سلام کشتی امن نجات نوکرها
سلام ای تو حیات و ممات نوکرها
سلام شاه دو عالم، سلام اربابم
سلام بر تو شد از واجبات نوکرها
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
هدایت شده از حضرت مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#هشدار_به_چادری_ها
⚠️خطر در کمین زنان چادری....
🚨زنگ خطر برای چادری ها از اربعین امسال به صدا در آمد...
👈اگر مراقب نباشید یک روز سر بلند می کنید و می گوئید من چادری و محجبه بودم نمی دانم چطور چادر از سرم برداشتم؟؟
⛔️مراقبت ویژه نسبت به خودتان و عقایدتان داشته باشید که دشمن لحظه ای بیکار ننشسته😔
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت954 گذر از طوفان✨ بعد از رفتن مهمون ها تموم شدن کار فرجی نفسی ک
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت955
گذر از طوفان✨
فروغی در خونه رو باز کرد دست از کنار در گرفتم و داخل رفتم زهرا خانم دستم رو گرفت
_پات درد گرفته ؟
سرم رو تکون دادم
_بله
_احتمالا بخاطر پاشنه کفش هاس
_اره
کفش های مجلسی رو کنار جاکفشی گذاشتم
به کمک زهرا خانم داخل رفتم فروغی کتش رو از تنش بیرون آورد سمت اتاقش رفت با صدای زنگ در خونه حاج حسین سمت آیفون رفت در رو باز کرد
_بچه ها اومدن
فاطمه خانم چادرش و کیفش رو از روی مبل برداشت
_نورا جان نمیخوای لباستو عوض کنی؟
_چرا عوض میکنم
ولی با وجود پسرش چطوری برم داخل اتاق
پیش فروغی چطوری لباس عوض کنم محرم هستیم ولی دوست ندارم توی اتاق باشه باید بهش بگم بره بیرون
از روی مبل بلند شدم سمت اتاق رفتم در رو هل دادم و داخل رفتم فروغی سرش رو از روی میز برداشت قبل از اینکه حرفی بزنه گفتم
_میخوام لباسم رو عوض کنم
به صندل تکیه داد و دست به سینه گفت
_خب عوض کن
به در اتاق اشاره کرد
_اول در رو ببند
سوالی نگاهش کردم خونسرد گفت
_حرفتو بزن
_یعنی نمیخوای بیرون بری
ابروهاش رو بالا انداخت
_چرا بیرون برم ؟
به خودم جرأت دادم و گفتم
_نمیخوام کسی داخل اتاق باشه
از روی صندلی بلند شد با قدم های بلند سمت در اومد در رو بست جلوتر اومد رو بروم وایساد چشم ریز کرد
_نورا دیشب چی بهت گفتم؟اگر یادت رفت بشین فکر کن یادت بیاد
درضمن اگر توی جمع احترامت رو حفظ میکنم و هیچی نمیگم توام سو استفاده نکن
مگه دیشب بهت گفتم تا بعد از عروسی خونه بابات نمیری بعد امشب توی تالار بجای اینکه یه کلمه بگی نه نمیام نشستی فکر کردن که چی بشه ها ؟میخوای من رو توی فشار بزاری پیش بزرگترها بد رفتار کنم بیشتر از این شرمنده شون بشم ،نخیر نورا خانم نمیزارم اینطور بشه ولی بعد برای خودت بد میشه
از نزدیکی زیادش بهم دست و پام رو گم کردم ترس برم داشت برای جواب دادن کم آوردم
آب دهنم رو قورت دادم معترض گفتم
_اشتباه کردم با بابام اینا نرفتم
نگاه چپ چپی بهم انداخت
_نشنیدم ،الانم بدون چون وچرا لباستو عوض کن که بریم داخل هال بقیه هم نزدیک برسن
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از حضرت مادر
•{﷽}•
✅ بهترین صدقه
🔸 از امیرالمؤمنین علیهالسلام نقل شده است که [پیامبر(ص) فرمود:] بهترین صدقهها صدقهی بر ذیرحِمی* است که دشمن انسان و بدخواه انسان است؛ (الصَّدقة على ذِي الرَّحِم الكاشِح) شما دو کار میکنید با دادن این صدقه: هم از پول خودتان صرفنظر میکنید که آن را در راه خدا میدهید، هم از آن احساسات شخصی و نفسانی خودتان صرفنظر میکنید که به آن ذیرحِمی که دشمن شما است کمک میکنید و خود این صدقه دادن هم موجب جلب محبت او میشود و ارتباطات فامیلی و پیوندهای خانوادگی را مستحکمتر میکند.
📚 برگرفته از کتاب #نسیم_سحر | مجموعه احادیث ابتدای درس خارج فقه؛ احادیث منتخب از کتاب النوادر
📖 صفحات ۱۵ و ۱۶
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت955 گذر از طوفان✨ فروغی در خونه رو باز کرد دست از کنار در گرفتم
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت956
گذر از طوفان✨
لباس بلندی که توی خرید ها برام خریده بودن رو از داخل پاکت بیرون آوردم دستم رو سمت روی گردنم از پشت سر گذاشتم تلاشم برای باز کردن زیپ لباسم بی فایده بود نفس کلافه ای کشیدم
اه باهمین لباس ها توی هال میموندم بهتر باید صبر کنم شاید یکی از خواهرای فروغی یا مادرش بیاد داخل اتاق بگم زیپ لباس رو باز کنه
در کمد رو بستم کنار دیوار نشستم و زانو هامو بغل گرفتم به فرش خیره شدم با قرار گرفتن پاهای فروغی روبروم ناخواسته سرم رو بلند کردم با نگاه پر جذبش گفت
_چی بهت گفتم؟چرا نمیخوای بشنوی؟
لبهای بهم چسبیده م رو از هم جدا کردم ناراحت لب زدم
_حرفی نزدید
نفسش رو محکم بیرون فرستاد
_امشب تا عصبانیم نکنی بیخیال نمیشی ،گفتم لباستو عوض کن بریم بیرون چرا نشستی
از طرز حرف زدنش بهم برخورد
_منتظرم یکی بیاد کمکم کنه لباسم روعوض کنم
از گوشه چشمش نگاهی بهم انداخت
_بلند شو
_باهمین لباس ها بیام
نوچی کرد
_نخیر
_پس چرا بلند شم
بخاطر نگاه خیره ش به چشم هام حرفم رو ادامه ندادم کف دستم رو روی زمین گذاشتم و بلند شدم سمت در کمد اومد و دستوری گفت
_بچرخ
آب دهنم رو قورت دادم سکوتم رو که دید دستهاش رو روی شونه م گذاشت و چرخوندم زیپ لباسم رو باز کرد یهوی کل بدنم یخ کرد و ناراحت گفتم
_مگه گفتم کمکم
با شماتت گفت
_نه زبونت برای من سنگین میشه نمیتونه تکون بخوره حرف بزنی
زاپاس
https://eitaa.com/joinchat/1275986393C57f6f531da
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از حضرت مادر
بسْمِ رَبِّ الْحُسَیْنِ عَلَیْه اَلسَّلامُ
عزیزان امسال هم اگر شرایط واریزی ها خوب باشه تصمیم داریم برای سفر اولی های اربعین یا دوستانی که هزینه برای سفر کربلا ندارن قدمی برداریم و کمک هزینه بدیم
از ۳۰هزار تومن تا هرچقد که در توانتونه به نیت اهل بیت و شهدا یا امواتتون کمک کنید
بزنیدروی شماره کارت کپی میشه
5892107046105584کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد به این شماره کارت واریز بزنید بزنید روی شماره کارت کپی میشه
5894631547765255محمدی عزیزان اگر بیشتر جمع شد برای کارهای خیر دیگه ای هزینه میشه https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c رسید رو برای ادمین بفرستید🙏 @Karbala15 اجرتون باحضرت زهرا(س)
شـــهــیــدانـــه🌱
بسْمِ رَبِّ الْحُسَیْنِ عَلَیْه اَلسَّلامُ عزیزان امسال هم اگر شرایط واریزی ها خوب باشه تصمیم داریم
دوستانی که لطف میکنید واریز میزنید به ادمین بگید واریزی برای سفر کربلاس یا کمک به بدهی دارو
سلام کشتی امن نجات نوکرها
سلام ای تو حیات و ممات نوکرها
سلام شاه دو عالم، سلام اربابم
سلام بر تو شد از واجبات نوکرها
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت956 گذر از طوفان✨ لباس بلندی که توی خرید ها برام خریده بودن رو
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸
#پارت957
گذر از طوفان✨
گره بند های کلاه حجاب رو باز کرد دستش رو روی کلاه گذاشت به عقب کشید با کشیده شدن موها هم دستم رو روی دستش گذاشت چشم هام رو بستم مواخذه کننده گفتم
_موهامو ریشه کن کردی میگن خودم بازش میکنم
با انگشت هاش شروع به ماشاژ دادن کف سرم کردم
_ببخشید سرت درد گرفت؟ مگه همین دوتا بند نباید باز بشه
چه سوال مسخره ای میپرسه موهام با کلاه کشیده خیال داره سرم درد نگیره
دستم رو پشت کلاه بردم گیره های کوچیکی که مژده خانم دور کلاه زده بود رو یکی یکی باز کردم
نگاهی به گیره ها انداخت
_تموم شد؟
_بله
کلاه رو از روی سرم برداشت نگاهش روی موهام چرخید و طرز نگاه کردنش عوض شد با تعجب پرسید
_چرا موهات اینطوری شده؟
دستم رو روی سرم کشیدم
_چطوری شد؟
با انگشت هاش موهام رو روی صورتم ریخت متعجب گفت
_رنگ قرمز و نارنجی چرا انتخاب کردی؟
پشت چشمی نازک کردم نگاه ازش گرفتم
_من انتخاب نکردم
توی فکر رفت و بعد از چند ثانیه پرسید
_پس کی انتخاب کرده مامان؟
_بله
صدای طاها گفتن زهرا خانم بلند شد
_جانم مامان؟
روسریم رو از داخل خرید ها برداشت دستم داد
_بنداز روی سرت مرتبش کن بریم بیرون
سمت آینه قدی گوشه اتاق چرخیدم روسری رو روی سرم مرتب کردم نگاهی به خودم انداختم
_بریم
سرم رو رو تکون دادم
_زبونت ازندازه سرت سنگین نیست ها میشه جواب داد کنار خودم میشینی
جرات مخالفت کردن ندارم و گرنه توی جمع خانواده ش حالشو میگرفتم که دیگه دستوری تاکیدی با من حرف نزنه
محتاطانه و زیر لب گفتم
_اول میخوام برم آرایش صورتمو بشورم
_باشه برو
حلقه ای که چند ساعت پیش توی دستم انداخته بود رو بیرون آوردم
نگاه سوالی به حلقه و انگشتم انداخت
_حلقه رو چرا بیرون میاری
_فعلا بهش عادت نکردم انگشتم اذیت میشه
یکی از ابروهاش رو بالا انداخت
_عجب ،بنداز توی انگشتت تا عادت کنی هیچ وقت از دستت درش نیاری
باحرص حلقه رو دوباره توی انگشتم فورو کردم و زیر لب گفتم
_زورگو و خود خواه
خونسرد گفت
_همینه ای که هست
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
سلام
دوستان فعلا برای بدهی دارو ۴میلیون خورده ای جمع شده ۱۳میلیون دیگه کمه
بزنیدروی شماره کارت کپی میشه
5892107046105584کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد به این شماره کارت واریز بزنید بزنید روی شماره کارت کپی میشه
5894631547765255محمدی عزیزان اگر بیشتر جمع شد برای کارهای خیر دیگه ای هزینه میشه https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c رسید رو برای ادمین بفرستید🙏 @Karbala15 اجرتون باحضرت زهرا(س)
شـــهــیــدانـــه🌱
سلام دوستان فعلا برای بدهی دارو ۴میلیون خورده ای جمع شده ۱۳میلیون دیگه کمه بزنیدروی شماره کارت کپی
عزیزانی که میتونن به این خانواده کمک کنن یاعلی بگن واریز بزنن شرایطشون خوب نیست
دوستانی که لطف میکنید واریز میزنید به ادمین بگید واریزی برای سفر کربلاس یا کمک به بدهی دارو
شـــهــیــدانـــه🌱
سلام دوستان فعلا برای بدهی دارو ۴میلیون خورده ای جمع شده ۱۳میلیون دیگه کمه بزنیدروی شماره کارت کپی
عزیزانی که میتونن به این خانواده کمک کنن یاعلی بگن واریز بزنن شرایطشون خوب نیست
دوستانی که لطف میکنید واریز میزنید به ادمین بگید واریزی برای سفر کربلاس یا کمک به بدهی دارو
با ۱۰تومن ۲۰تومن یه شکلات نمیشه خرید ولی میشه مشکل یکی حل کرد کمک کنید بتونیم مشکلشون حل کنیم
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸 #پارت957 گذر از طوفان✨ گره بند های کلاه حجاب رو باز کرد دستش رو روی کل
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت958
گذر از طوفان✨
در اتاق رو باز کرد زهرا خانم همراه با محیا سینی به دست از آشپزخونه بیرون اومد
_بیایید چاییون بخورید دوبار براتون ریختم سرد شد
فروغی در اتاق روبستم به سرویس اشاره کرد
_مگه نمیخواستی صورتتو بشوری
_ژل شستشو صورتم خونه خودمونه
با صدای آرومی گفت
_خونه بابات ،خونه خودمون اینجاست
نگاه پر از حرصم به به چشم هاش دادم توی دلم شروع کردم به بدوبیراه به خودم گفتن که چرا نمیتونم جوابش رو بدم
_فعلا بیا بشین داداش اینا برن میرم برات میخرم
_زنگ بزنم به بابام
هنوز حرفم تموم نشده بود که محکم گفت
_نخیر
سمت مبل ها رفتیم روی مبل دو نفره ای که انگار عمدن کسی ننشسته بود نشستیم
محیا لبخندی زد
_معلومه خانم فرجی امروز حسابی خسته ت کرده
با اومدن اسم فرجی سرم رو متاسفم تکون دادم که صدای خنده خانم های جمع بلند شد
زن طیب گفت
_همه توی عقد از دستش کلافه شدیم ولی کارشون بی نظیر آلبوم و فیلمتون تحویل بگیرید خستگی و اذیت کردن هاش یادت میره و برای عروسی دیگه خودت باهاش همکاری میکنی زودتر کار عکاسی تموم بشه
از حرف فاطمه جا خوردم ناخواسته پرسیدم
_مگه برای عروسی هم خانم فرجی میاد؟
فروغی لبخند ریزی گوشه لبش نشست به نیم رخ صورتم زل زد گفت
_اگر دوست نداشته باشی نه هرجا رو آتلیه ای که خودت انتخاب کنی
پشیمان از حرفی که زدم سر به زیر به ظرف شیرینی روی میز خیره شدم
که صدای زن طاهر بلند شد
_از وقتی دیدمت همش پیش خودم فکر میکنم یه جایی همدیگه رو دیدیم باهات حرف زدم الان یادم افتاد جلوی در شرکت دیدمت درسته؟
سرم رو بلند کردم با صورت متعجب محدثه روبرو شدم
_بله درست
لبخندی زد و ادامه داد
_عکاس وفیلم بردار عروسی ما کارشون حرفه ای و بی نظیره برای عقد ماهم خانم فرجی اومد عکاس ها قشنگ شدن ولی یه جاهای از فیلمبرداری رو بنظرم کم کاری کردن برای همین دیگه برای عروسی پیششون نرفتیم
هر وقت دوست داشتی بریم آتلیه خانم زرین کارهاشون ببینی باید چند وقت زودتر از مراسم نوبت بگیرید
مادر فروغی با لحن مهربونی به نسیم گفت
_سه روز دیگه مراسم عروسی فکر نکنم خانم زرین قبول کنن فردا از چند جا میپرسیم شاید آتلیه ای که نورا جان مد نظرش باشه رو بتونیم پیدا کنیم
نسیم حیرت زده گفت
_سه روز دیگه عروسیه؟چرا انقد زود؟طاهر میدونه؟
فاطمه خانم لبخند کم رنگی روی لبش نشست
_دیگه اینطوری برنامه ریزی شده آره فکر کنم حاجی به بچه ها گفته
نسیم وا رفته گفت
_پس چرا طاهر چیزی نگفته من تازه فردا میخواستم برم مزون لباس برای مراسم عروسی و حنابندان سفارش بدم اینطوری دیگه مجبورم آماده بخرم
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
امام صادق(ع)فرمودند:
ثواب صدقه در شب و روز جمعه هزار برابر است.
#بحار_الانوار
از صدقه شب و روز جمعه جا نمونید هزار برابر ثواب داره ها
بزنیدروی شماره کارت کپی میشه
5892107046105584کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد به این شماره کارت واریز بزنید بزنید روی شماره کارت کپی میشه
5894631547765255محمدی https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c رسید رو برای ادمین بفرستید🙏 @Karbala15 اجرتون باحضرت زهرا(س)