eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
15.6هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
2.3هزار ویدیو
37 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت637 گذر از طوفان✨ ماشین رو راه انداخت هر چند ثانیه نگاهی به دو
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ سرکوچه ماشین رو پارک کرد نگاهی به پلاستیک خریدها انداخت و گفت _میتونی ببریشون دستت اذیت نمیشه؟ دستمم درد بگیره اجازه نمیدم ماشین رو بیاره داخل کوچه که دردسری درست بشه ‌_نه فکر نکنم زیاد سنگین باشه میتونم لبخندی زد _باشه پس مواظب باش سرم رو تکون دادم در ماشین رو باز کردم پیاده شدم کیفم رو روی شونه م انداختم و خریدها رو برداشتم _خدا حافظ _خدانگهدار اگر رفتی بیمارستان خبر بده باتعجب گفتم _چرا؟ _شاید عموت اینا نباشن بیام حاجی رو ببینم آب دهنم رو پایین فرستادم _فعلا که بابا بیهوش بعید هم میدونم عمو اینا برن بیرون بیمارستان مگر کاری پیش بیاد دوباره لبخندی زد _باشه نمیام ولی خواستی بری خبر بده باز گیر دادنش شروع شد _باشه در ماشین رو بستم با قدم های بلند خودم رو جلوی در خونه رسوندم خرید هارو روی زمین گذاشتم دسته کلید رو از داخل جیبم بیرون آوردم قبل از اینکه در رو باز کنم در حیاط باز شد با نازبانو روبرو شدم نگاهی بهم انداخت _سلام طلبکار گفت _علیک سلام معلوم هست کجایی برو یک کیلو سبزی بخر خم شدم خرید هارو برداشتم الان بخوام برگردم سر کوچه امکان داره فروغی فعلا نرفته باشه نه حوصله دارم برم خرید نه دوباره با فروغی روبرو بشم و غر بزنه ناز بانو نگاهی به دستم انداخت _چه عجب خانم کمی خرید کردی خب میوه و سبزی هم میخریدی تنه ای بهش زدم از کنارش رد شدم _دستم از آهن نیست که بتونم کل بازار رو خرید کنم و بیارم خونه "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫