✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت536
گذر از طوفان✨
_حواسم به رانندگیم هست
ناراحت ادامه داد
_مگه تا الان رفتاری بدی از من دیدی ؟
_نه ولی نباید پنهان کاری میکردید
_مگه سوال پرسیدی که جواب نداده باشم یا دروغ گفته باشم
_نه ولی باید میگفتید
نوچی کرد سرش رو متاسف تکون داد
سرعتش رو بیشتر کرد سمت شرکت رفت
تا نزدیک های ایستگاه هیچ کدوممون حرفی نزدیم ،قبل از رسیدن به ایستگاه گفتم
_آقای فروغی کنار ایستگاه نگه دارید پیاده بشم
دنده رو عوض کرد
_تا جلوی در شرکت میرم
_نمیشه که جلوی شرکت از ماشین شما پیاده بشم یکی ببینه بد میشه
_همه سرکارن خانم خجسته هم مشغول کار کسی پایین نیست ببینه
_باشه ولی من کنار ایستگاه پیاده بشم بهتره خودم میام
نفس عمیقی کشید
_باید زودتر برسم شرکت نمیتونم با سرعت پایین رانندگی کنم برسی شرکت
_با قدم های بلند راه میرم
نگاه چپ چپی بهم انداخت
_که یهو بخوری زمین یا نفس نفس زنان برسی شرکت
خود خواه یه دنده لج باز بجز حرف خودش هیچی براش مهم نیست
با حرص جعبه های پیتزا رو روی پام جابجا کردم نیم نگاهی بهم انداخت
_زیاد سس روی پیتزا نریز معده ت درد نگیره حالت تهو میگیری
نگاه از جعبه های پیتزا برداشتم
_معده درد فقط بخاطر سس خوردن و تغذیه نیست بعضی وقتها رفتار آدم ها باعث معده درد میشه
نگاه زیر چشمی بهم انداخت و کم نیاورد و گفت
_اول تغذیه رو رعایت کن رفتار هم درست میشه اگر دنبال مقصر نگردی
چه رویی داره باید میگفت خونه پدرش نیست ناراحت هم شده چرا به روش آوردم
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫