eitaa logo
🌷دارالقرآن سردار شهید جنگروی دانشگاه امام حسین علیه السلام
795 دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
39 فایل
🔶برگزار کننده: 🔷دوره های تخصصی حفظ قرآن 🔷دوره های تخصصی حفظ نهج البلاغه 🔷فصیح خوانی 🔷تجوید و صوت و لحن 🔷تفسیر و تدبر و مفاهیم 🔷حفظ خردسالان 🔷 روخوانی خردسالان 🔺 ویژه: خواهران، برادران،خردسالان 📱شماره تماس:09198359943 🆔 @eh8359
مشاهده در ایتا
دانلود
صفوف نخستین جماعت قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: ان الله و ملائکته یصلون علی الذین یصلون الصفوف الاول. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: خدا و فرشتگانش بر کسانی که صفهای اول- نماز جماعت- را بهم پیوند می دهند، درود می فرستند. «کنز العمال / ج ۷/ ص ۶۳۳/ حدیث ۲۰۶۲۹» 📿 🌸 🤲 _🍃🌷🍃________🍃🌷🍃_____ 🆔 http://eitaa.com/kanoonquranshahedjangravi _🍃🌷🍃_________🍃🌷🍃___ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱چون بهار از خُلق خوش کردی معطر ، خاک را 🌱«رحمة للعالمین» خواندت از آن ، پروردگار... 🤲 _🍃🌷🍃_______🍃🌷🍃___ 🆔 http://eitaa.com/kanoonquranshahedjangravi _🍃🌷🍃__________🍃🌷🍃__ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌
259
1.67M
❇️زیارت امین الله❇️ 🎤بانوای: حاج مهدی میرداماد 💠به رسم وفاء هر شنبه باهم قرائت می کنیم زیارت امین الله را جهت تعجیل درفرج آقایمان،مولایمان،صاحب الزمان و شِفاء همه بیماران ان شاءا...🤲 _🍃🌷🍃________🍃🌷🍃_____ 🆔 http://eitaa.com/kanoonquranshahedjangravi _🍃🌷🍃__________🍃🌷🍃____
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️ساعت ۲۰ به رسم عاشقی❇️ به رسم عاشقی هر شب ساعت ۲۰ به وقت امام رضا صلوات خاصه امام رضا علیه السلام نیت کنید : ﺍﻟﻠﻬّﻢَ ﺻَﻞّ ﻋَﻠﻲ ﻋَﻠﻲ ﺑﻦْ ﻣﻮﺳَﻲ ﺍﻟﺮّﺿﺎ ﺍﻟﻤﺮﺗَﻀﻲ ﺍﻻ‌ﻣﺎﻡِ ﺍﻟﺘّﻘﻲ ﺍﻟﻨّﻘﻲ ﻭ ﺣُﺠَّّﺘﻚَ ﻋَﻠﻲ ﻣَﻦْ ﻓَﻮﻕَ ﺍﻻ‌ﺭْﺽَ ﻭ ﻣَﻦ ﺗَﺤﺖَ ﺍﻟﺜﺮﻱ ﺍﻟﺼّﺪّﻳﻖ ﺍﻟﺸَّﻬﻴﺪ ﺻَﻠَﻮﺓَ ﻛﺜﻴﺮَﺓً ﺗﺎﻣَﺔً ﺯﺍﻛﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮﺍﺻِﻠﺔً ﻣُﺘَﻮﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮﺍﺩِﻓَﻪ ﻛﺎﻓْﻀَﻞِ ﻣﺎ ﺻَﻠّﻴَﺖَ ﻋَﻠﻲ ﺍَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺍﻭْﻟﻴﺎﺋِﻚَ.  آمدم ای شاه پناهم بده😢😢 التماس دعا🤲 _🍃🌷🍃______🍃🌷🍃____ 🆔 http://eitaa.com/kanoonquranshahedjangravi _🍃🌷🍃________🍃🌷🍃___
🥀🍂 🍂 ❇️ ﷽❇️ 🍂 🌹بسم ربِّ الشهدا🌹 ❇️ ظاهر و باطن ❇️ 💠 عباس شیرازی ( از دوستان قدیمی شاهرخ) 🔹در پس هیکل درشت و ظاهر خشنی که شاهرخ داشت، باطنی متفاوت وجود داشت که او را از بسیاری از هم ردیفاش جدا می ساخت.هیچ گاه ندیدم که در محرم و صفر لب به نجاست های کاباره بزند. ماه رمضان را همیشه روزه می گرفت و نماز می خواند. 🔹 یکی از دوستانش می گفت: پدر و مادرش بسیار انسان های با ایمانی بودند. پدرش به لقمه ی حلال بسیار اهمیت می داد. 🔹 مادرش هم بسیار انسان مقیدی بود. این ها بی تاثیر در اخلاق و رفتار شاهرخ نبود. به سادات و روحانیون بسیار احترام می گذاشت. قلبی بسیار رئوف و مهربان داشت. هر چه پول داشت خرج دیگران می کرد. هر جایی که می رفتیم، هزینه ی همه را او می پرداخت. هیچ فقیری را دست خالی رد نمی کرد.هیچ گاه سیگار نکشید. 🔹فراموش نمی کنم یک بار زمستان بسیار سردی بود. با هم در حال بازگشت به خانه بودیم. پیر مرد درشت اندامی مشغول گدایی بود و به شدت از سرما می لرزید. 🔹 شاهرخ کاپشن گران قیمت خودش را درآورد و به مرد فقیر داد. بعد هم دسته ای اسکناس از جیبش برداشت و به آن مرد داد و حرکت کرد. پیرمرد که از خوشحالی نمی دانست چه بگوید، مرتب می گفت: جَوون، خدا عاقبت به خیرت کنه! 🔹 صبح یکی از روزها با هم به کاباره ی پل کارون رفتیم. به محض ورود، نگاه شاهرخ به گارسون جدیدی افتاد که سر به زیر، پشت قسمت فروش قرار گرفته بود. با تعجب گفت: این کیه، تا حالا اینجا ندیده بودمش؟! در ظاهر، وزن بسیار با حیایی بود. اما مجبور شده بود بدون حجاب به این کار مشغول شود. 🔹 شاهرخ جلوی میز رفت و گفت: همشیره، تا حالا ندیده بودمت، تازه اومدی اینجا؟! زن خیلی آهسته گفت: بله، من از امروز اومدم. 🔹 شاهرخ دوباره با تعجب پرسید: تو اصلاً قیافت به این جور کارها و این جور جاها نمی خوره، اسمت چیه؟ قبلاً چی کاره بودی؟ 🔹 زن درحالی که سرش را بالا نمی گرفت گفت: مهین هستم، شوهرم چند وقته که مرده، مجبور شدم که برای اجاره خانه و خرجی خودم و پسرم بیام اینجا! 🔹 شاهرخ حسابی به رگ غیرتش برخورده بود. دندان هایش را به هم فشار می داد. رگ گردنش زده بود بیرون. بعد دستش را مشت کرد و محکم کوبید روی میز و با عصبانیت گفت: ای لعنت بر این مملکت کوفتی!! 🔹 بعد بلند گفت: همشیره راه بیفت بریم، شاهرخ همین طور که از در بیرون می رفت رو کرد به ناصر جهود و گفت: زود بر می گردم! 🔹 مهین هم رفت اتاق پشتی و چادرش را سرش کرد و با حجاب کامل رفت بیرون. بعد هم سوار ماشین شاهرخ شد و حرکت کردند. 🔹 مدتی از این ماجرا گذشت. من هم شاهرخ را ندیدم. تا اینکه یک روز در باشگاه پولاد همدیگر را دیدیم. بعد از سلام و علیک، بی مقدمه پرسیدم: راستی قضیه ی اون مهین خانم چی شد؟! اول درست جواب نمی داد، اما وقتی اصرار کردم، گفت: دلم خیلی براشون سوخت. اون خانم په پسر ده ساله به اسم رضا داشت. صاحب خونه به خاطر اجاره، اثاث ها رو بیرون ریخته بود. من هم یه خونه ی کوچیک تو خیابون نیروهوایی براشون اجاره کردم. به مهین خانم هم گفتم: تو خونه بمون و پسرت رو تربیت کن، من اجاره و خرجی شما رو می دم!! ⏪... _🍃🌷🍃_____🍃🌷🍃____ 🆔 http://eitaa.com/kanoonquranshahedjangravi _🍃🌷🍃_______🍃🌷🍃___
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼 ✨چه دمی میشودآن دم که شود رؤیت تو ✨که به پایان برسد ظلم شب غیبت تو ✨ای خوش آن دم که رسد رایحه ناب وصال ✨به مشامم برسد عطر خوش قامت تو 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 💠به رسم وفاء هر شب می خوانیم💠 ❇️دعای فرج ودعای سلامتی آقاصاحب الزمان(عج) را به نیت تعجیل در فرج مولایم آقا صاحب الزمان(عج) ❇️ 🤲 _🍃🌷🍃______🍃🌷🍃____ 🆔 http://eitaa.com/kanoonquranshahedjangravi _🍃🌷🍃________🍃🌷🍃___