هدایت شده از کانون تفکر
001_99.5.11طرح کلی اندیشه اسلامی .m4a
32.65M
#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی
درس اول
حجت الاسلام استاد مهدی منصوری
جلسه اول
هدایت شده از کانون تفکر
002_99.5.12,طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن .m4a
39.51M
#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی
درس دوم
حجت الاسلام استاد مهدی منصوری
جلسه دوم
هدایت شده از کانون تفکر
003_99.5.13،طرح کلی اندیشه اسلامی.mp3
16.16M
#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی
درس سوم
حجت الاسلام استاد مهدی منصوری
جلسه سوم
هدایت شده از کانون تفکر
004_ 99.5.14،طرح کلی اندیشه اسلامی.mp3
13.28M
#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی
درس چهارم
حجت الاسلام استاد مهدی منصوری
جلسه چهارم
هدایت شده از کانون تفکر
005_99.5.15،طرح کلی اندیشه اسلامی.mp3
17.71M
#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی
درس پنجم
حجت الاسلام استاد مهدی منصوری
جلسه پنجم
هدایت شده از کانون تفکر
006_99.5.16طرح کلی اندیشه اسلامی.m4a
38.39M
#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی
درس ششم
حجت الاسلام استاد مهدی منصوری
جلسه ششم
هدایت شده از کانون تفکر
برنامه کلاس ها در مشهد مقدس
اول : مدرسه مطلوب و ایده آل ؛ ساعت ۷:۴۵ تا ۹ صبح
دوم : کیفیت تحصیل ( سلوک علمی ) ؛ ساعت ۹:۱۵ تا ۱۰:۳۰ صبح
سوم : طرح کلی اندیشه اسلامی ؛ ساعت ۱۰:۴۰ تا ۱۱:۳۰ صبح
محل : ابتدای خ شیرازی ؛ مدرسه نواب
در شروع کارها در ابتداء نقص ها و آفت ها را نبینید
انسان در صورتی موفقیّت علمی پیدا می کند که سعی و حرکت داشته باشد و در این وادی علمی سلوک داشته باشد و جز سعی و حرکت راهی در پیش روی انسان نیست و از اینرو باید حرکت کرد ولی پیش از حرکت ، ممکن است که مشکلات و دردسرها دیده شود و همین باعث شود که انسان حرکت نکند و یا اینکه به حرکتش ادامه ندهد . کسی که می خواهد سلوک علمی داشته باشد ، باید بداند که این راه مشکلات خودش را دارد که باید از آن ها عبور کرد . هنگام شروع فعّالیت علمی ، مشکلات داخلیِ موجود در علم و یا مشکلات بیرونی دربارۀ تعلّم به چشم می آید و انسان در هول و هراس می افتد که نکند به آن مشکل دچار شوم ، در اینجا نباید آفت ها را دید و بلکه با جرأت می بایست ورود کرد و موانع را کنار زد ؛ مهم این است که بدانیم موانع هست و موانع برای از میان برداشتن است .
دیدن نقص ها و آفت ها در ابتداءِ کار ، انسان را به آفتی همچون ترس دچار می کند و ترس هم بزرگترین آفتی است که مانع از به نتیجه رسیدن انسان است . « الجبن آفة، العجز سخافة » ( ترس و بد دلى در هر كار زيان و آفت است، و خود را بعجز و ناتوانى انداختن و چنين نمودن پایینی و تنگی عقلى و سخافت است. )
« احذروا الجبن فانّه عار و منقصة. » ( حذر كنيد از ترس پس بدرستى كه آن ننگ است و منقصت يعنى سبب نقص و كمى مرتبه اين كس، يا نقصان و زيان او. )
با ترسی که از توجّه به آفات و نقائص برای خود ساخته است ، جایی برای حرکت نمی گذارد و توقّف و ایستادن را بر حرکت ترجیح می دهد و بیشتر دلش می خواهد ترک موقعیت کند و در این مسیر گام برندارند . با اینها که می نشینی دلِ پر غصّه ای دارند و فقط می نالند و می نالند و می نالند ولی بسیار بی انصاف اند چون که اگر کمی به داشته های خود توجه می کرد و با حکیمی همراه می شد و دل به نااهلان نمی داد ، آنقدر ایستایی را بر حرکت ترجیح نمی داد . « لا تشركنّ فى رأيك جبانا يضعّفك عن الأمر و يعظّم عليك ما ليس بعظيم. » ( شريك مگردان زينهار در رأى و انديشه خود ترسناكى را كه ضعيف گرداند رأى ترا از كار، و عظيم گرداند بر تو آنچه را نباشد عظيم، يعنى در كارها با ترسناك مشورت مكن و او را شريك مگردان با خود در رأى و انديشه، زيرا كه اگر شريك گردانى او را او بسبب ترسناكى كه دارد ضعيف گرداند رأى ترا از كارها هر چند مصلحت تو در آنها باشد، و چيزى را كه عظيم نباشد عظيم گرداند در نظر تو و بترساند ترا از آن. )
چنین انسان هایی شاکر نیستند چون که بصیر نیستند و نمی توانند داشته های خود را ببینند از اینروقدرت استفاده را هم از دست می دهند و آنها برای خود اینگونه تعریف کرده اند که در صورتی حرکت و سعی می کنم که آفت و نقصی نباشد در حالی که چنین چیزی محقّق نخواهد شد و انسان با چنین توهمّی خود را همیشه در حالت ایستایی نگه می دارد .
آدم های ترسو ، آدم هایی هستند که بخیل اند و نمی خواهند داشته های خود را به صحنه آورند و بهره ببرند . ما باید سعی کنیم بخیل نباشیم که در اینصورت همیشه داشته ها را می خواهیم نگه داریم و به صحنه نیاوریم و با به صحنه نیاوردن ، رشد از ما دریغ می شود .
احذروا البخل فانّه لؤم و مسبّة. « حذر كنيد از بخيلى پس بدرستى كه آن پستى مرتبه است و جاى دشنام دادن، يعنى باعث اين مىشود كه مردم صاحب آن را دشنام دهند. »
اول باید کور باشید و در عین حال بصیر ؛ هدف را ببینیدو هیچ مانعی را نبینید و به عبارتی اوّل کافر باشید و بعد از آن مومن و بدی ها و عیب ها و نقص ها را بپوشانید تا دل بتواند به آنچه که می خواهد برسد ، دلخوش کند و معتقد شود . که دوم ، در اینصورت شجاعت و جرأتی حاصل می شود و در مرتبۀ سوم اهل جود می شود و داشته های خود را به صحنه می آورد و برای خود می بخشد و در مرتبۀ چهارم اینگونه است که انسان می تواند اهل جّد و جهد و تلاش گردد .
در موفقیت علمی باید این را متوجه باشید که با به صرفِ مشکلات و آفاتی که به ذهن می آید ، سریع صورت مسئله را پاک نکنید و تمام تلاش تان را به حذفِ محور علمی نبرید ، بلکه در وهلۀ اول به دنبال حلّ آفات و مشکلات و دردسرها باشید . نباید با وجود ریاء در نماز ، نماز را حذف کرد و بلکه تمامی تلاش می بایست بر حذفِ حواشی ایجاد شدۀ دور نماز متمرکز شود .
عدّه ای که خود را به جهت آفات و نقائص در ترس قرار می دهند ، اینها در خلأ روحی به سر می برند و صمد نیستند و از جهت نفسی عاجزند و عجز نفسی ، خود را در ترس نشان می دهد و دیگر اینکه چون دست اش از واقعیت دور است از اینرو برای خود می بافد آن چه را که نباید ببافد و به عبارتی ضعف یقین او را به این وضعیت دچار می کند . « شدّة الجبن من عجز النّفس و ضعف اليقين. » ( شدّت ترس از ناتوانى نفس و سستى يقين است ، مراد ترسناكى زياد از عجز نفس و ضعف يقين بمعارف إلهيّه ناشى مىشود و اگر كسى را قوّت نفسى باشد و بيقين قوى داند كه آنچه حق تعالى امر بآن كرده خير او در آن باشد، و اگر ضررى در آن باو برسد تلافى آن بأضعاف مضاعفه خواهد شد يقين او را در آنها ترس زيادى بر آنچه لازمه نفوس بشريه است نشود، و همچنين در مهالك ديگر هر گاه يقين او قوى باشد، باين كه آنچه باو برسد بظلم و عدوان تلافىآن بر وجه أحسن خواهد شد، چندان باكى نخواهد داشت، و زياده ترسناك نخواهد بود در آنها. ) کسانی که از نظر نفسی ضعیف اند و به خود اجازه حرکت نمی دهند ، باید تقویت شوند و باید آنها را متذکر توانایی شان نمود که در اینصورت امکان این وجود دارد که از ترس خود دست بردارند .
کمال برای انسان ، نقصانیه الحدوث است و به عبارتی از نقصان سر بر می آورد . باید نقص را در ابتداء پذیرفت . نمی شود که نقص دیده نشود . ما موجودات ناقصی هستیم که قرار است از درون نقص با تربیت خود را خارج سازیم از اینرو وجودِ نقص در ابتداء طبیعی است و از آن ناگزیریم . ناقص قرار است از درون نقص سر برآورد و کمال خود را رقم زند از اینرو نباید با زوم کردن بر نقص ها و مشکلات ، حرکت را از خود دریغ کرد و بلکه بیش از اینکه به نقص ها توجه کنیم می بایست که به نیازها توجه نمود . نیازها ، طلب ها را می سازد و همین طلب هاست که انسان را به مطلوب می رساند . طلب همان کشش است و انسان را می کشاند و از اینرو باید کشش را متوجه بود نه نبودن ها را و با وجودِ کشش ها و در پی آن حرکت کردن ها چون فعلیّت تمام جاصل نشده است ، با آفت ها و اشکالاتی روبرو می شویم که باید به حرکت خود ادامه دهیم و همانطور که بعداً توضیح آن می آید مبارزه را صورت داد . مشکلات و آفات و نقص ها ، پیش از حذف صورت مسئله ، جدّ و جهد و مبارزه نیاز دارد که آدمی می تواند با چنین رویکردی به نتیجۀ لازم دست یابد
گاهی نیاز است به کم قانع شوید
گاهی ممکن است که عده ای می خواهند تمامی علوم را داشته باشند و همین باعث می شود که بعد از مدّتی از همه چیز مانده و رانده شود و در نتیجه ، بعد از مدتی به آن چه باید برسند نمی رسند و در خود جمع بندی احساس نمی کنند و با یکسری علوم نصف و نیمه مواجه هستند . شیطان آمده است سراغ حضرت آدم و به آدم وعده خلود می دهد و می گوید که می خواهم خالد شوید . « شجره الخلد » در حالی که آدم اگر به کم قانع می شد لازم نبود که هبوط ازبهشت داشته باشد . اگر آدم هبوط دارد ، به جهت اینکه به کم قانع نیست اند . عده ای می خواهند بیشتر در بهشت به طور بهشتی بمانند ولی نمی دانند که همین فعالیتی که می کنند تا بیشتر بهشتی بمانند باعث می شود که هبوط و نزول داشته باشند و از بهشت در آید و در دنیا و مشکلاتش قرار بگیرد . عده ای هستند که با انتخاب و تصمیم هایشان همیشه در دنیای مشکلات بمانند و خود را به بهشت نرسانند و می خواهند با نوع انتخاب هاشون خود را هبوط و نزول دهد .
آمادگی برای حلّ مشکلات
گاهی مشکلات در شروع ( مشکلات اولیّه ) است و گاهی مشکلات در ادامه ( مشکلات ثانویّه ) است . مشکلات در ادامه ، سنخش و جنسش ممکن است با مشکلات اولیه فرق کند از اینرو گاهی همین که شروع به کار می کنید و به پیش می روید مشکلاتی ظهور می کند ؛ در اینجا برای مومنین که به دنبال فراگیری علم هستند ، اعداء الله به سراغ آنها می آیند تا راه را انحراف ببخشند . کسانی که فعالیّت علمی را شروع کرده اند ، منتظر این باشند که مشکلات شان افزون شود چرا که گردنه های جدیدتری را طی می کنند و در اینجا نباید انتظار داشت که سنخ چنین مشکلاتی همچون مشکلات در ابتدای راه باشد ولی اگر به مدیریت مشکلات ادامه دهند ، آرام آرام صلابتی می یابند که مشکلی دیگر در این مسیر کاری نیست . فهم اینکه « چون این گردنه را طی می کنید ، مشکلات دارد می آید » بسیار مهم است . گاهی شروع نکرده اید که مشکلاتی به جهت اینکه شروع نکرده اید ظهور می یابد ولی همین شروع کردید منتظر باشید که انواع و اقسام مشکلات به سمت شما گسیل شود .
بدانید با شروع به کار شیاطین زیادی دست به کار می شوند تا موانع زیادی را به صحنه آورند که با ظهور موانع ، دست از کار کشیده شود . چون تا دست به کار نشود ،موانعی هم نیست و بلکه همین که دست به کار شود شیاطین موانع را می سازند ؛ بسیاری را فریب می دهند تا موانع را بسیار بسازند ؛ نفسانیت آن ها را تشدید می کند ، بی خردی آنها را تقویت می کند ؛ آنها را دچار بی برنامگی می کند ؛ تنظیم برنامه ها را از انها می گیرد . آنها را دچار کم خردی در کار می کند . لذا کار اجرایی چنین خاصیتی دارد . شیاطین بسیار بر مسئولین نفوذ دارند و آنها باید کار ی کنند تا نفوذ شیاطین را سدّ کنند که تنها را معنویت و توسّل است که با ارتباط آسمانی می توانند راه شیاطین را سد نمایند .
این را باید دانست که وقتی عده ای در تحصیل راه می افتند ، مخصوصا کسانی که با خلوص همراه هستند ، شیاطین به صحنه می آید و حتّی مشکلات هم بیشتر خودش را نشان می دهد که باید بدانیم این مشکلات ، غیر از مشکلات پیش از شروع کار و فعالیت است و بلکه چون فعالیت شکل گرفته است و رو به افزایش است ، این مشکلات خبر ازعبور از گردنه ها می دهد و معلوم می شود که مراحلی دارد طی می شود که نباید نگران از آن بود و بلکه باعبور از آن مشکلات هدیه های رحمانی و رحیمی خاصی در انتظار است که بدون عبور از آن امکان پذیر نبوده است . پس مشکلات با هم فرق می کند ؛ مشکلاتی هستند که پیش از شروع فعالیت تحصیلی برای محصّل است و مشکلاتی هم پس از شروع فعالیت است که این مشکلات خبر از شروع و حرکت و سیر می دهد که نباید نگران از این مشکلات بود و بلکه باید بدانیم که این مشکلات عبور و مدیریت و برنامه و بزرگ شدن می خواهد ؛ این مشکلات آمد تا انسان را به مراحل سخت تر و دشوارتر و در عین حال موفق تر بکشاند و انسان با آنها دست به مراحلی بالاتر پیدا کند . از اینرو عده ای بعد از مدتی فعالیت با مشکلاتی که مواجه می شوند که باید دانست طبیعی است و این خبر خوشی است که باید خود را بیشتر آماده کرد .
نیاز به مدیریت است .
با شروع به مشکلات متعددی برخورد می کنید که در ادامه نیاز است که بتوان یکایک مشکلات را کنار گذاشت . هر پله را طی می کنید خود را آماده کنید تا مشکلی جدید خود را نشان دهد و با آمدن مشکلات جدید مدیریت را بالا ببرید . با ظهور موانع نباید صحنه را خالی کرد و بلکه باید مدیریت را بالا برد . صبر مدیریت راهبردی است که بتوان حلّ مسئله نمود نه اینکه صورت مسئله را پاک کرد .
با مواجه شدن با مشکلات ، نوبت به مدیریت است . عده ای گمان می کنند که از کمی ظرفیت برخوردارند ولی نمی دانند که اینگونه نیست و بلکه ناشی از بی مدیریتی و کم مدیریتی است که آرام آرام گمان می شود که از نبودِ ظرفیت است . باید به مدیریت در زندگی دست یافت . بی عزمی و بی نظمی و بی ارادگی همه و همه از نبودِ مدیریت است و مدیریت مشکلات هم نیاز بینشی دارد و هم نیاز اخلاقی و هم نیاز رفتاری . یعنی تا به سطحی از بینش نرسیم و در عین حال خُلقیات لازم را به دست نیاوریم و رفتار متناسب را نداشته باشیم ، مدیریت را غیر ممکن می کند .
014_99.11.21 الشواهد وحی و نبوت.mp3
15.39M
#الشواهد_الربوبیه
#وحی_و_نبوت
حجت الاسلام استاد مهدی منصوری
جلسه چهاردهم
003_ تبیین نظاموار هستی شنبه ۲ اسفند ۹۹.mp3
22.65M
#تبیین_نظام_وار_هستی_شناسی_عالم
حجت الاسلام استاد مهدی منصوری
جلسه سوم
جلسه چهارم تبیین نظاموار هستی یکشنبه ۳ اسفند ۹۹.mp3
19.33M
#تبیین_نظام_وار_هستی_شناسی_عالم
حجت الاسلام استاد مهدی منصوری
جلسه چهارم
جلسه پنجم تبیین نظاموار هستی یکشنبه ۳ اسفند ۹۹.mp3
26.43M
#تبیین_نظام_وار_هستی_شناسی_عالم
حجت الاسلام استاد مهدی منصوری
جلسه پنجم
🔴 یکی از نیازهای مهم جوامع اسلامی عملیاتی کردن مفاهیم دینی است
♦️رهبر معظم انقلاب: امام بزرگوار با حضور در صحنه و تبیین مفاهیمی همچون توکل، تکلیف، ایثار، جهاد و شهادت، آنها را در جامعه و زندگی مردم رایج کردند و نتیجه آن، پیروزی ملت ایران در یک جنگ هشت سالهی بین المللی بود.
♦️ روزآمد کردن نرم افزارِ نظام اسلامی وظیفه فضلای صاحب نظر است. البته این بهروزرسانی به معنای دستکاری در منظومه مفاهیم دینی نیست بلکه به معنای کشف حقایق متناسب با نیازهای داخلی و بین المللیِ نظام اسلامی است.
♦️ تغذیه عقبه فکری نظام اسلامی و بهروزرسانی نرم افزار آن را باید فضلا و متفکرین صاحب صلاحیتی بهعهده بگیرند که از جمود فکری و تحجر، و همچنین از افکار التقاطی بهدور باشند.
۹۹/۱۲/۴
آمادگی برای حلّ مشکلات
گاهی مشکلات در شروع ( مشکلات اولیّه ) است و گاهی مشکلات در ادامه ( مشکلات ثانویّه ) است . مشکلات در ادامه ، سنخش و جنسش ممکن است با مشکلات اولیه فرق کند از اینرو گاهی همین که شروع به کار می کنید و به پیش می روید مشکلاتی ظهور می کند ؛ در اینجا برای مومنین که به دنبال فراگیری علم هستند ، اعداء الله به سراغ آنها می آیند تا راه را انحراف ببخشند . کسانی که فعالیّت علمی را شروع کرده اند ، منتظر این باشند که مشکلات شان افزون شود چرا که گردنه های جدیدتری را طی می کنند و در اینجا نباید انتظار داشت که سنخ چنین مشکلاتی همچون مشکلات در ابتدای راه باشد ولی اگر به مدیریت مشکلات ادامه دهند ، آرام آرام صلابتی می یابند که مشکلی دیگر در این مسیر کاری نیست . فهم اینکه « چون این گردنه را طی می کنید ، مشکلات دارد می آید » بسیار مهم است . گاهی شروع نکرده اید که مشکلاتی به جهت اینکه شروع نکرده اید ظهور می یابد ولی همین شروع کردید منتظر باشید که انواع و اقسام مشکلات به سمت شما گسیل شود .
بدانید با شروع به کار شیاطین زیادی دست به کار می شوند تا موانع زیادی را به صحنه آورند که با ظهور موانع ، دست از کار کشیده شود . چون تا دست به کار نشود ،موانعی هم نیست و بلکه همین که دست به کار شود شیاطین موانع را می سازند ؛ بسیاری را فریب می دهند تا موانع را بسیار بسازند ؛ نفسانیت آن ها را تشدید می کند ، بی خردی آنها را تقویت می کند ؛ آنها را دچار بی برنامگی می کند ؛ تنظیم برنامه ها را از انها می گیرد . آنها را دچار کم خردی در کار می کند . لذا کار اجرایی چنین خاصیتی دارد . شیاطین بسیار بر مسئولین نفوذ دارند و آنها باید کار ی کنند تا نفوذ شیاطین را سدّ کنند که تنها را معنویت و توسّل است که با ارتباط آسمانی می توانند راه شیاطین را سد نمایند .
این را باید دانست که وقتی عده ای در تحصیل راه می افتند ، مخصوصا کسانی که با خلوص همراه هستند ، شیاطین به صحنه می آید و حتّی مشکلات هم بیشتر خودش را نشان می دهد که باید بدانیم این مشکلات ، غیر از مشکلات پیش از شروع کار و فعالیت است و بلکه چون فعالیت شکل گرفته است و رو به افزایش است ، این مشکلات خبر ازعبور از گردنه ها می دهد و معلوم می شود که مراحلی دارد طی می شود که نباید نگران از آن بود و بلکه باعبور از آن مشکلات هدیه های رحمانی و رحیمی خاصی در انتظار است که بدون عبور از آن امکان پذیر نبوده است . پس مشکلات با هم فرق می کند ؛ مشکلاتی هستند که پیش از شروع فعالیت تحصیلی برای محصّل است و مشکلاتی هم پس از شروع فعالیت است که این مشکلات خبر از شروع و حرکت و سیر می دهد که نباید نگران از این مشکلات بود و بلکه باید بدانیم که این مشکلات عبور و مدیریت و برنامه و بزرگ شدن می خواهد ؛ این مشکلات آمد تا انسان را به مراحل سخت تر و دشوارتر و در عین حال موفق تر بکشاند و انسان با آنها دست به مراحلی بالاتر پیدا کند . از اینرو عده ای بعد از مدتی فعالیت با مشکلاتی که مواجه می شوند که باید دانست طبیعی است و این خبر خوشی است که باید خود را بیشتر آماده کرد .
#سلوک_علمی
عدّه ای از طلّاب هستند که به خاطر بد تدبیری موقعیت خود را از دست می دهند و آن را به خسران تبدیل می کنند . و فرصت را از بین می برند . با مواجه شدن با مشکلات ، نوبت به مدیریت است . عده ای گمان می کنند که از کمی ظرفیت برخوردارند ولی نمی دانند که اینگونه نیست و بلکه ناشی از بی مدیریتی و کم مدیریتی است که آرام آرام گمان می شود که از نبودِ ظرفیت است . گاهی کسی می گوید که ظرفیّت لازم وجود ندارد ، کسی منکر این نمی شود ولی اینگونه هم نیست که در ابتدای کار از نبود و یا کمی ظرفیّت باشد بلکه اول باید به سمت مدیریت رفت و بعد از آن حکم به چنین چیزی کرد .
باید به مدیریت در زندگی دست یافت . بی عزمی و بی نظمی و بی ارادگی همه و همه از نبودِ مدیریت است . مدیریت مشکلات هم نیاز بینشی دارد و هم نیاز اخلاقی و هم نیاز رفتاری . یعنی تا به سطحی از بینش نرسیم و در عین حال خُلقیات لازم را به دست نیاوریم و رفتار متناسب را نداشته باشیم ، مدیریت را غیر ممکن می کند .
نیاز به مدیریت است .
با شروع به مشکلات متعددی برخورد می کنید که در ادامه نیاز است که بتوان یکایک مشکلات را کنار گذاشت . هر پله را طی می کنید خود را آماده کنید تا مشکلی جدید خود را نشان دهد و با آمدن مشکلات جدید مدیریت را بالا ببرید . با ظهور موانع نباید صحنه را خالی کرد و بلکه باید مدیریت را بالا برد . از اینرو مولفه هایی مثل صبر ، از جملۀ مولفه های مدیریت راهبردی است که بتوان حلّ مسئله نمود نه اینکه صورت مسئله را پاک کرد .
مدیریت دستیابی به نصفی از دستیابی به مقصد است ؛ بدون تدبیر نباید انتظار دستیابی داشت . « التّدبير نصف المعونة. » . بدون مدیریت علمی ، انسان خود را در مسیر علمی به هلاکت می کشاند و باید فقط انتظار سرمایه سوزی را داشته باشد و در اینجاست که باید انتظار فقر و نداری و بیچارگی را کشید . « سبب التّدمير سوء التّدبير. »
( سبب هلاك گردانيدن بدى تدبيرست. ظاهرست كه هلاك گردانيدنها كه از جانب حق تعالى باشد در آخرت يا در دنيا بعنوان عذاب همه از بدى تدبير ناشى مىشود و بسيارى از هلاك گردانيدنهاى ديگران نيز بآن سبب مىشود. ) « سوء التّدبير سبب التّدمير. »
کسی که بد مدیریت می کند و قواعدو سنن را رعایت نمی کند ، تعجیل در نابودی و هلاکت خود می کند و در واقع دوست دارد هر چه سریعتر خودش را در آن مسیر از بین ببرد و از میان بردارد . « من ساء تدبيره تعجّل تدميره. « هر كه بد باشد تدبير او شتاب كند هلاك گردانيدن او، يعنى هرگاه كسى تدبير او بد باشد زود خود را در هلاكت و زيان و خسران مىاندازد. » تدبیر و مدیریت را نباید تأخیر انداخت که تأخیر آن همراه با پیشی گرفتن هلاکت و از دست دادن فرصت ها و سرمایه سوزی است . « من تأخّر تدبيره تقدّم تدميره. »
انسان ها با تدبیر و مدیریت علمی می توانند خود را قدرتمند سازند و خود را از عجز نجات دهند چرا که مدیریت صحیح علمی برای انسان موجب این می شود که انسان ها بتوانند به خوبی به خود بپردازند و دست از اهمال گذاشتن خود بردارند که نتیجۀ آن دستیابی به قدرت و اقتدار می باشد . « لا عاجز أعجز ممّن أهمل نفسه فأهلكها. » ( نيست ناتوانى ناتوانتر از كسى كه وا گذاشته باشد نفس خود را، پس هلاك كرده باشد آنرا. )
با توجه به چنین قدرت و قدرتی ، با مدیریت علمی می توانند لغزش ها را کم کنند « التدبیر قبل الفعل یؤمن العثار » و در نتیجه خودشان را به غنای علمی برسانند و از فقر نجات دهند « سوء التّدبير مفتاح الفقر. » « لا فقر مع حسن تدبير. » با سوء تدبیر نباید انتظار پیشرفت و نتیجه دهی داشت . « لا غنى مع سوء تدبير. » و همین باعث می شود که دیگر به پشیمانی نرسند « التدبیر قبل الفعل یؤمن الندم » . با حسن مدیریت می تواند کم را زیاد کند و با سء مدیریت می تواند بهترین فرصت ها و زیادترین فرصت ها را به کمترین فرصت تبدیل نماید . « حسن التدبیر ینمی قلیل المال و سوء التدبیر یفنی کثیره »
انسان ها با نوع مدیریتی که دارند ، معلوم می کنند که خدای متعال چگونه ظاهر شود و چگونه با او تعامل کند و به عبارتی ما معلوم می کنیم که خدای متعال با ما چگونه رفتار کند ؛ آن کسی که اهل تلاش و زحمت است ، به خدای متعال می گوید خدایا می خواهم اینگونه با من تعامل کنی از اینرو با سوء تدبیر ، انسان گاهی آن چه را که تقدیرش بوده است باطل می کند و از بین می برد . خدای متعال برای او منوط به خواستش تقدیر کرده است که به نتیجه برسد ولی بد تدبیر کرده است و باعث می شود که تقدیرش باطل گردد . « من ساء تدبيره بطل تقديره. » « هر كه بد باشد تدبير او باطل شود تقدير او، يعنى آنچه تقدير كند و اندازه قرار دهد كه فلان نحو و فلان طرز خواهم كرد. » « قوام العيش حسن التّقدير، و ملاكه حسن التّدبير. »
اگر خدای متعال خیر بنده ای را بخواهد به او حُسن تدبیر و مدیریت در زندگی می دهد که باید خود را مشمول چنین چیزی کرد . « اذا اراد اللّه بعبد خيرا الهمه الاقتصاد و حسن التدبير و جنّبه سوء التدبير و الاسراف. » انسان باید تدبیر به عقلانیتی می رسد و خدای متعال عقل تدبیری به او می دهد « لا عقل کالتدبیر » و اینگونه به صلاح زندگی خود می رسد « صلاح العیش التدبیر » و خود را از آفت زندگی که سوء تدبیر باشد نجات می دهد « آفه المعاش سوء التدبیر »
#سلوک_علمی