eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
15.9هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
2.3هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
به تاریخ ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۶۸ درقزوین ولادت یافته اند. و در 5 آذر ماه سال 94 در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س) در نبرد با تروریست‌های تکفیری داعش در سوریه به شهادت رسید. @karbala_ya_hosein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ کمتر دیده شده از مراسم تشیع 🍁 🍁 حمید جان!🍂 تو را بر روی دستها میبرند... و نوحه ی علی اکبر(ع) برایت میخوانند... خوشا به سعادتت رفیق التماس دعا😔😭 @karbala_ya_hosein
مینویسم... هر آنکس که میخواند یا میشنود بداند... شرمنده ام ازاینکه یک جان بیشتر ندارم تا در راه (عج) و نائب بر حقش امام (مدظله) فدا کنم @karbala_ya_hosein
بعضی روزا خاص اند مثل روز شهادتت شهادتت مبارک داداش حمید سالروز شهادت @karbala_ya_hosein
گرچه این شهر شلوغ است ولی باور کن آنچنان جای طُ خالیست صدا می پیچد...
☘ 🌺خوشبختـــــے یعنـے حس‌ ڪنی‌ شهیـ🕊ـد دارد تو را‌ مینگرد و تو به احترامش از گناه فاصله میگیری...🍃
ما ڪہ رفتـیم ... وݪۍ "سیـد علـے" را دریابید♥✨ ۱ روز تا سالگرد شھادت
دست من رو می گرفت می نشاند روی صندلی میگفت: یا با هم ظرف ها را بشوییم یا شما بنشین من میشورم . شما دست من امانتی دوست ندارم به خاطر شستن ظرف ، دستهای تو خراب بشه. 📚یادت باشد 🕊🌷
یک شب نزدیکی‌های اذان صبح خواب دیدم که حمید گفت: «خانوم خیلی دلم برات تنگ شده، پاشو بیا مزار معمولاً عصرها به سر مزارش می‌رفتم ولی آن روز صبح از خواب که بیدار شدم راهی گلزار شدم، همین که نشستم و گل‌ها را روی سنگ مزار گذاشتم دختری آمد و با گریه من را بغل کرد، هق‌هق گریه‌هایش امان نمی‌داد حرفی بزند، کمی که آرام شد گفت: «عکس شهیدتون رو توی خیابون دیدم، به شهید گفتم من شنیدم شماها برای پول رفتید، حق نیستید، باهات یه قراری می‌ذارم، فردا صبح میام سر مزارت، اگر همسرت رو دیدم می‌فهمم من اشتباه کردم، تو اگه بحق باشی از خودت به من یه نشونه میدی.» ‌ برایش خوابی را که دیده بودم تعریف کردم، گفتم: «من معمولاً غروب‌ها میام اینجا، ولی دیشب خود حمید خواست که من اول صبح بیام سر مزارش.»‌ 🕊🌹
در دانشگاه شهادت پای درس شهدا راه شهید ، عمل شهید دفترچه خاطرات همسر 🔷 یکبار با حمید آقا داشتیم میرفتیم بیرون که بحث در امتحانات وسط کشیده شد. ❗️ من گفتم: دانشگاه اگه نکنی اصلا نمیشه! 🔷 حمید آقا سریع گفتن:"نباید کنید مخصوصا تو دانشگاه حتی اگه رد بشی چون تاثیر مدرک روی حقوقتون میاد و حقوقت از نظر مشکل پیدا میکنه." 💫 خودش میگفت: بعضی وقتا ماموریت بودم و نرسیدم درس بخونم ولی نکردم و رد شدم ولی پیش خدا مدیون نشدم و دوباره درس رو برداشتم و فرصت کردم بخونم و نمره خوب هم آوردم. یادش با صلوات
خاطره ای از حمیدآقا 🍁 "آقا حمید همیشه میگفت من آخرش شهید میشم :) یه روز به من گفتن بیا با هم عکس برای شهادت رو انتخاب کنیم انتخاب کردیم .... بعد از اعلام خبر شهادت من رو منزل مشترک بردن و من کامپیوتر ایشون رو روشن کردم و بدون معطلی فایل عکس های شهادت رو برداشتم هیچ کس باور نمیکرد که ما تا این اندازه آماده برای شهادت بودیم 🥀🍂"