🇮🇷بسم رب الشهدا و الصدیقین🇮🇷
🌷#مـعـرفـی_شــهــدا💞
#ختمدهصلواتیکحمدوتوحید
هدیه به
#شهیدعلیاصغرعلیزادهکمند
نام پدر:حسین
معاون ستاد گروه توپخانه 60 رسالت
تاریخ تولد:1338/12/28شمسی
محل تولد:تبریز
پاسدار-متاهل
تاریخ شهادت:1366/11/19شمسی
محل شهادت:مریوان
گلزار شهدا:وادی الرحمت
آذربایجان شرقی - تبریز
گاهی اوقات به گناه هایی ازت سر میزنه
که خودتم از خودت انتظار نداشتی...
اون وقت پِی به این میبری که یه عمر
توهم تقوا و دینداری داشتی..!
به قول معروف :
موقیعت گناه نداشتیم
توهم تقوا برمون داشت
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت113 گذر از طوفان✨ چند دقیقه ای منتظر زنگ زدن پریسا شدم وخبری
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت114
گذر از طوفان✨
روی مبل داخل سالن نشستم با صدای زنگ در سمت در چرخیدم شفقت از روی صندلی بلند شد باقدم های بلند سمت در رفت و دستگیره رو پایین کشید
صدای پریسا پخش شد
_سلام شرکت طبقه بالا تعطیله؟
_علیک سلام نه رفتن دنبال کارای سفارش شرکت برمیگردن
_پس تا وقتی میان من پیش ترانه باشم
شفقت در رو کامل باز کرد وکنار رفت پریسا داخل اومد لبخندی زد و گفت
_عه چرا اینجا نشستی ؟
-منتظرم عمو کریم بیاد چهار پایه رو بیاره بعد برم کارمو شروع کنم
کنارم نشست به مبل تکیه داد
_چهار پایه چرا؟
_پرونده های که گذاشتن بالای کمد بیارم پایین چکشون کنم
_دیروز مدرک جدیدی پیدا نکردی؟
_نه، اتاق بایگانی کامل مرتب شد همه پرونده هارو ثبت کردم، من میگم شاید داخل پرونده های قدیمی باشن خانم شفقت میگه نه بعید میدونم
_وقتی میگن بعیده چرا خودتو اذیت کنی از روز جمعه توی خونه و آشپزخونه کلی کار کردی دیروزم اینجا همش در حال کار کردن بودی
_باید اونا هم مرتب بشن پس بهتره الان درستشون کنم
نگاهی به شفت انداخت
_میشه یه زنگ بزنید به آقای عزیزی بپرسید کی میرسن
_فکر کنم اومدن
پریسا ابروهاش رو بالا انداخت
_ازکجا فهمیدید؟
_صدای پاشون میاد
پریسا از روی مبل بلند شد وگفت
_میگم این شفقت باید حالش گرفته بشه میگی نه
_بازشروع کردی
_آخه انگار مریضه فهمیده برگشتن هیچی نمیگه
_ولش کن برو سرکارت نگن دیر رسیدی
_میگم بهشون پایین بودم چهار پایه رو آوردن بگو زنگ بزنه بیام کمکت زود تموم بشه
لبخندی زدم
_دستت درد نکنه اگر خانم خادمی یا شفقت کمک نکردن میگم زنگ بزنه
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از شـــهــیــدانـــه🌱
🇮🇷بسم رب الشهدا و الصدیقین🇮🇷
🌷#مـعـرفـی_شــهــدا💞
#ختمدهصلواتیکحمدوتوحید
هدیه به
#شهیدعلیاصغرعلیزادهکمند
نام پدر:حسین
معاون ستاد گروه توپخانه 60 رسالت
تاریخ تولد:1338/12/28شمسی
محل تولد:تبریز
پاسدار-متاهل
تاریخ شهادت:1366/11/19شمسی
محل شهادت:مریوان
گلزار شهدا:وادی الرحمت
آذربایجان شرقی - تبریز
.گذر از طوفان
پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
#سلام_به_ارباب✋🏻
🌤صبح ها را به سلامی
به تو پیوند زنم...
✨ای سر آغازترین روز
خدا صبح بخیر...
✨به امیدی که جوابی
ز شما می آید...
✨گفتم از دور سلامی به
شما، صبح بخیر...
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
حرف قشنگ🌱
-خوشبہحالزلیخا
عاشقشدوخداروپیداکرد
ماهمعاشقمیشیمخداروگممیکنیم... 💔
حـٰاجٖیجـٰانِمونیِـهجـٰا
تـووَصیَّٺنـٰامِـهشـونمیگَن:
خُـدایـٰاوَحْشَٺْهَمِـهوُجـودَمرٰافَـرٰاگِرِفْتِه!
مَـنْقـٰادِربِـهمَھـٰارنَفْسِخُـودنیٖسْٺَم...
رُسْوٰایَمْنَـکُنْ
حرفدلخیلیامونه...!
#حاج_قاسم
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت114 گذر از طوفان✨ روی مبل داخل سالن نشستم با صدای زنگ در سمت د
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت115
گذر از طوفان✨
بیست دقیقه س منتظرم عمو کریم چهار پایه بیاره هنوز نیومده باید خودم دست به کار بشم شاید امروزم نیاد
کیفم رو برداشتم از روی مبل بلند شدم سمت اتاق روبروی بایگانی رفتم زیپ کیفم رو باز کردم کلید رو بیرون آوردم در اتاق رو باز کردم و داخل رفتم نگاه گذری به کل اتاق انداختم
اینجام یه نظافت درست وحسابی میخواد معلوم نیست خدمتکار اینجا بابت چی حقوق میگیره
به طرف میز گوشه اتاق رفتم کیفم رو روی میز گذاشتم دستم رو روی لبه میز گذاشتم اگر میز رو بتونم هولش بدم وجلوی کمد بزارمش دستم راحت تر به بلای کمد میرسه
با تمام توانم میز به جلو هول دادم ولی یه ذره هم جابجا نشد و فقط مچ دستم درد گرفت
معلوم نیست داخل کشو هاش چی گذاشتن انقد سنگینه نمیشه تکونش داد
نگاهم روی پنجره نزدیک کمد ثابت موند
اگر بتونم پام رو بزارم روی لبه های پنجره اون وقت میشه دستم رو سمت کمد دراز کنم پرونده هارو سمت خودم بکشم
به طرف پنجره رفتم دستم رو روی دستگیره پنجره گذاشتم با سعی وتلاش وبلاخره موفق شدم بالا رفتم
آروم آروم با ترس و لرز پای راستم رو روی قسمتی از کمد که شیشه ش شکسته بود گذاشتم
یه دستم رو روی گوشه کمد گذاشتم با دست دیگه دوتا پلاستیکی که روی هم گذاشته شده بودن رو به طرف خودم کشیدم
بانزدیک شدن پرونده ها به لبه ای کمد یهوی زیر پام تکون خورد زیر پام خالی شد چشم هام رو بستم همزمان با پرت شدن خودم وپرونده ها وسط اتاق جیغ بلندی کشیدم
یهوی در اتاق باز شد خانم خادمی وشفقت با رنگ و روی پریده داخل اومدن از دیدن وضعیتم تعجب کردن و ترسیدن با شتاب سمتم اومدن شفقت دستش رو بالا برد توی سرش کوبید
_وای دختر چکار کردی؟
خانم خادمی دستش رو روی پاهام ودست ها گذاشت
_مادر جون دست وپات درد نمیکنه ؟احساس درد نداری
بزور آب دهنم رو قورت دادم سرم رو روبه بالا تکون داد
شفقت با استرس گفت
_باسر جواب نده حرف بزن خوبی؟
صدای چی شده گفتن طیب باعث شد نگاه هرسه تامون سمت در کشیده بشه
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍احترام به مادر تا این اندازه؟!!
🎤 #آیت_الله_ناصری
#آیه_گرافی 🌸
لکیلاتاسواعلےمافاتکم
برآنچہازدستشمارفتہ
اندوهگیننشوید !🌱
سورهحدید۳۲
🌸
🍂🌸🌺🌸🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_نماز
🎥 بعضیها میگویند ما نماز نمیخوانیم اما همیشه به یاد خداوند هستیم.
🔹 پاسخ شنیدنی حجت الاسلام عالی به این دسته از افراد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتشارپستثوابجاریهدرپیدارد🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ یگان ویژه خودروهای زرهی خود را به خیابان آورد،
البته برای خدمت به مردم...
اینجا سمیرم است.
مشابه این فیلم از نقاط مختلف منتشر شده است.
اینجا یگان ویژه دارد در مدیریت وضعیت معابر یخ زده به مردم خدمت رسانی میکند.
⚡️دم مدافعان امنیت گرم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک شب به بیابان نجف خوابیدم
وز هاتف غیب این ندا بشنیدم
ای زائر دل خسته ی سلطان نجف
صدساله گناهان تورا بخشیدم..
[السلام علیک یا امیرالمومنین]
حاج_حنیف_طاهری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔗داروی ضـد افــسـردگـی
❅پــیـــشـنــهـــاد دانـــلـود..
هدایت شده از شـــهــیــدانـــه🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻👏 قبل از دیدن، از ته دل بگید ⚘ماشاءلله
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت115 گذر از طوفان✨ بیست دقیقه س منتظرم عمو کریم چهار پایه بیاره
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت116
گذر از طوفان✨
خانم خادمی نگاهش رو ازم برداشت روبه طیب گفت
_ترانه خانم رفته بالای کمد پرونده ها رو بیاره پایین افتاده
طیب چشم هاش گرد شد با نگرانی که توی چهره ش نشست نگاهی به کمد انداخت چند قدم جلوتر اومد
_ دست و پاش سالمه؟جایش آسیب ندیده؟
خانم خادمی همون طور که دستم رو ماساژ میداد گفت
_خدارو شکر جایش نشکسته فقط کوفته شده وترسیده
طیب نفس کلافه ای کشید و با ناراحتی گفت
_بدون چهار پایه چطوری رفتی بالای کمد؟
سرم رو پایین انداختم با صدای آرومی گفتم
_از پنجره بالا رفتم
با صدای که توش نگرانی وتعجب موج میزد گفت
_چکار کردید؟
_نمیدونستم می افتم
شاکی روبه شفقت گفت
_شما با چه عقلی اجازه دادید از پنجره وکمد بالا بره
شفقت هول شد با استرس گفت
_آقا من خبر نداشتم باصدای جیغش ترسیدم با عجله اومدیم دیدم پرت شده وسط اتاق اصلا نگفت میخواد چکارکنه
زیر چشمی نگاهی به شفقت وفروغی انداختم
جواب شفقت باعث شد ابروهای فروغی توی هم گره بخور با همون صدای ناراحت و این دفعه طلبکار گفت
_خانم نیکجو بنظر شما چرا وسیله ای به اسم چهار پایه ساخته شده ؟
سکوت کردم و به دکمه های مانتوم خیره شدم که دوباره ادامه داد
_وضعیت شرکت به حد کافی متشنج شده چرا خود سرانه دست به هرکاری میزنید تو ای اوضاع و اعصاب خردی ها اگر اتفاقی برای شما می افتاد باید چکار میکردیم چه جوابی به خانواده تون میدادیم
شفقت وسط حرف زدنش گفت
_چند روزه دارم بهت میگم از داخل این پرونده ها هیچ چیزی پیدا نمیشه گوش ندادی گفتی باید مرتب بشن گفتم صبرکن عمو کریم چهار پایه رو بیاره خودم کمک میکنم درستشون میکنیم
با این بی احتیاطی کردنت نزدیک بود همه رو توی دردسر بندازی
از حرف های شفقت دلخور شدم سرم رو بالا گرفتم
_سه روزه میگید صبر کن عمو کریم بیاد چند بار اومده و رفته میگید کار پیش اومده صبرکن
میگم زنگ بزنید میگید عجله میکنی
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از شـــهــیــدانـــه🌱
.گذر از طوفان
پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.