eitaa logo
کانون مداحان تیران وکرون
356 دنبال‌کننده
320 عکس
55 ویدیو
6 فایل
🇮🇷کانون مداحان شهرستان تیران وکرون🇮🇷 وابسته به اداره تبلیغات اسلامی پل ارتباطی با مدیرکانون شهرستان @amozeshmadahi7631 📞۰۹۱۳۲۳۲۸۳۵۵
مشاهده در ایتا
دانلود
پنجاه وهشتمین جلسه مجمع الذاکرین شهرستان امشب ۱۲اردیبهشت روستای آبپونه منزل مداح اهلبیت آقای کاظم پورپیرعلی https://eitaa.com/kanonemadahantiranokarvan
نکته: در تمرین، بعد از این که صدا کاملا گرم شد و علائم منفی (سرفه-سوزش و خارش گلو) وجود نداشت، با گام های بالا تمرین می کنیم ولی اگر یکی از علائم منفی به وجود آمد، نباید صدا را بالا برد و تمرین را باید قطع کرد.
زبان حال شهادت امام جعفر صادق علیه السلام ز هر طرف به کمان تیر غم زمانه گرفت دل مرا که بسی بود خون، نشانه گرفت چو جد خویش علی سالها به خانه نشاند ز دیده ام همه شب اشک دانه دانه گرفت هنوز خانه زهرا نرفته بود زیاد که آتش از درو دیوار من زبانه گرفت سپاه کفر به کاشانه ام حجوم آورد مرا بزمزمه و ناله شبانه گرفت زباغ فاطمه صیاد، مرغ سوخته را دل شب آمد و در کنج آشیانه گرفت سر برهنه و پای پیاده برد مرا پی اذیت من بارها بهانه گرفت هنوز خستگی راه بود در بدنم که خصم تیغ به قتلم در آن میانه گرفت هزار شکرکه زهر جفا نجاتم داد مرا بموج غم از مردم زمانه گرفت چه خوب اجر رسالت گرفت آل رسول که گه بزهر جفا گه به تازیانه گرفت گرفت تاسمت نوکری زما«میثم» مقام سروری و جاودانه گرفت غلامرضا سازگار
امام زمان سحر نوید دهد صبح نور نزدیک است زمان غم به سر آمد سرور نزدیک است شفق زده است ز مشرق فروغ صبح امید دهید مژده که روز ظهور نزدیک است گذشته موسی عمران از آن سوی دریا بگو به لشکر فرعون، گور نزدیک است حجاب ها زمیان رخت بسته اند همه الا که لحظه ی فیض حضور نزدیک است قسم به فاطمه یاران! عزیز فاطمه را زکوچه های مدینه عبور نزدیک است رسد ز سینه ی سینا ندا به اوج فلک که پای موسی عمران به طور نزدیک است چگونه از حرم یار دور افتادید برای اهل دل این دور نزدیک است به کوهسار عدم تیرگی گریزان است طلوع تازه ی خورشید تور نزدیک است ظهور یوسف زهرا قیامت کبراست یقین کنید که روز نشور نزدیک است بهشت عدل شود دامن زمین میثم که دیو میرد و دیدار حور نزدیک است
شعر حجاب چادر زن تاج سلطانی بود حافظش از شر شیطانی بود   چادر زن برهوس غالب شود عزت زن را زحق طالب شود   چادر زن کیمیای غیرت است چون نشان غیرت ملیت است   از برون شرح درونی می دهد خشم دشمن را فزونی می دهد   صرفه دارد بهر زن در اقتصاد صرفه اش باشد عیان از صد جهات    بر سر زن هست مانند سپر حافظ زن هست هنگام خطر   غنچه‌ای تا هست پنهان در حجاب می کند از او خزان هم اجتناب   تا نقابش باز از سر می شود با نسیمی زود پرپر می شود   حفظ چادر هست شرین تر زجان بهر ایرانی زعهد باستان   حفظ چادر بهر زنها جوشن است تیرجانسوزی به چشم دشمن است   حبل عصمت را بود چادر کره پوشش اندامن را باشد زره   حفظ چادر مایه وارستگی است جسم زن را حافظ برجستگی است   زن بود گل، چادرش خار بدان حافظش باشد زچشم این و آن   هرچه زن را برتری باشد حجاب حرکتش دارند برتر شیح و شاب   حفظ استقلال زن در چادر است کوکب اقبال زن در چادر است   خصم پندارد که با فرهنگ خویش می کند تحمیل بر زن ننگ خویش   غافل از آنکه زنان ما گلند برمقام حفظ عصمت سنبلند
⚫️ مراسم تشییع پیکر پاک شهیدان 🏴 مصادف با شهادت امام صادق(ع)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۸ نوحه شهادت حضرت صادق(ع) شهرمدینه،غرق عزاشد روح ولایت،زتن جدا شد صادق آل مرتضی عمرش تمام است شیعه دوباره سوگوار یک امام است واحسرتا واحسرتا از این مصیبت۲ __________________________ آتش گرفته،ززهر کینه امام شیعه، شیخ مدینه دیدار حق می رود او با قلب خونین موسی کاظم در عزایش گشته غمگین واحسرتا.... __________________________ در آخر عمر،بیمار بوده تنش ضعیف و، تبدار بوده بس تیر ظلم از کینه بر قلبش نشاندند آتش میان بیت مولامان فشاندند واحسرتا.... _________________________ خاک بقیع و،فرزند حیدر حرم ندارد،ابن پیمبر مهدی بیاید بهراو حرم بسازیم در لشگرش بر دشمن شیعه بتازیم واحسرتا...
نوحه امام صادق ع پسر فاطمه، حضرت صادق سلام بر تو از جانب، نوکر عاشق سلام مذهبم جعفری - دلربای منی (امام صادق، امام صادق)۲ * کافر از گردش چشم تو سلمان شود آتش از یک نگاه تو گلستان شود ای به جانها ولی - شافع امتی (امام صادق، امام صادق)۲ * چه ستم ها به تو ز سوی اعداء شده شعله ور خانه ات چو بیت زهرا شده پشت در تا فتاد - یاد مادر فتاد (امام صادق، امام صادق)۲ * همچو حیدر چرا، دست تو را بسته اند سوی منصور دون ز کین چرا برده اند ای غمت بیکران - پشت مرکب دوان (امام صادق، امام صادق)۲ * نام زینب در آن میان بود بر لبت یاد او در میان کوچه ها در سرت گفته واویلتا - کربلا کربلا (امام صادق، امام صادق)۲ * جسم پاک تو را در سه کفن بسته اند بی کفن پیکر جد تو دفن کرده اند پاره تن یاحسین - بی کفن یاحسین (یاحسین جان - یاحسین جان)۲
پندیات امروز کسی محرم اسرار کسی نیست ما تجربه کردیم، کسی یار کسی نیست هر مرد شتر دار اويس قرني نيست هر شيشه ي گلرنگ عقيق يمني نيست هر سنگ و گلي گوهر ناياب نگردد هر احمد و محمود رسول مدني نيست بر مرده دلان پند مده خويش نيازار زيرا که ابوجهل مسلمان شدني نيست با مرد خدا پنجه ميفکن چو نمرود اين جسم خليل است که آتش زدني نيست خشنود نشو دشمن اگر کرد محبت خنديدن جلاد ز شيرين سخني نيست جايي که برادر به برادر نکند رحم بيگانه براي تو برادر شدني نيست صد بار اگر دايه به طفل تو دهد شير غافل مشو اي دوست که مادر شدني نيست
Ali Malaekh - Nuor Bashad Sayeh Dar.mp3
2.31M
چهارشنبه‌های امام‌رضایی💔💔 التماس دعا🤲 https://eita.com/Lotfollahi09137918529 با ما همراه باشید
طی شد شب هجران و مبارک سحر آمد مژده بده ای دل که صبا خوش خبر آمد در گلشن دین باز گل یاس در آمد بانوی قم آمد ، غم عالم به سر آمد درد همگان باز نگفته شده درمان آمد به جهان ، جان ِ علی جان ِ خراسان یک بار دگر سوره کوثر شده معنا فریادرس هر لب ِ تشنه شده دریا ای حیدریون فاطمه برگشت به دنیا تا کور شود هر که بُوَد دشمن مولا ای مردم عالم پس ازین عرش نشینید از فاطمه هر چیز شنیدید ، ببینید ماییم همه ملت ایران ِ کریمه هستیم کنیزان و غلامان کریمه در سفره ی ما هست فقط نان کریمه موریم ولی مور سلیمان ِ کریمه هر قدر جهان رنگ عوض کرد به کَرّات جز لطف ندیدیم ازین عمه سادات او کیست که صاحب نفسانند گدایش او کیست که معصوم کُنَد جان به فدایش والله فقط کار ائمه است ثنایش جمع ِ حرم آل کسا صحن و سرایش چون کعبه بُوَد عزت این روضه ی رضوان این فخر بهشت است که قم گشته در ِ آن ای فاطمه ی فاطمه ای بانوی جنت دلبسته ی دار الکرمت اهل کرامت دارند بزرگان ز تو امّید شفاعت ای مفتخر از پیر غلامی ِ تو بهجت قم مرد خدا دیده چه بسیار ، چه بسیار شیعه چه قَدَر هست به این شهر بدهکار بر سینه که مثل تو زده سنگ رضا را آوازه ی عشق تو گرفته همه جا را کوتاهی عمر ِ تو بر افراشت وفا را رفتی تو ره ِ زینب ِ شاه ِ شهدا را مانند عقیله تو وفادارترینی بر یوسف مشهد تو خریدار ترینی من گرچه بَدَم سائل درگاه شمایم گردیده قم و مشهدتان سعی و صفایم بی نان و نوایم نه تویی نان و نوایم من بنده ی سلطان معین الضعفایم بانو چو گذشته بده رنگی به حنایم بیچاره شدم ، دیر شده کرببلایم
"دختری از اهل بیت آفتاب" دختر لبخندهای مستجاب از تبار لا فتی إلّا علی وارث مَن عندَه علمُ الکتاب نورِ نور نور نور نور نور نابِ ناب ناب ناب ناب ناب ناب یعنی خالص و پاک و طهور سوره‌ی کوثر، شراب اندر شراب نور یعنی خواهر شمس الشموس "بوی گل را از که جوییم از گلاب" دختر "وَالکاظمینَ الغَیظ" اوست "آفتاب آمد دلیل آفتاب" ای دل من در پناه کوی تو مثل بال کفتران بی‌اضطراب مریما از نزد جبرائیل، عشق هاجرا از بهر اسماعیل، آب مهربان باران تندِ بی‌دریغ! بی‌کران آیینه‌ی پُر آب و تاب! هم به جان خسته‌ی زینب، ببخش هم به نام نامی زهرا، بتاب
تقدیم به خاک پای ، مادر ز خاطر برده ماه هفتمِ هفت آسمان، غم را حمیده مادرش وقتی به او بخشید تکتم را   ١ زنی که کنیه ی او حضرت ام البنین بوده   ٢ کسی که پرورانده در بغل، سلطانِ عالم را همان نجمه که عطر حضرت معصومه را دارد همان که کرده جاری در کویر شور، زمزم را همان که کودکش قبل از تولد در سحرگاهان برایش خوانده با صوت جلی، آیاتِ محکم را   ٣ همان خورشید هشتم که پناه بی پناهان است   ۴ همان که برده بالا تا فراز عرش، پرچم را علی صورت علی سیرت علی ظاهر علی باطن دوباره غصب کردند از علی حق مسلم را چه فرزندی، همان که ناله ی یابن الشبیب او دمادم زنده کرده روضه ی باز محرم را کسی که مادر خورشید شد، فرزندِ فرزندش کشد بر خاک ذلت بینی یحیی بن اکثم را عجب شمس الشموسی از نگاه نجمه جاری شد که روشن کرد تا روز قیامت کل عالم را 1_عیون اخبار الرضا علیه السلام جلد ١ ص ١٢ 2_الوافی بالوفیات جلد ٢٢ ص ١۵۴ 3‌_عیون اخبار الرضا علیه السلام جلد ١ ص ١٧ 4_عیون اخبار الرضا علیه السلام جلد ١ ص ٢٠
خانه‌ای که سایه‌اش موسی‌ابن جعفر می‌شود خوش به حال آنکه در این خانه دختر می‌شود از زیارت نامه‌ات پیداست بیش از آن ، رضا از مقاماتت بگوید خلق کافر می‌شود از سفارش‌های آقایم رضا فهمیده‌ام خوشبحال هرکه  با تو  او برادر می‌شود باورش سخت است اما باورِ ما هست که..  زائرت با زائرِ زهرا برابر می‌شود می‌شود ام‌ابیها هرکه نامش فاطمه است دختر این خانه هم یک روز مادر می‌شود در مقام زائرانت دیده‌ام این شأن را هرکه از قم می‌رود مشهد کبوتر می‌شود تکه سنگی بودم و گفتند باید قم روی سنگ اگر عاشق شود در صحن مرمر می‌شود می‌شود مرمر ولی نه ، چند وقتی  بگذرد زیر پای زائران یک تکه  گوهر می‌شود دانش‌آموز آمدند و عاقبت مرجع شدند سنگ هم اینجا بیاید عاقبت زر می‌شود هر کویری  که تو را فهمید می‌گردد بهشت هر بهشتی  که به تو دل داد قمصر می‌شود گاه در مشهد زمانی قم زمانی شهر‌ری خوشبحال ما که با تو عمرِ ما سر می‌شود
دیده شد امشب قمر در محضر شمس الشموس از ستاره پر شده دور و بر شمس الشموس از مدینه نور می تابد به سمت آسمان اول ذالقعده آمد دلبر شمس الشموس هشت جنت وام دار حضرت معصومه است زینت عرش خدا شد کوثر شمس الشموس جبرئیل آمد برای آنکه حکاکی کند ذکر یا معصومه بر انگشتر شمس الشموس از کریمه جز رضا جانش نمیخواهد دلم حرف دل را میزنم با خواهر شمس الشموس...
چشم دلم به سمت حرم باز می‌شود با یک سلام صبح من آغاز می‌شود پر می‌کشد دلم به هوای طواف تو وقتی که لحظه لحظه پرواز می‌شود  قفل دلم شکسته کنار در حرم از مرقدت دری به جنان باز می‌شود  فهمیده‌ام ز حکمت ایوان آینه اینجا دل شکسته سبب‌ساز می‌شود  کو چشم روشنی که ببیند در این حرم هر روز چند مرتبه اعجاز می‌شود اعجاز توست اینکه دلم یاکریم توست قلب تپنده حرم قم، حریم توست  اینجا بهشت دختر موسی بن جعفر است از نفحه شهود و تجلی معطر است  برپا شده است مکتب قرآن و اهل بیت(ع) دارالعلومِ مریم آل پیمبر(ص) است  اینجا کلید علم و فقاهت ارادت است خاک در حریم تو علامه پرور است  چشم امید عالِم و عاشق به سوی توست اینجا چقدر چشمه جوشان کوثر است  تنها پناهگاه دلم صحن آینه است وقتی دلم از آه زمانه مکدر است  هر شب کنار مرقد تو یک مدینه دل دنبال قبر مخفی زهرای اطهر(س) است  صحن تو غرق بوی گل یاس می‌شود اینجا حضور فاطمه(س) احساس می‌شود  با آنکه هست هر دو جهان مال فاطمه(س) اینجا دمیده کوکب اقبال فاطمه(س)  بی‌اختیار پای ضریحت رسیده است هر زائری که آمده دنبال فاطمه(س)  دارد تمام مرقد تو بوی آسمان اینجاست سایه سار پر و بال فاطمه(س)  فرمود آشیانه امن الهی است صحن و سرای تو، حرم آل فاطمه(س)  خورشید آل فاطمه(س) از راه می‌رسد هر سال ما اگر که شود سال فاطمه(س)  ای عمه امام زمان! کاش در حرم یک صبح جمعه لایق دیدار می‌شدم  خاتون ملک ارض و سما إشفعی لنا محبوبه حبیب خدا إشفعی لنا آرامش و قرار دل ثامن الحجج(ع) ای زینب امام رضا(ع) إشفعی لنا  عصمت دخیل بسته به پرهای چادرت ای آفتاب حُجب و حیا إشفعی لنا در هر سحر به سوی ضریح اجابتت می‌آورم دو دست دعا إشفعی لنا روی سیاه و بار گناهان ما کجا لطف و کرامت تو کجا إشفعی لنا  مهر و ولایتت شده حبل المتین ما در صبحگاه روز جزا إشفعی لنا یوم الحساب تو همه امید شیعه‌ای تنها نه شیعه اهل جهان را شفیعه‌ای  با حبّ تو کسی که دلش را محک زده طعنه به پارسایی حور و ملک زده  سرشار از زلالی نور یقین شود در مرقد منور تو قلب شک‌ زده از چشمه‌های فیض تو سیراب می‌شود هر کس دلش ز قحطی ایمان ترک زده  تنها نه چشم آدمیان بر عطای توست بر گنبد تو دست توسل فلک زده  شب‌های جمعه طوف حرم می‌کنم ولی گویا کسی به زخم دل من نمک زده  دارد ضریح اطهر تو بوی کربلا قلبم برای دیدن شش گوشه لک زده  امشب گره گشاست دم یا رضا رضا در دست توست تذکره‌ی کربلای ما
والشمس ضحها شب ما سحر آمد المنت لله که این غصه سرآمد صد چله گرفتیم که آخر خبر آمد از کعبه ما جلوه توحید درآمد با آمدنش ناظم منظومه ما شد تاج سر ما حضرت معصومه ماشد ریحانه موساست! تجلی به زمین کرد پس اهل زمین را همگی عرش‌نشین کرد خود را بغل معدن فیروزه نگین کرد چشمان پدر را چقدر فاطمه‌بین کرد بانی شده این فاطمه معراج پدر را جبرییل به پابوسی او ریخته پر را در بین کریمان شده مشهور کریمه! زهراست چه نزدیک و چه از دور کریمه سجاده‌نشین در وسط طور کریمه یا فاطر و یا فاطمه یا نور کریمه این آرزوی ماست سلیمان شده باشیم با چادر تو تازه مسلمان شده باشیم ارثیه زهراست که پای تو ورم داشت محراب به یک جلوه تو قامت خم داشت با بودنت این قوم چه می‌خواست؟ چه کم داشت؟ احساس عجیبی به شما قوم عجم داشت در پای شما مردن ما عین حیات است صحن تو برابر به تمام عتبات است از آینه بندان حرم نور به ما خورد در صحن تو بی بی سر ما خوب هوا خورد در قم به مشام دل ما بوی رضا خورد هرکس گذرش خورد به این میکده جا خورد دیدند همه مرقد تو مرقد زهراست بی بی به خدا گنبد تو گنبد زهراست نومید رسیدیم که امید بگیریم هر نیمه شب از ماه تو خورشید بگیریم خوبست به امضای تو تأیید بگیریم یعنی که ازین خانه روادید بگیریم بیمارترینیم شفا را بده بی بی پس تذکره کرببلا را بده بی بی در کشور شیعه سفرت امن و امان بود هر کوچه زمان گذرت امن و امان بود بر روی شتر دور و برت امن و امان بود افتاد به هرجا نظرت امن و امان بود چشمان کسی خیره به محمل نشد اصلا سد گذرت جمع اراذل نشد اصلا جز گل به سرت از روی بامی نرسیدست بر محمل تو چشم عوامی نرسیدست پایت طرف بزم حرامی نرسیدست راه تو به دروازه شامی نرسیدست شلاق سراغ تن تو هیچ نیامد آتش طرف دامن تو هیچ نیامد اما به سر عمه به جز زخم ندیدند قدیسه ما را سر بازار کشیدند با هلهله و خنده از او خطبه شنیدند بند دل او را ته گودال بریدند قداره کشی آمد و سرزیر عبارفت برنیزه ی اولاد زنا نورخدا رفت..
هرکس گدایی میکند بر ساحت زهرا باید بیاید قم بیاید خدمت زهرا معصومه یعنی نور، یعنی عصمت زهرا پیداست در صحن و سرایش جنّت زهرا مانند زهرا روشنای خانه این بانوست راضیّه و انسیّه و حنّانه این بانوست کوثر شده زهرا اطهر میشود بی شک انسیّه الحورای دیگر میشود بی شک معراج را معنا و مظهر میشود بی شک بند دلِ موسی بن جعفر میشود بی شک بابا اگر این است دختر باید این باشد چون فاطمه حق است امّ المؤمنین باشد وا میشود سجاده اش، وا میشود درها درهای الطاف خداوندی به نوکرها از نسل اسماعیل ها تا نسل هاجَرها در محضرش از فضّه ها هستند و قنبرها در کهکشانش شاعران منظومه میگویند معصوم ها یا حضرت معصومه میگویند دست کریمه برکتش مثل کریمان است قم ظاهراً خشک است، در باطن گلستان است باران نمیخواهد همیشه نورباران است هر زائرِ قم زائرِ شاه خراسان است محتاجم و دورِ کس دیگر نمیگردم از محضر او دست خالی بر نمیگردم کعبه تمام عزت خود را به او داده جنّت به دست خادمان او سبو داده زهرا به یُمن او به من هم آبرو داده کن درد دل با او که وقت گفتگو داده بیخود نمی آیند مردم سر به زیر اینجا پس تو بیا و کربلایت را بگیر اینجا چون فاطمه نور است و شرحی در بیانش نیست چون زینب است و جز رضا وِرد زبانش نیست گرچه شکسته، حرفی از قدّ کمانش نیست بر آسمان نیزه ماه کاروانش نیست بیکس نشد یک لحظه هم در این مسیر اصلاً بیمار شد اما نشد اینجا اسیر اصلاً باید از آقا گفت یا خواهر که تنها شد او را زدند اشرار بالا سر که تنها شد گودال شد عرش خدا مادر که تنها شد غارت شد از هر گوشه ای پیکر که تنها شد در ازدحام خیمه  زینب ناتوان افتاد روبنده ی زنها بدست این و افتاد *این شعر با همکاری برادر عزیزم رضا دین پرور گفته شد
حیا به دست تو آموخت دلبری ها را و آمدی که امامت کنی پری ها را تویی که چادر شب را به ماه پوشاندی گره زدی سر هر غنچه روسری ها را تو آن خطیب غریبی که خطبه های غمت گرفته دست دل پای منبری ها را چنان تو هرچه که گشتم کسی به جز زینب نکرده است ادا حقّ خواهری ها را هوای نامه ی ممهور بردن از دستت کشانده از مشهد تا تو پا-پری ها را قم بدون تو سوهان روح بود و کساد به صف کشاند حضور تو مشتری ها را همین که گوشه ی چشمی نظر می اندازی شفای عاجل درد ست ، بستری ها را نشسته ام چو غباری به شوق اذن دخول بیا بگو نتکانند پا دری ها را
از ادب در حرمت قامت زوّار خم است هر که زانو زده در محضر تو محترم است قم بهشتی است که از لطف تو رونق دارد هر کویری که بر آن پا بگذاری «ارم» است «بهجت» از قلب ضریحت همه جا را پر کرد آنچه در صحن تو هرگز نتوان یافت غم است عالِمان ریزه خور سفره‌ی احسان توئند عالَمی سائل و ایوان تو دارالکرم است «مرعشی» وار شدم زائر زهرا در عرش بین خاکی که در آن فاطمه صاحب حرم است قصد قم میکنم از مشهد و در هر نفسم یارضاجان دم و معصومه مدد بازدم است شد پناهنده به منظومه‌ی صحنت «پروین» حرمت امن ترین خانه‌ی اهل قلم است وقت توصیف شکوه تو مضامین لال اند شاعران مدح تو را هر چه بگویند کم است
ولادت حضرت معصومه(س) امشب از لطف حق. شهر یثرب شده از قدوم مهی وادی طور موسی جعفراست همره همسرش بهراین دخترش شاد و مسرور آمد آمد تالی فاطمه آمد آمد نور چشم همه شد هویدا گلی شور و حالی دگر از قدومش بپاست در مدینه آنکه باشد چنان زینب و فاطمه بین کل زنان بی قرینه آمد آمدتالی فاطمه آمد آمد نور چشم همه ماه تابان رسید نجمه شادان شده بوسه بر دارد از روی ماهش این مه هاشمی این گل فاطمی دل برد از پدر با نگاهش آمد آمد تالی فاطمه آمد آمد نور چشم همه عاشقان عاشقان از کرامات حق نخل دین نبی پرثمر شد امشب ای مومنین در گلستان دین غنچه یاسی دگر جلوه‌گر شد آمد آمد تالی فاطمه آمد آمد نور چشم همه موسی جعفر از لطف و جود و کرم بر همه شیعیان کرده احسان شب میلاداو ریزه خواران او بر سر خوان او گشته مهمان آمد آمد تالی فاطمه آمد آمد نور چشم همه تو که معصومه ای بسکه مظلومه ای برهمه شیعیان تکیه‌گاهی گل زهرا نما امشب اخت الرضا بر من از مرحمت کن نگاهی آمد آمدتالی فاطمه آمد آمد نور چشم همه
ولادت حضرت معصومه(س) عالم شده عطر آمیز از بوی گل نجمه نور حق شده تابان برجان ودل نجمه مولا تی یا معصومه، مولاتی یا معصومه۲ _____________________ آمد به جهان امشب یک دختر ریحانه بر حضرت کاظم او شد دلبر جانانه مولاتی یا معصومه... _____________________ مژده ده گدایان را بانوی کرم آمد در سپهر خوبی ها ماه محترم آمد مولاتی یا معصومه.. ______________________ شادمان رضا باشد از تولد خواهر باشعف زند بوسه روی مادر ودختر مولاتی یا معصومه... ________________________ قم گشته چراغانی در موسم میلادش زنده گشته در هرجا با جشن وطرب یادش مولاتی یامعصومه...
غنچه ای از گلشن آل محمد آمده هدیه ای بر موسی جعفر زسرمد آمده دختر موسی رسید تالی زهرا رسید آمده اخت الرضا(۲) در سپهر دین حق ماهی درخشان آمده خواهر مظلومه ی شاه خراسان آمده گوهر یکتا رسید کعبه دلها رسید آمده اخت الرضا دختری از نسل طاها،نجل موسی آمده در جهان آیینه زینب به دنیا آمده شهریثرب غرق نور. گشته چون وادی طور آمده اخت الرضا امشب از لطف خدا ماهی منور آمده همچوزهرا مادرش جود مصور آمده سرزده نور خدا جلوه ای زهرا نما آمده اخت الرضا مادرش نجمه ببوسدآن رخ چون ماه او همچوزهرا و خدیجه، عزت او جاه او از تبار خاتم است دستگیر عالم است آمده اخت الرضا ای گل باغ ولا معصومه جان خوش آمدی روح تقوا و دعا معصومه جان خوش آمدی در شب میلاد تو شیعه گشته شاد تو آمده اخت الرضا اوگل بستان سرای مصطفی معصومه است خواهر مولاعلی موسی الرضا معصومه است حرم اوباصفاست بهرما دارالشفاست آمده اخت الرضا ای صفا بخش دو عالم گشته ام مهمان تو در کنار سفره ی تو ریزه خوار خوان تو آمدم بر تو پناه سائلت راکن نگاه آمده اخت الرضا آن حریم با صفایت جنت هر شیعه است هرکه گردد زائرتو تا به محشر بیمه است ازهمه خوبان سری درکرامت محشری آمده اخت الرضا
مناجات امام زمان هر سحر منتظر یار نباشم چه کنم ؟ من اگر منتظر یار نباشم چه کنم ؟ گریه بر درد فراق تو نکردن سخت است خون جگر از غمت ای یار نباشم چه کنم ؟ عده ای بر سر آنند اسیرت نشوند من بر آنم که گرفتار نباشم چه کنم ؟ تو چه کردی که من از خواب و خوراک افتادم راستی راستی بیمار نباشم چه کنم ؟ چهارده بار خدا عاشق تو شد من اگر عاشق روی تو یک بار نباشم چه کنم ؟ ابرویت تیغ مصرٌی ست که جان می طلبد به طلبکار بدهکار نباشم چه کنم ؟ خواستم نام مرا هم بنویسند همین سر بازار خریدار نباشم چه کنم ؟ من اگر مثل تو هر صبح و غروبی آقا فکر بین در و دیوار نباشم چه کنم ؟