eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
15.2هزار دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
امیرالمومنین علی علیه السلام را گفتند: ‌ یاعلی، مٰا فَعَلت حَتیٰ تَصیرَ عَلیا؟! چه کردی که علی شدی؟! ‌ حضرت فرمودند: إنی کُنْت بَواباً لِقَلبی ‌ نگهبان دلم بودم!🌸 ‌‌
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت141 گذر از طوفان✨ کیفم رو برداشتم روبروی آینه وایسادم شالم رو م
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ صدای زنگ آخر پخش شد به دبیر ریاضی خسته نباشید گفتیم کوله پشتیم رو برداشتم بعد از بیرون رفتن خانم غلامی پشت سرش بیرون رفتیم پریسا دستش رو دراز کرد بند کوله پشتیم رو درست کرد _گرسنته نیست؟ _زیاد نه گرسنته؟ _آره سوار ماشین بشیم نهارمون بخوریم _صبرکن برسیم شرکت اونجا نهار میخوریم شاید یکی از مسافرا گرسنه ش باشه نمیشه بهش تعارف نکنیم _وای نه تا برسیم ضعف میکنم _پس روی یکی از نیمکت های کنار ایستگاه بشینیم غذا بخوریم بعد سوار ماشین بشیم _خب اینطوریم دیر میرسیم،مامان ساندویچ سالاد الویه برامون درست کرده بوش داخل فضای ماشین نمیپیچه اگر مسافری قبل ما سوار شده بود بهش تعارف میکنیم _دست مامانت درد نکنه ،باشه بریم سمت ایستگاه تاکسی ها حرکت کردیم به یکی از تاکسی های زرد اشاره کرد _فعلا مسافر نداره تند تر قدم بردار زودتر سوار بشیم قبل از اینکه کسی بیاد ساندویچ هامونو بخوریم _فکرکنم مسابقه دو میدانی داریم میریم پام درد گرفت یواش تر راه برو _بیا دیگه ناز نکن نفس نفس زنان کنار ماشینی که پریسا اشاره کرده بود رسیدم مسیر رو به راننده ای که روی صندلی های ایستگاه نشسته بود گفت سرش رو به نشونه تایید تکون داد در ماشین باز کرد سوارشدیم کوله پشتیش رو روی پاش گذاشت زیپش روباز کرد ساندویچ های که بسته بندی کرده بود رو سمتم گرفت _یکی کافیه _بزارش داخل کیفت شاید گرسنه ت شد سرکار میخوریش دوتا ساندویچ رو ازش گرفتم وتشکر کردم یکیش رو از داخل پلاستیک بیرون آوردم در سکوت کامل مشغول خوردن نهار شدیم پریسا لقمه آخرش رو خورد وگفت _ترانه دیشب با محمد حرف زدم گفت از فردا تا آخر هفته که خونه س کار با کامپیوتر رو بهمون یاد میده پلاستیکی دور ساندویچ پیچیده بود رو توی دستم جمع کردم _دستش درد نکنه من که خیلی استرس دارم کاش آقا طیب بیخیال ثبت سیستمی میشد _پونه گفت خیلی سخت نیست چند بار تمرین کنیم قلق کار دستمون میاد به شیشه ماشین اشاره کردم دستم رو سمتش راز کردم _ببخشید میشه این پلاستیک رو بندازی داخل سطل آشغال اگر دستت نمیرسه بزارمش داخل کیفم پلاستیک رو از دستم گرفت با یه پرتاپ داخل سطل انداختش _عه پریسا این چکاری بود اگر کسی رد میشد بهش میخورد صدای خنده ش بلند شد _فعلا که نخورد،راستی لپ تاپ رو میزاری پیش خودت باشه؟ دستم رو تکون دادم _نه اصلا ،یه روز حواسم نباشه ناز بانو بخاطر اینکه سر از کارمون دربیاره سعی میکنه بهش نزدیک بشه روشنش کنه بیچاره مون میکنه "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
4_5924560385834222036
6.83M
زیر بارون آسمون همیشه حرمت داره... زیر بارون دل من حس زیارت داره...
تصویری کمتر دیده شده از لحظه‌ اصابت گلوله دشمن به یک نوجوان بسیجی و شهادتش این بخشی از تابلوی ماست... یادمان باشد هزاران جوان این چنین برخاک افتادن تا ما بر خاکِ ذلت نیفتیم...‌!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت نشد که گاه به گاهی ببینمت حتی به قدر ِ نیم نگاهی ببینمت تکلیفِ بیقراری این دل چه میشود اصلاً شما اگر که نخواهی ببینمت ای کاش یک سه شنبه شبی قسمتم شود در راهِ جمکران،سرِ راهی ببینمت یا که مُحَرَمی شود و بین کوچه‌ای در حالِ کار ِ نصبِ سیاهی ببینمت آقا خدا نیاوَرَد آن روز را که من سرگرم میشوم به گناهی ببینمت دارم یقین که روز ِ وصالِ تو میرسد ذکر ِ لبم شده که الهی ببینمت... ✨♥️ بـه حــق .
مداحی_آنلاین_همه_دنیا_رو_انگار_تاج_گل_زدن_محمدرضا_طاهری.mp3
8.95M
🌸 (ع) 🌸 (ع) 💐همه دنیا رو انگار تاج گل زدن 💐پسر سلطان و ارباب زاده اومدن 🎤 👏 👌بسیار زیبا
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت142 گذر از طوفان✨ صدای زنگ آخر پخش شد به دبیر ریاضی خسته نباشید
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ رسیدهای خرید و قرار دادهای که فروغی دستور ثبت شون رو داده بود رو انجام دادم مشغول پانچ کردن کاغذهای پروژه جدید شدم صدای پریسا همزمان با ضربه زدن به در اتاق بلند شد _ترانه بیا در رو باز کن صندلی رو عقب کشیدم بلند شدم سمت در اتاق رفتم کلید رو داخل قفل چرخوندم ودستگیره در رو پایین کشیدم _باید بگم فروغی یه کلید به منم بده هر دفعه پشت در باید به انتظار بشینم در باز بشه خنده صدا داری کردم به داخل اشاره کردم _خوبه به دقیقه هم نرسیده در رو باز کردم _نه تو رو خدا تعارف نکن یکساعت پشت در نگهم دار در اتاق رو بستم سمت میز رفتم _بقول خودت کم غر بزن پوشه دستش رو روی میز گذاشت _فروغی بزرگ فرمود اینو هم دقیق بررسی کن اگر همه مدارک درسته وکم و کسری نداره ثبتش کن بعدم داخل کمد بزارش _باشه امروز این دوتا قبلی رو درست کنم فردا درستش میکنم _پس بزارش داخل کمد _باشه حواسم هست ،کارای بالا تموم شد؟ _آره کاری داری بده انجام بدم زودتر تموم بشه بریم _نه بشین این پرونده رو درستش کنم بریم مشغول مرتب کردن شماره بندی صفحات شدم _ترانه ؟ _جانم ؟ _ امروز زن طاهر رو دیدی؟ سرم رو بلند کردم _زن طاهر؟ _آره بابا امروز اومده شرکت ندیدیش؟ _نه از وقتی رسیدیم هنوز بیرون نرفتم _یه چایی هم نخوردی! _خانم خادمی لطف کرد برام آورد _آها من فلک زده باید خودم برم چای برای خودم بریزم _مگه خانم رضایی چایی براتون نمیاره _چرا میاره ولی چاییش یا تلخ یا بی رنگ تعادل در ریختن چایی رعایت نمیکنه _عه خوب بشه بگید گفتیم ولی میگه میخواید بگید من بلد نیستم چایی بریزم یهوی صدای خنده م بلند شد _وقتی از چایی های خوشرنگ وعطر دار خانم خادمی میخوری باید به ما بخندی _ای حسود خانم _متاسفانه برای تو یکی حسود نیستم ،کاش خانم طاهر نرفته باشه ببینیش _چرا ببینمش؟ _با اینکه چادریه ولی خیلی باکلاسه صورتشم خوشگله خوشم ازش اومد اگر اشتباه نکنم داره برای تخصص قلب میخونه پوشه رو بستم بهش خیره شدم _چقد اطلاعات ازش جمع کردی خوشبخت باشن _من که نپرسیدم یادته گفتم الهام گفته طاهر چون یه سفر خارج از کشور داشته یه سری مشکلات برای شرکت پیش اومده _خب؟ _همون موقع برام تعریف کرد فکر کنم خانمش برای دو یاسه تا کشور میتونسته بره برای ادامه تحصیل ولی خانواده خودش وخانواده فروغی مخالف بودن سعی میکنه طاهر راضی کنه ولی موفق نمیشه یه مدت هم قهر وکدورت پیش میاد ولی خانواده ها حلش میکنن دختره با اینکه معتقده ولی دوست داره برای ادامه تحصیل بره یه کشوره دیگه _اوه خانم ملک چقد از جزئیات زندگی اینا خبر داره ،الان دیگه مشکلاتشون حل شده؟ _اونم از حرفهای که فروغی اینا پیش آقای امیری زدن متوجه شده وگرنه براش تعریف نکردن ولی فکر کنم خانم خادمی سیر تا پیاز کل زندگی خاندان فروغی رو بلده دوست دارم یه روز کارمون زیاد نباشه برامون تعریف کنه سرم رو تکون دادم وخندیم _شاید تعریف نکنه بعدشم زندگی اینا به ما چه ربطی داره کم کنجکاوی بکن "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
مداحی_آنلاین_همه_دنیا_رو_انگار_تاج_گل_زدن_محمدرضا_طاهری.mp3
8.95M
🌸 (ع) 🌸 (ع) 💐همه دنیا رو انگار تاج گل زدن 💐پسر سلطان و ارباب زاده اومدن 🎤 👏 👌بسیار زیبا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا