سلام نمازم رو دادم و به علی که سرسجادهش ذکر میگفت نگاه کردم.
برای رفتار دیروزش اصلا ازم دلجویی نکرد.
_علی
هموجور که با سر انگشتهاش ذکر میگفت گردنش رو به عقب چرخوند. خودم رو مظلوم کردم
_تو دیگه من رو دوست نداری؟
با تعجب ابروهاش بالا رفت و سرش رو سوالی تکون ریزی داد. دست از سبحانالله گفتنش برنداشت
_دیروز بیخودی من رو دعوا کردی
خندید و سرش رو تکون داد و کف هر دو دستش رو روی صورتش کشید و گفت
_انقدری که من تو رو دوست دارم...
_آدم یکی رو دوست داره بیخودی دعواش میکنه؟
_بیخودی بود؟!
_نبود؟
کامل سمتم چرخید
_نه نبود.به خاطر رضا اعصابم خورد بود یکم شلوغش کردم ولی بیخودی نبود.
نمایشی اخم کرد
_اصلا بگو ببینم کی به تو اجازه داد میلاد رو ببری بیرون؟
دلخور نگاهم رو ازش گرفتم
_الان باید توضیح هم بدم!
با خنده خودش رو سمتم کشید
_الان قاضی تویی؟ خب بگو چیکار کنم که از این حالت در بیای. حکمت چیه؟
ناراحت نگاهش کردم
_بغلم کن
ابروهاش بالا رفت و جوری که انگار یه بچه جلوش نشسته با عشق نگاهم کرد
_چه حکم قشنگی.
دست هاش رو ....
https://eitaa.com/joinchat/1734934546C9ef95d0bac
شـــهــیــدانـــه🌱
سلام نمازم رو دادم و به علی که سرسجادهش ذکر میگفت نگاه کردم. برای رفتار دیروزش اصلا ازم دلجویی ن
بیا ببین این دختره چه دلبری میکنه از شوهرش😍🤣
هدایت شده از شـــهــیــدانـــه🌱
سلام نمازم رو دادم و به علی که سرسجادهش ذکر میگفت نگاه کردم.
برای رفتار دیروزش اصلا ازم دلجویی نکرد.
_علی
هموجور که با سر انگشتهاش ذکر میگفت گردنش رو به عقب چرخوند. خودم رو مظلوم کردم
_تو دیگه من رو دوست نداری؟
با تعجب ابروهاش بالا رفت و سرش رو سوالی تکون ریزی داد. دست از سبحانالله گفتنش برنداشت
_دیروز بیخودی من رو دعوا کردی
خندید و سرش رو تکون داد و کف هر دو دستش رو روی صورتش کشید و گفت
_انقدری که من تو رو دوست دارم...
_آدم یکی رو دوست داره بیخودی دعواش میکنه؟
_بیخودی بود؟!
_نبود؟
کامل سمتم چرخید
_نه نبود.به خاطر رضا اعصابم خورد بود یکم شلوغش کردم ولی بیخودی نبود.
نمایشی اخم کرد
_اصلا بگو ببینم کی به تو اجازه داد میلاد رو ببری بیرون؟
دلخور نگاهم رو ازش گرفتم
_الان باید توضیح هم بدم!
با خنده خودش رو سمتم کشید
_الان قاضی تویی؟ خب بگو چیکار کنم که از این حالت در بیای. حکمت چیه؟
ناراحت نگاهش کردم
_بغلم کن
ابروهاش بالا رفت و جوری که انگار یه بچه جلوش نشسته با عشق نگاهم کرد
_چه حکم قشنگی.
دست هاش رو ....
https://eitaa.com/joinchat/1734934546C9ef95d0bac
شـــهــیــدانـــه🌱
سلام نمازم رو دادم و به علی که سرسجادهش ذکر میگفت نگاه کردم. برای رفتار دیروزش اصلا ازم دلجویی ن
بیا ببین این دختره چه دلبری میکنه از شوهرش😍🤣
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت1116 گذر از طوفان✨ کشیده شدن دستی به روی موهام از خواب بیدارم ک
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت1117
گذر از طوفان✨
طاها در رو بست ماشین رو دور زد و سوار شد
و حرکت کرد
_اول بریم عکس بندازی بعد بریم پلیس بعلاوه ده
_با این دماغم عکس بگیرم؟ نه نمیگیرم بریم خونه بابا اونجا عکس دارم کد روی پاکتش رو برمیدارم میدم عکاسی چاپ کنه
از گوشه چشمش نگاهی بهم انداخت و لبخندی زد
_دماغت خیلی هم بزرگ نشده تو حساس شدی، به هر بهانه ای که شده میخوای بری خونه بابا ،زنگ بزن ببین خونه س بپرس مهمون دارن یا نه
لبخند عمیقی زدم و خوشحال گفتم
_باشه
شماره بابا رو گرفتم بعد از خوردن چند بوق صداش پخش شد
_سلام عزیزم
_سلام بابا جان خونه ای؟
_نه بابا جان با عموت اومدم بازار چطور مگه؟
_کی بر میگردی خونه میخواستیم بیایم اونجا
_عزیزم برگردم خونه بهت خبر میدم
نگاهی به طاها انداختم و بی صدا لب زدم
_خونه نیست
_اشکال نداره یه روز دیگه میریم
_عکس رو چکار کنم؟
قبل از اینکه طاها جواب بده بابا گفت
_عکس چی؟
_عکس برای پاسپورت میخوام ،ناز بانو خونه س برم عکس هام رو بردارم
_خیر باشه عزیزم خبریه؟خونه س ولی صبر کن خودم برگردم بعد بیا
_شاید بریم کربلا فعلا مشخص نیست
_بسلامتی بابا جان چه خبر خوبی بهم دادی، پس باید صبر کنی برم خونه پاسپورتت رو از توی مدارک پیدا کنم
_عه یعنی دیگه لازم نیست پاسپورت بگیرم؟
صدای خنده بابا بلند شد
_چرا عزیزم باید تمدیدش کنی خیلی وقته تاریخش تموم شده
خنده صدا داری کردم
_آها باشه بابا جون پس منتظرم برگشتید خونه بهم خبر بدید
_چشم عزیزم سلام به طاها برسون کاری نداری ؟؟
_پرنور بزرگیتون میرسون نه خدا حافظ
گوشی رو قطع کردم روی صندلی جابجا شدم
_باید صبر کنیم بابا برگرده خونه بعد بریم
_نورا جان داری سخت میگیری بریم عکس بنداز کارها رو انجام بدیم بعد هر وقت بابا زنگ زد میریم بهش سر میزنیم
_آخه بابا گفت باید پاسپورتم رو پیدا کنه
از حرفم تعجب کرد
_مگه قبلا پاسپورت داشتی؟
آهی کشیدم
_آره سالی که رفتیم کربلا بابا برای من و مامان هم پاسپورت گرفت
دستم رو گرفت نگاهی بهم انداخت
_نبینم دیگه عزیزدلم اینطوری آه بکشه ،پس خانم من کربلاییه خبر نداشتم فکر کردم سفر اولی میشی میخواستم بگم زیر قبه دعای مخصوص برام بکن
لبخند عمیقی زدم
_یعنی بعد بار اول دیگه نمیشه دعا کرد؟
صدای خنده ش توی ماشین پخش شد
_چرا نشه ،چند سال پیش رفتید کربلا؟
_کلاس سوم ابتدایی بودم
_پس خیلی هم سنت کم نبوده
اخم نمایشی کردم
_یعنی الانم سنم زیاده!
_نه دورت بگردم بچه ترم شدی
انگشتام رو جمع کردم یه مشت محکم به بازوش زدم
با شوخی گفت
_عه چرا میزنی
پشت چشمی نازک کردم
_چون حقته
آروم خندید
_ای نامرد
آینده بازم نازبانو😐😐😐😐
https://eitaa.com/joinchat/1275986393C57f6f531da
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
شـــهــیــدانـــه🌱
دوستان یه گروه فرهنگی که تصمیم دارن برای ولادت حضرت زینب به یکی بیمارستان ها به بخش کودکان برن برای
عزیزانی که میخوان برای خرید ولادت خانم جانمون حضرت زینت(س)واریز بزنن
تا روز سه شنبه وقت هست
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
سلام کشتی امن نجات نوکرها
سلام ای تو حیات و ممات نوکرها
سلام شاه دو عالم، سلام اربابم
سلام بر تو شد از واجبات نوکرها
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
#صدقهاولماهقمری
صدقه اول ماه قمری فراموش نشه
دوستان اعلام واریزیتون #صدقهاولماه یا کمک برای #ولادتحضرتزینب(س)
بزنیدروی شماره کارت کپی میشه
5892107046105584کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد به این شماره کارت واریز بزنید بزنید روی شماره کارت کپی میشه
5894631547765255محمدی https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c رسید واریزی رو برای ادمین ارسال کنیددوستان اگربیشترجمع بشه برای کارهای خیردیگه هزینه میشه @Karbala15