فردا جلسه ی کانون شعر تعطیل می باشد

«گرسنگیِ معدن!» چشمانِ مهیبِ مرگ، روشن شده بود از بس همه جا دوده و آهن شده بود عمری پدر از معدن نان می آورد، حالا خودِ او طعمه ی معدن شده بود #ریحانه_نوری #تسلیت #طبس #معدنچی اینستا👈@rehneh_norii67

امشب دلم انبار باروت است آتش‌فشان داغ ‎#بيروت است افتاده یک‌سو شاخهٔ زیتون یک‌سو در آتش، ساقهٔ توت است تور عروس شرق، گلدوزی با دانه‌های سرخ یاقوت است مانند قایق‌های سرگردان جاری به هر سو خیل تابوت است‌ ای خطه‌ی زیبا! شکیبا باش جان جهانی با تو مبهوت است آیندهٔ لبنان و اسراییل چون قصهٔ طالوت و جالوت است این زخم چرکین، رو به نابودی‌ست این غدهٔ بدخیم، فرتوت است طاقت بیاور باز هم لبنان! دیگر زمان محو طاغوت است شعر از ‎افشین علا ➕️ @yaminpour

کانون شعر شنبه ۷ مهر۱۴۰۳

🚩 نصر خدا بر لب نیل آمدی، دست و عصا مبارکت نصر خداست نام تو، نصر خدا مبارکت نصرُ مِن اللَه آمدی، فاتح قلب‌ها شدی فتح ْجدا مبارکت، نصر ْجدا مبارکت هرکه شهید می‌شود، سوی حسین می‌رود سوی حسین رفته‌ای، کرب‌و‌بلا مبارکت خانه‌ی عنکبوت را، سیطره‌ی سکوت را بشکن و باز کردن ِپنجره‌ها مبارکت! نزد خدا نشسته است آنکه قیام می‌کند! نزد خدا نشستن این است؛ خوشا مبارکت #مهدی_جهاندار #شهید_سیدحسن_نصرالله #في_مَقعَدِ_صِدقٍ_عِندَ_مَليكٍ_مُقتَدِر @mehdi_jahandar

📹 روایت رهبر انقلاب از گفت‌وگو با شهید مطهری درباره مثنوی ✏️ رهبر انقلاب: مثنوی؛ که خودش می‌گوید: و هو اصول اصول اصول الدین. واقعاً اعتقاد من هم همین است. ✏️ یک وقتی مرحوم آقای مطهری از من پرسیدند نظر شما راجع به مثنوی چیست، همین را گفتم. ✏️ گفتم به نظر من مثنوی همین است که خودش گفته: و هو اصول ... ایشان گفت کاملاً درست است، من هم عقیده‌ام همین است. ۱۳۸۷/۶/۲۵ 🗓 ۸مهر، سالروز بزرگداشت مولوی 💻 Farsi.Khamenei.ir

ناقوس مرگ بنگر چه‌سان تعبیر شد کابوس اسرائیل لرزید بر خود پیکر منحوس اسرائیل عمری تظاهر کرد بر روئین‌تنی اما برداشت ایران پرده از سالوس اسرائیل دیگر به آژیر خطر هر دم کند تکرار آهنگ مرگ خویش را ناقوس اسرائیل از پا فتاد ای خودفروشان قامت دشمن پس دست بردارید، از پابوس اسرائیل بیم از چه دارید ای سران؟ جز عنکبوتی نیست با بازوانی سست، اختاپوس اسرائیل.. رحمی نباید کرد بر این غاصبان وقتی کودک‌کشی فخر است در قاموس اسرائیل.. ✍🏻 #افشین_علا 🏷 #وعده_صادق | #تنبیه_متجاوز 🇮🇷 @Shere_Enghelab

اگر سرکش شود حیوان به ضربت رام می‌گردد تنش، گاهی فقط با انتقام آرام می‌گردد مدارا، حربه‌ای ما بین انسان است با انسان سگ هار از مدارا، گرگ خون‌آشام می‌گردد جهان می‌سوزد از شومیِ این قوم برادرکُش به نفرینی، تباری تا ابد بدنام می‌گردد یکی از نسل حیدر کشته‌ای، ای زاده‌ی مرحب به زودی قلب حیفا، قبر صد خاخام می‌گردد "و قطعاً ننتصر" یعنی که حزب‌الله پیروز است که صهیون با همه خونخواری‌اش ناکام می‌گردد و این آغاز خوش‌فرجام‌تر، راه است و غیر از این اگر صد راه آغازند، نافرجام می‌گردد ... شاعر: #وحید_اجاقی . عضو کانون شعر

تا انتقام دیگری آغاز کردیم درهای دوزخ را به رویت باز کردیم صهیون بدان صبر《 علی 》اندازه دارد آری دوباره حیدری، اعجاز کردیم دیگر نمی آید به چشمت خواب راحت از هر نظر خود را بدان ممتاز کردیم سیّد حسن نصرُ من الله ی بخوان که فعلا کمی از خشم خود ابراز کردیم ما وارثان بی بدیل این زمینیم قدسُ لنا را بهترین آواز کردیم ترسی به دل از دشمن و کافر نداریم ما بارها در راه دین پرواز کردیم شاعر#مهدی_ملک . عضو کانون شعر

صبر کن غرش شمشیر علی مانده هنوز بانگ طوفانی تکبیر علی مانده هنوز غرش حیدری جیش الهی این است آی عالم بنگر خشم سپاهی این است تازه این اول کار است فرج در راه است اول قصه ی خونخواهی نصرالله است تیغ ما در ره خونخواهی او آماده است اول قصه ی طهرانی و فخری زاده است قصه ی غصه ی مردان خدا سر آمد اهل خیبر! بهراسید که حیدر آمد فاتح و ثاقب و سجیل رسیدند از راه گو که لا حول ولا قوه الا بالله ما هم از نسل همان منتقم کراریم اسب زین کرده و آماده ی این پیکاریم آی فرزند حرامی یهود! اسرائیل ای سفید از تو و اعمال تو روی قابیل ای که هیزمکش این معرکه بودی بشنو آی رجاله ی منحوس یهودی بشنو (صبر این طائفه وقتی که به سر می آید دیگر از خرد و کلان معجزه بر می آید) اهل صلحیم ولی گاه نبرد است اینک قسمت لشکر خونخوار تو درد است اینک اینکه از چار طرف بمب و شرر می بارد نعره ی حیدری این تفروا دارد آن همه هیمنه ات بشکه ی توخالی بود گنبد آهنی‌ات گنبد پوشالی بود لب اگر تر بکند سید علی ما بی شک می‌فرستیم شمارا به جهنم به درک ما برآن عهد که بستیم بر آنیم همه یک قدم مانده که در قدس بخوانیم همه این شب تار شب تار به سحر می گردد یک نفر مانده از این قوم که بر می گردد شاعر: سید امید حسینی #قدس #سیدحسن‌نصرالله

سلام ای که به جان نوش کرده ای مارا بیا که با تو بگویم نگفتنی هارا من آن یهودیِ سرگشته در بیابانم که رفته خاک کند در خودش یهودا را رسد به گوش تو فریاد قلبِ مصلوبم اگر ورق بزنی قصه ی مسیحارا شکست خورده، به گل مانده ، زورقی دارم که سالهاست فراموش کرده دریا را هنوز غربت جان دادن فلسطین است که غرق خون جگر کرده جان دنیا را صبور باش که زود است یوشَعی دیگر ز گَرد بستُرد آیینه ی اریحا را که تیغ تشنه ی حق در نیام منتظر است به مشرکان بچشاند خدایِ یکتا را همان که برسر اینان خراب خواهد کرد ستون و سقف طلاکاریِ کلیسا را صبور باش که روز حساب، نزدیک است حساب بر کشد این قوم بی سروپارا دو رنگِ مُرده دو نیلوفریم در مرداب که دیده اند شبی خواب نیروانا را شراب و نان ز تن و خون یکدگر خوردیم خدا بخیر کند شام آخر مارا شاعر:فرشاد سپهرپور

اسم حسن و رسم حسینی‌ست گواه لا یوم کیومک یا اباعبدالله(ع) گفتیم که راه قدس از کربلاست گودال شده قتلگه‌ات نصرالله شعرخوانی محمود حبیبی در رثای شهید نصرالله @FarsMaaref

"طوفان الاقصی" ای پیشتازان فلق، آماده باشید! فرمانبران ملک حق، آماده باشید! در آسمان مردی که چشمش بر شماهاست مردی که از آن سوی مشرق‌ها هویداست مردی که هیئت‌دار باغ آسمان است بر آل طاها گلشنش رنگین کمان است مردی که از آن‌سوی اقیانوس پیداست او چلچراغ آسمان آسمان‌هاست مردی که از نسل خلیل و بوتراب است مردی که رعنا قامتش چون آفتاب است مردی که از نسل کریم بن کریم است ابروش بسم الله الرحمان الرحیم است ای شهسواران نجابت باده خواران مرغان حق دردی کشان ای سربداران! او با نگاهش ظلمت شب را شکسته در انتظار خیل یارانش نشسته او از تبار خیبر و بدر و حنین است هوهوی شمشیرش لثارات الحسین است؟ حالا که صهیون پشت خیبر ایستاده حالا که اسرائیل بر ذلت فتاده  حیدر تباری باید اینجا سر برآرد باید امیرالمومنینی دیگر آید طوفان الاقصیِ جهان را درنوردد بر دولت تزویر و خدعه چیره گردد طومار ظلم ظالمان در هم بپیچد  هم پایتخت ظلم را بر هم بریزد هان، ذوالفقار جنگ بیرون از نیام است رزمندگان وقت جهاد و انتقام است ** اِنّا هدَیناهُ السّبیل اِمّا شاکراًو اِمّا کَفوراً شاعر: پرویز بیگلری

#کانون_شعر شنبه ۱۴ مهر