⚡️ بزرگترین حجابِ عدالت «مدرنیزم» است.
⚡️ تمدن مدرن مبتنی بر «جور»، یعنی «ظلم پنهان»، است.
«مانع اصلی تحققِ #عدالت در کشور _گرچه عوامل متعددی دخیلاند_ چالشی است که ما با «تمدن مدرن» داریم. یعنی نظامِ سیاست، فرهنگ و اقتصاد لیبرال در طرفِ چالش با انقلاب اسلامی است و این مسئلهای است که ما به آن مبتلا هستیم. یعنی دوگانۀ ادبیات و فرهنگِ انقلاب اسلامی و فرهنگ غرب؛ مانع اصلی دستیابی به عدالت است و ما تا اصلاحات اساسی نکنیم به نتیجه نخواهیم رسید.
ما وقتی میخواهیم قیام برای عدالت کنیم حتماً باید در مقیاسِ تاریخی و مقیاسِ جهانی باشد. بعد، ذیل آن، برای تحقق عدالت در مقیاسِ ملی اقدام کنیم. به تعبیر دیگر، موانع تحقق عدالت یکسلسله موانع تاریخی و اجتماعی هستند، آن هم در مقیاس جامعهی جهانی، که اگر به آن توجه نکنیم و صرفاً بخواهیم عدالت را در حوزۀ کشور خودمان و در _مثلاً_ مقیاس اقتصاد اقامه کنیم با موانع جدی روبهرو میشویم. لذا به نظر من، مهمترین مانع تحقق عدالت، تمدن جدیدِ غرب هست.
به تعبیر دیگر، بزرگترین حجابِ عدالت، #مدرنیزم است که به هیچ وجه نمیگذارد عدالت سیاسی، فرهنگی و اقتصادی محقق شود. تمدن مدرن مبتنی بر «جور»، یعنی «ظلم پنهان»، است. یعنی آن ظلمی که در دورۀ نظام بردهداری وجود داشته، اکنون تبدیل شده است به یک #ظلم_پنهان در دورۀ دموکراسی تبدیل شده است. این بزرگترین مانعی است که ما اگر بخواهیم به عدالت برسیم باید با آن مقابله کنیم.
به تعبیر دیگر، عدالتخواهی باید حتماً ضمن اقامۀ تاریخی و اجتماعیِ عدالت باشد. درگیریِ بین انبیاء و فراعنه بر سر عدالت بوده و بعد هم کشیده شده به دوران ما؛ یعنی درگیری انقلاب اسلامی و غرب مدرن، درگیریِ اساسی است. ما در این مقیاس باید دنبال عدالت باشیم. بر همین اساس، به نظر من اصل انقلاب اسلامی و مراحل پنجگانهای که حضرت آقا برای آن بیان فرمودند مراحلِ اقدام برای دستیابی به عدالت است.
وقتی ما در فضای فرهنگ مدرن زندگی میکنیم و نرمافزارهای ادارۀ ما مبتنی بر بُنیانهای تمدن مدرن هست، آدمهای خوب هم در این ساختار گرفتار میشوند. من قبول دارم که شرایط، انسان را مجبور نمیکند و انسان مؤمن و انقلابی در زندگی شخصی، در سبک زندگی خصوصی و در اقدامات اجتماعی باید برعلیه این شرایط قیام کند، ولی باید توجه داشته باشیم که این موج، برخلاف تحقق عدالت در انقلاب اسلامی است و کسانی که میخواهند برای تحقق عدالت قیام کنند باید برعلیه این موج حرکت کنند و بر این موج غلبه پیدا کنند. طبیعی است که بسیاری از آدمهایی که آدمهای خوبی هم بودند، آرامآرام در مسیر مبارزه با این موج تغییر وضعیت دادند، استحاله شدند و گاهی خودشان هم در مسیر رقیب قرار گرفتند. بنابراین، دستپاک بودن، آلوده نشدن به اشرافیت و امثال اینها برای مدیرانی که میخواهند برای تحقق عدالت و قسط در جمهوری اسلامی عمل کنند یک ضرورت است و فقدان آن موجب بخشی از بیعدالتیها شده است.
ما وقتی دنبال تعریف عدالت یا تحقق عدالت هستیم صرفاً نباید دنبال مثلاً توزیع درآمد یا توزیع دارایی و ثروت باشیم، بلکه باید در یک مقیاس کلان، عدالت را دنبال کنیم. الان گاهی وقتی بحث از عدالتخواهی میشود فقط ضریب جینی یا نحوۀ توزیع دارایی و ثروت را دنبال میکنند؛ اینها کافی نیست؛ نه اینکه لازم نیست. گمانم این است که یکی از شاخصهای تحقق عدالت این است که باید مبتنی بر #مکتب باشد. ما عدالت مبتنی بر مکتب خودمان را دنبال میکنیم. مکتب را اگر بخواهم یک مقدار تفصیل بدهم، هم باید از مبانی عدالت بحث کنیم و هم نظریۀ اجتماعیِ مبتنی بر آن مبانی و هم نظریۀ عدالت را و عدالت را مستند به این سه، ما باید تعریف کنیم.
ما برای تحقق عدالت در یک قدم نیاز به مکتب داریم و بعد در قدم بعد نیاز به علم داریم. یعنی این مکتب باید فرآوری شود و تبدیل به دانش شود و بعد نیاز به برنامهریزی داریم، یعنی باید به مدلهای علم برنامهریزی تبدیل شود. و الّا اگر علم برنامهریزی همان علم برنامهریزی غربی باشد و علومی هم که مبتنی بر آن ما بخواهیم تحقق عدالت را دنبال کنیم همان #علوم_مدرن هستند، مکتب ما تحقق نخواهد یافت.
پس عدالتخواهی باید مبتنی بر مکتب باشد. اگر شما دنبال مکتب اسلام هستید ولی میخواهید از علم مدرن استفاده کنیدبه چالش برمیخورید. ما الان مشکلمان همین است که انقلاب ما دنبال تحققِ مکتب اسلام است ولی سازوکارهایی که برای تحقق عدالت به کار میگیریم سازوکارهای مدرن است و همین بحران ایجاد کرده است.
و حتماً توجه هم باید داشته باشیم که وقتی ما دنبال تحقق عدالت هستیم نمیشود عدالت سیاسی را از عدالت اقتصادی و عدالت فرهنگی جدا کرد؛ یعنی عدالت در قدرت، اطلاع و ثروت به هم پیوسته هستند.»
#استاد_میرباقری
☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ اول باید عدالت را در خودمان محقق کنيم و خودمان عادل بشویم. انسان تا خودش عادل نشود، عدل را نمیتواند محقق کند.
⚡️ محور تحقق عدل، انسانهاي عادل هستند. در نظام انسانهاي عادل هم، ارادههای محوري در مدار این نظام قرار میگیرند. لذا در تاريخ، #معصوم در محور قرار میگیرد و در نظام اجتماعي، #فقيه جامعالشرايط که در ذيل او عمل ميکند، محور میشود.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«اگر ما دنبال عدالت هستيم، عدالت مورد نظر ما بايد مبتني بر مکتب خود ما باشد. البته مکتب کافي نيست، بلکه #مکتب [بهمعنای اخلاق، کلام، فقه] باید فرآوری شده و ذیل آن، #علم و فنآوری و #برنامهريزي و امثال اينها شکل بگیرد.
تحقق عدالت در نظام تکوين براساس فعل الهي است و در نظام اختيارات انساني، بر محور پرستش خداي متعال است. لذا آن اولياء الهي و خلفاي حضرت حق، که معصوم هستند و در پرستش خداي متعال هيچ تخلفي ندارند و ارادهشان محل مشيت خداست، محور تحقق عدالت در حيات انساني هستند. انسان فاعل مختار است و ميتواند جائرانه یا عادلانه عمل کند. تحقق عدالت در معصوم اینگونه؟۰ است که مشيت خدا در او جاري شود و او در مقابل مشيت خدا، از خودش هیچ شأني نداشته باشد، مجراي فعل الهي، باشد، ««وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لكِنَّ اللَّهَ رَمى»»، ««إِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ»»، بیعت با او بيعت با خداست، فعل او فعل خداست.
اما در مادون معصوم، عدالت اینگونه محقق میشود که [انسان] بر محور معصوم حرکت کند و تمام قواي او، ظهور فعل معصوم بشود. اين ویژگیِ جامعۀ دینمحور اماممحور است.
در طرف دیگر، دستگاه شيطان است که قوايي دارد و صفات رذيله را در عالم بسط ميدهد. شيطان بر محور استکبار حرکت ميکند و جمع و جامعهاي براي خودش درست ميکند که جامعهای استکباری است. این جامعه، جامعۀ جائرانه است.
بنابراین جايگاه ما در عدالت معلوم است. اگر ما بخواهيم خودمان عادل بشويم، بايد تمام قواي ما ذيل معصوم قرار بگیرد و اگر بخواهيم براي تحقق عدالت حرکت کنيم، بايد با تمام قوا #طرح_معصوم را در عالم محقق کنيم. طرح معصوم هم يک طرح تاريخيِ بزرگ و به بزرگي خود معصوم است و ما باید در ظرف خودمان برای تحقق آن طرح اقدام کنيم.
اول باید عدالت را در خودمان محقق کنيم و خودمان عادل بشویم. انسان تا خودش عادل نشود، کدام عدل را ميخواهد محقق کند؟ در قدم بعد باید تلاش کنيم که با قواي خودمان، طرح معصوم را بهاندازه ظرف وجودی خودمان محقق کنيم. یعنی محور تحقق عدل، ارادههاي انساني و #انسانهاي_عادل هستند. در نظام انسانهاي عادل هم، ارادههای محوري در مدار این نظام قرار میگیرند. لذا در تاريخ، معصوم در محور قرار میگیرد و در نظام اجتماعي، فقيه جامعالشرايط که در ذيل او عمل ميکند، محور میشود.»
https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3239
☑️ @mirbaqeri_ir
🔵 یادآوریِ سیر پرونده فلسفه:
1⃣ معرفی آثار فلسفۀ روش
2⃣ معرفی اجمالیِ روش تحقیق هماهنگساز
3⃣ توضیح نحوۀ هماهنگیِ روشهای سهگانه
4⃣ تبیین چیستی #حکمت (بهعنوان خروجیِ روش استنباط) و تفاوتش با #فلسفۀ_روش
👈 در ادامۀ پرونده، مطالب دیگری درباره هماهنگی روشها و نیز درباره #حکمت همرسانی میشود و سپس مطالبی درباره #مکتب (که حکمت، جزئی از مکتب است)، همرسانی میشود (5⃣) و در پایان، مطالبی درباره محاسن و خلأهای #حکمت_صدرایی (6⃣) تقدیم خواهد شد.
#ادمین
🔵 بعضی از عناوین پرونده، تا کنون:
➖ فلسفۀ شدن یا #فلسفه_روش پشتیبان و پشتوانهای است برای جریان یافتن مبانی دینی در علوم و دانشها.
➖ هماهنگیِ بین «معرفتهای دینی و معرفتهای علمی»، نيازمند هماهنگیِ روشها و متدلوژیهای آنهاست، و هماهنگیِ روشها نیازمند فلسفۀ روش.
➖ #فلسفۀ_روش، نظام روش تحقیق را بهگونهای بازطراحی میکند که حضور و نقشآفرینیِ دین را در ساحت علم بپذیرد.
➖ قبل از تولید #حکمتهای_مضاف، ابتدا باید فلسفۀ روشِ تحقیق درست کنید.
➖ حکمت بايد زيرمجموعه وحی قرار بگيرد. نبايد يک دستگاه موازی با دستگاه انبيا به نام فلسفه در عالم داشته باشيم.
➖ #فلسفهٔ_روش زمینهسازِ دستيابی به «اخلاقِ حکومتی، #حكمتِ_حكومتی و فقهِ حكومتی» است.
➖ فلسفه (حکمت) در طول وحی است، نه در عرض وحی.
➖ #فلسفۀ_روش را پیش از استنباط، تولید میکنید و #حکمت را پس از استنباط.
➖ باید دامنۀ #فقاهت گسترش پیدا کند تا بتواند #حکمت را هم پوشش دهد.
➖ تفقه دینی باید #حکمتساز باشد. تفقه دینی باید تکامل پیدا کند و حکمت حکومتی و حکمتهای مضاف به علوم را پوشش دهد و استنباط کند.
🔗 متن کامل پرونده (در حال #بهروزرسانی):
🌐 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
💥 #حکمت، ذیل #مکتب قرار دارد. «مکتب» شاملِ «عرفان، حکمت و فقه» است. / علم دینی و برنامهریزی اسلامی، مبتنی بر #مکتب شکل میگیرد. / روش تحقیق، بین «مکتب» و «علم» و «برنامه» هماهنگی ایجاد میکند.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
"ما اگر بخواهیم «تمدن دینی» داشته باشیم، قاعدتاً باید معارف پیشینیای که در #علوم و بعد در #برنامهریزی به کار بسته میشوند، معارف مستنبَط از دین باشند. این معارف پیشینی، اعم از حکمت هستند که میشود از آنها تعبیر به #مکتب شود و بگوییم ما «مکتب، علم و اجرا» داریم (نه صرفاً «حکمت، علم، اجرا»). مکتب یعنی همۀ معارف فرادستیِ دینی که در علم و اجرا دخالت میکنند و جاری میشوند.
مقصود از مکتب، صرفاً احکام تکلیفیِ یا توصیفیِ ناظر به موضوعات علم نیست، بلکه اعم از احکامِ «ارزشی و توصیفی و تکلیفی» است؛ یعنی مکتب مضاف به علم (نه صرفاً حکمت مضاف به علم)، مثل مکتب اقتصادی اسلام، جایگزین فلسفۀ علم میشود و این مکتب، اعم از احکامِ «ارزشی و توصیفی و تکلیفی»ای است که فرادست علم اقتصاد قرار میگیرند و علم اقتصاد باید بهنحوی در تأثیر و تأثر با این مکتب، تولید شود.
وقتی این مکتب میخواهد در حوزه علوم و در حوزه اجرا جاری شود، اگر بهلحاظ روش، جایگاه این معارف و نحوۀ حضور این معارف را در فرایند تولید دانش و تولید مدلهای اجرایی و برنامهریزی ملاحظه نکنید، امکان حضور این معارف در علوم و در برنامهریزیها فراهم نمیشود؛ بلکه حداکثر یک معارفی خواهند بود که به دانشها ضمیمه میشوند؛ درست مثل اینکه شما یک کتاب علم اقتصاد با گرایشهای مختلف داشته باشید و یک کتاب هم به نام «مکتب اقتصادی اسلام» بنویسید و این دو را در کنار هم چاپ کنید! بنابراین ما باید بتوانیم مسیری را تعریف کنیم که از طریق آن، استنباطهایی که تحت عنوان مکتب یا #مفاهیم_فرادستی علم اقتصاد تولید میکنیم، در دانش راه پیدا کنند؛ این حضورِ مکتب در #دانشهای_فرودستی، حضور در فرایند_تولید_دانش است، نه یک حضور تهذیبی که در آن بخواهیم معارف دینی را در خروجیِ علم دخالت دهیم؛ الآن، کار ما در کشور، به یک معنا این است که فقه را صرفاً در خروجی برنامهریزی، دخالت میدهیم.
#حکمت_و_مکتب
#مکتب_و_علم_و_برنامه
📚 پروندۀ کاملِ #فلسفه را ببینید (در حال بهروزرسانی):
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
☑️ @mirbaqeri_ir
مکتب و علم و برنامه .mp3
12.11M
💥 رابطه «مکتب» با «علم» و «برنامه» (با تطبیق بر حوزۀ تربیت)
🔹 #مکتب مشتمل است بر #آموزههای_فقهی که به یک معنا تکلیفها را معین میکنند و #آموزههای_حِکمی که توصیف هستند و #آموزههای_ارزشی که در حوزه اخلاق بحث میشوند.
🔹 #مکتب_تربیتی اسلام برای تبدیل شدنش به یک #نظام_تربیتی عینی و جاری شدنش در عینیت باید از بستر #علوم_تربیتی هم عبور بکند.
🔹 مکتب باید در حوزه دانش فرآوری بشود و به گمان ما اصلاً #علم_دینی یعنی همین. 👈 علم دینی یعنی علمی که در آن مکتبِ مستند به اسلام فرآوری شده و به دانش کاربردی تبدیل شده است. [علم مکتبی]
🔹 علم دینی علمی است که در روش تحقیقِ آن، #مکتب و دستاوردهای استنباطی از دین جانمایی شده، یعنی شما میتوانید نسبتِ بین آن چه که در حوزه مکتب به روش اجتهادی از دین استنباط میکنید با مطالعات تجربی و نظری را معین بکنید و بگویید اینها چگونه درون یک دستگاه مطالعاتی قرار میگیرند و همافزا میشوند.
#مکتب_و_حکمت
#مکتب_تربیتی
#مکتب_کاربردی
#روش_تحقیق
📚 پروندۀ کاملِ #فلسفه را ببینید (در حال بهروزرسانی):
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
☑️ @mirbaqeri_ir
💥 مقصود از #مکتب_اقتصادی عبارت است از «فقه اقتصاد و #حکمت_اقتصاد و اخلاق اقتصاد»
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«مقصود از مكتب اقتصادي چيست؟ مكتب اقتصادي مجموعه آموزههايي است كه دين براي حوزه اقتصاد به ما ميدهد که بخشي از آن در #فقهالاقتصاد است بخشي از آن در #اخلاق_اقتصادي و بخشي از آن در #حكمت_اقتصادي است. من به جاي #فلسفه_اقتصاد تعبير به #حكمت_اقتصاد ميكنم، چون آن را زيرمجموعۀ #تفقه_ديني ميدانم. مكتب اقتصادي اعم از حكمت اقتصاد، اخلاق اقتصاد و فقه اقتصاد است.
اگر ما بخواهيم به يك اقتصاد مقاومتي برسيم، بايد مكتب اقتصادي اسلام را هم [در درازمدت] تبيين كنيم. البته اين کار سطوحي دارد، لازم نيست كه ما حتما پنجاه سال صبر كنيم؛ میتوانيم مكتب اقتصادي را حين عمل اصلاح كنيم؛ مثل #قطارِ_در_حال_حركت كه بايد اصلاح شود؛ نمي توانیم متوقف كنيم؛ لازم نيست قطار را متوقف كنيم و مسافر ها را پياده كنيم تا مثلاً گرمايش يا سرمايش اين قطار را اصلاح كنيم؛ در حال حركت بايد اصلاح هم بكنيم.
[ولي در هر حال]، ما بايد حتماً اين #مكتب اقتصادي را داشته باشيم. مبتني بر اين مكتب اقتصادي بايد #دانش متناسب توليد شود؛ سپس براساس آنها ابزار توليد #برنامه را فراهم كنيم. [این کار احتیاج به مدلهایی دارد.]»
#مکتب_و_حکمت
📚 پروندۀ کاملِ #فلسفه را ببینید (در حال بهروزرسانی):
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
☑️ @mirbaqeri_ir
🆔@QasdWay
💥 «مکتب» پیشفرضهای «علوم» را تحویل میدهد.
◀️ علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی:
➖ «هرگاه اصول استنباط احکام حکومتی بتواند نسبت بين احکام را ببيند، يعني نظام احکام را ببيند، ولي نظام مستند به وحي، نه نظام برخاسته از قياس و استحسان _ يعنی نظامي که استنادش را قاعدهمند کند و بتواند تعبد قاعدهمند را به تفاهم اجتماعي بکشاند _ در این صورت، طبيعي است كه ميتوانيم #پيشفرضهاي_علومِ انسانيِ متناسب با اداره نظام را به دانشگاه بدهيم» (۱۳۷۴/۶/۳).
➖ «اگر #دانشگاه در توليد علوم همان راهي را برود كه #حوزه، پايههاي تعريفي آن را در احكام توصيفي، تكليفي و ارزشي استنباط ميكند، در اين صورت، رابطه بين حوزه و دانشگاه ديگر يك رابطه صوری نخواهد بود» (۱۳۷۹/۱۰/۶).
➖ «#پيشفرضهاي_علوم انساني حتماً ميبايست از وحي اخذ شود و از احكام توصيفي و ارزشي و تكليفي گرفته شود» (۱۳۷۴/۴/۲۰).
➖ «#مكتب عبارت است از كلیه احكام توصیفی، دستوری، ارزشی». (۱۳۷۸/۳/۱۱)
➖ «در #مکتب، یک دور کلام جدید دارید و یک دور هم فقه جدید دارید [و یک دور هم اخلاق جدید]؛ یعنی #حکمت حکومتی و #فقه حکومتی [و #اخلاق حکومتی] در مکتب هست». (۱۳۷۸/۳/۱۸)
➖ «منطق استنباط» است پيشفرضهاي بخش دوم را ارائه ميدهد كه همان «منطق معادلات يا متدولوژي علوم» است و بخش سوم كه همان «مدل اداره» است محصول دو بخش ديگر است كه در قالب يك مدل اجرايی به دستگاه اجرايی ارائه میشود» (۱۳۷۹/۱۰/۶).
#مکتب_و_حکمت
#مکتب_و_علم_و_برنامه
📚 پروندۀ کاملِ #فلسفه را ببینید (در حال بهروزرسانی):
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
☑️ @mirbaqeri_ir
💥 بدون تولید #مکتبهای_مضاف، تولید #علوم_دینی ممکن نیست.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«علم دینی وقتی محقق میشود که اولاً شما #مکتب ـ بهعنوان منظومه معارفِ «توصیفی، ارزشی، تکلیفی» ـ و #معادله و #برنامهریزی عینی را در یک راستا و در یک مسیرِ منسجم قرار دهید و ثانیاً، مدیریت تحقیقات را به عهده بگیرید و رشد تحقیقات را بر مدار ولایت حقه سرپرستی کنید و طبیعتاً یک شبکه تحقیقات ایجاد کنید.
چگونه میشود نسبت بین مکتب و معادله و برنامهریزی عینی را برقرار کرد بهگونهای که مکتب، حاکم بر معادله و برنامهریزی شود و متغیر اصلیِ منظومه معرفتی قرار بگیرد؟ اینجا احتیاج به روش داریم.
روش ما در اینجا صرفاً روش تهذیبی نیست که بگوییم گزارههای علمی را به گزارههای دینی عرضه کنید. روش ما روش مبناگرایی هم نیست که صرفاً بخواهد مبانی فلسفی را بر علم حاکم کند و فلسفههای مضاف را ذیل فلسفه اولیٰ ایجاد کند. روشمان، روش فلسفی_اجتهادی هم نیست که بخشی را از اجتهاد بگیریم و بخشی را از فلسفه بگیریم.
روش ما اجمالاً این است که باید ابتدا نظام معرفت دینی یا نظام معارف استنباطی، اعم از «معارف تکلیفی و معارف توصیفی و معارف ارزشی» و در مقیاس «فرد، جامعه و سرپرستی جامعه»، را استنباط کنیم و بعد باید اینها را در تولید معادله و مدلهای اجرایی فرآوری کنیم. این فرآوری بهمعنای انضمام نیست که ما یک جلد کتاب به نام معارف بنویسیم و آن را کنار کتاب علوم بگذاریم بهگونهای که علم راه خود را برود و معارف دینی هم راه خود را برود! این چیزی را حل نمیکند. فرآوری بهمعنای تکرار کلیات هم نیست.
مکتبهای مضاف یعنی فرآوریشدنِ معارف دینی در عرصه موضوعات مختلف و نه تکرار آن کلیاتِ حاکم بر همه آن شرایط. مثل اینکه ما الان یک مبانی کلی داریم که آن را، هم در تولید نظام تربیتی و هم در اقتصاد و جامعهشناسی به کار میبریم. پیداست که اینها به یک معنا نه مبانی خاص جامعهشناسی هستند و نه مبانی خاص علوم تربیتی یا مبانی خاص اقتصاد؛ بلکه مبانی کلی عام هستند.
ما نیازمند به مکتبهای مضاف هستیم که در آن، مبانی عام در حوزههای خاص فرآوری شوند [و به علم نزدیک شوند] و بعد از فرآوری شدن، باید نحوه تعامل بین این معارف با فرایند تولید معادله و نحوه تعامل این معارف با فرایند تحقق عینی و اجرا تعریف شود. این، همان مسیری است که باید طی شود و الا ما به علم دینی نخواهیم رسید.
باید منظومه معارف، استنباطی باشد و حتی #فلسفه هم باید تبدیل به #حکمت شود؛ یعنی حکمت باید در تبعیت عقل از وحی تولید شود، نه مستقل از وحی. فلسفه باید از [هرگونه] سکولاریسمِ منطقی نجات پیدا کند. لذا همینگونه که فلسفه، استنادش به دین، ناکافی است، فلسفه مضاف هم به طریق اولی، اماواگرهایی دارد. ما باید حکمت مضاف را تولید کنیم که ذیل مکتب قرار دارد. خود فلسفه هم باید بیش از آنچه که الان هست، متعبد به دین شود. تنها از این طریق است که امکانِ فیالجمله دستیابی به #علم_دینی فراهم میآید.»
#مکتب_و_حکمت
#مکتبهای_مضاف
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
@mirbaqeri_ir
@KanooneQarbshenasiAndisheIslami
🔵 تعابیر رهبر معظم انقلاب درباره «سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی»
🔸 ایرانیها به خودشان افتخار کنند که مردی از میان آنها از یک روستای دورافتاده برمیخیزد، تلاش و خودسازی میکند، به چهرهی درخشان و #قهرمان_امّت_اسلامی تبدیل میشود. ۹۹/۹/۲۶
🔸 او نمونهی برجستهای از #تربیتشدگان_اسلام و مکتب امام خمینی بود. ۹۸/۱۰/۱۳
🔸 شهید سلیمانی #قهرمان_ملّت_ایران است، به خاطر اینکه ملّت ایران داشتههای فرهنگی و معنوی و انقلابی و ارزشهای خودش را در او متبلور و مجسّم دید. ۹۹/۹/۲۶
🔸 دارای شجاعت و روحیهی مقاومت بود؛ #شجاعت_و_مقاومت جزو #خصلتهای_ایرانی است. ۹۹/۹/۲۶
🔸 این مسئلهی بروز یک جریانِ بظاهر مذهبیِ متمایل به یکی از فرقهها و علیه مقاومت را ایشان مدّتها قبل #پیشبینی کرد. بعد از مدّتی داعش به وجود آمد. آدم بادرایت و باهوشی بود. ۹۹/۹/۲۶
🔸 روحیهی فداکاری و نوعدوستی داشت، یعنی برایش این ملّت و آن ملّت و مانند اینها مطرح نبود؛ #نوعدوست بود، واقعاً حالت فداکاری برای همه داشت. ۹۹/۹/۲۶
🔸 شهید سلیمانی اهل معنویّت و اخلاص و آخرتجویی بود و اهل تظاهر نبود. ۹۹/۹/۲۶
🔸 آن مردی که میرود جلوی دشمن و واهمه نمیکند و در همهی میدانها نه خستگی میفهمد، نه سرما میفهمد، نه گرما میفهمد، این اگر چنانچه در درون خودش در آن #جهاد_اکبر پیروز نشده بود، این جور نمیتوانست جلوی دشمن برود. ۹۸/۱۰/۱۳
🔸 حاج قاسم صد بار در معرض شهادت قرار گرفته بود؛ این بار اوّل نبود، ولی در راه خدا و انجام وظیفه و جهاد فیسبیلالله از هیچ چیز پروا نداشت؛ نه از دشمن پروا داشت، نه از حرف این و آن پروا داشت، نه از تحمّل زحمت پروا داشت. ۹۸/۱۰/۱۳
🔸 این شهید عزیزِ ما هم دل و جگر داشت به دهان خطر میرفت و ابا نداشت؛ هم #باتدبیر بود؛ منطق داشت برای کارهایش. این #شجاعت_و_تدبیرِ_توأمان، فقط در #میدان_نظامی هم نبود، در #میدان_سیاست هم همین جور بود. ۹۸/۱۰/۱۸
🔸 در مسائل داخل کشور اهل حزب و جناح و مانند اینها نبود، لکن بشدّت انقلابی بود. انقلاب و #انقلابیگری خطّ قرمزِ قطعیِ او بود؛ ذوب در انقلاب بود. پایبند به خطّ مبارک و نورانیِ امام راحل (رضوان الله علیه) بود. ۹۸/۱۰/۱۸
🔸 به کمک ملّتهای منطقه یا با کمکهایی که به ملّتهای منطقه کرد، توانست همهی نقشههای نامشروع آمریکا در منطقهی غرب آسیا را خنثی کند. ۹۸/۱۰/۱۸
🔸 شهید سلیمانی با حرکات خود و بالاخره با شهادت خود اسم رمز برانگیختگی و بسیج مقاومت در دنیای اسلام شد. ۹۹/۹/۲۶
شهید سلیمانی #نرمافزارِ_مقاومت و #الگوی_مبارزه را به ملّتها تعلیم کرد. ۹۹/۹/۲۶
🔸 با رفتن او به حول و قوّهی الهی کار او و راه او متوقّف و بسته نخواهد شد. ۹۸/۱۰/۱۳
🔸 روزی که دهها میلیون در ایران، و صدها هزار در عراق و بعضی کشورهای دیگر به پاس خونِ فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگترین بدرقهی جهان را شکل دادند، یکی از #ایّامالله است. ۹۸/۱۰/۲۷
🔸 شهادت او، #زنده_بودن_انقلاب در کشور ما را به رخ همهی دنیا کشید. ۹۸/۱۰/۱۸
🔸 شهید سلیمانی به هر دو حُسنیین رسید؛ هم پیروز شد هم به شهادت رسید؛ یعنی خدای متعال کِلتَا الحُسنَیَین را به این شهید عزیز داد. ۹۸/۱۱/۲۹
🔸 شهید سلیمانی، هم در زمان زنده بودنش استکبار را شکست داد، هم با شهادتش شکست داد. ۹۹/۹/۲۶
🔸 بنده قلباً و زباناً او را تحسین میکردم امّا امروز در مقابل آنچه او سرمنشأ آن شد و برای کشور بلکه برای منطقه به وجود آورد، در مقابل او من تعظیم میکنم. ۹۸/۱۰/۱۸
🔸 سردار شهید عزیز را با چشم یک #مکتب، یک راه، یک #مدرسه درسآموز نگاه کنیم. ۹۸/۱۰/۲۷
🔸 نیروی قدس در منطقه غرب آسیا #سیاستِ مستقل و #عزتمدار جمهوری اسلامی را تحقق بخشیده است. انصافاً نیروی قدس بزرگترین عامل مؤثر برای جلوگیری از #دیپلماسی_انفعالی در غرب آسیا است.
https://farsi.khamenei.ir/
☑️ @mirbaqeri_ir