eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
14.3هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.3هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  حضرت مادر
17ـ نکاتی پیرامون تنبیه کودک.mp3
16.53M
🔸 درس هفدهم: نکاتی پیرامون تنبیه کودک
سلام‌ نمازم رو دادم و به علی که سرسجاده‌ش ذکر می‌گفت نگاه کردم.‌ برای رفتار دیروزش اصلا ازم دلجویی نکرد. _علی هموجور که با سر انگشت‌هاش ذکر می‌گفت گردنش رو به عقب چرخوند. خودم رو مظلوم کردم _تو دیگه من رو دوست نداری؟ با تعجب ابروهاش بالا رفت و سرش رو سوالی تکون ریزی داد. دست از سبحان‌الله گفتنش برنداشت _دیروز بی‌خودی من رو دعوا کردی خندید و سرش رو تکون داد و کف هر دو دستش رو روی صورتش کشید و گفت _انقدری که من تو رو دوست دارم... _آدم یکی رو دوست داره بی‌خودی دعواش می‌کنه؟ _بیخودی بود؟! _نبود؟ کامل سمتم چرخید _نه نبود.‌به خاطر رضا اعصابم خورد بود یکم شلوغش کردم ولی بی‌خودی نبود. نمایشی اخم کرد _اصلا بگو ببینم کی به تو اجازه داد میلاد رو ببری بیرون؟ دلخور نگاهم رو ازش گرفتم _الان باید توضیح هم بدم! با خنده خودش رو سمتم کشید _الان قاضی تویی؟ خب بگو چی‌کار کنم که از این حالت در بیای. حکمت چیه؟ ناراحت نگاهش کردم _بغلم کن ابروهاش بالا رفت و جوری که انگار یه بچه جلوش نشسته با عشق نگاهم کرد _چه حکم قشنگی.‌ دست هاش رو .... https://eitaa.com/joinchat/1734934546C9ef95d0bac
هدایت شده از  حضرت مادر
دوستان برای که خانواده ش توانایی خرید رو ندارن فعلا ۷میلیون۳۰۰هزارتومن جمع شده هر عزیزی هرچقد در حد توانش هست کمک یا صدقه بده که بتونیم چند قلم از وسایل اولیه براشون بخریم بتونن زودتر برن سر خونه زندگیشون به نیابت از و یا یاعلی بگید و کمک کنید بزنیدروی شماره کارت کپی میشه
5892107046105584
کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد به این شماره کارت واریز بزنید بزنید روی شماره کارت کپی میشه 5894631547765255 محمدی https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c دوستان اگر واریزی ها بیشتر باشه برای کارهای خیر بعدی هزینه میشه رسید رو برای ادمین بفرستید🙏 @Karbala15 اجرتون باحضرت زهرا(س)
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت1152 گذر از طوفان✨ لحظه وداع رسیده بود ولی نمیتونستم از قطعه به
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ دوباره بغض مهمون گلوم شد و آهی کشیدم _سالی که با مامان و بابا اومدم ،بین الحرمین اصلا اینطور نبود الان خیلی تغییر کرده واقعا مثل بهشته نفس کشیدن اونجا خیلی فرق داره این چند روز یه آرامش خاصی به قلبم سرازیر ولی از الان دلتنگیم شروع شده وقتی از بین الحرمین می اومدیم بیرون انگار توی این شهر گم شدم و سر در گم هستم وقتی که از توی ماشین گنبد حرم امام حسین (ع)با پرچم سرخش از لابلای نخل های بلند که اونطرف آبی که حرکت میکرد گفتی آب فراته گنبد رو که دیدم لحظه شماریم برای دیدن ضریح و حرف زدن با آقا شروع شد سر از پا نمیشناختم انگار این زیارت اولین زیارتی که اومدم ،وقتی رسیدیم بین الحرمین گفتی اول سمت حرم حضرت عباس (ع)سلام بدیم از علمدار اجازه ورود به حرم آقا امام حسین (ع)رو بگیریم بی تابیم بیشتر شد این چند روز یه لحظه های رو کنارت این خاندان بزرگ و گذروندم که توی این سال ها هیچ وقت تجربه ش نکرده بودم لبخند روی لبش دندون نما شد _احتمالا زمانی اومدید که اینجارو داشتن تعمیر میکردن،این حس و حالت رو خریدارم خانم ،عاشق ارباب شدن همینه سعی کردم بغض رو قورت بدم ولی موفق نبودم _کاش میشد خیلی زود دوباره بیایم زیارت ولی با این اوضاع من فکر نکنم بشه _بچه هامون چند ماهه بشن میشه بیایم ولی باید صبر کنیم بعد از کنکورت بعدش قول میدم با اولین کاروانی که حرکت کنن میایم دختر و پسرمونم کربلایی میکنیم لبخندی زدم وسرم رو کج کردم _نمیشه قبل کنکور بیایم؟ آروم خندید _نخیر خانومی نمیشه تازه برگردیم یه روز استراحت میکنی بعدش پا به پای برنامه ای که بهت میگم شروع میکنی درس خوندن _چشم ولی کاش بشه بیایم بین خنده ش گفت _بگیر بخواب خستگی از سر و روت میباره _چند دقیقه قبل از اینکه خواستیم بریم بیدارم کن _باشه عزیزم آینده😎😎😎 https://eitaa.com/joinchat/1275986393C57f6f531da نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از  حضرت مادر
اجرتون با خانم حضرت زهرا(س) چراغ بعدی کدوم عزیز روشن میکنه ؟؟؟