#حضرت_رقیه س
#مرثیه
#مصائب_شام
ابر تیره روی ماه آسمانم را گرفت
کربلا از من عموی مهربانم را گرفت
وقت دلتنگی همیشه او کنارم مینشست
بیوفا دنیا انیس و همزبانم را گرفت...
روز عاشورا چه روزی بود؟ حیرانم هنوز
جانِ کوچک تا بزرگ خاندانم را گرفت
خرمنِ جسمی نحیف و آتشِ داغی بزرگ
درد رد شد از تنم، روح و روانم را گرفت
تار شد تصویر عمه، از سفر بابا رسید!
«آن مَلک» آهی کشید و بعد جانم را گرفت
کاظم بهمنی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥تدابیراربعین خصوصا برای خانم ها
🔴لطفادر انتشاراین پست مشارکت فرمایید.🍃🌹
#اربعین
#محرم
#بانوان
@ahlolbasar
03_Mostanade_Soti_Shonood_Aminikhaah.ir.mp3
14.46M
#بشنوید |مستند صوتی #شنود
🟦🟨 =============
🔻[مروری بر نکات #قسمت_سوم] :
🔹ادامه داستان...
🔹واقعه دوم
🔹با اشاره حضرت عزرائیل برگشتم.
🔹درد را با تمام وجود حس کردم
🔹جانهایی که قبض میشد را میدیدم
🔹چرا فرشته مرگ را پیر میدیدم.
🔹دیوارها را نمیدیدم ومسلط به محیط بیمارستان بودم
🔹نحوه متفاوت قبض روح افراد
🔹به حالت خلسه رفتم
🔹به هرچه توجه میکردم، کنه آن را میدیدم
🔹معجزه بازگشت روح به تن را در هرشب جدی بگیریم
🔹احساس ترس هنگام بازگشت دوباره به دنیا
🔹احساس میکردم بالای سرم بیکران است و به پایین تسلط دارم
🔹حمدی را که راننده برایم میخواند، برایم ذخیره کردند.
🔹تصرف در عالم ماده، از مقامات شهدا
🔹حالتی شبیه اصحاب کهف را تجربه میکردم.
🔹واقعه سوم…
🔹اینقدر حقایق واقعی بود که هر بار گفتن آن، برایم سخت میشد.
🔹قهقههی شیطان را شنیدم
🔹در اتوبان دیدم که تا سقف ماشین زیر منجلاب است.
🔹رانندههای ماشین کاملا بی خیال نسبت به کثافات.
@ahlolbasar
#حضرت_رقیه_س
شهادت
دوست دارم دل بسوزانی به حالم بیشتر
دختران بابایی اند و من دو عالم بیشتر
اینکه نشناسی مرا حق می دهم ، بابا ببین
شد در این مدت حسابی سن و سالم بیشتر
تاول پا راه رفتن را برایم سخت کرد
دست آویزانم اما شد وبالم بیشتر
راستی بابا سر و رویت چرا خاکستری است
سوختی بین تنور و از سوالم بیشتر
دختر شیرین زبانی داشتی ، یادت که هست
بعد از آن سیلی بیانم رفت ، لالم بیشتر
بارها گفتم که می آیی ، تو هم می آمدی
راستش بودی فقط بین خیالم بیشتر
آه سردم سوز دارد بسکه اشکم داغ بود
مانده ام آیا بسوزم یا بنالم بیشتر
محسن_ناصحی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
#زمینه
فکرشم نکن اصلاً، غصهشو نخوریا
خوب میشه همین روزا، اثر کبودیا
گوشوارهم اگه گم شد، فدا سر تو بابا
از وقتی، رفتی همۀ دار و ندارم
با سیلی، صورتمو سرخ نگه میدارم
بعد از تو، رو خاک خرابه سر میذارم
اون که میگفت تو آسمونت
حتی نداری یه ستاره
بیاد ببینه ماهم امشب
اومد به دیدنم دوباره
اومدی صفا اومد به ویرونه
«ماه همیشه پشت ابر نمیمونه»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از خودت بگو واسهم، بابایی چه خبرا
من شنیدم از عمه، که رفتی پیش خدا
ماه آسمون من، تو کجا اینجا کجا؟
لب وا کن، که داره یه آرزو رقیه
جون من، یه بار دیگه بگو: رقیه
میدونم... بگو با همین گلو: رقیه
یه بار دیگه بگو رقیه
که آرزو به دل نمونم
پیشونیمو ببوس و بازم
بهم بگو عزیزِ جونم
چارهای به غیر صبر نمیمونه
«ماه همیشه پشت ابر نمیمونه»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
راستشو بخوای بابا، دیگه طاقت ندارم
فکرشم نمیکردم، بیتو دووم بیارم
جون من اگه میشه، دیگه تنها نذارم
میدونم، نوبتِ منه این دفعه بابا
همراهت، میبری منو دیگه از اینجا
من میرم، دنیا باشه واسه اهل دنیا
عمه جونم منو حلال کن
رقیه دیگه داره میره
دارم عموجونو میبینم
میخواد منو بغل بگیره
آسمون پشت سرش چراغونه
«ماه همیشه پشت ابر نمیمونه»
جمعی_از_شاعران
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
#زمزمه
الهی بمیرم، چقدر غریبونه سفر کرد
یه جوری سفر کرد، که عالَمی رو خونجگر کرد
مگه میتونم، ببرم از یاد
نیمهشب از رو ناقه افتاد
هر دفعه میدید، تو رو، رُو نیزه
گفتم ای وای رقیه جون داد
ای وای، تو گوشمه هنوز صداش
ای وای، نالههای بابا باباش
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همین شب آخر، میگفت خواب بابامو دیدم
میگفت توی خوابم، عمه به آرزوم رسیدم
بغلم کرد و بغلش کردم
همۀ غصههام یادم رفت
عمو عباسم، پیش بابا بود
زخمای دست و پام یادم رفت
ای وای، خرابه پر شد از صداش
ای وای، سرت رو آوردن براش
جمعی_از_شاعران
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_رقیه_س
شهادت
راحتتر است بابا خار از جگر کشیدن
تا که برای دختر یک شب پدر ندیدن
گفتم که بوسهای و اُفتادی از نوکِ نِی
دیدی که کار من نیست از نیزه بوسه چیدن
بر دورِ گردن ما با این طناب سخت است
تنها نه راه رفتن حتی نفس کشیدن
دیروز با عمو و امروز با حرامی
فرق است از عموجان تا ناسزا شنیدن
من را کدام کشته در دورِ قتلگاهت
بر خارها کشیدن بر تیغها دویدن
ماکه گرسنه بودیم هرشب کباب خوردند
خنده ندارد اما طفل گرسنه دیدن
بوی شراب میداد دست و دهان این زجر
لکنت زبان به من داد تا قافله رسیدن
ترسانده است من را با خونِ دامنش شمر
بعد از تو سهم من شد از خواب هِی پریدن
از وضعِ حنجر تو پیداست قاتل تو...
هِی کرده استراحت هنگام سر بریدن
حسن_لطفی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
@ahlolbasar اربعین1.mp3
11.38M
هشدار! افرادیکه زیارت اربعین رفتند گوش ندن
نگید نگفتم
به هم نریزید ها😭
ایتا و روبیکا 👇
@ahlolbasar
@ahlolbasar اربعین2.mp3
5.67M
مداحی عربی دنیای و دینی
2- هشدار! افرادیکه زیارت اربعین رفتند گوش ندن
نگید نگفتم
به هم نریزید ها😭
ایتا و روبیکا 👇
@ahlolbasar
#امام_حسین_ع
مناجات_محرمی
#حضرت_رقیه_س
شهادت
بگو به عشق بخواند کمی رسالهی ما را
که احترام کند مرجع سهسالهی ما را
هزارشکر که اجداد من غلام تو بودند
سپرده است خدا دست تو سلالهی ما را
چه افتخار بزرگیست این که از دم خلقت
سند زدند به عنوان تو قبالهی ما را
یقین که اهل سعادت نمیشدیم، که جز تو
کسی نگفت به ما فرق چاهوچالهی ما را
فقط تو از غم ما باخبر شدی و نگفتی
که گوش کس نشنیدهاست آهونالهی ما را
بریده بود دل ما از آستانهی رحمت
که گریه بر تو روا کرد استحالهی ما را
گدای هیچکسی نیستیم غیر تو بیبی
که دست لطف تو پر میکند پیالهی ما را
بهشت قسمت ما میشود اگر که رقیه
به دست کوچکش امضا کند حوالهی ما را
همان که لطف و بزرگیش سهم اهلزمین شد
ولی به جور ستمپیشگان خرابهنشین شد
هزارشکر که آخر، سری زدی به خرابه
مسیح نیزهنشینم خوشآمدی به خرابه
چهخوب شد که به دیدارم آمدی دم رفتن
چهخوب داشتی ای ماه مقصدی به خرابه
دوباره آیهی قرآن بخوان که از نفحاتت
وزیده عطر گلاب محمدی به خرابه
بگو به دیدنم آخر، چگونه آمدی ایسر؟
چرا که از تو نمانده بهجا ردی به خرابه
مرددی سر ماندن به احترام دل من
اگر هرآینه در رفتوآمدی به خرابه
چقدر فاصله افتاده است بین من و تو
که از تمامی سرها سرآمدی به خرابه
سر جسارت دشمن قدی به علقمه خم شد
قدی به خیمه، قدی در حرم، قدی به خرابه
مرا ببر که کنار تو راحت است خیالم
که ناگهان نرسد آدم بدی به خرابه
خوشآمدی که خوشآمد مرا رسیدن بابا
که آرزوی دل دختر است دیدن بابا
همین که بر سر نی آمدی به سوی رقیه
شدهست با تو برآورده آرزوی رقیه
دلیل اصلی آن ای عمو نبودن آب است
گرفته است اگر رنگ خون وضوی رقیه
دوباره راه مغیره رسیده است به مادر
همین که زجر میآید به جستوجوی رقیه
چنان که تیر کشیده کم از سهشعبه ندارد
که بغض مرگ علی مانده در گلوی رقیه
دلم خرابهنشین شد، از آن زمان که شنیدم
که یکخرابه گرفتهست رنگوبوی رقیه
برای گریه پی یک بهانه بودم و دیدم
روانه کرد دلم را یکی به سوی رقیه
صدای هاتفی آمد که خواند مرثیهای را؛
" فلک بسوز که آتش گرفته موی رقیه
سری بهنیزه بلند است روبروی رقیه
خدا کند که نباشد سر عموی رقیه"
دوباره در دل صحرا غزل بهبار میآید
به احترام تو روزی که آن سوار میآید
مجتبی_خرسندی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_رقیه_س
شهادت
پیچیده امشب عطر بابا در خرابه
بیتابم و افتادم از پا در خرابه
گفتم می آید! از همان اول برایش
فوراً گرفتم پیش خود «جا» در خرابه
آمد! ولی با «سر»...گرفتم از لبانش
گریان ترینِ بوسه ها را در خرابه
بوسیدم آن موی کم و خاکستری را
شد روضهٔ مکشوفه معنا در خرابه
پیشانی اش زخمی، گلویش تکّه تکّه
بد بر سرم آمد بلایا در خرابه
با دست لرزانم در آغوشَش گرفتم
میرفت آه و گریه بالا در خرابه
جانم به لب آمد نفس بالا نیامد
حیران شدم از کارِ دنیا در خرابه
چشمان خود را بستم و دق کردم آخر
یادِ نوازش های بابا... در خرابه!
مرضیه_عاطفی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت رقیه بنت الحسین (ع)
#زبانحال
می دیده تمام صحنه ها را حتی...
بی سر شدن خون خدا را حتی...
خود دید برادرش علی پر پر زد
انداخت پدر بر او عبا را حتی ...
وقتی که عمو نیامد او هم می گفت
برگرد عمو بیا بیا را حتی...
دلتنگ پدر بود وپدر را می خواست
فهمید تمام ماجرا را حتی...
سر داد درون خود صدایی از داغ
آنگونه که سوخت ماسوا را حتی...
او ترجمه کرد عشق را در یک خط
آیات کتاب کربلا را حتی...
بر گوش زمان رساند مظلومی را
فریاد امام سر جدا را حتی...
او دختر کوچکی است اما دارد
مفتاح تمام قفل ها را حتی...
وقتی که به او به شکل دیگر گفتند
آرام کمی , کمی مدارا حتی...
دق کرد و درون خود شکست آن گاه
بربست لب نوحه سرا را حتی...
منصور رضایی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_رقیه_س
شهادت
ندیدی اشک، زِ چشمم، مدام میآمد؟
چگونه، دخترکت، سویِ شام، میآمد؟
اگرچه بی پر و بالم، بگو که یادت هست
سه سالهات، همهجا، با مقام میآمد؟
دوباره، کاش، همان روزگار برمیگشت
دوباره، کاش، همان احترام میآمد
به غیرتِ تو، پدر، برنخورد، آنجا که
رقیه، داشت، به بزمِ حرام، میآمد؟
تو رویِ نیزه و من در تمامِ طولِ مسیر،
فقط به روی لبم، این کلام، میآمد:
قسم به جانِ تو بابا، گرسنه خوابیدم،
"زِ خانهها، همه بوی طعام، میآمد"
عادل_حسین_قربان
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#مناجات_با_امام_حسین ع
#مرثیه
#حضرت_رقیه س
#مصائب_شام
من به جز این روضه ها جایی ندارم خانه؛ نه!
کفتر جلد تو جز اینجا ندارد لانه؛ نه!
دیدن معشوق، طبعاً باعث دیوانگیست
می شود آیا تو را دید و نشد دیوانه؟ نه!
از همان بدو تولد عاشقت گشتم حسین
داستان عشق من با تو نبود افسانه؛ نه!
در طریق نوکری جُون است پرچمدار من
نوکری را میدهم بر منصب شاهانه؟ نه!
من گدایی میکنم از تو فقط یک چیز را...
از تو میخواهم نگاهت را و آب و دانه نه!
فیض اشک من فقط با چای بعدش کامل است
هست جز فنجان چای روضه ات پیمانه؟ نه!
اربعینم لنگ امضای رقیه مانده است
کار من حل می شود بی اذن آن دُردانه؟ نه!
با گلایه گفت: پیش من بیا بابای من
به کلیسا سرزدی اما به این ویرانه نه!
تو همیشه موی من را شانه می کردی پدر
خوب میدانم که این دفعه نداری شانه؛ نه!
علی_میر_حیدری
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_حسین علیهالسلام
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
#غزل_پیوسته
الا ای سرّ نی در نینوایت
سرت نازم، به سر دارم هوایت
گلاب گریهام در ساغر چشم
گرفته رنگ و بوی کربلایت
جدایی بین ما افتاد و هرگز
نیفتادم چو اشک از چشمهایت
در ایام جدایی در همه حال
به دادم میرسد دستِ دعایت
بلاگردان عالم! رو مگردان
از این عاشقترین درد آشنایت
به دامن ریختم یک بوستان گل
ز اشک دیده دارم رونمایت
بیا بنشین و بنشان آتش دل
دلم چون غنچه تنگ است از برایت
«عزیزم کاسۀ چشمم سرایت
میون هر دو چشمم جای پایت
از آن ترسم که غافل پا نهی باز
نشیند خار مژگانم به پایت»
من ای گل! نکهت از بوی تو دارم
شمیم از گلشن روی تو دارم...
حضور قلب بر سجادۀ عشق
ز محراب دو ابروی تو دارم
من از بین تمام دیدنیها
هوای دیدن روی تو دارم
به خوابم آمدی ای بخت بیدار
که دیدم سر به زانوی تو دارم
گل آتش کجا بودی که حیرت
من از خاکستر موی تو دارم
بیابان گردم و چون مرغ یاحق
تمام شب هیاهوی تو دارم
«به سر، شوق سَرِ کوی تو دارم
به دل مهر مَهِ روی تو دارم
مه من، کعبۀ من قبلۀ من
تویی هر سو، نظر سوی تو دارم»
تو که از هر دو عالم دل ربودی
کجا بودی که پیش ما نبودی
تو در جمع شهیدان خدایی
یگانه شاهد بزم شهودی
به سودای وصالت زنده ماندیم
به اُمّیدِ سلامی و درودی
ببوسم روی ماهت را که امشب
ز پشت ابر غیبت رخ نمودی
تو با یک جلوه و با یک تبسّم
دَر جنّت به روی ما گشودی
مپرس از نوگل پژمردۀ خود
چرا نیلوفری رنگ و کبودی
به شکر دیدن صبح جمالت
بخوانم در دل شبها سرودی
«اگر دردم یکی بودی چه بودی
اگر غم اندکی بودی چه بودی
به بالینم طبیبی یا حبیبی
از این دو، گر یکی بودی چه بودی»...
به جز روی تو رؤیایی ندارم
به جز نام تو نجوایی ندارم
به جز گلگشت بستان خیالت
سر سیر و تماشایی ندارم
بسوز ای شمع و ما را هم بسوزان
که من از شعله پروایی ندارم
بیابان گردم و اندوهم این است
که پای راه پیمایی ندارم
مرا اعجاز عشقت روح بخشید
به غیر از تو مسیحایی ندارم
یک امشب تا سحر مهمان ما باش
که من امّید فردایی ندارم
«به سر غیر از تو سودایی ندارم
به دل جز تو تمنّایی ندارم
خدا داند که در بازار عشقت
به جز جان هیچ کالایی ندارم»...
محمدجواد_غفورزاده
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_رقیه_س
شهادت
کاش اِمشب بود قَدری گیسوانم بیشتر
تا کُنَم فَرشِ مَسیرِ میهمانم بیشتر
از سَرِ بازار یِک هِدیه بَرای دیدَنَت...
...می خَریدَم، بود اَگَر قَدری زَمانَم بیشتر
این یَتیمی دَردِسرهای بَدی دارد پِدر
من نمی خواهم دگر زِنده بمانم بیشتر
اَهلِ ویرانه مَرا خِیلی تَحَمُّل کَرده اَند
باعِثِ زَحمَت شُدَم، بَر عَمّه جانم بیشتر
روز از گَرما مریضَم، تازه شَبها می شَوَد...
...دَر هَوای سَرد، دَردِ اُستُخوانم بیشتر
چون نِمی خواهَم تو ناراحَت شَوی، ساکِت شُدَم!
بینِ صُحبَت می شَوَد لُکنَت زَبانم بیشتر
آن شَبِ غارَت هَمه دَر دود و آتَش سوختیم
سوخت اَمّا موی من اَز خواهَرانم بیشتر
صُبح تا حرفِ کَنیز آمَد وَسَط، اُفتاد زود...
...لَرزه بَر جانِ هَمه، اَمّا به جانم بیشتر
بَر لَبِ تو بوسه زَد هَم سَنگ هَم نِیزه وَلی
عُقده دارِ بوسه های خِیزَرانم بیشتر
رضا_رسول_زاده
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
PTT-20220902-WA0033.opus
968.7K
🍃🌹🍃
📢#پرسش : سلام، یک شبهه ایجاد شده که چرا تصمیم آیت الله العظمی حائری در این زمان حساس یعنی اربعین بوده ، چه جوابی باید داد؟ تشکر ‼️
#پاسخ را میشنویم
🎙کارشناس: محمدحسین دادخواه
#روشنگری
#ثامن
#جهاد_تبیین
ایتا و روبیکا
@ahlolbasar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#رقیه_جان
😭حـــــــــالـا .... اومــــــدی!؟!؟
@ahlolbasar
#حضرت_رقیه_س
شهادت
به دخترت که غم و غصه بیکران دارد
بگو که چند ستاره در آسمان دارد
تمام دخترکان رفتهاند و خوابیدند
رقیه نیمه ی شب تازه میهمان دارد
خبر بده به نجف شام را به هم زدهام
سه ساله دخترت از فاطمه نشان دارد
بغل گرفتمت و از تو بوسه میخواهم
ولی چرا لب تو طعم خیزران دارد؟
تو تشنه کشته شدی من گرسنهام امشب
سرت برای چه اینقدر بوی نان دارد
از آن شبی که زمین خوردم از روی ناقه
همیشه دختر تو درد استخوان دارد
بلایی بر سر شیرین زبانت آوردند
برای حرف زدن لکنت زبان دارد
رباب داغ دلش تازه میشود هر روز
هنوز حرمله در دست خود کمان دارد
عمو کجاست بیاید خودش نگاه کند
که دستهای همه جای ریسمان دارد
در ازدحام سر کوچه ها مشخص شد
چقدر شام ؛ زن و مرد بد دهان دارد
هزار سال گذشت این سهسال عمر کمم
سه سال عمر من اینقدر داستان دارد !
و دشمنان تو بابا به خویش میگفتند
مگر که دختر کوچک چقدر جان دارد
علی_مزرعی و محمدحسن_بیات_لو
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr