eitaa logo
کانون مداحان تیران وکرون
357 دنبال‌کننده
318 عکس
55 ویدیو
6 فایل
🇮🇷کانون مداحان شهرستان تیران وکرون🇮🇷 وابسته به اداره تبلیغات اسلامی پل ارتباطی با مدیرکانون شهرستان @amozeshmadahi7631 📞۰۹۱۳۲۳۲۸۳۵۵
مشاهده در ایتا
دانلود
برایت سهمی از اسلام با حیدر برابر بود چنان که ثروت تو هم‌تراز تیغ حیدر بود به ایثارت گواهی می دهد شعب أبی طالب همین از خود گذشتن های تو خود فتح خیبر بود همین بس که سلامت داده جبرائیل با هر وحی کجا این منقبت در شأن آن زن های دیگر بود؟ کسی که مادر زهراست اُمُّ المؤمنین باشد فقط این گونه مادر لایق آن گونه دختر بود نه تنها مریم و حَوّا کنیز خانه‌ات بودند که غیر از فاطمه شأن تو از کل زنان سر بود تو بودی و علی بود و ابوطالب همین کافیست پیمبر از همان آغاز هم دارای لشکر بود تو ای بانو اگر اسلام را یاری نمی کردی یقین دارم جهان امروز  بی «اللّه اکبر» بود خدیجه!  آه...  بعد از تو رسول الله هر روزش... خدیجه آه...  هر شب روی لب های پیمبر بود
از ادب در حرمت قامت زوّار خم است هرکه زانو زده در محضر تو محترم است قم بهشتی‌ست که از لطف تو رونق دارد هر کویری که بر آن پا بگذاری «ارم» است «بهجت» از قلب ضریحت همه جا را پر کرد آن چه در صحن تو هرگز نتوان یافت، «غم» است عالِمان ریزه‌خور سفره‌ی احسان توأند عالَمی سائل و ایوان تو دارالکرم است «مرعشی» وار شدم زائر زهرا در عرش بین خاکی که در آن فاطمه صاحب حرم است قصد قم می‌کنم از مشهد و در هر نَفَسم یارضاجان دم و معصومه مدد بازدم است شد پناهنده به منظومه‌ی صحنت «پروین» حَرَمت امن‌ترین خانه‌ی اهل قلم است وقت توصیف شکوه تو مضامین لال‌اند شاعران مدح تو را هر چه بگویند کم است
کلامش واژه‌ واژه، خط به خط مثل پیمبر بود به وقت خطبه‌خوانی روی منبر نیز، حیدر بود چنان آئینه‌ی «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظ» شد حِلمش که در خندیدنش آیات رحمانی مصوَّر بود ربود از خلق عالم دل به حُسن خُلق و ثابت کرد که تأثیر محبت بیشتر از زور و زیور بود کرامت داشت آن‌گونه که در هنگام بخشیدن غریب و آشنا در چشم او با هم برابر بود برای آب و نانت هم بخوان باب الحوائج را کسی که روزی عالم به یُمن او مقدر بود زبانِ روزه شب می‌کرد صبحش را میان بند و شب تا صبح بر روی لبش الله اکبر بود غلط گفتند زندانی شده؛ در اصل باید گفت که زندان خود اسیر حضرت موسی بن جعفر بود * * شکستند استخوانش را و رویش شد کبود اما تمام غصه‌اش از روضه‌ی پهلو و مادر بود خدارا شکر اگر کشتند، جسمش را کفن کردند خدارا شکر که رأس شریفش روی پیکر بود... ✍
از ادب در حرمت قامت زوّار خم است هر که زانو زده در محضر تو محترم است قم بهشتی است که از لطف تو رونق دارد هر کویری که بر آن پا بگذاری «ارم» است «بهجت» از قلب ضریحت همه جا را پر کرد آنچه در صحن تو هرگز نتوان یافت غم است عالِمان ریزه خور سفره‌ی احسان توئند عالَمی سائل و ایوان تو دارالکرم است «مرعشی» وار شدم زائر زهرا در عرش بین خاکی که در آن فاطمه صاحب حرم است قصد قم میکنم از مشهد و در هر نفسم یارضاجان دم و معصومه مدد بازدم است شد پناهنده به منظومه‌ی صحنت «پروین» حرمت امن ترین خانه‌ی اهل قلم است وقت توصیف شکوه تو مضامین لال اند شاعران مدح تو را هر چه بگویند کم است
. علیه_السلام دل تا نشست روز ازل روی بام او عمداً گذاشت پای خودش را به دام او ما را فقط هوای نجف مست می‌کند چون لب نهاده ایم به لب های جام او شیرینی دهین نجف را چشیده است هرکس که باز کرده دهان را به نام او هرجا که کار عالم و آدم گدایی است مانند پادشاه می‌آید غلام او توحید خوانده هرکه میان نماز خویش خوانده است در مقابل او از مقام او عالم نشسته گوش به فرمان منبرش لکنت گرفته روح جهان از کلام او هر کس که جان سپرده به پای محبت‌اش ثبت است بر جریده‌ی عالم دوام او «پیچند رخ به مغنعه مردان روزگار» تیغ‌اش برون بیاید اگر از نیام او در کارزار دهر،جهان پهلوان علیست مرشد! بگیر ضرب و بخوان از مرام او خیر‌ش به دشمنان خودش هم رسیده است گسترده است سایه‌ی لطف مدام او بعد از اُحد اگر چه پر از زحم کاری است لبخند فاطمه است فقط التیام او هفت آسمان به محضر او می‌دهد سلام مانده است بی جواب اگر چه سلام او خون حسین می‌چکد از دستشان هنوز آن سائلان که سیر شدند از طعام او ...