eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
15.7هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
2.3هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  حضرت مادر
32.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادر شهیدی که مزار شهیدش را تبدیل به موکب شبانه روزی کرده بهشت زهرا سلام الله تهران قطعه ۲۳۱ ردیف ۷۹ مزار شهید مصطفی علیدادی🕊🌹 شادی روحش صلوات 🌷
هدایت شده از  حضرت مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام بانو... سلام مادر... سلام نور خونمون... سلام مادر....❤️ میلاد مادر خوبی ها حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و روز مادر بر همه مادران مخصوصا مادران شهدا مبارک باد😍
هدایت شده از دُرنـجف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها ثوابی بالاتر از هزار رکعت نماز😇
هدایت شده از  حضرت مادر
میـــم مثل ... فرشٺــه های زمینی، روزتوووون مبااااارڪ💕✨ ▫️پيامبر اکرمﷺ فرمودند : الجَنَّةُ تَحتَ أقدامِ الاُمَّهاتِ؛ بهشت زير قدمهاى مادران است. • • 📚ميزان الحكمه : ح ۲۲۶۹۱ ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هدایت شده از  حضرت مادر
دوستان برای خانواده ای که #پدرشون۷۰سالشه‌مریض‌هستن‌توانایی‌کارکردن ندارن #هیچی‌ازوسایلشون‌باقی نمونده و۲۵میلیون بدهی دارن #فعلا۷۵۰۰تونستیم از بدهی واریز بزنیم طلبکارشون از یه ریال گفتن نمیگذرن کمک کنید امشب که شب ولادت حضرت مادر بتونیم این بدهی تسویه کنیم هرچقد در توانتونه کمک کنید بتونیم بدهی پرداخت کنیم از این فشار روحی و استرس نجات پیداکنه یاعلی بگید بتونیم این مشکل حل کنیم فعلا۲۹۰۰واریزی اومده به نیابت از #اهل‌بیت‌وشهداوامواتتون‌صدقه‌یاکمک‌کنید بزنیدروی شماره کارت کپی میشه 5892107046105584 کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد به این شماره کارت واریز بزنید بزنید روی شماره کارت کپی میشه 5894631547765255 محمدی https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c رسید رو برای ادمین بفرستید🙏 @Karbala15 اجرتون با آقا امیرالمومنین(ع) و خانم حضرت زهرا(س) #مطمئن‌باشیدبرکت‌این‌کمک‌ها‌به‌زندگیتون‌برمیگرده
شـــهــیــدانـــه🌱
دوستان برای خانواده ای که #پدرشون۷۰سالشه‌مریض‌هستن‌توانایی‌کارکردن ندارن #هیچی‌ازوسایلشون‌باقی نموند
عزیزان شرایط این خانواده خوب نیست هرکسی توانایی صدقه دادن و کمک کردن داره یا علی بگه بتونیم مشکل حل کنیم اجرتون با حضرت زهرا(س)
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت1171 گذر از طوفان✨ پتو داخل گهواره ها رو مرتب کردم بلند شدم آرو
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ پریسا همیشه میگفت حواست رو جمع کن نازبانو آدمو تشنه میبره لب چشمه برش میگردونه ،بهش میگفتم زیاد بدبین هستی الان میفهمم همه حرفهای پریسا درست بود من اشتباه میکردم،آهی کشیدم _مغازه رو چقد رهن و کرایه داده بود؟پس چرا همش همه چی رو نسیه میخرید _اینو دیگه نپرسیدم، درگیر چیزهای مهم تری شدیم ،خوب شد آقای مغفوری شماره آقای که مغازه رو گرفته بود رو داشت ازش گرفتیم بهش زنگ زدیم فهمیدیم کدوم بنگاه رفتن و سند زمین و مغازه رو سوری معامله کردن ولی برای زمین مامان فقط بیعانه گرفته بودن تا وقتی سند رو به نام خریدار بزنن بعد بقیه پولش رو بگیرن نفس کلافه ای کشیدم _به کی فروخته بودن؟ ‌ناز بانو چقد حریصه تو اون شرایط بجای اینکه نگران حال بابا باشه دنبال پول بوده _زمین های بابا و مغازه به نام دامادشون و پسر داداشش زده بودن ولی زمین مامان خریدارش کسی دیگه، خدا پدر و مادرش رو بیامرزه آدم باشعوری و فهمیده ای بود وقتی داداش باهاش حرف زد که بدون اجازه وراث زمین فروخته شده بعد از کمی بدخلقی کردن راضی شد پولش رو پس بگیره ولی خریدار باغ پدر بزرگ کوتاه نمی اومد میگفت نه پول میگیرم نه سهمی که خریدم رو پس میدم نزدیک بود کار به شکایت کشیده بشه که وقتی وکیل بهش گفت چون خرید مال غیر انجام دادی حکم دادگاه به ضررته و جریمه هم میشی اون وقت بیخیال شد گفت پس پولم رو بدید هاج و واج با دهن باز شده به طاها خیره شدم بزور آب دهنم رو قورت دادم _باغ پدر بزرگ چطوری تونستن بفروشن! اصلا سند هارو از کجا آوردن؟ نفسش رو محکم بیرون فرستاد _اون روزها من و داداش هم مثل الان تو توی شک بودیم باورمون نمیشید چطور به خودشون اجازه دادن دست به همچین کاری بزنن _بابا وقتی فهمید حالش بد نشد؟عمو اینا هم فهمیدن ؟ _نه اون روزها مواظب بودیم کسی خبر دار نشه تا روزهای آخر عمو متوجه شد،اون شب بابا خیلی بهم ریخت یه سردرد خیلی بد گرفت، با مسکن هم دردش خیلی کم نشد بنده خدا حقم داشت حالش بد بشه با گندی که خانواده ناز بانو زدن همه برنامه و تصمیم هاش ریخت بهم نفسی کشید و لبخندی زد _ولی بعدش فهمیدم برای من بدنشد نوچی کردم _یعنی چی متوجه نمیشم ،مگه بابا چه تصمیمی گرفته بود‌‌؟ نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت1172 گذر از طوفان✨ پریسا همیشه میگفت حواست رو جمع کن نازبانو آد
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ طاها نگاهی به صفحه گوشیش انداخت به ساعت اشاره کرد _خوابت نمیاد؟صبح هم بچه ها نمیزارن بخوابی بقیه ش رو فردا شب برات تعریف میکنم نزدیک ساعت سه ،طاها صبح هم باید بره سر کار دوست ندارم بخوابم با این حرفهای که شنیدم کلا خواب از سرم پرید،باید تا فردا شب صبر کنم،با قرار گرفتن دستش روی دستم به خودم اومدم _جانم؟ _خوبی؟ _آره ،بریم بخوابیم _بخاطر حرف من میخوای بخوابی؟ _نه ،چند ساعت بخوابیم توام صبح میری سر کار تا الانم بدخواب شدی لبخندی زد نگاه مهربونش رو به چشمـهام داد _صبح نهایتا دیر تر میرم سر کار چند ساله سر وقت رفتم چند باری هم دیر برم بجای بر نمیخوره ،خوابت نمیاد ؟ سرم رو به دو طرف تکون دادم _نه، اصلا خواب از سرم پریده ذهنم دردگیر کارهای ناز بانو و برادرش شده از روی مبل بلند _چند لحظه صبر کن الان میام استکان ها رو روی سینی گذاشت _چایی میخوای خودم برات میارم _نه عزیزم بشین برم دو لیوان شربت بیارم سمت آشپزخونه چرخیدم منتظر اومدنش شدم،سینی رو روی میز گذاشت _شربتت بخور _دستت دردنکنه _خواهش میکنم ،خب به کجا رسیدیم ؟ _گفتی برنامه بابا بهم ریخت لیوان شربتش رو روی میز گذاشت دستمال رو گوشه لبش کشید و سرش رو تکون داد _آها،قرار شد بعد از اینکه بابا بدهی ها رو پس بده و هزینه بیمارستان رو هم به حساب عمو یا خودت بریزه راضیت کنه یه مدت تا زمانی که مرخص میشه بری خونه آقاجون پیش خانواده مامان باشی ،بخاطر دور شدن مسیرت برای مدرسه و شرکت نگران بود که با پیشنهاد سرویس گرفتن خیالش راحت شد ،ولی وقتی فهمید زنش و برادرش چکار کردن همه چی ریخت بهم ،چند روزی داداش پیگیر پس گرفتن سند ها بود اولش بنگاهی قبول نمیکرد تا اینکه بابا بهش زنگ زد راضیش کرد با داداش بیاد بیمارستان بابا باهاش حرف بزنه _اومد؟ _آره ،وقتی حرفهای بابا رو شنید هنگ کرد بود و بعدشم ترسیده بود _ترس چرا؟مگه چکار کرده بود؟ _ناز بانو و برادرش بهش میگن بابا حالش خوب نیست زبونم لال گفتن بودن شاید اصلا زنده برنگرده خونه برای پول و خرج عمل گرفتار شدن باید مغازه و زمین ها بفروشن ولی آشنا ندارن که بدون دردسر سند ها رو به نام بزنه فقط میتونن امضا بابا رو برای انتقال سند ها بزنن حیرت زده گفتم _یعنی امضا بابا جعل کردن؟ متاسف سرش رو تکون داد _آره بنگاهی هم یه دفتر خانه میشناسه میگه باشه چون بخاطر هزینه درمان گیر کردید میگم کمکتون کنه ولی باید اثر انگشت و امضا اصلی شوهرتون پایین مدارک بزنید و بیارید _چطوری اثر انگشت و امضا گرفتن؟ _میگن به مدیر دفتر خانه و بنگاهی شما کار انتقال هارو انجام بده بعد عمل امضا و اثر انگشت درست میکنیم _بابا از بنگاهی شکایت کرد؟ _نه توی شرایط شکایت کردن نبود از یه طرفی نگران تو بود از طرف دیگه با این گندی که خانواده زنش زده بودن آبرویزی بزرگی درست میشد _پس چطوری سند هارو پس گرفتید پول خریدار هارو پس دادید؟ لیوان شربتش رو برداشت و کمی خورد و گلوش رو صاف کرد _مغازه و زمین رو به اسم دامادشون و برادر زاده ش زده بودن که بنگاهی به برادر زن بابات زنگ زد گفت یکی اومده بنگاه گفته وکیل دامادتون پیگیر رهن و مغازه و زمین ها شده اونم از پشت گوشی جا خورد و ترسید به بنگاهی گفت بگو بعد از ظهر بیاد بنگاه ببینم کیه با هر حرفی که طاها میزد بیشتر شوکه میشدم سر دردم هر لحظه بدتر میشد ولی سعی میکردم آروم باشم که طاها متوجه حالم نشه _کدوم داماد ناز بانو اینا؟خودت رفتی بنگاه؟ _نه داداش طیب رفت ،اگر اشتباه نکنم اسمش سامان پیر زاده بود _شوهر نازگل ،اصلا بهش نمیاد اینطور آدمی باشه حلال و حروم براش مهم نباشه _دامادشونم از نقشه ای که کشیده شده بی خبر بوده بهش میگن میخوان خونه و مغازه و زمین ها رو از دست طلبکارها نجات بدن به نامش بزنن که بعد به نام ناز بانو بشه دستم رو بلند کردم روی پیشونیم گذاشتم _ یعنی خونه رو هم به نامش زدن؟ _نه عزیزم بعد قضیه زمین ها خواستن پیگیر کار سند خونه بشن _زمین مامان و باغ آقاجون به نام کی زدن از فامیل و آشناهای خودشون بودن؟ _نه ،غریبه بودن پولشون پس نمیدادن انتظار داشتن بابا پسش بده که قضیه فروش النگوها بر میگرده به اون قضیه آینده😂😂😂😂 https://eitaa.com/joinchat/1275986393C57f6f531da نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از  حضرت مادر
دوستان برای خانواده ای که #پدرشون۷۰سالشه‌مریض‌هستن‌توانایی‌کارکردن ندارن #هیچی‌ازوسایلشون‌باقی نمونده و۲۵میلیون بدهی دارن #فعلا۷۵۰۰تونستیم از بدهی واریز بزنیم طلبکارشون از یه ریال گفتن نمیگذرن کمک کنید امشب که شب ولادت حضرت مادر بتونیم این بدهی تسویه کنیم هرچقد در توانتونه کمک کنید بتونیم بدهی پرداخت کنیم از این فشار روحی و استرس نجات پیداکنه یاعلی بگید بتونیم این مشکل حل کنیم فعلا۲۹۰۰واریزی اومده به نیابت از #اهل‌بیت‌وشهداوامواتتون‌صدقه‌یاکمک‌کنید بزنیدروی شماره کارت کپی میشه 5892107046105584 کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد به این شماره کارت واریز بزنید بزنید روی شماره کارت کپی میشه 5894631547765255 محمدی https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c رسید رو برای ادمین بفرستید🙏 @Karbala15 اجرتون با آقا امیرالمومنین(ع) و خانم حضرت زهرا(س) #مطمئن‌باشیدبرکت‌این‌کمک‌ها‌به‌زندگیتون‌برمیگرده
شـــهــیــدانـــه🌱
دوستان برای خانواده ای که #پدرشون۷۰سالشه‌مریض‌هستن‌توانایی‌کارکردن ندارن #هیچی‌ازوسایلشون‌باقی نموند
عزیزان شرایط این خانواده خوب نیست هرکسی توانایی صدقه دادن و کمک کردن داره یا علی بگه بتونیم مشکل حل کنیم اجرتون با حضرت زهرا(س)
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدۍتازھ‌کنیم^^؟ @karbala_ya_hosein
سلام کشتی امن نجات نوکرها سلام ای تو حیات و ممات نوکرها سلام شاه دو عالم، سلام اربابم سلام بر تو شد از واجبات نوکرها @karbala_ya_hosein
☀️ قرار هرروز منتظران عهد ببندیم محمکتر از همیشه... 🧡
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌘✨✨🌘✨✨🌘✨✨🌘✨🌘✨✨ ✨🌘 #قسمت‌نوزده سراب🕳 صدرا روی تشک غلتی خورد و متعجب گفت چه تناقضی توی رفتارش داشت
✨🌘✨✨🌘✨✨🌘✨✨🌘✨🌘✨✨ ✨🌘 سراب🕳 صدرا ابروهاش رو بالا انداخت با نگاه پر از جذبه ای گفت _مثلا چه فرقی داشته باشه؟؟ خمیازه ای کشیدم بالشتم رو مرتب کردم _بقول بچه ها توهوم میزنه ،ما یه طوری بزرگ شدیم که یه حد و مرزی توی رفتارمون با محرم و نامحرم مشخصه ،پسر حاج فتاح در سعی و تلاش بود خط قرمز های که توی رفتار و صحبت کردنم با هم دانشجوهای آقا دارم برای اون نداشته باشم ،گرم و صمیمی سلام و احوال پرسی کنم خیلی تحویلش بگیرم یه روز با استکان چایی جلوم ظاهر میشد یه روز به بهانه ی اینکه غذا رزرو کردم سوال میپرسید یه روز دنبال جزوه یا پیشنهاد برای همکاری کردن توی انجام یکی از پروژه های تحقیقاتی سر و کله ش پیدا میشد به هر دری زد موفق نشد ، برای همین پافشاریش برای زودتر خواستگاری اومدنش بیشتر شد چشم هام روی رگ های گردن و پیشونی صدرا که مشخص بود از عصبانیت بیرون زده خشک شد که با صدای که سعی داشت خودش رو کنترل کنه گفت: _خیلی بی جا کرده اینطوری رفتار کرده تو چرا تا الان سکوت کردی هیچی به من نگفتی که گوش این پسره بچه پررو بپیچونم بشینه سر جاش و رفتار کردن یاد بگیره دور ور ناموس ما پرسه نزنه سعی کردم لبخندبزنم که داداش غیرتی و با جذبه م رو آروم کنم _وقتی اصلا به چشمم نمیاد و بهش توجه نمیکنم چرا با یه کسی که حرف زدن باهاش هم کفاره داره هم کلامت کنم ؟همین که دیده نشده بدسوزوندش ‌،اگر بابا هم یه جواب نه محکم بزنه توی صورتش دیگه خاکستر میشه برای همیشه از دستش راحت میشم _من و سعید هم از همون اول خوشمون ازش نیومد‌، ولی گفتیم اگر بی دلیل مخالفت کنیم بعدأ اتفاقی بی افته بابا میگه ما باعث شدیم، بابا همیشه بهترین تصمیم ها رو برای آینده و خوشبختی ما ها گرفته حالا چرا فکر میکنه پسرخانواده پیرزاده هم خوبه و آینده خوبی دارید نمیدونم ،ولی با این اوصاف من هم از این به بعد به شدت با این وصلت مخالفم و سعی میکنم یه راهی پیدا کنم که بابا قبول کنه این پسره انتخاب خوبی نیست تصمیم صدرا لبخند به لبم آورد یه روزنه امیدی توی دلم روشن کرد _ممنون داداش ، بخواب دیگه دیر وقته فردا صبح زود باید بیدارشی نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ قسمت اول https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/54932 ✨ ✨🌘🌘✨🌘🌘✨ ✨🌘🌘✨🌘🌘✨🌘✨🌘✨
هدایت شده از  حضرت مادر
ازعرش‌آمدے‌وزمین‌آبرو‌گرفت ؛ بایدبراے‌بُردنِ‌نامت‌وضوگرفت🌸💕:))
دوستان برای خانواده ای که #پدرشون۷۰سالشه‌مریض‌هستن‌توانایی‌کارکردن ندارن #هیچی‌ازوسایلشون‌باقی نمونده و۲۵میلیون بدهی دارن #فعلا۷۵۰۰تونستیم از بدهی واریز بزنیم طلبکارشون از یه ریال گفتن نمیگذرن کمک کنید امشب که شب ولادت حضرت مادر بتونیم این بدهی تسویه کنیم هرچقد در توانتونه کمک کنید بتونیم بدهی پرداخت کنیم از این فشار روحی و استرس نجات پیداکنه یاعلی بگید بتونیم این مشکل حل کنیم فعلا۲۹۰۰واریزی اومده به نیابت از #اهل‌بیت‌وشهداوامواتتون‌صدقه‌یاکمک‌کنید بزنیدروی شماره کارت کپی میشه 5892107046105584 کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد به این شماره کارت واریز بزنید بزنید روی شماره کارت کپی میشه 5894631547765255 محمدی https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c رسید رو برای ادمین بفرستید🙏 @Karbala15 اجرتون با آقا امیرالمومنین(ع) و خانم حضرت زهرا(س) #مطمئن‌باشیدبرکت‌این‌کمک‌ها‌به‌زندگیتون‌برمیگرده
هدایت شده از  حضرت مادر
مداحی_آنلاین_عشق_علی_خوش_اومدی_محمود_کریمی.mp3
3.4M
شمس فلک نشین کجا ذره‌ی کمترین کجا عشق علی خوش اومدی شما کجا زمین کجا میلاد حضرت زهرا سلام الله مبارک🌸
هدایت شده از  حضرت مادر
573.6K
هدایت شده از  حضرت مادر
514.4K
هدایت شده از  حضرت مادر
مداحی آنلاین - امشب شب دریا - رسولی.mp3
5.36M
امشب شب دریا تو قلب من غوغا حال دلم امشب از چشم من پیدا 🔊 (س)🌸 🎙
هدایت شده از  حضرت مادر
مداحی آنلاین - سلام بانو - محمود کریمی.mp3
5.59M
سلام بانو سلام مادر سلام نور خونمون سلام مادر 🔊 (س)🌸 🎙
هدایت شده از  حضرت مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مـــداحـــی لُری محضر رهبر انقلاب❤️😍 به به چقدر چسبیــــد🍃
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت1173 گذر از طوفان✨ طاها نگاهی به صفحه گوشیش انداخت به ساعت اشار
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ _پولی که گرفته رو چکارش کرده که النگوهاش رو فروخته ،بابا چرا شکایت نکرد؟ باقی مونده شربتش رو توی دو نفس خورد لیوان رو روی میز گذاشت _بابا قرار بود پیگیر بشه ببینه پولی که گرفتن رو چکارش کردن، خبر ندارم پرسیده ازشون یانه ،داداش هم پیشنهادش این بود که بابا شکایت کنه ولی قبول نکرد _آخه چرا وقتی امضا جعل کردن و داشتن نامردی در حق بابا میکردن نباید دلش براشون میسوخت بی صدا خندید _بخاطر اونا که بیخیال نشد ،دوست نداشت مشکلی برای تو درست بشه از یه طرفی هم اگر شکایت میکرد خانواده مامان هم یه طرف قضیه بودن بعد برای چند نفری که بخاطر دروغ های ناز بانو و برادرش رو باور کرده بودن هم دردسر درست میشد و پرونده تشکیل میشد _خانواده مامان چرا یه طرف قضیه میشدن ؟بابا اسمی از بقیه نمی آورد فقط از ناز بانو برادرش شکایت میکرد _بخاطر زمینی که به اسم مامانه ،آقاجون و مادرجون هم از اون زمین سهم دارن ،اگر شکایت میکرد همه باخبر میشدن ،قبلا بابا به آقاجون گفته که زمین رو ببرن برای خودشون ،قبول نکردن گفتن این مال خودت بوده دوست داشتی به نام زنت بزنی الانم مال تو بخوای هم میایم محضر امضا میکنیم دوباره به نام خودت بزنی بابا هم میگه پس زمین به نام ترانه میزنم نفسی کشید به شوخی گفت _یعنی نورا خانم من _ناز بانو از تصمیم بابا خبر داشته؟ _آره فکر کنم، بابا همش خودخوری میکرد چرا سند هارو توی گاوصندوق خونه نگهداشتم که اینطوری هر کاری دلشون بخواد انجام بدن که راحت بتونن دست به فروش باغ پدرم هم بزنن _واقعا که،زمین ها ومغازه های بابا براشون کم بوده که دست به سند پدربزرگ هم زدن کل باغ فروخته بودن؟ سرش رو روبه بالا تکون داد _نه دونگی که سهم بابا میشه رو میفروشن میگن بعد هم میتونه سهم بقیه رو بخره که اون بنده خداهم میبینه موقعیت باغ عالی میگه اگرم نفروشن همین دنگ خودم بسه چون برای خرید و فروش و معامله خریدمش سود خوبی توی موقعیت باغ هست دستم رو روی صورتم کشید و نفسم رو محکم بیرون فرستادم _وای دارم دیونه میشم چند سال با چه موجودی زندگی کردیم و از ذاتش خبر نداشتیم آینده🤣😅🤣 https://eitaa.com/joinchat/1275986393C57f6f531da نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از  حضرت مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مـــداحـــی لُری محضر رهبر انقلاب❤️😍 به به چقدر چسبیــــد🍃