شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت1143 گذر از طوفان✨ ضربه آرومی به در اتاق زده شد مدادم رو روی میز
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت1144
گذر از طوفان✨
چادرم رو روی سرم مرتب کردم از اتاق بیرون رفتم طاها از روی مبل بلند شد
_بریم؟
سرم رو تکون دادم
_آره
زهرا خانم از آشپزخونه بیرون اومد لبخند عمیقی روی لبش نشست پلاستیک رو سمت طاها گرفت
_یه کم خوراکی براتون گذاشتم از بیرون شام نخورید دیر هم برگشتید اشکالی نداره منتظرتون وایمیسیم
پلاستیک رو گرفت هر دوتا تشکر کردیم طاها چشمی گفت خدا حافظی کردیم و از خونه بیرون رفتیم
کولر ماشین رو روشن کرد گوشیش رو سمتم گرفت سوالی نگاهی بهش انداختم
_چکار کنم؟
_برای داداش طاهر بنویس منتظر تماس مهندس خیرالهی هستیم اگر مشکلی نباشه فردا میتونن شروع کنن
گوشی رو گرفتم متنی که گفت رو نوشتم و فرستادم از صفحه پیام ها خارج شدم شماره طاهر روی صفحه افتاد
_آقا طاهر داره زنگ میزنه
_جواب بده بزار روی بلندگو
_چشم
_الو سلام
_سلام داداش، جانم؟
_جانت سلامت ،مهندس دیر زنگ نزده ؟
_گفت باید جواب کارشناس ها رو بخونه بعد خبر میده شاید هنوز موفق نشده
_این پیمانکاره از صبح چند بار زنگ زده منتظر جوابه
_به بابا زنگ بزن بگو یه بار دیگه به مهندس زنگ بزنه
_باشه ،امروز نمیری شرکت؟
_الان دارم میرم
_پس از اون ور بیا باشگاه
_کار دارم ،ان شاءالله از اول ماه آینده میام
_خیر باشه بعد شرکت کار داری؟
_آره
_باشه کاری نداری؟
_نه خبری شد به منم بگو
_باشه عزیزم حتما خدا حافظ
_خدا نگهدار
روی صندلی جا بجا شدم
_بعد شرکت میخوایم بریم کجا؟
_بریم یه سر به واحدمون بزنیم
لبخند روی لبم اومد
_خونه خودمون؟
جواب لبخندم رو داد
_آره خانمی
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫