eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
549 دنبال‌کننده
4هزار عکس
2هزار ویدیو
151 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
ع آنقدر ناله شدم تا جگرم ریخت حسین آنقدر اشک که مژگان ترم ریخت حسین موی من تار به تارش شده پیش تو سفید مثل پائیز شدم برگ و برم ریخت حسین منکه پیرِ تو شدم پیرتر از این مپسند به جوانِ تو قسم بال و پرم ریخت حسین  نکن ای صبح طلوع ، کاش نیاد که فقط غم عالم به دلِ شعله‌ورم ریخت حسین حق بده خاک به روی سرِ خود می‌ریزم فکرِ فردات چه خاکی به سرم ریخت حسین خار در پشت حرم چیدی ودستت خون شد زخمِ دستِ تو که دیدم جگرم ریخت حسین در میان حرمت حرفِ امان نامه شده دیدم اشکی که زِ چشمِ قمرم ریخت حسین کُشت دلشوره مرا حال رُبابت بد شد طفلِ بی شیر  بهم دور و برم ریخت حسین زود برگرد مدینه که نگویم فردا بعدِ تو جمع حرامی به حرم ریخت حسین تا نگوید لب گودال  سکینه با من آنقدر زخم زدندش ،  پدرم ریخت حسین تا نبینی به کنار دو سه‌تا طفل یتیم خیمه‌ی شعله وری روی سرم ریخت حسین تا نبینی که به  حال من و تو می‌خندد آنکه شلاق به پشت و کمرم ریخت حسین تا رُبابت به سر ِنیزه اشاره نکند وای از سنگ ببین که پسرم ریخت حسین حق بده جان بکَنَم پیشِ تو از حال روم تو بگو من چه کنم جای تو گودال روم حسن_لطفی
ع گفت بسم الله و ساقط گشت عرش از روی زین راویان گفتند: افتاده است از سمت یمین می‌زنندش آن کماندارن به تیر سهمناک واین عربها دستهاشان پر ز سنگ سهمگین امت پیغمبرند اینان که سنگش می‌زنند این چنین از احمد مختار شد شرمنده دین آن‌که روزی جایگاهش سینه‌ی محمود بود حال بین مسلمین سر می‌گذارد بر زمین عرشیان را نیست پروا از حوادث پس چرا چشم های خویش را بسته‌ست جبریل امین فضه آنجا بود اما لحظه‌ی ذبح حسین مادرش فریاد می‌زد یا امیرالمومنین! این حسین توست زیر نیزه‌ی تیز سنان این حسین توست زیر چکمه‌ی شمر لعین این حسین توست خلقی می‌کِشندش آن‌چنان این حسین توست جمعی می‌کُشندش این‌چنین این حسین توست عریان روی خاک افتاده‌است این حسین توست؛ راسش را به روی نی ببین از نجف برخیز و بنگر رشته‌های گردنش پاره شد در زیر تیغ خصم؛ یا حبل المتین! تکه های پیکر او زیر سم اسب‌هاست پاره‌ی پیراهنش در دست های آن و این جسم بی سر را که جانی نیست بین پیکرش خود دلیلش چیست پس این ضربه‌های آخرین در هجوم بی امان کوفیانِ دزد و هیز دخترانش را پناهی نیست غیر از آستین دخترت بر روی خاک افتاد و دورش دشمن است یا علی! برخیز هنگام عبا آوردن است . سید_محمد_حسین_حسینی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
شهادت بر نیزه چو بیند سر پیغامبرش را جبریل بسوزد همه ی بال و پرش را نام تو بلند است، بلند است چناه آه آن آه که بر سنگ گذارد اثرش را اشک من و ما محضرت ای رحمت جاری! حریست که انداخته باشد سپرش را داغ تو گران، خون تو سنگین تر از آن بود ده اسب برد جانب کوفه خبرش را نفرین خدا تا ابدالدهر به آن قوم قومی که به قتل تو ببندد کمرش را نفرین به سنان و عمر سعد...ولیکن این رشته، ابوبکر گرفته ست سرش را هر خصم تو در اصل، زیاد ابن ابیه است کافیست بگیرند سراغ پدرش را! مسعود_یوسف_پور واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
گودال قتلگاه كمتر بر اين غريب بدون كفن بزن اين ضربه ي دوازدهم را به من بزن هر آنچه داشت رفت دگر جستجو نكن اينقدر اين شهيد مرا زير و رو نكن قبول كن كه شبيه حصير افتادي قبول كن ته گودال گير افتادي مخواه تا كه سر من به گريه بند شود بگو چكار كنم از تنت بلند شود بگو چه كار كنم آب را صدا نزني بگو چه كار كنم تا كه دست و پا نزني بگو چكار كنم از تو دست بردارند براي پيكر تو يك لباس بگذارند بگو چكار كنم بيش از اين تكان نخوري بگو چكار مكنم از سنان،سنان نخوري  بگو چكار كنم من؟ بگو چكار كنم؟ كنار شمر بمانم و يا فرار كنم؟ ميان گريه ي من اين سنان چه ميخندد دهان باز تو را نيزه دار ميبندد آهاي شمر عبا را كسي ربود برو بيا النگوي من را بگير و زود برو براي غارت پيراهنت بميرم من چرا لباس ندارد تنت بميرم من قرار نبود بيفتي و من نگاه كنم و يا كه گريه به كوپال ذوالجناح كنم مگر نبود مسلمان كه اينچنين زده اند بلند مرتبه شاهِ مرا زمين زده اند علی اکبر لطیفیان واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
دست و پا می زدی و پا به سرت خورد حسین نیزه ای آمد و روی جگرت خورد حسین چشمت افتاد به مادر که پریشان شده بود چکمه ای آمد و بر چشم ترت خورد حسین خنجر شمر سرت را چقدر کُند برید چقدر مشت و لگد دور و برت خورد حسین هم میان دهنت چوب و ته نیزه شکست هم عصا روی تن محتضرت خورد حسین از نخ پیرهن کهنهء جسمت نگذشت آن که نان از سر باغ پدرت خورد حسین تا لباس تو در آمد ز تنت آب شدی بعد بر معجر زینب نظرت خورد حسین رضا دین پرور واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
گودال قتلگاه روضه باز نیمه جان بود و پشتِ مركبِ خود بوسه ای سنگ ، بر جبینش زد نوبت تیر ِحرمله شده بود آه، از پشت زین زمینش زد ناله ای میرسد به هركس كه به تنش تیغ میكشد... نزنید مادرش چنگ میزند به رخش دخترش جیغ میشكد... نزنید نوبت یك حرامزاده شد و نوك سر نیزه اش به سینه نشست وزن خود را به روی نیزه نهاد آنقدر تكیه داد نیزه شكست داس هایی بلند را میدید بین دستِ جماعتی خوشحال از سرِ شیب پیكری را ، وای میكشیدند تا ته گودال تبر و داس و دشنه و شمشیر با تنی خُرد جور می آیند تا بدوزند بر زمین ، از راه نیزه های قطور می آیند شمر دستش پُر است و با پایش بدنش را به پشت میچرخاند نیزه ای را حرامزاده زد و نیزه را بین مشت میچرخاند این وسط چندتا حرامزاده بدنی ریز ریز میكردند با لباسی كه از تنش كَندند تیغشان را تمیز میكردند علی اکبر لطیفیان . .. کوتاه کن کلام ... بماند بقیه اش مرده است احترام ... بماند بقیه اش از تیرهای حرمله یک تیر مانده بود آن هم نشد حرام ... بماند بقیه اش هر کس که زخمی از علی و ذوالفقار داشت آمد به انتقام ... بماند بقیه اش شمشیرها تمام شد و نیزه ها تمام شد سنگ ها تمام... بماند بقیه اش گویا هنوز باور زینب نمی شود بر سینه ی امام؟ ... بماند بقیه اش پیراهنی که فاطمه با گریه دوخته در بین ازدحام... بماند بقیه اش راحت شد از حسین همین که خیالشان شد نوبت خیام....بماند بقیه اش رو کرد در مدینه که یا ایهاالرسول یافاطمه! سلام ... بماند بقیه اش از قتلگاه آمده شمر و ز دامنش خون علی الدوام ... بماند بقیه اش سر رفت آه، بعد هم انگشت رفت، کاش از پیکر امام ... بماند بقیه اش بر خاک خفته ای و مرا میبرد عدو من میروم به شام ...بماند بقیه اش دلواپسم برای سرت روی نیزه ها از سنگ پشت بام ...بماند بقیه اش دلواپسی برای من و بهر دخترت در مجلس حرام ...بماند بقیه اش حالا قرار هست کجاها رود سرش از کوفه تا به شام ... بماند بقیه اش تنها اشاره ای کنم و رد شوم از آن از روی پشت بام ... بماند بقیه اش قصه به "سر" رسید و تازه شروع شد شعرم نشد تمام ... بماند بقیه اش محمد رسولی . .واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
   گودال قتلگاه سر ِعمامه و عبايت نَه بود دعوا براي پيرُهنت دستهايم بريد وقتيكه تيغ را میكشيدم از بدنت كربلايت چه كرده ميبيني؟؟؟ كه به پيشاني ام پُر از چين است بعد از اين گريه اي نميشنوم گوشم از تازيانه سنگين است حسن لطفي . .واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روز عاشورا دیدم به روی نیزه ها بال و پرت را  دیدم به حرا اربا اربا پیکرت را  دیدم به سرعت آمدند و دوره کردند  دیدم گرفتند اشقیا دور و برت را  دیدم نشسته شمر روی سینه ی تو  دیدم تمام لحظه های آخرت را  بالا سرت بودم - گریبان می دریدم  وقتی که با پا بر زمین میزد سرت را  آقای من هرکار می کردم نمی شد  بیرون کشم از بین مقتل مادرت را  سر را برید و برد و ... من ماندم همان جا  زانو زدم بوسه بگیرم حنجرت را علیرضا خاکساری . .واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
گودال قتلگاه همه ی قافیه با شمر به هم می ریزد بدنت را به خدا شمر به هم می ریزد خواهرت پیش تو صد بار زمین می افتد وسط معرکه تا شمر به هم می ریزد ضجّه ی آه بُنیّ به هوا می خیزد در همان حال و هوا شمر به هم می ریزد خنجر کند گرفته به میان دستش حنجر پاک تو را شمر به هم می ریزد پنجه انداخته در گیسوی تو ای آقا گیسویت را ز قفا شمر به هم می ریزد ناله ی زینب کبراست خدایا بنگر بوسه ی جدّ مرا شمر به هم می ریزد بین گودال و لب تشنه کنار دریا پسر فاطمه را شمر به هم می ریزد علی حسنی . .واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
گودال قتلگاه سنگین ترین مقاتل عالم فقط حسین داغ دل خدای معظم فقط حسین زینت گرفته دوش نبی از قدوم او سر لوحه ی نبوت خاتم فقط حسین دوزخ به قطره اشک عزایش شود بهشت سرّ نجات حضرت آدم فقط حسین تسبیح إنس و جن وملک تا به روزحشر با هر تپش به هر نفس و دم فقط حسین تطهیر، آیه یی زکمالات بی حد ش تفسیر ناب سوره ی مریم فقط حسین کعبه ،صفا،ومروه وطور و منا وعرش باغ بهشت و کوثر و زمزم فقط حسین از روز اولی که خودم را شناختم گفتم به هر تپیدن قلبم فقط حسین بهر رسیدن به خدا راه خواهی أر حبل المتین واصل محکم فقط حسین محمد کابلی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
. يكي با نيزه اش از پشت ميزد يكي با چكمه و با مُشت ميزد خودم ديدم سنانِ دائمُ الخَمر حسينم را به قصد كشت ميزد رضا قرباني .واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
✅ روضة الاصحاب 🔻يزيد بن نُبَيط و پسرانش يزيد بن نبيط و دو فرزندش عبد اللّه و عبيد اللّه که از اصحاب سید الشهدا علیه السلام و از شهدای کربلا هستند. یزید بن نبیط از طايفه عبد قيس از مردم بصره بوده و در ميان قومش ، جايگاهى والا داشته است. وى از زمره كسانى بوده كه در گردهمايى پنهانى شيعيان(كه در خانه زنى مؤمن به نام ماريه دختر مُنقِذ عبدى بر پا مى شد) شركت داشته است. خانه اين زن، مركز ديدار شيعيان بصره بوده كه گِرد مى آمدند و در آن جا خبرها و رُخدادهاى آن روزگار را تحلیل مى كردند. خبر روى آوردن حسين عليه السلام به ابن زياد رسيد و او به كارگزارش در بصره نوشت كه جاسوسانى بگمارد و راه را زير نظر بگيرد. يزيد بن نُبَيط تصميم گرفت كه به سوى حسين عليه السلام برود. لذا از پسرانش پرسيد: كدام يك از شما با من مى آيد؟ دو پسرش به نام هاى عبد اللّه و عبيد اللّه ، به او پاسخ مثبت دادند. او به همراهيانش در خانه آن زن گفت: من تصميم گرفته ام كه براى يارى حسين عليه السلام بروم. آنان گفتند: ما از ياران ابن زياد بر تو مى ترسيم. او گفت : اگر كف اين دو كفشم بر دشت هموار، ساييده شود باز هم جستجوى آنچه مى طلبم ، بر من آسان است. سپس به راه افتاد و رفت تا به حسين عليه السلام رسيد و در صحراى ابطح به خيمه ايشان وارد شد. از سوى ديگر، خبر حركت او به حسين عليه السلام رسيده بود و ايشان در پى او رفته بود. به او گفته شد: حسين عليه السلام به سوى خيمه تو به راه افتاده است. او نيز به دنبال حسين عليه السلام رفت. حسين عليه السلام، هنگامى كه وى را نيافت، در خيمه او به انتظارش نشست. يزيد بصرى آمد و ديد كه ايشان در خيمه او نشسته است. این آیه را تلاوت کرد: «بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذَ لِكَ فَلْيَفْرَحُواْ»۱ به فضل و رحمت خدا [فرود آمدى]، به جهت اين، بايد شادى كرد». سپس بر حسين عليه السلام سلام داد و نزدش نشست و هدفش را از آمدن، براى حسين عليه السلام بازگو كرد. ايشان هم برايش دعاى خير كرد. سپس، وى همراه با حسين عليه السلام آمد تا نبرد در گرفت و او همراه حسين عليه السلام جنگيد و با پسرانش، همراه حسين عليه السلام ، به فیض شهادت نائل شدند.۲ در زيارت ناحيه مقدّسه آمده است: «السَّلامُ عَلى یزيدِ بنِ ثُبَيتٍ القَيسِيِّ . السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّه ِ وعُبَيدِ اللّه ِ ابنَي يَزيدَ بنِ نبیط القیسی»۳ ♦️پدران و پسرانی که در واقعه عاشورا به شهادت رسیدند طبق گزارش های تاریخی علاوه بر سیدالشهدا علیه السلام که دو فرزند بزرگوارش علی اکبر و عبدالله (علی اصغر) علیهما السلام به شهادت رسیدند و یزید بن نبیط و پسرانش که شرح آن رفت، پدر و پسرهای دیگری نیز در کربلا توأمان به شهادت رسیدند : -عمرو و پدرش جُناده بن حارث انصاری -عائذ و پدرش مجمّع بن عبدالله عائذی -عبدالرحمن و پدرش مسعود بن حجاج -خلف و پدرش مسلم بن عوسجه و نیز فرزندان شهیدی که پدرشان قبل از عاشورا به شهادت رسیده و خود در کربلا به شهید شدند: -عبداللّه فرزند مسلم بن عقیل که در کوفه شهید شد. (و علاوه بر او طبق بعضی نقل ها محمد بن مسلم بن عقیل هم در کربلا به شهادت رسیده) -عمار فرزند حسان بن شریح الطائی که در جنگ صفین در رکاب امیرالمؤمنین علی علیه السلام به شهادت رسید.۴ ✍️ تحقیق و‌نگارش: سعید نسیمی 📚 منابع: ۱.سوره يونس، آیه ۵۸ ۲.تاريخ طبری، ج ۵، ص ۳۵۳ ۳.مصباح الزائر، ص۲۸۳ ۴.دانشنامه امام حسین علیه السلام، ج۶؛ مقتل جامع سیدالشهدا، ج۱؛ تاریخ طبری، ج ۵؛ امالی ابن شجری ج۱ و نفس المهموم سعید_نسیمی واتساپ 👇👇👇 https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr