#امام_سجاد_علیه_السلام
#شهادت
#مسمط_مربع
تمام عمر خود، آزار دیدم
جهان را بر سرم آوار دیدم
عزیزان خدا را خوار دیدم
میان مجلس اغیار دیدم
چهل منزل که نه، عمری حزینم
چهل سال است من چله نشینم
شبانه روز، یاد اربعینم
همیشه چشم خود، پُربار دیدم
کنارِ گریه دوشادوش ماندم
فقط خیره شدم، خاموش ماندم
گمانم ساعتی بیهوش ماندم
همینکه آب، بالاجبار دیدم
شده اشکم روان، با که بگویم
غمِ هفت آسمان با که بگویم
ازین داغ گران با که بگویم
حرم را بر سرِ بازار دیدم
الهی که زنی مضطر نماند
میان کوچه، بی یاور نماند
اگر هم ماند، بی معجر نماند
خودم این درد را ناچار دیدم
ازین غصه گریبان می دهم چاک
میان خنده های قوم ناپاک
عقیله عمه ام را بر روی خاک...
به زیر کعب نی، بسیار دیدم
نرفت از تن، نشانِ سلسله... نه
نرفت از گوش، صوتِ هلهله... نه
نرفت از خاطر من، حرمله... نه
از آن ملعون غمی دشوار دیدم
مداوا کرد چشم تار ما را
تسلا داد قلب زار ما را
خدا خیرش دهد، مختار ما را
سر شمر و سنان بر دار دیدم
رباب و گریه اش... ای داد، ای وای
صدای گریه ی نوزاد، ای وای
کشیدم از جگر فریاد ای وای...
پرِ گهواره را هر بار دیدم
نمی دانم، گمانم خواب بودم
میان خیمه ها بی تاب بودم
مریض اما پیِ ارباب بودم
به حال زار، داغ یار دیدم
به روی سینه اش دیدم دویدند
تنش را سمت گودالی کشیدند
سرش با خنجر کندی بریدند
خودم دیدم، اگرچه تار دیدم
بمیرم عاقبت انگشترش را
لباسِ دستباف مادرش را
عبا، عمامه ی پیغمبرش را
میان دکه ی تجار دیدم
محمد_جواد_شیرازی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_سجاد_علیه_السلام
#شهادت
#غزل
آتش گرفت خیمه میسوخت پا به پایش
خورشید شعله ور شد در آسمان برایش
زنجیر می زدند و بزم عزا گرفتند
زنجیرهای بسته بر رویِ دست و پایش
دستان عمه زینب(س) را بسته دید و بی شک
هر آن از این مصیبت شد بیشتر عزایش
در ازدحام شام و در تنگنایِ بازار
در زیر دست و پا رفت در هر قدم عبایش
یک روز داغ دید و یک عمر روضه خوان شد
با لرزشی که افتاد از بغض، در صدایش
میرفت سمت مسجد افتاد یادِ بابا
از دست پیرمردی افتاد تا عصایش
یادِ غروبِ گودال سر میگذاشت بر خاک
آرام گریه میکرد با ذکرِ سجده هایش
یادِ محاسنی که خون می چکید از آن
یادِ تنی که پُر بود از زخم، جای-جایش
لعنت به تیر و شمشیر، لعنت به ذات نیزه
لعنت به خنجری که شد واردِ قفایش
تصویرِ نعل تازه از خاطرش نمیرفت
یک داغِ بیکران بود سوغاتِ کربلایش!
مرضیه_عاطفی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_حسین_ع
مناجات_محرمی
#اصحاب_امام_حسین_ع
#حضرت_زینب_س_
شیرین شود به بُردن نام تو کام ما
این یاحسین ماست شراب مدام ما
تنها دو قطره اشک برای تو ریختیم...
زهرا به یاد خویش سپردهاست نام ما
خرد و کلان برای تو مجلس گرفته اند
روضه است اجتماع خواص و عوام ما
از بین جمع چند شهید انتخاب کن
چشم تو را بگو که گرفته کدام ما؟!
هنگام مرگ ، همچو وهب بی سر توایم
جانم فدای لحظهی حسن ختام ما
مثل حبیب عشق تو را جار می زنیم
نام ات شنیده می شود از پُشت بام ما
باید جُنادهوار پسر را فدات کرد
در پیشپات سر بِبُرَند از تمام ما
با جبر خود به بند کشیدی زهیر را
با هرچه بند ، فرق کند نوع دام ما
گفتی به جُونِ خویش که آزادی و برو
او گفت: زندگیِّ پس از تو حرام ما
باید شبیهِ عابس تو..،خَلق بشنوند
حُبُّ الحُسَین أجَنَّنِی از هر کلام ما
این حرف نافِع است به اصحاب کربلا
نفعی نبود و نیست بهجز با امام ما
بر روی تیر نام خودش را نوشتهاست...
ثبتاست بر جریدهی عالم دوام ما
ما را عقیله دور و برت جمع کرده است
دُختِ علیاست علت این انسجام ما
وقت غروب بود که زینب بلند گفت:
خولی قدم گذاشته بین خیام ما
چادر سیاه خواهرت افتاد دست شمر
در زیر پا لگد شده حدِّ مقام ما
بردیا_محمدی
سیدامیرحسین_موسوی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_سجاد_ع
مصائب
باید که از زندان غم ها پر بگیرم
یکبار دیگر روضه را از سر بگیرم
وقتی که گرفتارند خواهرها چگونه..
راه فراری از دل لشگر بگیرم؟؟
من که نخ عمامه ام حبل المتین است
سخت است از عمامه خاکستر بگیرم
از سهل، کهنه پارچه درخواست کردم
تا مرهمی بر زخم این پیکر بگیرم
اصلا تمام سعی من در راه اینست
گهواره را از حرمله دیگر بگیرم
حالا که ناموسم معذب در گذرهاست
هرچیز دارم میدهم معجر بگیرم
شلاق هی خورده به پهلویم چه بهتر
دراین میانه روضه مادر بگیرم
شرمنده از بابا شدم بیمار بودم
آخر نشد از قاتلش خنجر بگیرم
بین قنوتم آرزوی مرگ کردم
شاید که مرگ خویش را آخر بگیرم
سیدپوریا_هاشمی
حسین_قربانچه
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_سجاد_ع
مصائب
به ما تنها اهانت میشد ای کاش و جسارت نه!
شهادت بود ارث خاندان ما، اسارت نه!
نوامیس رسولالله در آن خیمهها بودند
به آتش میسپردم خیمه را، اما به غارت نه!
«قَتَلْتُم عِترَتی او اِنْتَهَکْتُم حُرمَتی» یعنی
که آیا روضهای هم هست بیش از این عبارت؟ نه!
اگرچه آیهی تطهیر بر روی زمین افتاد
ولی ای کاش با دستان مشتی بیطهارت نه!
به دیدار کریم ابن کریمی رفت در گودال
نیامد شمر هم با دست خالی از زیارت، نه!
دریغا! کشتن ششماهه با تیر سهپر در جنگ
دل سنگ و نشان ننگ میخواهد، مهارت نه!
به رزمی نابرابر آبروی خویش را بردند
کسی دیده به این اندازه در جنگی خسارت؟ نه!
به نرخ گندم ری میوهی قلب نبی را کشت
به ابن سعد سودی میرسد از این تجارت؟ نه!
سرافرازی نصیب سربلندان سر نی شد
به دشمنها رسید آیا نصیبی جز حقارت؟ نه!
به سمت شهر پیغمبر که آمد کاروان ما
بشیر از ما خبر میبرد، اما با بشارت نه...!
حسینبنعلی شمع همیشه روشن دلهاست
بهسعی دشمنان خاموش میشد این حرارت؟ نه!
به لب آوای؛ "اَینَالمُنتقِم؟" دارد جهان بیتو
که دارد اشتیاق دیدنت را، انتظارت نه!
مجتبی_خرسندی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_سجاد_ع
مدح
#امام_سجاد_ع
مصائب
تمام عمر با گریه عجین بود
تمام عمر هر لحظه حزین بود
سلاحش گریه بوده در نبردی
که در راه دفاع از جانِ دین بود
سبک تر از فرشته بال می زد
پر پرواز او اشک وزین بود
نشانِ مهربانی با ضعیفان
به روی شانه هایش چون نگین بود
دعاهایش برای اهل تقوی
همیشه اولین و آخرین بود
صحیفه شرح الفت با خدا و
فرار از دست ابلیس لعین بود
امیر نفس، در بالاترین وجه
سرآمد بر تمام مؤمنین بود
غلامش اذن باران داشت، وقتی
که او در عرش سجاده نشین بود
ملائک مستمندان نگاهش
امام آسمان ها و زمین بود
قنوتش وصل عرش و فرش می کرد
جهان در دست زین العابدین بود
چهل سال آه، جان نازنینش
دچار زخم های سهمگین بود
شهید زخم عاشوراست مولا
شهید روضه ی باباست مولا
چهل سال است آقا داغ دار است
چهل سال است چشمش بی قرار است
چهل سال است که تقویم این مرد
تمام فصل هایش بی بهار است
ستون آسمان و جان دنیا
ولی در تنگ نای روزگار است
پس از کرببلا و قتله گاهش
همیشه چشم هایش سوگوار است
هنوز از هتک حرمت در اسیری
دچار زخم های بی شمار است
عبورش از دل بازار سخت است
چه رنجی در ضمیرش یادگار است
چهل سال است خود را می کِشاند
شهید زنده ی چشم انتظار است
گذشته سال ها اما هنوزم
شبیه روز اول داغدار است
برایش آب و نان و خاک روضه ست
همانگونه، حصیر و گوشوار است
که دیده غیر این آقای زخمی
پدر جانش سرش نیزه سوار است
اسیر کوفه ای شد که برایش
علی کشتن همیشه افتخار است
ندیده تا کنون چشمان غیرت
از اینها یک زنی را در اسارت
حسن_کردی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_سجاد_ع
مصائب
بر غربت غریب شهیدان گریستم
سرشار تر ز چشمه و باران گریستم
چل سال بر مصیبت جانسوز کربلا
از دل کشیده ناله ی سوزان گریستم
چون شمع نیمه سوخته در مجلس عزا
پیدا گریستم من و پنهان گریستم
با خاطرات ، زندگی من گذشت ، آه
هر لحظه ای به قصه ای از آن گریستم
تا آب خوشگوار به لبهای من رسید
بر تشنه جان سپردن مهمان گریستم
ششماهه دیدم آب شدم از غم علی
بر آن شهید کوچک عطشان گریستم
مانند خیمه ها دلم آتش گرفت ، آه
بر ماجرای شام غریبان گریستم
دیدم سر بریده ی خورشید نینوا
بر نی کند تلاوت قرآن گریستم
وقت مرور واقعه ی کربلا به شام
بر قحطی عدالت و ایمان گریستم
هرچند حق روضه ی داغش ادا نشد
در ماتم حسین فراوان گریستم
کمیل_کاشانی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_سجاد_ع
مدح
شاعر به حیرت است تو را دید یا شنید
گفت از الست و قافیه قالو بلی شنید
صبح از مدینه خواند و شب از کربلا شنید
از یار آشنا سخن آشنا شنید
چشم تو بود روز ازل غمزه ساز شد
نورت ظهور کرد و ابو حمزه ساز شد
دست تو ربنای قنوت اجابت است
سجاده ی تو قبله ی اهل عبادت است
اشکت نزول آیه ی باران رحمت است
لبهای تو صحیفه ی عرفان و حکمت است
هرکس کلاس درس تو را مستعد شده ست
پای دعای خمسه عشر مجتهد شده ست
از بس به نام مادر تو ماه و سال ماست
آغشته با دعای تو رزق حلال ماست
شد مادرت عروس علی، خوش بحال ماست
ایرانی است مادر تو، این مدال ماست
ما را علی غلام حسینش خطاب کرد
از ما عروس فاطمه را انتخاب کرد
در شام، غیرِ بغض تو در سینه ها نبود
مسجد محلِّ رویش آیینه ها نبود
جز بوسه ی معاویه بر پینه ها نبود
منبر که جای بازی بوزینه ها نبود
منبر برای حج تو میقات عشق بود
حق با علی ست، خطبه ات اثبات عشق بود
محسن_ناصحی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_سجاد_ع_مدح
#امام_سجاد_ع_مصائب
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا زَیْنَ الْمُتَهَجّـِدِینَ..
وقتش رسیده، موقع پیکار می شود
حق دیده می شود ولی انکار می شود
بعضی بهشت را به پشیزی فروختند
وقتی که حرف درهم و دینار می شود
مردی است در خیام که از سیل اشک او
خاک سیاه، تحتها الانهار می شود
فردای دین به دست توانمند اوست، پس
دستور عرش آمده، بیمار می شود
خاکی که او بر آن به نماز ایستاده است
مرهون فیض سجده ی بسیار می شود
مشغول خطبه است و تمام است کار شام
نور کلام او که پدیدار میشود
دنیا شده است عرصه ی شام و خلیفه اش
کو آنکه تحفه ای ببرد از صحیفه اش؟
سیده_تكتم_حسينى
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_سجاد_ع
مصائب
پادشاه کشور مرثیه و ماتم منم
پایتخت سرزمین اشک ها شد دامنم
آتش دل را به آب دیده خامش می کنم
آب می بینیم ولی آتش بر این دل میزنم
از تنم جان در نمیآید خلاص از غم شوم
بعد عاشورا دگر زندانی پیراهنم
دشتی از یاس و اقاقی و شقایق داشتم
کربلا انداخت اما آتشی بر خرمنم
گر گلی پژمرده شد بربلبلش گریه کنید
حال من آن بلبلم که داغدار گلشنم
باخبر از داغ ها در بین بستر می شدم
تا که بر می خاست ازطف خندههای دشمنم
سالها از آن چهل منزل گذشت اما هنوز
خستگی آن اسارت در نیامد از تنم
هیچکس در آن سفر یارمنشد جز یک نفر
دست می انداخت تنها ریسمان برگردنم
خواهرم از من کمک میخواست دستم بسته بود
تازیانه می زد او را خصم تا من بشکنم
محمل پرده نشینان حرم بی پرده بود
بین آن نامحرمان شد تار روز روشنم
از کجای شام گویم از سر بازار یا
دست بسته کوچه یوسف فروشی رفتنم
شعله ای روی سرم افتاد دستم بسته بود
سوختم مانند شمع و در نیامد شیونم
گرچه مسمومم ولیکن می کشد این غم مرا
همره ناموس ها بزم حرامی بردنم
باد شیون می شود گر بگذرد از تربتم
یک جهان مرثیه خوابیده میان مدفنم
موسی_علیمرادی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#امام_سجاد_ع
مصائب
پادشاه کشور مرثیه و ماتم منم
پایتخت سرزمین اشک ها شد دامنم
آتش دل را به آب دیده خامش می کنم
آب می بینیم ولی آتش بر این دل میزنم
از تنم جان در نمیآید خلاص از غم شوم
بعد عاشورا دگر زندانی پیراهنم
دشتی از یاس و اقاقی و شقایق داشتم
کربلا انداخت اما آتشی بر خرمنم
گر گلی پژمرده شد بربلبلش گریه کنید
حال من آن بلبلم که داغدار گلشنم
باخبر از داغ ها در بین بستر می شدم
تا که بر می خاست ازطف خندههای دشمنم
سالها از آن چهل منزل گذشت اما هنوز
خستگی آن اسارت در نیامد از تنم
هیچکس در آن سفر یارمنشد جز یک نفر
دست می انداخت تنها ریسمان برگردنم
خواهرم از من کمک میخواست دستم بسته بود
تازیانه می زد او را خصم تا من بشکنم
محمل پرده نشینان حرم بی پرده بود
بین آن نامحرمان شد تار روز روشنم
از کجای شام گویم از سر بازار یا
دست بسته کوچه یوسف فروشی رفتنم
شعله ای روی سرم افتاد دستم بسته بود
سوختم مانند شمع و در نیامد شیونم
گرچه مسمومم ولیکن می کشد این غم مرا
همره ناموس ها بزم حرامی بردنم
باد شیون می شود گر بگذرد از تربتم
یک جهان مرثیه خوابیده میان مدفنم
موسی_علیمرادی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_زینب_س
کوفه_و_شام
#امام_سجاد_ع
مصائب
از رنج و محنت، کشتند ما را
با هتک حرمت، کشتند ما را
در ازدحامی قوم حرامی
از روی فرصت کشتند ما را
در آتش و دود، دروازه ای بود
ساعت به ساعت، کشتند ما را
هرکس که آمد سنگی به ما زد
اینها به نوبت کشتند ما را
سر را نبردند قدری جلوتر
نزد رعیّت، کشتند ما را
دُر بود و میریخت از دیده هامان
بهر غنیمت کشتند ما را
شد رستخیزی...آه از کنیزی
ای کوه غیرت! کشتند ما را
مداح ناگاه از خیزران گفت
در بین هیئت...کشتند ما را
مسعود_یوسف_پور
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr