eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
519 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
145 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 امام صادق (عليه السلام) : ✍ هر کس به تو بی احترامی کرد، خودت را در مرتبه او قرار نده. (یعنی مقابله به مثل نکن) 📚 ميزان الحكمه ج۱۰ ص۱۶۴ واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
گفتی حرم، بیا حرمُ اللهِ ما ببین در گوشۀ خرابه بیا، شاهِ ما ببین شاهِ سه سالۀ حرمِ شام را نگر سلطانِ قلبهای پُر آلام را نگر شاهی که صد خلیفه از او واژگون شوند شاهان همه، ز آهِ شبَش سرنگون شوند وقتی که با خداش مناجات میکند سوزَش خرابه را چو خرابات میکند یک ناز او نیاز جهان را برآورَد دستِ دعای او به خرابه سر آورَد وقتی که با سرِ پدرش روبرو شود کاخ ستم ز نالۀ او زیر و رو شود دستانِ کوچکش، گِرهِ کور وا کند درد دل تمام حرم را دوا کند ویرانه ای که رأسِ حسین است ساکنش منّت کِشَند، نورِ تمامِ اماکنش کعبه به احترام رقیه ادب کند او را خدا عقیلۀ زینب لقب کند ما نوکران حضرت سلطان رقیه ایم دلدادگان درگهِ جانان رقیه ایم در بارگاه اوست سرِ اولیا بخاک بر آستان اوست رُخِ انبیا بخاک زهرا اگر که ام ابیهای مصطفاست بی بی رقیه اُمِ اَبيهاي کربلاست ای نورِ دیده، گر چه بظاهر تو کوچکی مادر تویی، که گفته در عالم تو کودکی از خارهای پای تو گُل کرده راهِ عشق آهِ یتیمی اَت، شده صدها سپاه عشق بر تو مدافعان حرم سر نهاده اند چندین هزار کشته به راهِ تو داده اند ما هم مدافعِ حرمِ کفوِ زینبیم گریه کنانِ عمرِ کمِ کفوِ زینبیم بس گریه میکنیم که تا بر جنون رسیم با اشک دیده تا لب دریای خون رسیم گفتی دمارِ کاخ نشینان درآورَم جانی نمانده بود که دستی برآورَم قدّم نمیرسید پدرجان، فدای تو در مجلسِ یزید شنیدم صدای تو دردم زیاد بود ولی روی پَنجه اَم برخاستم، که داد عدویت شکنجه ام گیسوی سوخته، قدِ خَم، صورتِ کبود شلاقِ خیس، مُشت و لگد، خندۀ یهود در بینِ جمع، در وسطِ سوت و هلهله گاهی مرا کشید به مو، گه به مقنعه بابا هنوز موی سرم درد میکند از تازیانه ها کمرم درد میکند محمود ژولیده واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
کنجِ ویرانه گل فاطمه غوغا کرده شام را با دوسه خط روضه چه رسوا کرده لبِ دردانه یِ ارباب کرم باز شده آسمان ها هوس روضه یِ زهرا کرده روضه خوان نام شما را به لبش آورده گِرِه پشتِ گِرِه از کارِ همه وا کرده شک ندارم که اگر خیمه نشین توشدم سند نوکری اَم فاطمه امضا کرده مُرده دل بودم و تا نام تو آمد به لبم دمِ عیسی صفت تو دلم احیا کرده افتخارم شده سربازی تو چون ارباب پاسداری حرم مَنصب سقّا کرده هرکه دارد هوس زینبیه بسم الله ندبه خوان نام تو را برده و نجوا کرده حسین ایمانی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
رمق نمانده به پاهای پر زآبله ام توان نمانده به جسم اسیر سلسله ام تو خود حدیث غمم را بخوان ز نیزه و کن نگاه بر دل بشکسته ی پر از گله ام اسارت و غل و زنجیر و تازییانه و سنگ گرفته از من خسته تمام حوصله ام تو درتنور تو در تشت و نیزه ها و من میان کوچه و بازار و پشت قافله ام اگر به دست من افتد فراق را بکشم چقدر دور و دراز است از تو فاصله ام عمو کجاست بیاید به داد ما برسد کجاست تا که ببیند اسیر حرمله ام من از یزید بگیرم تقاص خون تو را قسم به فاطمه پیروز این مقاتله ام کفن نداری و من هم کفن نمیخواهم خدا گواست که خشنود ازاین معامله ام ابراهیم میرزائی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
از غم هجر پدر ناله کشیدن سخت است طعنه از حرمله و شمر شنیدن سخت است چقدر بر تن تو زخم بیابان مانده من بمیرم، به روی خار دویدن سخت است چقدر جسم شما آب شده بی بی جان غل و زنجیر به دنبال کشیدن سخت است چشم تار تو شده علت افتادن ها نیمه شب باشد و تاریک، ندیدن سخت است تو که از عمر کمت خیر ندیدی بی بی مثل زهرا، چقدر زود خمیدن سخت است چقدر پشت سر قافله ها جا ماندی این همه درد کشیدن، نرسیدن سخت است به نوک نیزه نظر می کنی و می گویی: دل از این ماه دل آرام بریدن سخت است وحید محمدی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
از درد بی حساب سرم را گرفته ام با اشک، زخم بال و پرم را گرفته ام از صبح تا غروب نشسته ام یکی یکی این خارهای موی سرم را گرفته ام دردم زیاد بود طبیبم جواب کرد یعنی اجازه سفرم را گرفته ام مانند من ز ناقه نیفتاده هیچکس اینجا فقط منم کمرم را گرفته ام آیینه نیست تا که ببینم جمال خویش در چشمهای تو خبرم را گرفته ام تصمیم من گرفته شده پس مرا ببر امروز از خودم نظرم را گرفته ام خوشحال بودنم ز سر اتفاق نیست از دست این و آن پدرم را گرفته ام امشب به رسم ام ابیهایی ای پدر از دست گرگها پسرم را گرفته ام خیلی تلاش کرده ام از دست بچه ها این چند موی مختصرم را گرفته ام این شهر را به پای تو ویرانه میکنم مثل خلیل ها تبرم را گرفته ام علی اکبر لطیفیان واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
پس از تو دام بلا قسمت کبوتر شد کبوترِ سرِ دوشت پرید و‌ پرپر شد بجای ناز کشیدن کشید مویم را کسی که بعد عمو شیر شد دلاور شد تمام راه به من نان خشک میدادند زبس که دختر تو روزه داشت لاغر شد صدا زدم ابتا! زجر زد بصورت من! حریف من نشد و سیلی اش مکرر شد شلوغی سر بازار دخترت را کشت چه چشم های بدی! عمه سوخت مضطر شد لبم فدای لب تو! سرم فدای سرت که هرچه شد به من زار باتو بدتر شد خبر بده به نجف! شام‌را به هم‌زده ام نگو رقیه!رقیه علی دیگر شد سید پوریا هاشمی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
کنجِ ویرانه گلی حالِ پریشان دارد از فراقش دلِ ما روضه ی طوفان دارد می خراشد جگرم را عطشِ فریادش او که در پای خودش خارِ مغیلان دارد بی حیا بر لب خشکیده ی او چوب مزن آخر این لاله ی پژمرده مگر جان دارد چشم پر حسرتِ او منتظر باران است قدرِ عالم به دلش قصه ی هجران دارد گریه اش دردِ فراق است به کنج ویران مثلِ مادر ز غمش کلبه‌ی احزان دارد! هستی محرابی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
بابا بیا که غصه ی ما بی عدد شده سهم یگانه دختر تو حرف بد شده این ناتوان سه ساله ی تو بی مدد شده با چشم هیز دشمن تو هی رصد شده دیگر نصیب دختر نازت لگد شده رفتی پدر برای رقیه چه بد شده جانم به لب رسیده پدر جان مرا ببین هر لحظه بی امان ز لگد میخورم زمین هر دم گرفته ام ز برایت بهانه ها آتش به دامنم زده بابا زبانه ها خواندم ز غصه های تو بابا ترانه ها با عمه رد شدیم ز ما بین خانه ها بر پیکرم ز فاطمه دارم نشانه ها آتش گرفت معجر زن ها، جوانه ها خولی مرا زد و لگدش پهلویم شکست از ضرب مشت های عدو بازویم شکست آه از اسیری و کتک و بست و سلسله آه از سنان و زجر و انس ، شمر و حرمله جامانده ام ز ناقه پدر رفت قافله افتاد بین عمه و دخت تو فاصله دادند از برای سر تو پدر صله دارم ز دشمن تو پدر جان دوصد گله تب کرده ان ز خستگی و قلب پر محن ای جان من فدای تو ای شاه بی کفن پنجه فکنده اند به مویم حرامیان من را کشاند پای پیاده دوان دوان من بودم و غلاف و لگد،دشنه و سنان سر نیزه ها و حرف بد و ضرب تازیان دخت حسین و طعنه و دشنام شامیان عمو که رفت قد رقیه شده کمان خون گشته از غمت به دلم همسفر بیا یکدم سراغ دخترک خون جگر بیا ما نوکران بی سر و پای رقیه ایم ما سائلان دست عطای رقیه ایم جان ها دهیم چون که فدای رقیه ایم زنده به لطف و جود و سخای رقیه ایم گریه کنان داغ و بلای رقیه ایم در آرزوی صحن و سرای رقیه ایم ما ریزه خوار خوان حسینیم شکر حق ما جمله نوکران حسینیم شکر حق مهدی فرهادی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
از خیمه بیرون می زنی، اما کجا دختر! این چیست که بی تاب تر کرده تو را دختر گم کرده ای چیزی مگر؛ یا تشنه ای شاید! اینسان که می گردی به دور نیزه ها دختر اطراف را آرام می گردی، هراسانی از حرمله اینقدر می ترسی چرا دختر! ناگاه چشم دخترک بر نیزه ها افتاد می دید روی نِی، نشانی آشنا دختر یک سر، که از مجموع سرهای جهان سر بود یک سر که بوسیدست آن را بارها دختر یک سر، که روی نیزه چون خورشید می تابد بغض اش شکست و کرد آن سر را صدا دختر :بابا! دلم خون است؛ می بینی و می دانی جز سایه سار تو ندارد هیچ جا دختر قربان چشمت، باز کن جانِ جهانم را تا با تو درد دل کند این خوش ادا دختر بعد از تو سوزاندند و گریاندند و رنجاندند دارد حکایت ها ولی با زخم پا دختر خار مغیلان، تازیانه، سیلی و غارت مانده بگوید از چه ها و از کجا دختر ناگاه از بالای نیزه سر تکانی خورد لب های زخمی گفت با صوت رسا: دختر غصه نخور دُردانه ام، تا شام راهی نیست میعاد ما آنجاست تا آنجا بیا دختر دختر نگاهی کرد و گفتا: چشم تو خونیس بابا به نرمی گفت: چشمت بی بلا دختر دختر به بابا گفت: لبهایت ترک خورده! بابا بگفتا: البلا للولا دختر دختر به بابا گفت که: من بی تو می میرم بابا به دختر گفت که: طاقت نما دختر تا شب گذشت و کاروان نیزه راه افتاد تا شام با عمه می آمد پا به پا دختر تا شب شد و کنج خرابه خوابِ بابا دید پاسی ز شب بیدار شد آن دلربا دختر بیدار شد بابای خود را خواست، آوردند و گفت و گفت و گفت با سر، حرف ها دختر القصه لبخندی زد و چشمان خود را بست چونان نسیمی شد که از ظلمت رها دختر زینب فقط یک لحظه گفت آرام غساله! باقیست حرف شاعران همواره با دختر ابراهیم قبله آرباطان واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
باید که شرح داد خرابات طور را پای تو ریخت زمزم اشک طهور را باید که شست زلف تو را با گلاب ناب چون راهبی که درک نموده حضور را از بس که باد پنجه زده بین زلف تو باید که باز کرد گره های کور را پاهایم آبله زده بابا، عمو کجاست؟ باید عمو ادب بکند راه دور را انبان به دوش خانه ی ما هم سری زدی سهم خرابه کرده ای آیات نور را همراه اشک، سوره ی کوثر بخوان پدر بابا بخوان برای همه، این سطور را حوریه را کنیزی منزل نمی برند در بین طشت زمزمه کن "یا غیور" را از روی نیزه زمزمه کن "ان یکاد" را دیدی به دور قافله چشمان شور را؟ بخشیده ام به یمن حضور تو زجر را اما نخواه تا که ببخشم تنور را اما نخواه تا که ببخشم شراب را طشت طلا و بوسه ی چوب جسور را جان می دهم بیا و مرا تا نجف ببر تا که دوباره حس بکنم آن غرور را ... محسن حنیفی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
شهادت رواق خاک آلوده شبستانی که من دارم کجا و شان بی پایان مهمانی که من دارم ببافم فرش قرمز رنگ با گیسوی خونینم به کار آید همین موی پریشانی که من دارم سر و رویت بهم خورده ولیکن باز زیبایی ندارد هیچ کس مثل پدر جانی که من دارم اگرچه خاکی است اما شبیه طشت اصلا نیست بیا بنشین عزیزم روی دامانی که من دارم الهی بشکند دستی که محکم خیزران کوبید شده لب پر لب قاری قرآنی که من دارم از آن لحظه که دیدم در دهانت نیست دندانی بدم می آید از این چند دندانی که من دارم به جای دست از مویم بلندم کرده از بس زجر پریشان تر شده موی پریشانی که من دارم نمیدانم که از ضعف است یا که از شکستن هست دلیل از سر شب دست لرزانی که من دارم سراغت را گرفتم با لگد سرباز رومی زد زبانم را نمیفهمد نگهبانی که من دارم تو را اینجا کشیدم که بگیرم بوس آخر را ندارد هیچ کس مانند پایانی که من دارم واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
شهادت می‌کشم روی زمین پای پر از آبله را تا میان من و تو کم کنم این فاصله را سرِ نیزه ، وسط تشت طلا ، کنج تنور فرصتی نیست بگیرم سر پر مشغله را کاش دست تو کمی موی مرا شانه کند بلکه آرام کنی دختر بی حوصله را علت لکنت من را که خودت می بینی ورم صورت و زخم لب و خون لثه را جان من فکر نکن قافیه را باخته ام خواستم پیش تو راحت بنویسم گله را بین بازار به اشکم همه می‌خندیدند دوست دارند چرا گریه ی در هلهله را کاش بودی و مرا باز بغل می کردی کاش بودی که بگیری يقه ی حرمله را عمه در هلهله ها گفت کجایی عباس؟ غیرت الله بیا ختم کن این غائله را عمه کوهیست که ما تکیه به او میکردیم مادری کرد ، که آرام کند قافله را خطبه ای خواند که بند دلشان را لرزاند شام حس کرد دم صحبت او زلزله را راستی واژه‌ی "یابن طلقا" یعنی چه؟ عمه آتش زده این سلسله ی باطله را او عقیله ست، صبور است، خدا حفظ کند دختر فاطمه ی عالمه ی فاضله را حسم این است که من دردسر قافله ام کاش با خود ببری دردسر قافله را می کشم منت اگر ناز مرا هم بکشی می کشم روی زمین پای پر از آبله را احمد_ایرانی_نسب واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
یک طرف چندین اسیرِ خسته بین سلسله یک طرف جشن و میان دف نوازی هلهله یک طرف شهری چراغان پایکوبان در سماع یک طرف پاهای زخمی و سراسر آبله بر سرِ آل علی(ع) از بام ها میریخت سنگ آه از دروازهٔ ساعات و آهِ قافله بوسه ها میزد به دستِ حرمله(لع) پیش رباب(س) آنکه با خنده به او میداد پشتِ هم صله سرزمین شام از شرم و خجالت آب شد گوشهٔ ویرانه زینب(س) خواند تا که نافله اشک هایش بیصدا میریخت روی معجرش داشت از نیرنگ و مکرِ نامسلمانان گله پیر کرد او را جسارت های در بزم شراب خیزران انداخت بین چند دندان فاصله با تبسم جابجا میکرد بی غیرت یزید(لع) مهرهٔ شطرنج را با قهقه؛ با حوصله* خطبهٔ زینب(س) زبان دشمنان را لال کرد ذوالفقارِ در کلامش بود ختم غائله! *در برخی از منابع روایی آمده که وقتی سر امام حسین علیه السلام را نزد یزید لعنت الله علیه بردند، او در حال خوردن شراب و مشغول بازی شطرنج بوده است: شیخ صدوق،عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۲۲ شیخ صدوق،من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۱۹ مرضیه_عاطفی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
شام کار قبیله ات به کجاها کشیده است بر روی صورت همه جای کشیده است داد و هوار و سایه ی شلاق دیده ام روی سر گلی که بیابان ندیده است با زجرِ زجر در عوضِ نازِ بوسِ تو از خوابِ ناز دخترِ نازت پریده است هجده سر محارم من را میان طشت نامحرمی مقابلم از عمد چیده است در طشت دیدم ات چقَدَر بی تعادلی زیر گلوت را چقَدَر بد بریده است از بس که سوخته سرت ای سایه ی سرم مَشاطه‌گر برای تو ابرو کشیده است دیروز مادر و پدر و جد اطهرم امروز خیزران ز لبت بوسه چیده است تشنه‌ گرسنه کشته شدی حق بده اگر آب و غذای خواهر تو اشک دیده است واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
مناجات عمری ست که رزق از شما می‌گیریم با اشک، برات کربلا می‌گیریم ما آمده ایم تا اسیرت باشیم آزادگی از بند شما می گیریم یا مَن جعل شفاء فی تربتهِ در مجلس روضه‌ات شفا می‌گیریم خورشید حسین است و قمر عباس است از عشق شما سر به هوا می گیریم دنبال شهادتیم در مکتبتان گر ذکر شهید سرجدا می گیریم آنگونه که حر شد عاقبت حر شهید ما نیز لقب در انتها می گیریم پای علم تو حاج قاسم جان داد بر دوش وفا نام تو را می گیریم جان و پدر و مادر عالم به فدات ما عشق تو از خود خدا می گیریم زهرا آراسته‌ نیا واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
کارِ ما گرچه به جز گریه‌ی پیوسته نبود کارِ این قوم ولی خنده‌ی آهسته نبود آنقدر ضربه‌ی نیزه همه را ساکت کرد بِینِ ما در پِیِ تو  یک سرِ نشکسته نبود پشت دروازه‌ی ساعات معطل شده است آن کریمی که درِ خانه‌ی او بسته نبود خسته از زخمِ زبانیم و جسارت به لبت پایِ ما با تو در این راه ولی  خسته نبود فقط از دور تو را دخترکانت دیدند نیزه‌ای کاش به تو اینهمه وابسته نبود گرچه از دور ولی باز زمین می‌اُفتند زخمِ حلقومِ تو ای کاش که برجسته نبود گرمِ تزئین و پذیرایی شام‌اند همه ورنه دروازه‌ی این شهر چنین بسته نبود حسن لطفی امام صادق (ع) از زبان امام زین‌العابدین (ع) نقل کرده‌اند که: «مرا بر شتری لنگ، بدون روپوش و جهاز سوار کردند. سر سیدالشهداء (ع) بر نیزه‌ی بلندی بود و زنان بر شتران پالان دار پشت سر من بودند. جماعتی که ظلم و ستم را از حد گذرانده بودند ، با نیزه‌ها در جلو ، عقب و اطراف ما بودند. هرگاه یکی از ما گریه می‌کرد، بر سرش می‌زدند.» 📚بحار الانوار، جلد 45، صفحه 154 واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
از تیرگی شام دل آسمان گرفت وقت ورود شد، نفس کاروان گرفت ذریه ی بتول اسیران سلسله باران سنگ بر سرشان ناگهان گرفت راسی که بود بر سر نیزه نشان عشق پیرزن یهودیه اورا نشان گرفت راهی نبود از در دروازه تا به کاخ از صبح تا غروب ولیکن زمان گرفت اشک سر بریده درآمد که خواهرش جا در میان مجلس نامحرمان گرفت ای دختر علی چقدر داغ دیده ای این روزگار از تو چه سخت امتحان گرفت بازجر نانجیب  شبی روبرو شُد و اینگونه شد رقیه که لکنت زبان گرفت محمدجواد مطیع ها واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
منی که بوده عباس و علی اکبر هوادارم به شهر شام رفتم بی حسینم، سخت بی یارم دم دروازه ی ساعات جانم روی لب آمد به رفتن در شلوغیها مرا کردند وادارم همه بهر تماشای اسیران آمدند اینجا من و این ازدحام شام، خوابم یا که بیدارم تمام دختران گویند با هم یکصدا عمه: همه نامحرم اند اینجا، گره خورده عجب کارم تمام شهر با سنگ و نی و دف آمدند اینجا ولی من بی دفاع هستم فقط تنها تو را دارم به دامانم پناه آورده اند اطفال با گریه حسین من! از آن بالا دعایم کن گرفتارم یتیمان را فقط با نیزه ها آرام میکردند بماند این که من هم زخمی ام از درد سرشارم سر سجاد را بین غل و زنجیر سوزاندند دلم می سوزد و دلواپس احوال بیمارم هزاران غم، هزاران سنگ و چوب و خاک و خاکستر کدامش را برایت بازگویم یا که بشمارم یهودی های شهر شام خیلی بی حیا هستند علی را ناسزا گفتند و می دادند آزارم سزد یکسر بسوزد شهر شام و اهل آن با هم من پرده نشین را برده اند از بین بازارم اگر چه دست مارا مثل بابایم علی بستند از این تکرار غم باکی ندارم، دخت کرارم اگر چه ابری ام طوفانی ام اما برادر جان کنار دشمنانت یک سر سوزن نمی بارم مجتبی شکریان واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
این اسارته داداش یا قتلگاه نیمی از قافله جون داده تو راه ای پناه عالمین نگاهی کن بی پناهیم بی پناهیم بی پناه بعد از اون رنجی که تو راه کشیدیم بعد از اون همه جسارت که دیدیم حالا باید همه آماده بشیم دم دروازه ساعات رسیدیم دستامون بسته شده کنار هم یه طرف طناب به بازوی منه یه طرف به گردنه زین العباد سر سلسله به دست دشمنه پریشون وارد شهر شام شدیم از رو نیزه احوال ما رو ببین تازیونه می زنن که راه بریم راه بریم بچه ها میخورن زمین دستی که برای ما حجاب میشد حالا بسته است تو بگو چی کار کنیم میون نامحرما گیر افتادیم کاش می شد از این قفس فرار کنیم باورم نمیشه نامسلمونا مارو خارجی داداش صدا کنن اگه میتونی یه کم قرآن بخون تا مارو کمتر اینا نگا کنن اینا سنگم میزنن ولی داداش میسوزه دلم برای بچه هات تا میشد پناهشون شدم ولی حالا هی با گریه میزنن صدات خیلی سخته گذر از این مرحله کاش فقط سنگ میزدن به قافله بارون آتیش و ما چی کار کنیم دستامون بسته شده با سلسله بعد از اون کوچه های آتیش و سنگ که تن ما پره از کبودیه سخت ترین مسیر ما تو این دیار رد شدن از کوچه یهودیه موسی علیمرادی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
الشام الشام الشام اینجا همه کورند و از آیات می‌گویند خورشید را حتی چراغی مات می‌گویند این سرزمین تیره را شامات می‌گویند پای زمان انگار اینجا لنگ می‌گردد یعنی چهل گامش چهل فرسنگ می‌گردد این باب را دروازه‌ی ساعات می‌گویند این سو زنانی خسته با اطفال می‌آیند پانصد هزار آن سو به استقبال می‌آیند افلاک، از نحسی این اوقات می‌گویند تا رأس مولا بین صف‌ها می‌رود بالا آواز می‌خوانند و دف‌ها می‌رود بالا در شعرشان رقاصه‌ها طامات می‌گویند بر نیزه‌ها حتی امیری می‌کند این سر سائل بیاید دست‌گیری می‌کند این سر او را کماکان قبله‌ی حاجات می‌گویند آل علی را شامیان خون جگر دادند از کوچه‌ی تنگ یهودی‌ها گذر دادند "واحمزتا واجعفرا" ذرات می‌گویند پیرزنی که در سرش جز فکر خیبر نیست برداشت سنگی از زمین پرسید این زن کیست گفتند او را عمه‌ی سادات می‌‌گویند اموال را بردید حرفی نیست شامی‌ها اما کجای این جهان آه ای حرامی ها روبندهای کهنه را سوغات می‌گویند میلاد حسنی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
اینجا همه کورند و از آیات می‌گویند خورشید را حتی چراغی مات می‌گویند این سرزمین تیره را شامات می‌گویند پای زمان انگار اینجا لنگ می‌گردد یعنی چهل گامش چهل فرسنگ می‌گردد این باب را دروازه‌ی ساعات می‌گویند این سو زنانی خسته با اطفال می‌آیند پانصد هزار آن سو به استقبال می‌آیند افلاک، از نحسی این اوقات می‌گویند تا رأس مولا بین صف‌ها می‌رود بالا آواز می‌خوانند و دف‌ها می‌رود بالا در شعرشان رقاصه‌ها طامات می‌گویند بر نیزه‌ها حتی امیری می‌کند این سر سائل بیاید دست‌گیری می‌کند این سر او را کماکان قبله‌ی حاجات می‌گویند آل علی را شامیان خون جگر دادند از کوچه‌ی تنگ یهودی‌ها گذر دادند اینجا مسلمانانش از تورات می‌گویند پیرزنی که در سرش جز فکر خیبر نیست برداشت سنگی از زمین پرسید این زن کیست گفتند او را عمه‌ی سادات می‌‌گویند اموال را بردید حرفی نیست شامی‌ها اما کجای این جهان آه ای حرامی ها روبندهای کهنه را سوغات می‌گویند میلاد حسنی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
علیهاالسلام قافله‌گردانی اینک زمان، زمان غزل‌خوانی من است بیتی‌ست این دو خط که به پیشانی من است هان ای یزید! بشنو و ابرو گره نزن این میهمانی تو نه... مهمانی من است! غرّه نشو به آنچه سرِ نیزه کرده‌ای این‌ها چراغ‌های چراغانی من است هفتاد سر از این همه، با من برادرند اما دو سر از این همه، قربانی من است نذر من است و از پی احیای دین حق خونِ دو چشم خانۀ بارانی من است ایمن مباد از این همه مشعل، خزان تو تا نوبت بهار گُل‌افشانی من است ما را چو آفتاب به شامَت کشانده‌ای اینک زمان قافله‌گردانی من است... مهدی بهارلو واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
اهلبیت ع به شام ای آنکه نیست غیر خدا خون بهای تو خون سر شکسته ی من رو نمای تو زینب سرش شکسته ولی سر شکسته نیست سر خم نکرده پیش کسی جز خدای تو قرآن بخوان اگر چه تو را سنگ میزنند دین خدا نفس بکشد با صدای تو زینب نفس نمی کشد ای نفس مطمئن یک لحظه در هوای کسی جز هوای تو تو سربلند بر سر نیزه بخوان بدان زینب هم ایستاده بمیرد برای تو من پای نی تو بر سر نی گریه می کنیم تو مبتلای عشقی و من مبتلای تو محسن عرب خالقی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
س زنده هستم به امیدی که بیایی بابا باز هم مرغ دلم گشته هوایی بابا ذکر هر روز و شبم گشته کجایی بابا شام یا کوفه و یا کرب و بلایی بابا رخ نما و دل ما را به نگاهی بنواز ناز کم کن قدمی رنجه کن ای چشمه ناز بی گل روی تو از جان و جهان سیر شدم بی فروغ رخ تو زار و زمین گیر شدم آری از داغ غم دوری تو پیر شدم باورت نیست و لی بسته به زنجیر شدم نفسم تنگ شده بسکه دویدم بابا بسکه از دوری تو ناله کشیدم بابا یاس بودم من و از جور خزان افسردم وقتی از ناقه فتادم چو گلی پژ مردم هر کجا نام تو را روی لبم می بردم بی امان زدشمن تو تازیانه خوردم دیدها بگشا به سویم ای زاده خیر الورا ترس آن دارم گشایی چشم و نشناسی مرا دیده بگشا و ببین عمه قدش خم گشته رزق روز و شب من ناله و ماتم گشته دیده ام از غم تو همچو دو زمزم گشته سوی چشمان ترم ز دوریت کم گشته روزها تیرها شده پیش دو چشم تارم مدد از عمه گرفتم که قدم بردارم شهر آذین شده بود وهمه جا همچون عید نه تو بودی نه عمو بود تنم می لرزید خواهرت ناله کشید و به گمانم فهمید دختر حرمله از دور به من می خندید بی سبب نیست که اینگونه زمین گیر شدم بی تو هرجا هدف طعنه و تحقیر شدم مجید_رجبی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN اینستاگرام 👇👇👇 https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr تلگرام 👇👇👇 https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr