eitaa logo
کانون شعر حوزه هنری استان همدان
61 دنبال‌کننده
785 عکس
90 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
من يه وقتي سر چند شماره از مجله سوره نامه تندي به سيد نوشتم كه يعني من رفتم و راهي خانه شدم. حالم خيلي خراب بود. حسابي شاكي بودم. پلك كه روي هم گذاشتم "بي بي فاطمه" (صلوات الله عليها) را به خواب ديدم و شروع كردم به عرض حال و ناليدن از مجله، كه «بي بي» فرمود با بچه‌ من چه كار داري؟  من باز از دست حوزه و سيد ناليدم، باز" بي بي "فرمود: با بچه من چه كار داري؟ براي بار سوم كه اين جمله را از زبان مبارك "بي بي" شنيدم، از خواب پريدم. وحشت سراپاي وجودم را فرا گرفته بود و اصلا به خود نبودم تا اينكه نامه اي از سيد دريافت كردم.  سيد نوشته بود: «يوسف جان ! دوستت دارم. هر جا مي خواهي بروي، برو! هر كاري كه مي خواهي بكني، بكن! ولي بدان براي من پارتي بازي شده و اجدادم هوايم را دارند»  ديگر طاقت نياوردم و راه افتادم به سمت حوزه و عرض كردم سيد پيش از رسيدن نامه ات خبر پارتي ات را داشتم و گفتم آنچه را آن شب در خواب ديده بودم. راوي:يوسفعلي ميرشكاك @arthamedan حوزه هنری انقلاب اسلامی استان همدان
هدایت شده از رضا ابوذری
بیا سنگینیِ بارِ گناهم را نبین امشب مقدّر کن برایم بهترین‌ها را همین امشب برای استجابت فرصتی بهتر نخواهم یافت گره خورده‌ست احیا با امیرالمؤمنین امشب تمام عمر با خود، گرمِ جنگی تن به تن بودم به دیدارت می‌آیم از جدالی سهمگین امشب پناهِ من همین سجاده و تسبیح و قرآن است نگاهی کن به این درماندۀ گوشه‌نشین امشب شب قدر است و جا خوش کرده بغضی در گلوی من مقدّر می‌شود آیا برایم اربعین امشب؟ به فردایم امیدی نیست، اکنون دستگیری کن همین حالا، همین حالا، همین امشب، همین امشب @rezaaboozari
هدایت شده از باب جهاد
شخصیت شهید عزیزم سید مرتضی آوینی محصول یک تحول و انقلاب نبود. او رضوان الله علیه در تمام طول زندگی خویش یک حقیقت طلب محض بود و ابراهیم گونه علی نبینا و علی آله و علیه السلام در هر دوره ای هر چه را شباهتی به حقیقت داشت ولو شباهتی ظاهری تجربه کرده و وقتی پوچی آن را فهم کرده بانگ انی لا احب الآفلین سرداده است. اما چون با خدای خمینی مواجه می گردد تسلیم او جل و اعلا شده و هر روز در ذات مقدس او فانی تر می گردد تا آنجا که جسم و جان را به تمامه رها می کند! این است رمز استحکام و مانایی اندیشه و عمل او رضوان الله علیه. پ.ن: خمینی و ما ادراک ما الخمینی
و راویان هرگز این فصل را نمی‌گویند: خلیفه ای تنها برگشته از هزاران جنگ با بیشمار زخم رفیقان میان کوچه و بازار تنهاست ولی هنوز و همیشه مانند پرچمی بر پاست -چقدر چهره تو آشناست مرد عرب! ترا کجا دیدیم؟ پس از هزاران قرن نشان و نام تو ما را می برد به غاری دور که مثل وحی وحی منزلی آری تو در حرا بودی و با حمایل شمشیر - لا اله الا الله- چون خدا بودی چه حرفها که نگفتند از سر انکار علی و دین؟ علی و نماز؟ ممکن نیست!!! که این امام یقین ‏ به حکم مجتهد نهروان: کافر است مومن نیست! اگر چه هیچ نگفت -این خدای خانه نشین- اگرچه هیچ نگفت حیدر کرار ولی سکوت نیست علی -این تجسم فریاد- نشان صبر خودش را آویخته ست بر دیوار زمانه ای ست عجب آکنده از بنی مروان بنی کلاب بنی نعمان که در میانه میدان به رسم قوم و قبیله ترا رها کردند یگانه مرد که دنیا ‏ با هزار لشکر غمزه ‏به بصره و کوفه ‏گذشت از گذرش ولیک عجوزه نیرنگ شکست در نظرش تو عین علم و عمل خوشا چنین که تویی زمان به دیده شک به دیده تردید در تو مینگرد هلا یقین که تویی که قرنهاست ابوجهل در شگفت انگار خوشا به دین که تویی کسی نمیداند علی شب قدرست و چون سحر بیدار علی کجاست؟ دمی گوش کن که در دل چاهی صدای دریا را «عجب حکایت جانکاهی!» چه میکند اینک؟ این کوه ؛ کوه عدالت نشسته است به دیوان مباد مورچه ای بی نصیب از پر کاهی مباد کوتاهی! گرسنگان جهان _شب و روز_ می‌روند و می‌آیند و کاسه‌های تهی در چشم پی دو سکه زرد پی دو لقمه نان پی همین دو مسافر؛ قطامه و وردان دو جیفه و مردار که دست و پا گیر ست و چاره باز همان انحنای شمشیر ست
"کودکم" دلگیر این نباش که جنگ است کودکم! در بیشه، صدهزار پلنگ است کودکم! آرامتر بخواب، اگرچه هنوز هم لالایی تو، توپ و تفنگ است کودکم! فرداست تا که قد بکشی از دل همین خاکی که زیر موج فشنگ است کودکم! تو مرد روزهای مبادای میهنی هرچند که سلاح تو سنگ است کودکم! دارد جهان به کوچه ی بن بست می رسد این روزها، نه جای درنگ است کودکم! ●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○ هی سنگ بزن بت هبل را بشکن دیواره افکار جمل را بشکن تا قدس شریف گردد آزاد، بیا محصوری وادی امل را بشکن *** با درد و دعا اگر تو را می‌خوانیم در سجده خود قدس لنا می‌خوانیم در مسجد الاقصی به همین زودی‌ها القدس لنا و ربنا می‌خوانیم ●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○ مکن انکار با لبخند، چشم سوگوارت را که می‌بينم درون سینه قلب داغدارت را نمی دانم چه نفرینی گریبانگیر آدم شد که باید تا ابد گردن بگیری اختیارت را گذشته درد از درمان، بگو ای رخش سرگردان کجای این شغادستان رها کردی سوارت را؟ به بازیِ فلک بردی مرا و باختی یکسر بنازم عمر خوش‌پندار بخت بدبیارت را عبث در گیرودار غم برایت دار می‌بافند که غم بر دار خواهد زد همه داروندارت را جهان از جنگ می‌رقصد،تو اما صلح می‌خوانی کجا گم کردی ای شرقیِ بی سامان تبارت را؟ تو را آیات زیتون یادگار خاک مادر بود مقاوم باش! باید پس بگیری یادگارت را @aerthamedan حوزه هنری انقلاب اسلامی استان همدان
گردباد خانه‌های شهر را یکی یکی خراب کرد یا کریم‌های شهر را پَراند آفتاب را گرفت سایه را به جای آن نشاند   گردباد روی باغ‌ها قدم گذاشت عطر لاله را به خاک برد میوه‌های تازه را شهید کرد باغ را به موریانه‌ها سپرد   شهر بیقرار من! صبر کن... ما به شوق آفتاب دست توی دست هم ابر می‌شویم قطره قطره آب می‌شویم بر سرش خراب می‌شویم صبر کن... لحظه‌ی حضور یاکریم‌هاست آفتاب توی مشت‌های ماست... ●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○ مثل وقتی که زیر میز کلاس جامدادی خوشگلم جا ماند مثل وقتی که دیر کردم و باز اسم من را مدیر مدرسه خواند مثل وقتی که توی دفتر من خانم امضا زد و نوشت بد است مثل وقتی که بغض من ترکید قلب من‌گوشه ی کلاس شکست من همین‌قدر غصه دار تو ام که تو مهمان غصه های خودی از همین کودکی شدی سرباز عازم کوچه های جنگ شدی کوچه هایی که مثل جبهه شدند کوچه هایی که جای کودک نیست پیش این غصه های کوچک من این گرفتاری تو کوچک نیست قلب من کاسه ای پر از نذری است مثل یک ظرف کوچک چینی نذر دارد که شادمان باشی کودک کوچک فلسطینی
هدایت شده از شعر انقلاب
وارث موسی هرچند در شهر خودت تنهایی ای قدس اما امید مردم دنیایی ای قدس هم قبله و قلب نخستین در دل توست هم اهل سرِّ لیلة‌الأسرایی ای قدس تنها نه در چشمان گریان فلسطین در چشم اهل آسمان زیبایی ای قدس پیغمبر ما روی چشم تو قدم زد تو میزبان حضرت طاهایی ای قدس غمگین مشو باید که سر بالا بگیری تو خاکِ پاکِ مسجد الأقصایی ای قدس دور و بر تو لشکر شمر و یزید است یک قطره از دریای عاشورایی ای قدس صهیون همان فرزند فرعون است آری امروز تنها وارث موسایی ای قدس فرزندهایت را به خاک و خون کشیدند از خون دلبندان خود دریایی ای قدس امروز اگر دست ستم رحمی ندارد اما در آخر می‌رسد فردایی ای قدس فردای ما موعود دارد غم ندارد فردا صدایت می‌رسد تا جایی ای قدس فردا تمام شهر تو آباد گردد با دست مهدی زنده و برپایی ای قدس ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از محمدمهدی سیار
31.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥[ " چهره سال ۱۴۰۱ هنر انقلاب اسلامی شد. ]💥 🔺️محمد مهدی سیار متولد۱۳۶۲ در زاهدشهر استان فارس 🔺️دارای دکترای فلسفه از دانشگاه تربیت مدرس 🔺️شاعر و ترانه سرای برجسته کشور سراینده ده‌ها ترانه، سرود و تصنیف پرمخاطب از جمله: آلبوم موسیقی حالا که می روی ( باصدای محمد معتمدی)، قطعات ملی و حماسی مثل مژده باران ، حق هو هلا ، سرو آزاد ،رقص جولان ،عشق زیبا و... . 🔺️چاپ و انتشار مجموعه شعرهای: مجموعه شعر بی‌خوابی عمیق (انتشارات سوره مهر) مجموعه غزل حق‌السکوت (انتشارات فصل پنجم) مجموعه شعر رودخوانی (انتشارات شهرستان ادب) مجموعه یادآوری (انتشارات شهرستان ادب) 🔺️دارنده‌ی افتخارات بسیاری از جمله: برگزیده جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی در بخش ادبیات ( ۱۳۸۹‌ )، دو دوره برگزیده جشنواره شعر فجر در رشته‌های شعر کهن و شعر نو، دو دوره برگزیده جشنواره موسیقی فجر، چندین دوره برگزیده جشنواره شعر سوره و شعر انقلاب و... 🎬 مستند پرتره چهره سال ۱۴۰۱هنر انقلاب اسلامی را تماشا کنید: 🔗کانال محمدمهدی سیار 📍@mmsayyar
📸 به مناسبت هفته هنر انقلاب اسلامی آیین تجلیل از هنرمند شاخص استان همدان با حضور ریاست محترم سازمان تبلیغات استان همدان، اساتید هنر و هنرمندان همدانی در مورخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۲ در سالن آمفی تئاتر دکتر صبا، دانشکده علوم پزشکی برگزار شد. @arthamedan مرکز رسانه حوزه هنری انقلاب اسلامی استان همدان https://arthamadan.ir/