AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
سلام کشتی امن نجات نوکرها
سلام ای تو حیات و ممات نوکرها
سلام شاه دو عالم، سلام اربابم
سلام بر تو شد از واجبات نوکرها
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
#قتل وحشتناک عروس در شب نامزدی
ساعت ۵ صبح از خواب بیدار شدم و دیدم برق اتاق دخترم همچنان روشن است اولش فک کردم شاید با نامزدش بیدار مونده ولی وقتی از کنار اتاقش رد شدم با دیدن در نیمه باز دلم شور افتاد کمی که نزدیکتر رفتم دیدم دخترم با چشمانی باز از تخت آویزان است .سریع داخل اتاق شدم و .....
https://eitaa.com/joinchat/2606564098C696196bb0e
هدایت شده از حضرت مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🕊 *سلام امام زمانم*
دل مردهایم و یادِ شما جان میدهد به ما…
قلبیم و بودنت ضربان میدهد به ما..!🙂🤍
#اَلّٰهُـمَّعَجِّݪلِوَلیڪَالفَرَج
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت1137 گذر از طوفان✨ ماشین رو داخل حیاط رستورانی که قبلا باهم اوم
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت1138
گذر از طوفان✨
هزینه نهار رو حساب کرد و سمت ماشین رفتیم و سوارشدیم ماشین رو روشن کرد
_غذاشون خوب بود؟
_آره خوشمزه بود، مگه مال تو خوب نبود؟
پاش رو روی گاز گذاشت و حرکت کرد
نگاه مهربونی بهم انداخت
_یادت بار اولی که اومدیم چه اخمی کرده بودی با حرص میگفتی، آقای فروغی خوب گرسنه م نیست زودتر برگردیم شرکت کلی کار دارم،بعید میدونم با اون اخم و عصبانیت غذا خوردن اصلا طعم غذا رو متوجه شده باشی فقط تند تند غذا رو میفرستادی داخل معده ت، طفلک اونم زبون نداشت بگه حداقل دندون هات رو روی غذا بزار این برنج های سالم همینطوری پایین نفرست
سرم رو پایین انداختم و لبم رو به دندون گرفتم
_پس اون روز توام بخاطر من درست و حسابی غذا نخوردی
_وقتی کنارم اعصابت خرد میشد منم به جون خودم غر میزدم چرا قبولم نمیکنه ،چکار کنم دست از این یه دندگی و لجبازهاش برداره
نفسی کشید
_نمیخوام الان در مورد اون روزها حرف بزنیم و فکرمون مشغول بشه
اون روز رو یاد آوری کردم که بهت بگم
میخوام همه جاهای که قبلا رفتیم رو دوباره بریم نظرت چیه؟
سرم رو بلند کردم به نیم رخش خیره شدم
_اینطوری که کلا باید خونه نباشیم بعد مامان هم با غذای بیرون مخالف امروزم بگیم از بیرون غذا خوردیم احتمال زیاد ناراحت بشه
_مامان بخاطر خودت و بچه ها میگه بعدش اشکالی نداره
_میدونم بهم گفت اگرم توی این مدت یا هروقت دیگه غذا رستوران یا فست فود خوردی قبلش سوره تین بخون امروزم خوندم
لبخند ملیحی روی لبش نشست
_مادر شوهر و عروس این چند وقت چه رابطه ای خوبی باهم داشتید
لبخندم دندون نما شد
_مامان خیلی خوبی در حقم کرده ولی من هیچ کاری نکردم، حتی شاید باعث آزرده شدنش هم شده باشم ،شبهای که آقا طیب میمومد از حالت خبر میداد بنده خدا مامان حالش بد میشد و سعی میکرد بروز نده ولی من خوب نگرانیش رو حس میکردم
نفس عمیقی کشید سرعتش رو کمی بیشتر کرد
_اون روزها دوست داشتم محکم بزن توی دهنم ولی جواب سردش رو نشنوم بعضی وقتها که نگاهش رو ازم میگرفت دلم میخواست بمیرم ،ولی خب حق با مامان و بابا بود یه دختر معصوم و دوست داشتنی باید با عزت و احترام و حال خوب وارد خونه و زندگیم میشد ولی من با یه نفرت و حس بد آوردمت توی خونه م
دستم رو روی دستش گذاشتم و آروم صداش زدم
_طاها جان بقول خودت به اون روزها فکر نکنیم بهتره ،حال دوتامون گرفته میشه
دستم رو محکم توی دست مردونش گرفت
_ببخشید عزیزدلم نمیدونم چرا یهویی رسیدم به این حرف ها .
برای اینکه بحث عوض کنم گفتم
_چقد دیگه میرسیم ؟
_نزدیکیم ، این خیابون رد کنیم رسیدیم
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از حضرت مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ایام_فاطمیه رو جدی بگیریم
سلام نمازم رو دادم و به علی که سرسجادهش ذکر میگفت نگاه کردم.
برای رفتار دیروزش اصلا ازم دلجویی نکرد.
_علی
هموجور که با سر انگشتهاش ذکر میگفت گردنش رو به عقب چرخوند. خودم رو مظلوم کردم
_تو دیگه من رو دوست نداری؟
با تعجب ابروهاش بالا رفت و سرش رو سوالی تکون ریزی داد. دست از سبحانالله گفتنش برنداشت
_دیروز بیخودی من رو دعوا کردی
خندید و سرش رو تکون داد و کف هر دو دستش رو روی صورتش کشید و گفت
_انقدری که من تو رو دوست دارم...
_آدم یکی رو دوست داره بیخودی دعواش میکنه؟
_بیخودی بود؟!
_نبود؟
کامل سمتم چرخید
_نه نبود.به خاطر رضا اعصابم خورد بود یکم شلوغش کردم ولی بیخودی نبود.
نمایشی اخم کرد
_اصلا بگو ببینم کی به تو اجازه داد میلاد رو ببری بیرون؟
دلخور نگاهم رو ازش گرفتم
_الان باید توضیح هم بدم!
با خنده خودش رو سمتم کشید
_الان قاضی تویی؟ خب بگو چیکار کنم که از این حالت در بیای. حکمت چیه؟
ناراحت نگاهش کردم
_بغلم کن
ابروهاش بالا رفت و جوری که انگار یه بچه جلوش نشسته با عشق نگاهم کرد
_چه حکم قشنگی.
دست هاش رو ....
https://eitaa.com/joinchat/1734934546C9ef95d0bac
شـــهــیــدانـــه🌱
سلام نمازم رو دادم و به علی که سرسجادهش ذکر میگفت نگاه کردم. برای رفتار دیروزش اصلا ازم دلجویی ن
بیا ببین این دختره چه دلبری میکنه از شوهرش😍🤣
هدایت شده از حضرت مادر
1_14755348983.mp3
3.5M
این شبا حال و هوای خونمون خیلی عجیبه
التماست میکنم بیشتر بمون علی غریبه
هدایت شده از حضرت مادر
8ـ دوران شکل گیری شخصیت کودک.mp3
17.36M
🔸 درس هشتم: دوران شکل گیری شخصیت کودک
#بسیار_کاربردی
استادغلامی 🍃✨
#تربیت نسل مهدوی
هدایت شده از حضرت مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما عشق را پشت در این خانه دیدیم...
#صَلیاَللّهعَلیکِیافاطمةُالزَّهرَاء💔
#فاطمیه
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
سلام کشتی امن نجات نوکرها
سلام ای تو حیات و ممات نوکرها
سلام شاه دو عالم، سلام اربابم
سلام بر تو شد از واجبات نوکرها
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
#قتل وحشتناک عروس در شب نامزدی
ساعت ۵ صبح از خواب بیدار شدم و دیدم برق اتاق دخترم همچنان روشن است اولش فک کردم شاید با نامزدش بیدار مونده ولی وقتی از کنار اتاقش رد شدم با دیدن در نیمه باز دلم شور افتاد کمی که نزدیکتر رفتم دیدم دخترم با چشمانی باز از تخت آویزان است .سریع داخل اتاق شدم و .....
https://eitaa.com/joinchat/2606564098C696196bb0e
هدایت شده از حضرت مادر
🌿#سلام_امام_زمانم🌿
السلام علیک حین تصلی و تقنت ...
سلام بر تو هنگاهی که به نماز می ایستی و دست به قنوت میگیری ...
سلام بر تو آقایی که
دست به دعای عاقبت بخیری ما برمیداری و
بر گناهانمان اشک میریزی ...
سلام بر تو ای حضرت صبر و مهربانی !
#جمعه
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
امام صادق(ع)فرمودند:
ثواب صدقه در شب و روز جمعه هزار برابر است.
#بحار_الانوار
از صدقه شب و روز جمعه جا نمونید هزار برابر ثواب داره ها
بزنیدروی شماره کارت کپی میشه
5892107046105584کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد به این شماره کارت واریز بزنید بزنید روی شماره کارت کپی میشه
5894631547765255محمدی https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c رسید رو برای ادمین بفرستید🙏 @Karbala15 اجرتون باحضرت زهرا(س)
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
سلام کشتی امن نجات نوکرها
سلام ای تو حیات و ممات نوکرها
سلام شاه دو عالم، سلام اربابم
سلام بر تو شد از واجبات نوکرها
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
#قتل وحشتناک عروس در شب نامزدی
ساعت ۵ صبح از خواب بیدار شدم و دیدم برق اتاق دخترم همچنان روشن است اولش فک کردم شاید با نامزدش بیدار مونده ولی وقتی از کنار اتاقش رد شدم با دیدن در نیمه باز دلم شور افتاد کمی که نزدیکتر رفتم دیدم دخترم با چشمانی باز از تخت آویزان است .سریع داخل اتاق شدم و .....
https://eitaa.com/joinchat/2606564098C696196bb0e
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت1138 گذر از طوفان✨ هزینه نهار رو حساب کرد و سمت ماشین رفتیم و س
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت1138
گذر از طوفان✨
دکتر جواب سونوگرافی رو مطالعه کرد به ترازوی گوشه اتاقش اشاره کرد
_نورا خانم برید روی ترازو
از روی صندلی بلند شدم صندل هام رو کنار ترازو گذاشتم ، پاهام رو روی ترازو گذاشتم
خانمی که با روپوش سفید کنار دکتر بود به طرفم اومد عدد رو خوند
پایین اومدم صندل هام رو پوشیدم برگشتم سر جام
دکتر لبخندی زد
_چون دوقلو باردار هستید خیلی هم وزنتون بالا نیست ،جواب آزمایش رو گرفتید بیارید ببینم فعلا که خداروشکر همه چی خوبه و مشکلی نیست.
طاها نگاه ازم برداشت و روبه دکتر گفت
_خانم دکتر الان که خداروشکر مشکلی نیست بریم مسافرت پرواز برای همسرم خطر نداره؟
_فکر نکنم با پرواز مشکلی پیش بیاد، ولی از هشت ماهگی مسافت های طولانی رو با ماشین نرید
نگاه پر از ذوقم رو به صورت خوشحال طاها دادم
_هفته آینده میریم، ان شاءالله بعدش جایی نمیریم
دکتر سرش رو تکون داد
_بسلامتی ،پس اگر تونستید قبل از سفرتون جواب آزمایش بیارید که اگر دارویی لازم باشه مصرف کنه براشون تجویز کنم.
_باشه حتما
تشکر و خداحافظی کردیم از اتاق بیرون رفتیم
نگاهی به جایگاه منشی انداختم
_بگیم برای چند روز دیگه نوبت بهمون بده ؟
_جواب آزمایش بگیریم میگم محدثه زنگ بزنه نوبت بگیره
بیرون رفتیم و سوار ماشین شدیم، طاها ماشین رو روشن کرد با لبخند عمیقی که روی لبش بود گفت
_خب خانمی، بریم خونه خودمون یا بابا؟
_خونه خودمون، یه روز قبل از اینکه بریم میریم پیش بابا ازش خدا حافظی میکنیم.
_باشه عزیزم
حرکت کرد و بعد از چند دقیقه سکوت گفت
_یه زنگ به مامان بزن گوشی بزار روی بلند گو باهاش حرف بزنم
_چی میخوای بهش بگی؟
_بگم یه زنگ بزنه به بابا بگه ما هم رو به لیست اضافه کنه
لبخندی زدم
_چشم
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫