eitaa logo
کانون غرب‌ شناسی و اندیشۀاسلامی
1.5هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
10.3هزار ویدیو
610 فایل
✅ در این کانال مباحث مختلف و مهم پیرامون شناخت تمدن وعالَم #غرب، تفکر و فرهنگ، علوم‌انسانی، تمدن اسلامی، معارف مهدویت و تحلیل انقلاب اسلامی بر اساس فلسفۀ تاریخ و اندیشه ناب اسلامی ارائه می‌شود. @GhalbeSalimeSalman
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 این هم یکی از ماست ... انقلاب: مغزهایی در این حوزه‌ی علمیه هستند که اگر هر کدام از مراکز تحقیقاتی دنیا این آدم ها را در آن رشته خودشان تربیت کرده بودند، امروز نابغه هایی داشتند این هم، یکی از های ماست!! امروز در ی علمیه هستند که اگر در فلان موسسه تحقیقاتی دنیا، در فن ریاضیات یا فیزیک یا علوم طبیعی یا نجوم مشغول بودند، امروز در دنیا، مثل خورشیدی می درخشیدند! و هر روز، یکی از کارهایشان در دنیا، به ثبت می رسید!! اما این طور مغزها در حوزه ی علمیه ی ما، آدم های معمولی و عادی هستند!! 🍃 ۳۰ بهمن ۱۳۷۰ 🔰کانون غرب شناسی و اندیشه اسلامی @KanooneQarbshenasiAndisheIslami
گفتگو نشریه خط با آیت الله ممدوحی.pdf
حجم: 1.8M
🗂 #پرونده_ویژه_فلسفه_اسلامی 3⃣ 📻 مصاحبه نشریه #خط (صاحب امتیاز: خانه طلاب جوان) با #آیت_اللّه_ممدوحی (حفظه الله) 💠 پیرامون: ((نقش فلسفه در فهم معارف دینی)) #آیت_اللّه_ممدوحی #حوزه #فلسفه_اسلامی 📌 نشر با ذکر منبع جایز است 🔰🔰 🆔http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f 🆔 @khaneTolab ⬇️در اولین فرصت از سایر رویدادهای #علوم_انسانی_اسلامی باخبر شوید💢 👇👇👇👇👇👇 🆔http://eitaa.com/joinchat/4179165216C0d3b9d340
به همه علما، طلاب، دانشجویان، اساتید و مسولین فرهنگی حوزه ها و دانشگاه ها، برنامه ریزان حوزه های علمیه، فعالین رسانه ای و فرهنگی و... شما از آمریکا احیای سبک زندگی اسلامی و تمدن نوین اسلامی است. ❗️اگر و علما و برنامه‌ریزان دروس دانشگاهی به ویژه در علوم انسانی در برنامه های آموزشی حوزه و دانشگاه در راستای منویات که در ذیل می آید، عجله نکنند و این نوع نگاه(نگاه تمدنی به اسلام) را به دروس آموزشی حوزه و دانشگاه وارد نکنند در خون تاخیر نموده اند چه بخواهند چه نخواهند چه بدانند چه ندانند. 🔰بیانات مقام معظم رهبری👇 💢 سبک زندگی و فرهنگ اسلامی به عنوان نرم افزار و اساس تمدن نوین اسلامی و الزامات تحقق آن 🔸ما اگر همه‌جانبه را به معنای تمدن‌سازی نوین اسلامی بگیریم، این تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزاری است؛ یک بخش دیگر، بخش متنی و اصلی و اساسی است. 🔸 عبارت است از همین ارزشهائی که ما امروز به عنوان پیشرفت کشور مطرح میکنیم: علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسی و نظامی، اعتبار بین‌المللی، تبلیغ و ابزارهای تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزاری است؛ وسیله است. ما در این بخش در کشور پیشرفت خوبی داشته‌ایم. 🔸بخش حقیقی، آن چیزهائی است که متن زندگی ما را تشکیل میدهد؛ که همان است. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است؛ 🔸میشود این بخش را به منزله‌ی به حساب آورد؛ و آن بخش اول را، بخشهای به حساب آورد. اگر ما در این بخشی که متن زندگی است، پیشرفت نکنیم، همه‌ی پیشرفتهائی که در بخش اول کردیم، نمیتواند ما را کند؛ نمیتواند به ما امنیت و آرامش روانی ببخشد؛ 🔸 اینها به عهده‌ی کیست؟ به عهده‌ی - نخبگان فکری،نخبگان سیاسی - به عهده‌ی شما،به عهده‌ی جوانها. نخبگان موظفند، موظف است، دانشگاه موظف است،رسانه‌ها موظفند، تریبون‌دارها موظفند؛ مدیران بسیاری از دستگاه‌ها، بخصوص دستگاه‌هائی که با فرهنگ و تربیت و تعلیم سروکار دارند، موظفند؛ کسانی که برای دانشگاه‌ها یا برای مدارس برنامه‌ریزی آموزشی میکنند، در این زمینه موظفند؛ کسانی که سرفصلهای آموزشی را برای کتابهای درسی تعیین میکنند، موظفند. 🔸 یک مقوله‌ای در اینجا مطرح میشود و سر بر می‌آورد، به عنوان مقوله‌ . باید ما به دنبال این باشیم که را تبیین کنیم، تدوین کنیم و به تحقق ببخشیم. 🔸 دو سه نکته پیرامون ایجاد این وضعیت و الزاماتی که دنبال این فرهنگ رفتن برای ما ایجاد میکند، وجود دارد، که باید به اینها توجه کنیم. 1⃣نکته‌ی اول این است که رفتار اجتماعی و سبک زندگی، تابع تفسیر ما از زندگی است: چیست؟ هر هدفی که ما برای زندگی معین کنیم، برای خودمان ترسیم کنیم، به طور طبیعی، متناسب با خود، یک به ما پیشنهاد میشود. یک نقطه‌ اصلی وجود دارد و آن، است.یک هدفی را باید ترسیم کنیم - هدف زندگی را - به آن پیدا کنیم. بدون ، پیشرفت در این بخشها امکان‌پذیر نیست؛ کارِ درست انجام نمیگیرد. 2⃣ نکته‌ دومی در اینجا وجود دارد و آن این است که ما برای ساختن این بخش از ، بشدت باید از تقلید پرهیز کنیم؛ تقلید از آن کسانی که سعی دارند روشهای زندگی و سبک و سلوک زندگی را به ملتها تحمیل کنند. امروز مظهر کامل و تنها مظهر این زورگوئی و تحمیل، است. ، یک فرهنگ مهاجم است. ، فرهنگ نابودکننده‌ فرهنگهاست.شرط رسیدن به تمدن اسلامىِ نوین در درجه‌ی اول این است که از تقلید غربی پرهیز شود. ما متأسفانه در طول سالهای متمادی، یک چیزهائی را عادت کرده‌ایم تقلید کنیم. 🔸 باید همه احساس کنند که مسئولیت ایجاد تمدن اسلامىِ نوین بر دوش آنهاست و یکی از حدود و ثغور این کار، مواجهه‌ با تمدن غرب است، به صورتی که تقلید از آن انجام نگیرد. 🔸 انتظار داریم اهل فکر و اهل نظر در مراکزی که میتوانند و و این کار را دارند، در این زمینه‌ها کار کنند، فکر کنند، مطالعه کنند؛ بتوانیم پیش برویم. مراقب باشیم دچار و نشویم، دچار نشویم - این یک طرف قضیه است - دچار هم نشویم. گاهی اوقات در ظاهر، تبلیغات، تبلیغات دینی است؛ حرف، حرف دینی است؛ شعار، شعار دینی است؛ اما در باطن، است؛ جدائی دین از زندگی است؛ آنچه که بر زبان جاری میشود، در برنامه‌ریزی‌ها و در عمل دخالتی ندارد. ادعا میکنیم، حرف میزنیم، شعار میدهیم؛اما وقتی پای عمل به میان می‌آید، از آنچه که شعار دادیم، خبری نیست. (۹۱/۷/۲۳ خراسان شمالی) 🔹کانون غرب شناسی و اندیشه اسلامی @KanooneQarbshenasiAndisheIslami
کانون غرب‌ شناسی و اندیشۀاسلامی
❌بیانیه مرکز مدیریت حوزه های علمیه علیه کار حجت الاسلام تبریزیان ❌تعرض به یکی از متون مهم علم پزشکی
❗️بلاخره حوزه به آمد، هر چند دیر! و البته با اعلام برائت و از خود! ✍ در احوالات آتش زدن کتاب طبی ! 🔲 چرا حوزه علمیه هنوز تکلیفش را با طب اسلامی مشخص نکرده است؟ 🔍 به احتمال زیاد شما هم فیلم کتاب هاریسون توسط آقای تبریزیان را دیده اید و واکنشهایی که از گرفته تا مرکز مدیریت حوزه علمیه و برخی روحانیون و اساتید دانشگاهی سرشناس را هم دیده و خوانده باشید. ❗️اما می توان گفت؛ ریشه این گونه مشکلات، خود و هستند که بعد از چهل سال از انقلاب با این همه و ، هنوز تکلیف خود را با این پرسش ها مشخص نکرده اند: آیا طب اسلامی داریم؟ روایات طبی چقدر معتبر هستند؟ چگونه باید از آنها بهره برد؟ و... پس تعیین تکلیف کردن این مباحث با خود حوزه است. 💠 بنابراین وقتی خود حوزه به صورت ورود نکرده و درسی برای این بحث _که در چند سال اخیر در جامعه فراگیرتر شده_ را به طلاب اضافه نکرده است، و در یک مورد بحث و نظر قرار نداده است، مشخص است که افرادی به صورت به این عرصه ورود کرده و دانسته یا ندانسته باعث تخریب در بین عموم مردم و به ویژه اهل علم و فرهنگ و بعضاً باعث بدبینی به معتبر طبی هم می شوند! 🔹آقای تبریزیان مدتها در حوزه به کتب روایی طبی مشغول بود اما نظارت و اقدام درستی برای پالایش نظرات وی از طرف حوزه صورت نگرفت. که این نیز کوتاهی برنامه ریزان حوزه را می رساند که چرا احتیاط نکرد و از ابتدا چنین کلاس هایی را مدیریت ننمود تا هم اکنون شاهد وهن روحانیت و روایات طبی نباشیم.؟ 📢 توصیه: اگر باز هم حوزه به صورت رسمی خود را مکلف به ورود به این عرصه نکند باز هم شاهد در این عرصه خواهیم بود. پس بهتر است حوزه هر چه زودتر به این تکلیف عمل نماید. 🌐کانون غرب شناسی و اندیشه اسلامی @kanooneQarbshenasiAndisheIslami
استاد میرباقریمنطق مبارزه .mp3
زمان: حجم: 9.75M
🎧 استاد سید محمّدمهدی ، ۸۷/‌۵/۳ (۱۲ سال قبل): 🔹 در ، حلوا پخش نمی‌کنند. اگر شما را به درون تمدن غرب برده‌اید، آنها هم در داخل جامعه شما مشغول هستند! 🔹 برنامه‌ریزیِ فرهنگی باید در مقابلِ برنامه‌ریزیِ فرهنگیِ باشد. 🔹 منکَر، است، نه جوانِ . 🔹 با باید مبارزه کرد اما اولویت با اصلاح است. 🔹 در مقیاس بزرگ فکر کنید، در مقیاس محدود عمل کنید. بیندیشید و عمل کنید. 🔹 باید باشد. گاهی، آنچه را که در درجه سوم اهمیت است، ده‌بار می‌گوییم، و آنچه را که در درجه اول اهمیت است، یک‌بار هم نمی‌گوییم! این درست نیست. تبلیغ باید متوازن باشد. 🔹 باید به جوانان و زنان، بدهید تا در مسیر مبارزه، منفعل نشوند. 🔹 بعضی جوانان از اینکه گُل خورده، خوابشان نمی‌برد، اما کاری ندارند که مبارزه و به کجا رسید! این یعنی به جوانان «نظام فکری» نداده‌اید. باید رابطه اعتقادات شیعی را با همه عرصه‌های زندگی مشخص ‌کند. ☑️ @mirbaqeri_ir
💢 فکر رسمی و درس رسمی علامه : در رواج پيدا کند و از زندان آزاد شود. و "فکر رسمی" و "" حوزه بشود. (تفسیر سوره نمل، جلسه ۲۶) ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
💥 «مکتب» پیش‌فرض‌های «علوم» را تحویل می‌دهد. ◀️ علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی: ➖ «هرگاه اصول استنباط احکام حکومتی بتواند نسبت بين احکام را ببيند، يعني نظام احکام را ببيند، ولي نظام مستند به وحي، نه نظام برخاسته از قياس و استحسان _ يعنی نظامي که استنادش را قاعده‌مند کند و بتواند تعبد قاعده‌مند را به تفاهم اجتماعي بکشاند _ در این صورت، طبيعي است كه مي‌توانيم انسانيِ متناسب با اداره نظام را به دانشگاه بدهيم» (۱۳۷۴/۶/۳). ➖ «اگر در توليد علوم همان راهي را برود كه ، پايه‏‌هاي تعريفي آن را در احكام توصيفي، تكليفي و ارزشي استنباط مي‌‏كند، در اين صورت، رابطه بين حوزه و دانشگاه ديگر يك رابطه صوری نخواهد بود» (۱۳‌۷۹/۱۰/۶). ➖ « انساني حتماً مي‌‏بايست از وحي اخذ شود و از احكام توصيفي و ارزشي و تكليفي گرفته شود» (۱۳۷۴/۴/۲۰). ➖ « عبارت است از كلیه احكام توصیفی، دستوری، ارزشی». (۱۳‌۷۸/۳/۱۱) ➖ «در ، یک دور کلام جدید دارید و یک دور هم فقه جدید دارید [و یک دور هم اخلاق جدید]؛ یعنی حکومتی و حکومتی [و حکومتی] در مکتب هست». (۱۳۷۸/۳/۱۸) ➖ «منطق استنباط» است پيش‌فرض‌هاي بخش دوم را ارائه مي‏‌دهد كه همان «منطق معادلات يا متدولوژي علوم» است و بخش سوم كه همان «مدل اداره» است محصول دو بخش ديگر است كه در قالب يك مدل اجرايی به دستگاه اجرايی ارائه می‌شود» (۱۳۷۹/۱۰/۶). 📚 پروندۀ کاملِ را ببینید (در حال به‌روزرسانی): 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
6.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نتیجه‌ی نفوذ در رشته تاریخ، از منظر استاد 📺 تخریب جایگاه ائمه در اذهان مردم و گرایش به ، نتیجه عدم کار تخصصی در زمینه تاریخ و نشر مطالب تحریفی است. 📺 موارد تحریفی، با رد معصومیت ائمه، به مرور بیهودگی مسئله و انتظار قائم را به مخاطب القا می‌کنند. 📺 مسئولان باید با نقدپذیری و عدم تساهل، جلوی نشر تحریفات را بگیرند. وگرنه در پیش‌گاه خداوند جوابی نخواهند داشت. ➕ به کانال بپیوندید👇 🆔 @Tahlil_Tv
🔰 زندگی‌نامه استاد 🔹 مرحوم استاد شیخ على صفایى حائرى معروف به اندیشمندى فرهیخته و نویسنده‌اى توانا و دردآشنا و عارفى سالک، فرزند مرحوم حاج شیخ و نوه‌ى شیخ محمد على صفایى حائرى در شهر مقدس ، در سال ۱۳۳۰ دیده به جهان گشود. در سنّ ۱۳سالگى شروع به تحصیل علوم دینى و حوزوى نمود. دروس سطح را در مدت کوتاهى حدود ۳ سال و خورده‌اى به اتمام رسانید. به نقل از خود استاد، عمده‌ترین و بزرگترین آموزگار ایشان در این قسمت، مرحوم پدرشان بودند که از ایشان بهره‌ها بردند و استفاده‌ها کردند. 🔹 عباس صفایی حائری(پدر مرحوم استاد) در مورد ایشان چنین مى‌گفت:« هر چه دارم از اوست. تمامى سوز تشیع و ولایت اهل بیت عصمت و طهارت را از ایشان دارم. در عظمت نگاه ایشان حقارت دنیا را مى‌دیدم. هم اوست که برایم درسى بوده تا در تنهایى به تولدى و تولیدى برسم؛ و «نداریم و تکلیفى نیست» را به «نداریم و باید بسازیم و کارى کنیم»، راه بدهم. و همین اعتقاد، مرا بر آن داشته تا به و فکر کنم و هر آن چه هست را خود به عهده گیرم و به انتقاد نپردازم. و همین است که کار اساسى خود را یکى دگرگون کردن تلقى توده‌ها از خود و دیگرى به دست آوردن مهره‌هاى کارساز مى‌دانم». و باز در مورد ایشان مى‌گفت: «در یکى از روزها که با هم به سمت شیخان مى‌آمدیم؛ ایستاد و گفت: بابا! کسى که در مقام اطاعت باشد. در همین هم از تهمت‌ها آزاد مى‌شود و همان‌ها که متهمش مى‌کردند «اَلآنَ حَصْحَصَ الْحَقّ» مى‌گویند. بعد این جمله را گفت که تمام وجودم را گرفت؛ در حالى که چشم‌هایش از اشک پر شده بود. خندید که: بابا! مردم زیادند و پر توقع و یکى است و سریع الرضا. پس تو او را راضى کن، دیگران چیزى نیستند و سپس این آیه را خواند: «ءَ اَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ اَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهّارُ.»(یوسف، 39.) 🔹 تسلط بر ادبیات معاصر همزمان با شروع دروس حوزوى به مطالعه‌ى سریع و دقیق و وسیع ادبیات معاصر و داستان نویسان ایرانى روى آورد: «شاید سیزده ساله بودم که داستان‌هاى را تمام کردم. داستان‌هایى که درد و رنج انسان را مشخص مى‌ساخت و پوچى و بن‌بست او را نشان مى‌داد». پس از آشنایى با ادبیات کودکان در سطح مجله‌هاى کودک آن روزگار و دستیابى به ادبیات نوجوان در سطح وسیع، حدود سن چهارده سالگى بود که به تاریخ ادبیات ایران و عرب و ژاپن و چین و یونان و اسپانیا و آفریقا و آمریکاى لاتین و کشورهاى غربى روى آورد و با نمونه‌هایى از شاهکارهاى ادبى در هر دوره آشنا گشت. در همین دوره بود که با حرف‌هاى و صادق هدایت و تحلیل‌هاى پوچ‌گراى غربى و آمریکاى لاتینى و طرح‌هاى نواگزیستانسیالیستى و مارکسیستى و تلفیقى از این همه آشنا شد و این‌ها را از زبان ادبیات مى‌شنید و جواب مى‌گفت. مطالعه‌ى این همه و بیش از صفحه ادبیات، آن هم در مدت زمان کوتاهى، بیشتر از آن جهت برایش ضرورى بود که احساس مى‌کرد دانشمندان و ادیبان شرق و غرب، ذهن انسان گرفتار جنگ و سرگشته‌ى ماشین و سرعت را، با ادبیات تغذیه مى‌کنند. 🔹 اولین تالیف از آن جا که تربیت را مهم‌ترین نیاز و زیربنایى‌ترین حرکت هر انسان و جامعه‌اى مى‌دید و مباحث تربیتى را از ابتدایى‌ترین و مقدم‌ترین مباحث بر مباحث دیگر مى‌دانست، با آغاز کرد و اولین نوشته و کتاب خود را تحت همین عنوان در حدود سن بیست سالگى(پیش از انقلاب) به رشته‌ى تحریر درآورد. 🔹 حضور در جبهه در بهمن ماه سال 62 عازم جبهه‌هاى جنگ شد که از اوائل بلوغ این کشش و این عشق و احساس به مرگ و شهادت را در خود احساس مى‌کرد و این عشق و احساس ریشه در تنگى دنیا و حالت‌هایى داشت که از پدر خویش نسبت به مرگ مشاهده مى‌کرد. بارها شنیده بودیم که مى‌گفت: «مَثَل من مَثَل مسافرى است که حتى بار و ساکش را زمین نگذاشته و هر لحظه آماده‌ى رفتن و حرکت است». 🔹 روح بی قرار و شیدای او در سحرگاه روز سه شنبه بیست و دوم تیر ماه ۱۳۷۸ در حالی كه طبق عادت همیشگی عازم زیارت مرقد مطهر حضرت ثامن الائمه(ع) بود، در سانحه تصادف از عالم خاکی رحلت نمود. و پیكر آن فقید سعید در جوار قبر فرزند شهیدش به خاک سپرده شد. #⃣ •═══••@Einsad•‌•═══•‌