سرود مسجدی/هیئتی
#ولادت حضرت
#زینب سلام الله علیها
روشنیِ دو دیده ی،امّ ابیها آمده
صفای خانه ی علی،زینب کبری آمده
روح عبادات مدد،قبله ی حاجات مدد
دختر زهرا و علی،عمه ی سادات مدد
عمه ی سادات مدد...
به جنّتِ عشق نبی،گلی شکوفا شده است
قنداقه ی او قبله ی،اهل دو دنیا شده است
گوهر نایاب مدد،شمسِ جهان تاب مدد
دلگرمیِ امام حسن،خواهر ارباب مدد
عمه ی سادات مدد...
قسم به حق که جان ما،جمله فدای زینب است
ادامه ی راهِ حسین،به خطبه های زینب است
ای همه دم به هر کجا،یاورِ اسلام مدد
ای قهرمان عرصه ی،کوفه و هم شام مدد
عمه ی سادات مدد...
ما همگی به راه حق،همیشه در تاب و تبیم
فداییِ رقیّه و،مدافعان زینبیم
دلبر و دلدار حسین،مونس و غمخوار حسین
بعدِ ابالفضل فقط،تویی علمدارِ حسین
عمه ی سادات مدد...
عباسی
@deabelکانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
هدایت شده از حکمت علوی
هیئتی؛عمه ی سادات مدد.mp3
669.2K
🌷 پيامبر اکرم (صلّي الله عليه و آله) :
🌱 مَنْ صَلَّی عَلَیَّ کُلَّ یُومٍ ثَلاثَ مَرّاتٍ وَفِی کُلِّ لَیْلَۀٍ ثَلاثَ مَرّاتٍ حُبّاً لِی وَشُوقَاً إلَِیَّ کانَ حَقّاً عَلی اللهِ عَزَّوَجَلَّ أنْ یَغْفِرَ لَه ذُنُوبَه تِلکَ اللیلۀَ وَذلکَ الیومَ.
☘ هر که از روی محبت و دوستی نسبت به من، هر روز سه مرتبه و هر شب سه مرتبه صلوات فرستد، خداوند بر خود لازم نموده است که از گناهان آن شب و روز او درگذرد.
📖 بحارالأنوار،ج۹۱،ص۷۰
🌸 أللهم صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ ألِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهم
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زینب_س_
#مدح
#ولادت
سِر علی سِتر علی سُکر علی راز علی
همهی حرف خداوند از آغاز علی
گفت معراج علی آنهمه اعجاز علی
در حرا یاکه حرم باز علی باز علی
از علی گفتم و گفتند که اما زینب
نقطهی با علی و نقطهی زهرا زینب
پنج تَن میشود اینگونه مجسم : زینب
همه از جَدّ و اُم و اَب همه باهم زینب
پنج تَن نقطه شده تا بنویسم زینب
پنج نقطه زدهام تا بزنم دَم زینب
نامِ او اول علی بعد ، علی زینب شد
آیهی اعظم علی آیتِ عُظمی زینب
واژهای کو که کُنَد شرح و بیان بانو را
قلمی کو که نویسد به زبان بانو را
که چُنین خاک ندیده است چُنان بانو را
که جهان حیرتِ محض است جهان بانو را
فاطمه باید از این نام بگیرد پرده
بسکه در فهمِ جهان هست معما زینب
از همان روزِ تولد نظرش گفت حسین
بین آغوشِ همه چشمِ تَرش گفت حسین
مادرش گفت حسین و پدرش گفت حسین
از دلش گفت حسن از جگرش گفت حسین
همه دیدند حسن را به حجاب و غیرت
همه دیدند حسین است سراپا زینب
آمده تاکه ببینند غمی جاری را
آمده تاکه بگوید به بلا آری را
به سرِ دوش کشد بیرقِ بیداری را
تا به عباس دهد درسِ علمداری را
آمده تا بنویسند پس از اعجازش
کربلا کربُبلا گشت ولی با زینب
معنیِ محض شهود است که آرایه ندید
عینِ نوری است پسِ پرده که پیرایه ندید
سایهی روشن او را زنِ همسایه ندید
غیرِ عباس و حسینش به سرش سایه ندید
بعد از آن خطبه شد و خطبهی او تیغِ دو دَم
بعد از آن خصم خس و پهنهی دریا زینب
فاطمه رفت ولی نه دلِ خانه او بود
جایِ زهرا همه شب شمعِ شبانه او بود
سه اماماند به گِردش که بهانه او بود
سپرِ هر سه در آن ظلمِ زمانه او بود
مادری کرده برای سه امامش جا داشت
که بگویند به او اُمِ ابیها زینب
زیرِ دینش همه مدیون بلاءِ زینب
کعبه تا کرببلا زیر لواءِ زینب
زنده شد دینِ خدا پس به خداءِ زینب
باء بسمِ لله ما هست زِ باءِ زینب
اول فاتحه شد آخر نامش یعنی
مانده قرانی اگرمانده به یک یازینب
مثل یک آه بلند آه که جانکاه گذشت
عمرش اندازهی پنجاه و چهار آه گذشت
با حسین و حسنش آه چه کوتاه گذشت
کَس نفهمید چه بر او همهی راه گذشت
همهی راه بجای همه او خورد زمین
همهی راه سپر بود به هرجا زینب
آن پیمبر که به هنگام سخن گریه کُنَد
گفت هرکس به غمِ زینب من گریه کُنَد
میبَرد گرچه به یک پلک زدن گریه کُنَد
اَجر آنکه به حسین و به حسن گریه کُنَد
در حدیث است که فرمود برای فَرَجَم
هفت دفعه قسم ماست به عُلیا زینب
روضهاش بود که دیدی کفنش را بُردند
نالهاش بود چرا پیرهنش را بُردند
تیغها زودتر از نیزه تنش را بُردند
خورجینها سرِ دور از بدنش را بُردند
همه را بُرده ولیکن به تو سوگند نرفت
نخی از مقعنهی عصمتِ کبری زینب
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زینب علیهاالسلام
#قصیده
🔹مژدۀ سعادت🔹
الا که مقدم تو مژدۀ سعادت داشت
به خاکبوسی راهت فرشته عادت داشت
سلام بر تو که ماه جمادی الاول
ز جلوۀ تو به رخ، هالۀ مسرّت داشت...
سلام بر تو و بر هر زنی که از آغاز
به پاس پیرویات از حجاب زینت داشت
تو از همان شجر پاک عصمت آمدهای
که ریشه در دل قرآن و جان عترت داشت
تو دستپرور آن مادر گرانقدری
که قلب پاک پیمبر به او ارادت داشت
تو سر بر آینۀ سینهای گذاشتهای
که بوسهگاه نبی بود و عطر جنت داشت
تو زیر سایۀ آن گلبُنی بزرگ شدی
که هر چه داشت شکوفایی از نبوت داشت
ندیده دیدۀ تاریخ چون تو بانویی
که حق به گردن آزادی و عدالت داشت
چه بانویی که پس از دختر رسول الله
به هر زنی که تصوّر کنی شرافت داشت
چه بانویی که ز فیض هدایت معصوم
مقام و منزلتی همتراز عصمت داشت
چه بانویی که صبوری نمود چون زهرا
چه بانویی که به قدر علی شهامت داشت
چه بانویی که به حدّ کمال در همه حال
اراده داشت، وفا داشت، عزم و همّت داشت...
چه بانویی که همه عمر در نیایش شب
هزار بار ز خود تا خدای هجرت داشت...
دل تو بود پر از التهاب شوق حسین
که لحظه لحظۀ عمرت از این حکایت داشت
حسین نیز به شایستگی نثار تو کرد
هر آنچه عاطفه و التفات و رأفت داشت
نبود حاجت بوسیدن گلوی حسین
حسین با تو هزاران هزار حجت داشت
حسین از تو جدایی نداشت در هر حال
مگر به خاطر اُنسی که با شهادت داشت...
من و مکارم اخلاق زینبی؟ هیهات!
کجا برابر خورشید ذره جرأت داشت
تو آن یگانه اسیری که در چهل منزل
به دوش خستۀ خود کوهی از رسالت داشت
تو خطبه خواندی و بر هم زدی اساس ستم
ستمگر از سخنت جا به خاک ذلّت داشت
تو خطبه خواندی و در چهرهات تجسم یافت
علی که در سخنش آیت فصاحت داشت
پیام خون و شرف را به شام و کوفه رساند
صدای روحنوازت که رنگ محنت داشت...
غفورزاده
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زینب علیهاالسلام
فرازی از یک
#قصیده
🔹آیینهٔ زیبایی🔹
خانۀ فاطمه آن روز تماشایی بود
که فضا جلوهگر از آیت زیبایی بود
در بهاری که نسیمش نفس جبریل است
گل ناز دگری رو به شکوفایی بود
خانهای را که خدا جلوهٔ عصمت بخشید
در و دیوار پر از نقش شکیبایی بود
تا بیایند به تبریک محمد؛ جبریل،
با ملائک همه در حال صفآرایی بود
به خدا، چشم خدا دست خدا وجه خدا
ز جگر گوشهٔ خود گرم پذیرایی بود
تا که قنداقهٔ او را به بر آورد حسن
حالتی رفت در آنجا که تماشایی بود
ساکت از گریه نشد تا که حسینش نگرفت
این دو را چون که ز آغاز شناسایی بود
دختری داشت در آغوشِ محبت، زهرا
که سراپا همه آیینهٔ زیبایی بود
دختری داشت سراپای همانند علی
زینبی داشت که ذاتش همه زهرایی بود...
مؤید
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#ولادت_حضرت
#زینب س
در سال پنج هجری،در آسمان درخشید
یک تکه ماه تابان،از تابش دو خورشید
زینب بود نشانش، یعنی که زین بابا
بر اهل بیت مولا،او جان تازه بخشید
او زاده بتول است، دردانه محمد (ص)
بر شام تار زهرا (س)،او هست هم چو مهشید
بانوی عالمین است،او خواهر حسین است
بر شیعیان مولا، او عافیت ببخشید
قنداقه اش بدادند، نزد حسین و گفتند
آرامشش تو هستی ، او مه بود تو خورشید
تا نور روی خورشید ، بر روی مه درخشید
دیگر نبود گریان ، بر روی او بخندید
در دل بگفت جانم، زینب فدایی رویت
رحمت به مادر من،زآنکه مرا بزایید
نالان دگر نباشم ، چون بر در حسینم
این نفس مطمئنه، اصل معاد و توحید
این اشک من برایت، باشد طلب برادر
باید به روز عاشور، از دیده خون ببارید
عهدی ببندم اکنون، بین نبی و دادار
هر جاست شمس سوم، آنجاخیام مهشید
اما به خرد سالی، بعد غروب احمد
ظلمی در ثقیفه، با کافران خروشید
پیمان اوگسستند،پهلوی او شکستند
شرم از خدا نکردند، تا مادرم بخشکید
شد قسمتم به خردی، زین حال خانه داری
بر بوتراب و اخوان، هستم نور امید
چون هجر روی بابا، آمد به زندگانی
داغ حسن زه بعدش ،قلب مرا خراشید
من ماندم و حسینم ، با یاد روزگاران
صد روز بد تر آید، از روزگار تاويد
طبق تعهدی که ،بستم با خدایم
هستم کنار ارباب،باید که عهد تجدید
من که شب زفافم ،با شوی خود بگفتم
الله نام او را، بر قلب من تراشید
أبناء خود بگفتم،نور دو دیدگانم
شیرم حلالتان باد، گر یاریش رسانید
در روز گرم عاشور، بر خون تپیدگانند
این عاشقان ارباب،آن نوگلان امید
عون و محمد من غرش کنان برفتند
آن غیرت الهی در خونشان بجوشید
داغ وداع اکبر،آن شبهه پیمبر
بر قلب آل هاشم،زخمی دگر خراشید
از داغ هجر روی، آن نخل هل اتی یم
از اصغرم نگوییم، خونش به عرش پاشید
آن آخرین امیدم،در خاک و خون بغلتید
عباس را گویم ،آن با وفای جاوید
ماه منیر من رفت، تا جرعه ای بیارد
تا تر شود لبان،آن کودکان نومید
آمد به خیمه ارباب،با قامتی خمیده
چونان زره بیفکند،یک پیرهن به پوشید
گفتم اندکی صبر، آرامش و قرارم
باید به جای مادر ، روی تو را ببوسید
وقت وداع رسیده،باید صبور باشم
از تل زینبیه، چشمان من چه می دید.
گویی که زیر پایم،عرش خدا بلرزید
آتشفشانی از خون،از این زمین بجوشید
من زینب حزینم، از داغ دل غمینم
ام المصائب من،در یاری یم شتابید
همچون ایوب و میلاد یا محسن دلیرم
از آب حوض کوثر ، یک جرعه ای بنوشید
(مخلص) دوای دردم،در این قصیده گفتی
این را بگو به یاران،بر جان خود ببالید
خاکی
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
به مناسبت شهادت مالک اشتر انقلاب #حاج_قاسم_سلیمانی
سرباز وطن، فخر مسلمانی ما رفت
آن شیر نر بیشه ی ایرانی ما رفت
کشور شده با رهبر خود باز سیهپوش
زین داغ که سردار سلیمانی ما رفت
عظیمی
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
💠 بکُشید ما را؛ #ملت ما #بیدارتر میشود
این #انقلاب باید زنده بماند، این نهضت باید زنده بماند، و زنده ماندنش به این خونریزیهاست. بریزید خونها را؛ زندگی ما دوام پیدا میکند. بکُشید ما را؛ #ملت ما #بیدارتر میشود. ما از مرگ نمیترسیم.و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید.
#امام_سید_روح_الله_موسوی_خمینی
#صحیفه_امام
#امام_خمینی
📖صحیفه امام، جلد۷، صفحه ۱۸۳
📆مورخ:1358/02/14
کانون مداحان وشاعران خمینی شهر
ایتا
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr