eitaa logo
کانون ادبیات عرب
2.2هزار دنبال‌کننده
110 عکس
24 ویدیو
86 فایل
✍باسمه تعالی 📣 #توجُّه: 🔊استفاده از مطالبِ مذکورِ در کانال، #فقط با ذکر منبع، #مجاز است و در صورت تخطّی پیگرد قانونی دارد. 📝 گروه #بـَـحث_جَنجالے_طَلبگے: ╭─═ঊঈ🔴ঊঈ═─ ⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba ╰─═ঊঈ🔴ঊঈ═─ 📲پل ارتباطی: 🔵 @Lakhair
مشاهده در ایتا
دانلود
کانون ادبیات عرب
📝یکی از بهترین راه هایِ تشخیص: 🔍این که فلان کلمه ای #آیا اسم فاعل می باشد و یا صفه مشبهه و بالعکس و
⭕️هدف اصلی علماء در جمع بندی این وزن ها، آن است که بگویند: 👈هر کدام از وزن هایِ سه عنوان گذشته یعنی اسم فاعل، صفه مشبّهه و صیغه مبالغه، یک مفادِ خاصّی را افاده می کنند یعنی متکلّم بلیغ زمانی که از اسم فاعلِ {مکرِم} در جمله {زید مکرِم} استفاده می کند، درصدد است که بگوید: زید حدث کرامت را صادر و حادث نموده است که این لفظ نیز با یک بار تحقُّقِ کرامت در خارج، بر زید قابل صدق است؛ لکن زمانی که متکلم بلیغ از تعبیر {کریم} که صفه مشبهه است در کلامِ {زید کریم} بهره ببرد، آن گاه درصدد است که این مطلب را به مخاطب انتقال دهد که حدث کرامت در ذات زید به صورت ثبوتی است به گونه ای که حدث کرامت به مانند خصوصیّتی لا ینفکّ از زید می باشد؛ در مقابل زمانی که متکلم بلیغ از صیغه اسم ‌مبالغه همانند {کذّاب} در آیه ۲۶ سوره مبارکه قمر یعنی {سیعلمون غداً مَنِ الکذّاب} الآیه بهره ببرد، آن گاه درصدد است که این مطلب را به مخاطب برساند که: {خواهید فهمید فردا چه کسی حدثِ کذب را به صورت زیاد محقّق می گرداند} البته ترجمه عبارت {سیعلمون غدا}، دقیق نیست☺️. متکلّم، نمی تواند زمانی که درصدد انتقال حدوث باشد که با وزن های اسم فاعل فهمیده می شود همانند {مکرِم}، از وزن صفه مشبهه همانند {کریم} که ثبوتی است، استفاده کند و هکذا در صیغه مبالغه زیرا اهل محاوره برای فهماندن هر مفاد و تعریفی، وزن هایی را وضع نمودند. 📝 آن که بهترین طریق برای شناختِ این که فلان کلمه ای در نظر متکلّم بلیغ، اسم فاعل است یا صفه مشبهه و بالعکس و همچنین صیغه مبالغه است یا صفه مشبّهه و بالعکس، این عناوین در مقام وضع که علماء بیان کرده اند به همراه لحاظ نمودن قرینه لفظیه و مقالیه در کلام می باشد. 💯❌💯 با ذکر منبع، مجاز است. ✅لینک گروه 🔺http://eitaa.com/joinchat/670302231C6c7e21cb4f
کانون ادبیات عرب
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* ─━━━━⊱💓⊰━━━━─ #پرسش شماره: ۰۲ ─━━━━⊱❣⊰━━━━─ ❓❔👈 #ملاک در تشخیص اسم فاعل از صفه
👥رفقا: ✅ با توجّه به که در پُرسِش و جَوَاب شماره: ۰۲، مطرح شد که البته پیام آن نیز ریپلای شده است، لازم است از آیات شریفه را مورد بحث قرار دهیم؛ 😎 :👇 👈😎👈با ما باشید:👇
کانون ادبیات عرب
🔴فقره اوّل: بیان نظر موافقین 🔸با رجوع به کتبی که در زمینه #اصول_النَّحو نگاشته شده اند، به راحتی می
🔴فقره دوّم: بیان نظر مخالفین 🔸برخی دیگر از علماء در مقابل حجیّت قیاس در جهت اثبات حکم ادبی، به مخالفت برآمده اند و گفته اند: 《العرب اُمَّه حکیمه، فکیف تشبه شیئا بشیء و تحکم علیه بحکمه و علّه حکم الاصل غیر موجوده فی الفرع. و اذا فعل واحد من النحویین ذلک جهّل و لم یقبل قوله فلِمَ ینسبون الی العرب ما یجهل به بعضهم بعضا؟ و ذلک اَنّهم لا یقیسون الشّیء و یحکمون علیه بحکمه الّا اذا کانت عله حکم ‌الاصل موجود فی الفرع...》؛ عرف اهل محاوره، اُمّتی حکیم هستند به همین جهت چگونه شما (موافقین قیاس) ادّعا می کنید که اهل محاوره شی ای را به شیء دیگر تشبیه می کنند و حکم را انتقال می دهند در حالی که علّت در فرع موجود نمی باشد؟!!! اگر کسی از علمای علم‌ نحو به واسطه قیاس و شباهت، درصدد اثبات حکمی برای فرعی برآمده باشد، علاوه بر این که در حقیقت در جهل مرکّب است، حکمی که به واسطه این شباهت اثبات گردید را از آن قبول نمی نماییم؛ 🔸جای تعجّب است که چرا قائلین به قیاس، حکمی را به اهل محاوره نسبت می دهند که خود نیز یقین به آن ندارند زیرا برخی از آن ها با برخی دیگر از آن ها در آن چه که به اهل محاوره نسبت داده اند، اختلاف نموده اند مثلاً برخی در بیان وجه شباهتِ دو عنوانی که درصدد اثبات حکمی از اصلی به فرعی می باشند، اختلاف نموده اند و این اختلاف آن ها کاشف از این است که آن شباهت، از وجه معتبری نزد اهل محاوره برخوردار نیست. 📚رجوع کنید: کتاب الرد علی النحّاه لابن‌ مَضاء القُرطبی، ص: ۱۳۴ و ۱۳۵، نشر: دارالمعارف، طبع الثانیه. 💯❌💯 با ذکر منبع، مجاز است. 🔴 کانال:👇 📡 https://eitaa.com/kanon_adabi/1262
کانون ادبیات عرب
🔴 نظرِ دوستانِ کانالِ ادبیاتِ عرب ‌نسبت به پرسش شماره: ۱۹:👇👇👇
🙏بسم الله ✋سلام و خدا قوّت 🤲الحمدلله رب العالمین که پرسشِ شماره: ۱۹ اندکی جایگاه اصلیِ علوم ادبی را منعکس نمود؛ 🔍ان شاء الله هر چه انجام‌ می شود، مفیده فائده واقع گردد. 📝مقاله نمودن بحث مذکور، امری شایسته است؛ اساساً مطالبی که در کانال ادبیاتِ عرب گذاشته می شود به این هدف است که اعضای کانال آن ها را مطالعه کنند و نسبت به آن ها تامّل کنند و آن ها را به بحث بگذارند و سپس اگر مطالب اشکالی داشت، بفرمایند و در نهایت آن ‌مباجث را به صورت تحقیق یا به صورت مقاله تقریر نمایند که چنین کاری، امر را برای دیگران شاید آسان می‌نماید و در تفهیم این ‌مطلب که علوم ادبی، اهمیت به سزایی در تفسیر و فقه دارد، نقش مهمّی خواهید داشت؛👇 🔺لکن:👇👇👇 🔍در نظر داشته باشید که استفاده از مطالبِ کانال ادبیات عرب که در حقیقت این مطالب از گروه بحث جنجالی اخذ شده است، با منبع است یعنی هر مطلبی که از کانال استفاده می شود و درصدد هستید که در تحقیقی یا مقاله ای بیان نمایید، آدرسِ دقیق کانال ادبیات عرب به همراه آدرسِ دقیق گروه بحث جنجالی گردد و در غیر این صورت یعنی اگر آدرسِ کانال و گروه ذکر نگردد، اشکال دارد؛ اگر درصدد هستید که از مطالبِ کانال استفاده نمایید، آدرسِ کانال ادبیاتِ عرب و گروه بحث جنجالی را در ‌تحقیقِ خویش و مقاله خویش بدهید.
👈 اول: 🔍طبق نکته ای که ذیلِ فعلِ {یَقُولُ} بیان گردید، گفته می شود:👇 🔍فعلِ مضارعِ 《يَتَعَلَّمُ و يُعَلِّمُ》 نیز طبقِ اقتضایِ اولیّه فعل مضارع، دلالت بر استمرارِ حدثِ یاد گیری و یاد دادن ندارند، لکن زمانی که قرینه موجود باشد، می توان اذعان نمود که این دو فعل در این روایت، دلالت بر استمرار دارند به این صورت که عادتاً و عرفاً برایِ این که شخصی ملکه یک علمی را فرا بگیرد، می بایست نسبت به قواعدِ آن علم ممارست داشته باشد و به صورتِ استمراری در به کار گیری قواعد آن علم تلاش نماید تا در حقیقت آن‌ ملکه برای وی حاصل گردد و اگر درصدد است که آن علم را به مردم آموزش دهد و یاد دهد، عادتاً و عرفاً این چنین است که تدريس كردنِ يك علم، هم يك امر استمرارى است مثلاً اينگونه نيست كه امروز درس داده شود و ديگر آن علم به مخاطب منتقل شود. قرينه ای که در ما نحن فیه ما را به این نکته سوق می دهد که فعلِ مضارعِ 《يَتَعَلَّمُ و يُعَلِّمُ》، دلالت بر استمرارِ حدث یادگیری و یاد دادن می کنند، همان علوم می باشد به معنایی که گذشت. فعلِ 《يَتَعَلَّمُ و يُعَلِّمُ》، دلالت بر مضارع استمراری دارند يعنى بايد به صورت مستمرّ آن فرد به يادگيرى علم صرف مثلاً اقدام نمايد و به صورت مستمرّ به یاد دادن علم صرف مثلاً اقدام کند و منظور استمرار ثبوتى نيست بلكه استمرار تجدُّدى است یعنی شخص هر روز مثلاً اقدام به يادگيرى و یاد دادن علم صرف كند و اين همان استمرار است. 👌خلاصه آن که اين دو فعل مضارع به كمك قرينه دلالت بر استمرارِ تجدُّدی می‌ نمایند و آن قرينه اين است كه يادگرفتن و ياد دادن يك علم به صورت طبيعى با استمرار حاصل مى شود نه به صورت يك دفعه ای و حدوثى. 🤔شایان ذکر است ماضى استمرارى، استمرار امر در گذشته را مى فهماند به خلاف مضارع استمرارى. 💯❌💯 با ذکر منبع، مجاز است. 📝 : هیئت تحریریّه بحث جنجالی 📝لینک گروه: بـَـحث جَنجالے طَلبگے: ╭─═ঊঈ⭕️👇⭕️ঊঈ═─╮ ⚫️ eitaa.com/joinchat/670302231C6b64d14cba ╰─═ঊঈ❌👆❌ঊঈ═─╯
:👇👇 🔵🔵۲) دوستان تمامِ بحث هایی که از جانبِ مدیران و کاربرانِ بحث جنجالی طلبگی در گروه مطرح می شود، ای هستند که امثال بنده که بحث در ادبیات را بلد نیستند، مسیر اصلی را کشف کنند و بفهمیم که چگونه می بایست در ادبیات بحث کنیم که مثمر ثمر باشد؛ چگونه باید سوال کنیم؟ چگونه جرات سوال کردن برای ما ایجاد شود؟ چگونه و چگونه و ...؛ همچنین بفهمیم در هر مساله ای که وارد شدیم، ابتداء باید در آن مساله و کنیم و سپس در کرسی قضاوت بنشینیم و در نهایت نظر خویش را با لحاظ جانِبِ عرفِ اهل محاوره مطرح نماییم لذا در این طریق باید ذهنِ عرفی را در پیش بگیریم نه ذهنِ استحسانی نباید هر مساله ادبی که علماء مطرح کرده اند را بدون فکر و چشم بسته قبول کنیم بلکه باید در مورد آن فکر کنیم که منشا آن چیست و سپس قضاوتِ عرف پسندانه ای نسبت به آن داشته باشیم و ... . 👌لذا هر چه تمام از اساتیدِ موجود در گروه بحث جنجالی که با وجودشان گروه را زینت داده اند، می بایست بهره کافی را ببریم.