eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
15.8هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.3هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت237 گذر از طوفان✨ سر کوچه از تاکسی پیاده شدیم پریسا بقیه کرایه ر
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ صدای ترانه جان گفتن عموصابر از خواب بیدارم کرد با انگشتام چشم هام رو ماساژ دادم نشستم وکش قوسی به بدنم دادم _سلام عمو کی اومدی _سلام عزیزم همین الان بلند شو لباساتو عوض کن بریم _چشم الان آماده میشم بلند شدم قبل از اینکه از اتاق بیرون برم عمو صدام زد چرخیدم _جانم ؟ _خونه چرا انقد بهم ریخته س؟ لبم رو پایین کشیدم _ناز بانو چند روز مونده به عید یادش افتاده خونه تکونی کنه سرش رو متاسفم تکون داد باید بگم بیان کمکش وگرنه احتمالا سال تحویل هم خونه همینطور میمونه آروم خندیدم همراه عمو از اتاق بیرون رفتم آبی به دست وصورتم زدم از سرویس بیرون اومدم برگشتم داخل اتاقم تند تند لباس هام رو عوض کردم پاکتی که فروغی داده بود رو داخل کیفم گذاشتم و از اتاق بیرون رفتم _عمو من آماده م از روی مبل بلند شد وسمت در هال اومد _زن داداش ما رفتیم ترانه هم تا یه ساعت پیش داداشش باشه سلمان میارش خونه _باشه داداش بسلامت عمو سمت ناز بانو چرخید _فردا میگم بیان کمکتون کارهای خونه تموم بشه چند قدم جلوتر اومد _داداش زحمت نیفتید باترانه کارا رو انجام میدیم عمو از حرفش جا خورد به وسایل داخل هال اشاره کرد و در جوابش گفت _ترانه این وسایل سنگین رو جابجا کنه اصلا نباید کار کنه نازبانو دست و پاشو گم کرد نه منظورم این نبود کار سنگین انجام بده به چشم هاش خیره شدم و ابروهام رو بالا انداختم از طرز نگاه کردنم هول کرد وسرش رو پایین انداخت _عمو بریم دیر نشه خداحافظی گفت وسمتم اومد _بریم عزیزم "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
سلام دوستان عزیز به خاطر درخواست های زیاد شما بزرگواران نویسنده تصمیم گرفتن vip رمان ها رو بار گزاری کنند😍 🌹توجه داشته باشید عزیزانی که میخواند تو کانال خصوصی نویسنده عضو بشن لطفا قبل از رفتن به پی وی ادمین شرایط رو کامل بخونن درصورت قبول شرایط پی وی ادمین مراجعه کنند . https://eitaa.com/joinchat/1087308137C16faeedd95
♥️🍃 بمناسبت سالروز تولد شهید حمید سیاهکالی. 🌸🍃به نیت شادی روح این شهید عزیز. سهم هر نفر ۱۰۰ صلوات و یک یس.🌸🍃 ان شاءالله بتونید از این شهید عزیز هدیه خود رو دریافت کنید😍
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت238 گذر از طوفان✨ صدای ترانه جان گفتن عموصابر از خواب بیدارم ک
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ عمو ماشین رو جلوی در بیمارستان پارک کرد پیاده شدیم و داخل رفتیم باقدم های تند حیاط رو رد کردیم وارد سالن شدیم به طرف پله ها رفتم عمو با تعجب صدام زد _کجا میری بیا با آسانسور بریم _عمو دیر باز میشه با پله راحت ترم خنده صدا داری کرد _باشه عمو جان برو الان منم میام نفس نفس زنان پله هارو بالا رفتم آروم در اتاق رو باز کردم بابا که مشغول خوندن قرآن بود سرش رو سمت در چرخوند سلام کردم مثل صبح آهی کشید وجوابم رو داد جلو رفتم و صورتش رو بوسیدم _اینطور آه میکشی ناراحت میشم ها بعد نگی بهت نگفتم _بخاطر اشتباهات من تو سخت ترین شرایط افتادی انتظار داری آه نکشم _نه نکش من حاضرم هر کاری بکنم فقط حال شما خوب باشه بعدشم سخت ترین شرایط کجابود _اینطور میگی که من ناراحت نباشم _باباجونم بعد حرف میزنیم باشه؟الان میشه تا عمو نیومده یه چیزی بهت بگم؟ _آره دخترم بگو _آقای فروغی یه برگه دادن براتون بیارم سرش رو تکون داد قرآن رو بست بوسه ای روی جلدش زد بعد از چند ثانیه سکوت گفت _ترانه بابا این آقای فروغی رو چقد میشناسی ؟ با سوالی که پرسید هنگ کردم _اصلا چطوری استخدام شدید توی شرکتش زبونم رو روی لبم که خشک شده بود کشیدم _بابا من اصلا شناختی ازشون ندارم از طریق آگاهی استخدام _رفتارش داخل شرکتش چطوره؟ _رفتار بعدی ازشون ندیدم _بابا جان شماره آقا سید که فروشگاه داره رو ببین پریسا با پدرش میتونه بره ازش بگیره برات بفرسته تعجب کردم وگفتم _الان بره؟ _آره _چشم الان زنگ بهش میزنم "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
سلام دوستان عزیز به خاطر درخواست های زیاد شما بزرگواران نویسنده تصمیم گرفتن vip رمان ها رو بار گزاری کنند😍 🌹توجه داشته باشید عزیزانی که میخواند تو کانال خصوصی نویسنده عضو بشن لطفا قبل از رفتن به پی وی ادمین شرایط رو کامل بخونن درصورت قبول شرایط پی وی ادمین مراجعه کنند . https://eitaa.com/joinchat/1087308137C16faeedd95
.گذر از طوفان پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨ نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 .
وَ عَسَی أَن تَکرَهُوا شَیئًا وَ هُوَ خَیرٌ لَکُم وَ عَسَی أن تَحِبُّوا شَیئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَکُم... چه بسا چیزی را دوست ندارید و آن به سود شماست و چه بسا چیزی را دوست دارید و آن به ضرر شماست البقره/۲۱۶
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت239 گذر از طوفان✨ عمو ماشین رو جلوی در بیمارستان پارک کرد پیاد
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ شماره پریسا رو گرفتم کاری که بابا خواسته بود رو بهش گفتم و گوشی رو قطع کردم لبه تخت نشستم به صورت مهربون بابا زل زدم کامل سمتم چرخید _چیزی میخوای بگی اینطور نگاه میکنی؟ لبخندی زدم _نه فقط دوست دارم به این چشم های آرام بخش زل بزنم ازتون چشم بر ندارم دستش رو بلند کرد آروم روی دماغم زد _ماشاءالله زبونت که زبون نیست آروم خندیدم _پس چیه؟ _انقد شیرین حرف میزنی میشه بهش گفت عسل یا قند وشکر یا وسط حرفش پریدم _پیش عمو نگید دیگه بهم قندو شکر بجای اسمم میگه لبخند بی جونی زد _از بس دوست دارن باهات شوخی میکنن _میدونم صدای زنگ گوشیم وسط حرف زدنمون بلند شد نگاهی به صفحه ش انداختم وجواب دادم _جانم پریسا ؟ _ترانه الان با بابا اومدیم فروشگاه آقا سید مغازه کناریشون میگه بار براشون اومده تعطیل کردن _عه دستت درد نکنه ببخشید زحمتتون انداختم _نه عزیزم تا باشه از این زحمت ها از مغازه کناریشون پرسیدیم شماره سید دارید گفت نه ولی فکر کنم الکی گفت نخواست شماره رو بده حالا فردا میایم ازش میگیریم _‌آره راه دیگه ای نیست ممنون عزیزم از بابات تشکر کن _خواهش میکنم چشم ،بابا میگه سلام به حاجی برسون _چشم وسط حرف زدنم گفتم _پریسا و پدرش سلام میرسونن بابا لبخند روی لبش اومد _سلامت باشن سلام برسون _پریسا جان باباهم سلام میرسونه فعلا کاری نداری؟ _زنده باشه ،نه عزیزم خدا حافظی کردم و گوشی رو قطع کردم بابا فوری پرسید _چی شد؟ گوشی رو داخل جیبم گذاشتم _فروشگاه تعطیل بوده فردا خودم برگردم خونه سر راه میرم شماره رو میگیرم _حتما حکمتی هست ،فردا از آقای خجسته خیلی تشکر کن _باشه چشم بابا شماره سید رو میخواید چکار؟ _چند تا سوال ازش دارم ،اون نوشته رو بردار فعلا خودم بهت میگم کی بیاریش شایدم لازم نباشه بیاریش فقط بزارش جایی کسی نبینش _خونه که نمیتونم نگهش دارم میترسم داخل کیفمم باشه فردا بدمش آقای فروغی؟ سرش رو تکون داد _آره دخترم اگر پرسید چرا امضا نکردم بگو بابا گفته خودم خبر میدم _چشم "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
سلام دوستان عزیز به خاطر درخواست های زیاد شما بزرگواران نویسنده تصمیم گرفتن vip رمان ها رو بار گزاری کنند😍 🌹توجه داشته باشید عزیزانی که میخواند تو کانال خصوصی نویسنده عضو بشن لطفا قبل از رفتن به پی وی ادمین شرایط رو کامل بخونن درصورت قبول شرایط پی وی ادمین مراجعه کنند . https://eitaa.com/joinchat/1087308137C16faeedd95
.گذر از طوفان پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨ نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⁨•💛🕊• دلخوشم‌باتواگرازدورصحبت‌میکنم باسلامی،هرکجاباشم‌زیارت‌میکنم..!
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت240 گذر از طوفان✨ شماره پریسا رو گرفتم کاری که بابا خواسته بود
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ جلوی در خونه از ماشین عمو پیاده شدم باکلید توی دستم در باز کردم و دستی برای عمو تکون دادم و داخل رفتم ناز بانو با دیدنم از روی سکو بلند شد سلام کردم با لحن طلبکاری جوابم رو داد وپرسید _تنها اومدی خونه؟ _نه عمو سلمان رسوندم در راهرو باز کردم پشت سرم اومد غر غر کنان گفت _وقتی بهت میگم سر کار نرو کارای خونه رو انجام بدیم حرف تو کله ت نمیره حالا فردا باید عمه و زن عموهاتو تحمل کنم بیان کمک بعدشم منت گذاشتن هاشون از فامیلا بشنوم هرجا برن بگن رفتیم خونه صادق تمیز کردیم در هال محکم بستم وسمتش چرخیدم عصبانی گفتم _داری چی میگی یه ریز پشت سرهم غر میزنی رو اعصابم راه میری تو عادت داری بری پشت سر عالم و آدم حرف بزنی تا حالا کی از خانواده بابا بهت حرفی زده؟ انقد کاری بهت نداشتن وندارن روز به روز روت بیشتر میشه بعدشم قرار نیست زن عمو یا عمه اینا بیان کاراتو انجام بدن عمو زنگ زد به این دفتر های خدمات نظافتی دو تا خانم فردا میان کمکت خودشم هزینه رو حساب کرد نزدیک تر اومد با صدای پایینی پررو تر از قبل جواب داد _چرا داد میزنی یواش تر حرف بزن نرگس بیدار بشه دیگه نمیخوابه _خدا وکیلی یه روی داری که تا حالا ندیدم کسی در حد تو باشه ابرو هاش رو توی هم گره زد و با لحن تندی گفت _ترانه حواستو جمع کن درست با من حرف بزن وگرنه بد برات تموم میشه سمت اتاقم رفتم و دستگیره پایین کشیدم _تا الانشم کم بدی در حقمون نکردی طوری حرف میزنی انگار بجز خوبی هیچ رفتاری نداشتی داخل اتاق رفتم برای اینکه در باهاش هم کلام نشم در رو بستم "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
سلام دوستان عزیز به خاطر درخواست های زیاد شما بزرگواران نویسنده تصمیم گرفتن vip رمان ها رو بار گزاری کنند😍 🌹توجه داشته باشید عزیزانی که میخواند تو کانال خصوصی نویسنده عضو بشن لطفا قبل از رفتن به پی وی ادمین شرایط رو کامل بخونن درصورت قبول شرایط پی وی ادمین مراجعه کنند . https://eitaa.com/joinchat/1087308137C16faeedd95
یا خیرَ مَن خلابهِ وحید ای بهترین کسی که شخص تنها، با او خلوت می کند ... اگر نبودی ما با این همه تنهایی چه می کردیم؟!
.گذر از طوفان پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨ نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 .
دلتون رو گرفتار این پیچ و خم دنیا نکنید، این پیچ و خم دنیا انسان رو به باتلاق می برد و گرفتار می کند ازش نجات هم نمیشه پیدا کرد 🌷
انسان به دنبال ساختن خویش میتواند محیط اجتماعی خویش را بسازد شهید چمران🌱
💠این را من به جوانها میگویم؛ دنبال تعلقات پَست نباشیم، همهٔ ما، راهی به یک سمت هستیم!🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
.گذر از طوفان پارت اول تقدیم به نگاه مهربونتون✨ نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 .