور شد و با هر تکان گریست علی_گلی_حسین_آبادی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
عطر تو زینت فزای روضه‌ها، مهدی بیا هجر تو از پا می‌اندازد مرا، مهدی بیا مهربان تر از پدر مادر به فرزندان تویی العجل ای بهترین بابای ما، مهدی بیا ندبه باید کرد از درد فراق روی تو اَبکیَنَّکَ صَباحاً و مَسا، مهدی بیا به تقاص خون جدت یا لثارات الحسین! زودتر با ذوالفقار مرتضی مهدی بیا ای فدای قد و بالای پیمبرگونه ات وارث حلم تمام انبیا، مهدی بیا مادرت زهرای مرضیه صدایت می‌زند روز و شب مهدی بیا، مهدی بیا، مهدی بیا جان به لب آمد ولی نامت نیفتاد از لبم عمر من طی شد فقط با ذکرِ یا مهدی بیا صبح عاشورا نشد؛ پس وعده‌ی ما اربعین در مسیر از نجف تا کربلا مهدی بیا شیرخواری با گلوی خشک و با چشمانِ تر از دل گهواره می‌خواند تو را مهدی بیا علیرضا_خاکساری کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
در انتظار تو چشمم همیشه بارانی‌ست و بی‌تو حال و هوای دلم چه طوفانی‌ست بیا که خیری از این زندگی نمی‌بینم که لحظه‌لحظۀ عمرم پر از پریشانی‌ست هوای خیمۀ قلبم بدون تو سرد است بهار پیش دو چشمم شب زمستانی‌ست ز جاده‌ای که گذر کرده‌ای مسافر عشق بین که جای قدومت چقدر نورانی‌ست درون سینۀ من پر ز آه تبدارست حدیث غیبت تو بین سینه زندانی‌ست دعای ندبۀ هر صبح جمعه‌ام آقا به قصد آمدن تو برای مهمانی‌ست بیا که ماه عزای شهید بی‌سر شد بیا ببار که هنگام مرثیه‌خوانی‌ست محمدحسن_بیات_لو کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
نشستم زیر نور ماه گفتم همانا با دلی آگاه گفتم نجف تا کربلا در راه گفتم پس از تقدیم بسم الله گفتم ردیف مطلعی زیبا حسین است "نجات اهل عالم باحسین است " چه گویم در غزل با استعاره چه گویم در مراثی با اشاره به‌غیراز او نباشد راه چاره خوارج را بگو میراث دارِ، علی عالی اعلا، حسین است "نجات اهل عالم باحسین است " از او فرمایش و از ما اطاعت چه می‌خواهیم از او غیر از سعادت؟ سعادت چیست جز فیض شهادت؟ امید شیعه در روز قیامت عزیز حضرت زهرا حسین است "نجات اهل عالم با حسین است " حسینی که دو عالم مخلص اوست ارادتمند حر و عابس اوست کرامت ویژگیِ شاخص اوست امام هشتم ما وارث اوست رضا هم نیز سرتاپا حسین است "نجات اهل عالم با حسین است " زیارت رفته رو در رو بخواهید همیشه حاجت نیکو بخواهید دو قطره اشک آب رو بخواهید هدایت را فقط از او بخواهید که مصباح الهدي تنها حسین است "نجات اهل عالم با حسین است " گلم را با تولایش سرشتند سپس بر طالعم نوکر نوشتند اگر که خوب و بد، زیبا و زشت‌اند محبانش همه اهل بهشت‌اند کلید جنت الاعلی حسین است "نجات اهل عالم باحسین است " به این آقا کسی دل داده باشد زهیری گردد و آزاده باشد دلم می‌خواست اکبر زاده باشد سرم پای حبیب افتاده باشد ولیِّ امر بی پروا حسین است "نجات اهل عالم با حسین است " کلامش حق، کلامش نور مولا طنین خطبه‌اش پر شور، مولا اگرچه شد تنش رنجور، مولا نرفته زیر بار زور، مولا حماسه‌ساز عاشورا حسین است "نجات اهل عالم با حسین است " بنازم خط و مشی کشوری را که می‌پوید ولایت محوری را ببین عمق کلام رهبری را که معنا می‌کند روشنگری را مراد حضرت آقا حسین است "نجات اهل عالم باحسین است " شهیدان کشته‌ی راه خدایند سبک‌بالان از دنیا رهایند پرنده‌تر ز مرغان هوایند بلاگردان شاه کربلایند امام حاج قاسم‌ها حسین است "نجات اهل عالم باحسین است " به گوشم می‌رسد آوای غزه صدای کودک تنهای غزه امیدی هست بر فردای غزه بگو با هر مجاهدهای غزه به فکر مردم دنیا حسین است "نجات اهل عالم با حسین است" چه بیم از اینکه سرها روی تن نیست به تن‌های شهیدان هم کفن نیست کفن نه بلکه حتی پیرهن نیست کسی این روزها فکر یمن نیست شعار مردم صنعا حسین است "نجات اهل عالم با حسین است" :: علی رغمی که سینه گشته سنگین محاسن شد به خونش نیز رنگین نوای یا غیاث المستغیثین به لب دارد امام کشته‌ی دین تنی که مانده در صحرا حسین است "نجات اهل عالم باحسین است " علیرضا_خاکساری کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
فکر کن تشنگی به دنیا نیست... خیمه‌ی ما کنار دریا نیست فکر کن در مدینه‌ایم اصلاً... خبر از آفتاب صحرا نیست فکر کن شیر می‌خوری راحت... مادرت شرمسار بابا نیست فکر کن مشک‌ها پر از آب است غصه‌ای در وجود سقا نیست فکر کن حرمله نیامده است... تیرها با کمانش اینجا نیست فکر کن تختِ تخت خوابیدی همه‌اش واقعی ست رؤیا نیست آه دیگر بس است فکر و خیال پسرم جا برای حاشا نیست به خدا مادر تو صد دفعه... رفت دنبال آب، اما نیست! بین آغوش من بمان امن است جای دیگر به غیر بلوا نیست تو حواست فقط به بابات است چاره‌ات خواب نیست لالا نیست پسرم حرمله کمان دارد تیرهایش یکی و دوتا نیست تیر مردانه می‌زنند به تو ذره‌ای رحم بین این‌ها نیست تیر آمد...درست سمت سرت سر روی پیکر تو حالا نیست بین میدان و خیمه مانده حسین راه دیگر برای آقا نیست ختم تو پشت خیمه برپا شد! عفو کن مجلس تو غوغا نیست سیدپوریا_هاشمی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
فرازی از یک مثنوی لختی بیا به سایهٔ این نخل‌ها رباب! سخت است بی‌قرار نشستن در آفتاب! این گریه‌های بی‌حدِ كودک برای چیست؟ این گریه‌ها، ز جنس تقاضای آب نیست! این بار گریه، حاصل عشق است و شوق و شور رفتن ز مرز حادثه تا قله‌های نور «ساقی! حدیث سرو و گل و لاله می‌رود» «این طفل، یک‌شبه ره صد ساله می‌رود» این بار، گوش بر سخن هیچ‌کس مکن گهواره را برای شهادت قفس مکن.. این طفل را فقط پی اهدای جان فِرِست این هدیه را فقط به سوی آسمان فِرِست باید که شعرِ فتح بخواند، قبول کن! حیف است او به خیمه بماند، قبول کن! برخیز ای رباب، دلت را مجاب کن قنداقه را به دست پدر ده، شتاب کن.. بشتاب! نه! شتاب علی بیشتر شده‌ست گویا ز رازهای خدا، با خبر شده‌ست وقت وداعِ همسفر آمد، نگاه کن هنگام بوسهٔ پدر آمد، نگاه کن دشمن به غیر کینه، مقابل نشد، نشد در این میانه، حرمله، کاهل نشد، نشد.. گل را نصیبِ صاعقه کردند کوفیان «از آب هم مضایقه کردند کوفیان».. كم مانده بود عالم از این داغ جان دهد ای مادرِ شهید خدا صبرتان دهد! می‌دانم از دل تو شكوفید این امید آقا سرش سلامت، اگر طفل شد شهید! امّا كسی نمانده به آقا توان دهد! یا رب مباد از پسِ این داغ جان دهد! حالا به پشتِ خیمه پدر ایستاده است مشغولِ دفنِ پیكر خورشید‌زاده است لبریز ابر می‌شود و تار، آسمان در خاک دفن می‌شود انگار، آسمان بهتر كه دفن بود تن طفل تو رباب بوسه نزد سه روز بر این پیكر آفتاب بهتر كه دفن بود و پی بوریا نرفت آن ماه‌پاره زیر سُم اسب‌ها نرفت بهتر كه دفن بود و چو رازی كتوم شد این نامه، محرمانه شد و مُهر و موم شد.. :: لختی بیا به سایهٔ این نخل‌ها رباب! سخت است بی‌قرار نشستن در آفتاب! از خاطر تو آن غم دیرین نرفته است آب خوش از گلوی تو پایین نرفته است! زمزم به چشم و زمزمه در سینه تا به کی؟! آه از جدایی دل و آیینه تا به کی؟!.. بگذار از این حکایت خون‌بار بگذریم نفرین به هر چه حرمله! بگذار بگذریم امّا از این گذشته تماشا کن ای رباب حالا حسین مانده و این خیل بی‌حساب! تنها به سمت معرکه باید سفر کند زینب کجاست دختر او را خبر کند؟ این لاله لاله باغ مگر وا نهادنی‌ست؟ این شرحه شرحه داغ مگر شرح دادنی‌ست؟.. حالا چه عاشقانه محاسن كند خضاب سبط رسول، تشنه میان دو نهر آب! كم‌كم سکوت، ساحلِ فریاد می‌شود آبِ فرات بر همه آزاد می‌شود آبی ولی منوش كه غیر از سراب نیست! زَهْر است این به كام تو، باور كن آب نیست! این آب، شیر می‌شود و سنگ می‌شود یعنی دلت برای علی، تنگ می‌شود!.. :: لختی بیا به سایهٔ این نخل‌ها رباب! سخت است بی‌قرار نشستن در آفتاب! مهمانِ سفره‌های فراهم نمی‌شوی؟ عیسی شده‌ست طفل تو، مریم نمی‌شوی؟ غمگین مباش، آخر این ماجرا خوش است پایان شب به میمنت «والضّحی» خوش است آید به انتقام کسی از تبارتان «عَجّل عَلی ظُهورکَ یا صاحبَ الزمان» جواد_محمدزمانی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
animation.gif
1.26M
🏴سرکشی و حضور رئیس اداره تبلیغات اسلامی و همکارانشان از مراسمات و عزاداری های هيئات مذهبي و موکبها، گذرها و مساجد در ادامه سرکشی ها، بازدیدها و حضور در مراسمات محلات شهرستان خمینی شهر از شب هفتم الحرام شرکت در مراسمات هيئات مذهبي، موکبها، دسته های عزاداری و مساجد ضمن عرض تسلیت سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السّلام و اصحاب باوفایشان به مردم عزیز و هيئتی همیشه در صحنه از مسئولین و هیأت‌ امنای هيئات مذهبي، مساجد، پایگاههای بسیج و موکبها جهت تعظیم شعائر و برپایی مراسمات در خور شأن اهل بیت علیهم السّلام و ترویج فرهنگ کربلا که ریشه در فرهنگ مردم حسینیه ایران، شهرستان خمینی شهر دارد تشکر کردند.
پابه پای من و دل، عرش عزا می‌گیرد می‌کشم آه و دل آینه‌ها می‌گیرد بر دلم، حسرت یک بوسه و می‌دیدم از او بوسه‌ها تیر جدا، نیزه جدا می‌گیرد چه کنم وقت تماشای تنِ پامالش دست اشک آمده و چشم مرا می‌گیرد سر زانو کمکم کرد که کم کم برسم روضه‌ی مرگ من اینجاست که پا می‌گیرد یک عبا دارم و یک دشت گل پاشیده مگر این باغ در این باغچه جا می‌گیرد؟ آخرین لحظه صدایش جگرم را سوزاند دلم از خاطره‌ی یا ابتا می‌گیرد پهلویش زخم شده، سینه‌ی او مجروح است این هم ارثی‌ست که از مادر ما می‌گیرد میثم_مؤمنی_نژاد کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
سنگ‌ها صورت او را عوضم بوسیدند تیرها سخت به آغوش علی چسبیدند داشت می‌رفت به میدان قد و بالایی داشت عمه‌هایش همگی دور سرش چرخیدند سرو من تشنه به میدان شهادت می‌رفت خواهرانش عوض ابر بر او باریدند پیرمردان همه گفتند رسول‌الله است جمعیت از نفس افتاد، همه ترسیدند نمک زندگی من پسرم بود ولی نمک زندگی‌ام را به زمین پاشیدند مجلس ختم گرفتیم کنار بدنش عوض فاتحه‌خوانی همگی رقصیدند هفت بار از جگر سوخته‌ام ناله زدم مرد و نامرد همه غربت من را دیدند آمدم جمع کنم زندگی‌ام‌ را از خاک دسته‌جمعی به من و گشتن من خندیدند گروه یا_مظلوم کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
سال‌ها در طلب سیم و زر دنیاییم که خجالت زده از گل پسر زهراییم "به عمل کار برآید، به سخندانی نیست" مانع آمدن حضرت حجت ماییم او حسینی‌ست ولی بی علی اکبر مانده غافل از فلسفه‌ی مکتب عاشوراییم حال‌مان حال یتیمی‌ست که از بی مهری همه محتاج نوازشگری باباییم عصر غیبت به‌خدا کثرت ما وحدت ماست تا نیاید خبر از صاحب‌مان تنهاییم وعده‌ی آمدن منجی عالم حتمی‌ست چشم بر راه، همه منتظر فرداییم آبرویی هم اگر هست از آقایی اوست ماهمه نوکر این خانه ولی آقاییم کاش همراه خود این قافله را هم ببرد همه در آرزوی دیدن پایینْ پاییم :: شب هشتم شد و در راه به خود می‌گفتیم مجلس ختم حسین بن علی می‌آییم منتقم مُطَّلع از ترجمه‌ی "مقراض" است جهل محض‌ایم همه؛ بی خبر از معناییم روضه‌ی " لشگر جراحه " پر از ابهام است سال‌ها منتظر حل معماهاییم علیرضا_خاکساری کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
نجف به مضجع پاک تو با سلام رسیده به پای‌بوسی تو مسجد الحرام رسیده عجب نباشد اگر عرش هم زده زانو چنین به حائر قدسی تو امام رسیده بلند مرتبه شد هرکه بر تو اشکی ریخت بلند گریه نموده به این مقام رسیده :: کسی کنار تنت داد می‌کشد که خودش به داد مردم عالم عَلَی الدوام رسیده تن تو بندِ دل زینب است، پاره شده پس ازتو جانْ به لبِ شاهِ تشنه‌کام رسیده تنت شبیه اذان پخش شد، جگر گوشه! اذان تو سرِ نیزه به شهر شام رسیده کنار پیکر تو زینب آمده اما شمیم حضرت صدیقه بر مشام رسیده بگو که تیزی مِقراض یا نوک مسمار بگو به پهلوی زخمیِ تو کدام رسیده؟ چقدر دشنه‌ی تشنه! چقدر زخمِ عمیق! صدای هلهله‌ها هم به بار عام رسیده برای بُردن جسم تو ده نفر کم بود! عبای مصطفوی نیز از خیام رسیده... محسن_حنیفی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
آفرین بر هرکه گوشش بر دهانِ رهبری ست رهبری که ناهی سرسخت بدعت‌آوری ست افتخار ماست که پیر و مراد راهمان خلق و خویش فاطمی و راه و رسمش حیدری‌ست بیرق اسلام باید در زمین محکم شود این همان تکلیف هر رزمنده در هر سنگری‌ست جمله‌ی "ما می‌توانیم" از پیام کربلاست اولین رکن و اساس جامعه خودباوری‌ست روضه‌های هرشب ما بی رسالت نیست نیست اشک ما و باور ما موجب روشنگری‌ست کربلای دیگری برپا نخواهد شد دگر خاکریز شیعه مملو از حمید باکری‌ست ارباً اربا هم شویم از حامیان رهبریم ما مقلدهای چشمان علی اکبریم خلق و خویش مصطفی و قد و بالایش علی‌ست چشم و ابرویش پیمبر نور سیمایش علی‌ست او علی بن حسین بن علی و فاطمه‌ست مادرش زهرای مرضیه‌ست و بابایش علی‌ست میمنه تا میسره یا میسره تا میمنه بهترین شیرین‌ترین ذکر رجزهایش علی‌ست کوری چشم تمام قاسطین و مارقین نقش سربندش وَ بازوبند زیبایش علی‌ست با علی یعنی حیات و بی علی یعنی ممات عشق امروزش علی و عشق فردایش علی‌ست ابن ملجم‌ها سر او را نشانه می‌روند به همین جرمی که نام بامسمایش علی‌ست چون مدینه بار دیگر کوچه‌ای وا می‌کنند با هجوم تیغ و نیزه ارباً اربا می‌کنند تیغ دشمن بی هوا برگ و برش را می‌بَرد خنجری از پشتِ سر، بال و پرش را می‌برد هرکسی با حمله‌ای، با حربه‌ای، با ضربه‌ای پاره پاره پاره‌های پیکرش را می‌برد بگذرم ...من مانده‌ام آخر حسین از معرکه با چه حالی تا حرم تاج سرش را می‌برد لشگری آمد برای بردنش تا خیمه‌ها چه غریبانه علیِ اکبرش را می‌برد مثل تسبیحی که با چنگی ز هم پاشیده است تکه تکه در عبا پیغمبرش را می‌برد با چنین وضعی که در بین عبایی جمع شد اکبرش را می‌برد یا اصغرش را می‌برد؟ دل شکسته بعد اکبر از دل نامحرمان سمت خیمه همره خود خواهرش را می‌برد آخرش این مرثیه ما را مدینه می‌برد... علیرضا_خاکساری کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
از حال دل من و تو آگاه، حسین کشتیّ نجات هر چه گم‌راه، حسین ای دوست! دلت تا وسط روضه شکست با قصد فرج صدا بزن: آه حسین محمود_مربوبی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
نام حسین را که نوشتم قلم گریست اول قلم گریست، سپس دفترم گریست هرچند باعث همه‌ی گریه‌ها غم است اما همین که داغ تو را دید، غم گریست اشکی نداشت چشم من از کثرت گناه آن را به حق فاطمه دادم قسم، گریست با ارزش است پیش تو و مادرت حسین چشمی که پای روضه‌ی تو دم‌به‌دم گریست خوشبخت آن که بین حسینیه گریه کرد خوشبخت‌تر کسی که میان حرم گریست گوشه‌به‌گوشه کرببلا روضه‌های توست اینگونه بود زائر تو هر قدم گریست یک قطره‌اش شفاعت یوم‌الورود ماست چشمان ما برای تو با این رقم گریست در روز حشر حسرت بسیار می‌خورد هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست :: فرموده است: مرهم زخم دل من است چشمی که در عزای علی‌اکبرم گریست... مجتبی_خرسندی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
تنها اگر ماندم! ندارم غم، علی دارم حتی اگر باشد سپاهم کم، علی دارم شکر خدا که قلب اهل خیمه آرام است وقتی‌که هم عباس دارم، هم علی دارم شکر خدا که پرچمم در دست عباس است از دست او افتاد اگر پرچم، علی دارم آری عصای دست دارم، قامتم روزی از داغ عباسم اگر شد خم، علی دارم با خویش می‌گفتم اگر روزی نباشم هم زن‌ها نمی‌مانند بی مَحرم، علی دارم دور و برم کم کم شد از اصحاب هم خالی اما دلم خوش بود می‌گفتم علی دارم :: می‌خواستم عالم پر از نام علی باشد حالا به روی خاک یک عالم علی دارم سیدمحمدمهدی_شفیعی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
باران ندارد ابرهای آسمانش باران نه اما چشم‌های مهربانش... می‌خواست در سینه غمش پنهان بماند نگذاشت اما گریه‌های بی‌امانش دارد نفس‌های خودش را می‌شمارد با هر قدم پشت سرِ آرام جانش او می‌رود دامن‌کشان آرام آرام مولای ما می‌ماند و داغ جوانش چندین ستاره منتظر تا بازگردد تا باز هم باشند محو کهکشانش روی لب شمشیر او بانگ تفرّوا از جنس صفین است شور نهروانش آیا شنیدید إبن ملجم‌های کوفه! فزت و ربّ الکربلا را از زبانش؟ پاشید از هم چون اناری دانه دانه در لحظهٔ سرخ غروب بی‌کرانش تأثیر آن دیدار آخر خوب پیداست از عطر سیبی که می‌آید از دهانش عمرش شبیه یک نماز صبح کوتاه آمد سلام آخرش روی لبانش پایان ابیات من و وقت نماز است فرصت نشد دیگر بگویم از اذانش رضا_خورشیدی‌فرد کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علیه‌السلام می‌رود بر لبۀ تیغ قدم بردارد درد را یک‌تنه از دوش حرم بردارد مثل یک ماهِ پسِ اَبر عبورش زیباست بارها گفته‌ام این قصه مرورش زیباست پسری با دلِ پُر خون به دل دریا زد پشت پا بر همۀ خوب و بد دنیا زد... ماه می‌خواند پس از رؤیت او سورۀ شمس سایه انداخته بر صورت او سورۀ شمس در دل سنگ‌دلان قصد شکفتن دارد پسری جای زره آینه بر تن دارد... چشم وا کرده و درپیش، یلی را دیدند پرده از چهره که برداشت، علی را دیدند ترس دارند از این چهرۀ آرامِ علی لرزه انداخته بر پیکرشان نامِ علی پیر جنگ‌اند ولی از دل و جان می‌ترسند از رجزخوانی سردار جوان می‌ترسند پیش می‌آید و رخساره برافروخته است تیر هم چشم به زیبایی او دوخته است مثل بابای خود، اول همه را موعظه کرد لافتی خواند و به شمشیرِ سخن، معجزه کرد آی لشکر، منم اینک پسر بدر و حنین پسر سورۀ والفجر، «علی بن حسین» بارها بر لب خود زمزم و کوثر دیدم خویش را در دل آیینه، پیمبر دیدم... آمدم با قد و بالای بنی‌هاشمی‌ام وای اگر باز شود حنجرۀ فاطمی‌ام چه خیالات محالی‌ست که در سر دارید دست از ریختن خون خدا بردارید گرچه در معرکۀ کرب‌وبلا حق تنهاست باکی از کشته شدن نیست، اگر حق با ماست گر نمی‌خواست پدر جام بلا سر بکشد شمر کوچک‌تر از آن بود که خنجر بکشد ما بخواهیم، ملائک به کمک می‌آیند ابر و باد و مه و خورشید و فلک می‌آیند سپر محکمی از چادر خاکی دارند پسران علی از جنگ چه باکی دارند... غرق در خون بشود لقمۀ نان شبتان ساقۀ گندم ری خشک شود بر لبتان حزب بادید که با سکۀ باد آورده، چه بلایی سرتان اِبن زیاد آورده! من لبم روضۀ رضوان و... شما خاموشید ناخلف‌ها خودتان را به جُوِی نفروشید یک قدم بین شما تا حرم ما راه است چقدر فاصلۀ باطل و حق کوتاه است لشکر سنگ! ببینید دلم از نور است حیف چشم دلتان در پی دنیا کور است آدم، این قدر طمع‌کردۀ دنیا باشد! پسر فاطمه در معرکه تنها باشد! و همین‌طور رجز خواند و به سوگند رسید خسته از جنگ به آغوش خداوند رسید بر نمی‌خیزد و برخاسته آه پدرش و گره خورده نگاهش به نگاه پدرش... عطش عشق علی بود که بی‌تابش کرد دستی از غیب برون آمد و سیرابش کرد شاخه‌شاخه بدنش روی زمین گل می‌کرد داشت شمشیرِ ابالفضل تحمل می‌کرد... چقدر فاصله‌ات کم شده تا ماه علی آسمانی شده‌ای! آجَرَکَ الله علی جعفر_عباسی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
علیه‌السلام ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان مثل تیری که رها می‌شود از دست کمان خسته از ماندن و آمادهٔ رفتن شده بود بعد یک عمر، رها از قفس تن شده بود مست از کام پدر بود و لبش سوخته بود «مست می‌آمد و رخساره برافروخته بود» روح او از همه دل کنده، به او دل بسته بر تنش دست یدالله حمایل بسته.. آمد، آمد به تماشا بکشد دیدن را معنی جملهٔ در پوست نگنجیدن را بی‌امان دور خدا مرد جوان می‌چرخید زیر پایش همۀ کون و مکان می‌چرخید بارها از دل شب یک تنه بیرون آمد رفت از میسره از میمنه بیرون آمد آن طرف محو تماشای علی، حضرت ماه گفت: لا حول و لا قوة الا بالله مست از کام پدر، زادۀ‌ لیلا، مجنون به تماشای جنونش همه دنیا مجنون.. آه در مثنوی‌ام آینه حیرت زده است بیت در بیت - خدا - واژه به وجد آمده است :: رفتی از خویش، که از خویش به وحدت برسی پسرم! چند قدم مانده به بعثت برسی نفس نیزه و شمشیر و سپر بند آمد به تماشای نبرد تو خداوند آمد با همان حکم که قرآن خدا جان من است آیه در آیه رجزهای تو قرآن من است ناگهان گرد و غبار خطر آرام نشست «دیدمت خُرَّم و خندان، قدح باده به دست» آه آیینه در آیینه عجب تصویری داری از دست خودت جام بلا می‌گیری زخم‌ها با تو چه کردند؟ جوان‌تر شده‌ای به خدا بیشتر از پیش پیمبر شده‌ای پدرت آمده در سینه تلاطم دارد از لبت خواهش یک جرعه تبسم دارد غرق خون هستی و برخاسته آه از بابا آه، لب واکن و انگور بخواه از بابا گوش کن! خواهرم از سمت حرم می‌آید با فغان پسرم وا پسرم می‌آید باز هم عطر گل یاس به گیسو داری ولی این‌بار چرا دست به پهلو داری؟ کربلا کوچه ندارد همه جایش دشت است یاس در یاس مگر مادر من برگشته‌ست؟ مثل آیینهٔ در خاک مکدّر شده‌ای چشم من تار شده؟ یا تو مکرر شده‌ای؟ من تو را در همهٔ کرب‌و‌بلا می‌بینم هر کجا می‌نگرم جسم تو را می‌بینم ارباً اربا شده چون برگ خزان می‌ریزی کاش می‌شد که تو با معجزه‌ای برخیزی مانده‌ام خیره به جسمت که چه راهی دارم؟ باید انگار تو را بین عبا بگذارم باید انگار تو را بین عبایم ببرم تا که شش‌گوشه شود با تو ضریحم، پسرم سیدحمیدرضا_برقعی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
PTT-20220804-WA0026.opus
131.1K
زمزمه، نوحه و واحد گل نازم، علی اصغر، کم بزن دست وپا، به گاهواره بگیر آروم، گریه کم کن، رفته عباس عمو که آب بیاره لایی لای لای، لایی لای لای، علی اصغر، علی اصغر، علی اصغر۲ __________ من ربابم، تشنه هستم، ندارم شیر برای شیرخواره اصغر من، خیلی تشنه ست، الهی یک کمی بارون بباره لایی لای لای... __________ حمدولله، باباش اومد، ببره براش ز دشمن آب بگیره کاشکی سیراب، بشه اصغر، آخه شش ماهه من خیلی صغیره لایی لای لای... __________ یه بابایی، رو به لشگر،روی دستش یه طفل شیرخواره به سفیدیِ گلویش،حرمله می کنه از اونجا نظاره لایی لای لای.. ________ من بمیرم، اون سه شعبه، اومد ونشست روی، گلوی اصغر شده سیراب، دیگه از خون، روی دستای باباش میزنه پرپر لایی لای لای... _______ مونده بابا،زار وحیرون، چطوری خبر به خیمه ها بیاره آخه مادر،با امیدی،برا سیراب شدنش.،در انتطاره لایی لای لای.... شعر:اسماعیل تقوایی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تنها قرار دیده ی زهرا بیا دگر ما را امام و رهبر و مولا بیا دگر در پشت ابر ، نور هدایت دگر نمان تنها نشان عالم بالا بیا دگر در جمعه ی ظهور تو آقا فقط شود زخم قلوب شیعه‌ مداوا بیا دگر حاضر که نیستی که بیایم به محضرت عقده ز قلب غمزده بگشا بیا دگر مقدور نیست دیدن تو با گناه من بنگر که دیدنت شده رویا بیا دگر ما را همیشه راز و نیاز شبانه ات از هر گناه کرده مبرّا بیا دگر تا کی درون خیمه ی خالی ز مستمع هستی همیشه بی کس و تنها بیا دگر صاحب عزای ماه محرم ،امام عصر مجلس بدون تو شده برپا بیا دگر بنگر گریز روضه به پایین ِ پا رسید بین عزای اکبر لیلا بیا دگر بنگر حسین آمده با حال احتضار در جستجوی ثانی ِ طاها بیا دگر قرآن پاره پاره ی جدّ غریب تو افتاده در تمامی صحرا بیا دگر صورت به صورت علی ِ اکبرش گذاشت شد قامتش ز غُصّه ی او تا، بیا دگر دشمن به آه جدّ تو خندیده وای من او را چگونه داده تسلّی' بیا دگر از داغ اکبرش شده گیسوی او سپید جان داده بین هلهله گویا بیا دگر علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG