eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
10.9هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
35 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت673 گذر از طوفان✨ ظرفهای بسته بندی شده سالاد ها رو داخل پلاستیک
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ سجاده م رو جمع کردم توی کشو گذاشتم گوشیم رو از روی دراور برداشتم داخل پوشه پیام ها رفتم برای فروغی نوشتم _سلام گوشیم کنارم نبود پیام رو فرستادم کوله پشتیم رو برداشتم سمت میز گوشه اتاق رفتم روی صندلی نشستم کتاب و جزوه هام رو بیرون آوردم مشغول درس خوندن شدم صدای لرزش گوشیم توی اتاق پخش شد نگاهی به صفحه که شماره فروغی افتاده بود انداختم انگشتم رو روی صفحه کشیدم با صدای آرومی گفتم _الو سلام _سلام خوبی؟تا الان خواب بودی؟ _ممنون ،نه گوشی رو ندیدم جواب بدم _پشت فرمانم برگردم خونه زنگ میزنم بهت، تمرینهای شیمی رو توضیح دادم برات فیلم گرفتم فرستادم واتساپ ببینشون هرجا رو متوجه نشدی پیام بده دوباره توضیح بدم امتحان فردا روهم خوب بخون _باشه _کاری نداری؟ _نه ممنون _فعلا خدا حافظ _خدانگهدار گوشی رو روی میز گذاشتم نفس عمیقی کشیدم مشغول درس خوندن شدم صدای ترانه گفتن عمه بلند شد _بله؟ در اتاق رو باز کرد با یه سینی داخل اومد نگاهی به کتاب های روی میز انداخت _بیا شامت رو بخور بعد شروع کن درس خوندن _ممنون دستتون درد نکنه کتاب و جزوه شیمی رو کنار گذاشتم سینی که عمه روی میز گذاشته بود رو جلوی دستم کشیدم عمه سمت در رفت و گفت _برگردم ببینم کامل غذاتو نخوری من میدونمو تو لبخندی زدم و سرم رو تکون دادم "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫