eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
10.9هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
35 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت679 گذر از طوفان✨ نزدیک ماشین فروغی چند باری پشت سرم رو نگاه ک
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ ماشین رو داخل پارکینگ برد سر جای همیشگی پارک کرد پیاده شدیم نگاهی به در آسانسور انداخت به پله ها اشاره کرد _تا آسانسور بیاد پایین پله ها رو بالا رفتیم رسیدیم پا به پای هم پله ها رو بالا رفتیم کلید رو توی قفل چرخوند در رو باز کرد با لحن مهربونی گفت _بفرمایید داخل _ممنون از کنارش رد شدم و داخل رفتم فروغی پشت سرم داخل اومد قبل از اینکه در رو ببنده با صدای آقای فروغی گفتن یه خانم چرخید در رو باز کرد و چند قدمی جلو رفت از در فاصله گرفت با شخصی که روبروش وایساده بود ولی در دید من نبود سلام و احوال پرسی کرد _ببخشید آقای فروغی همسایه طبقه بالاتون هستم سوالی از خدمتتون داشتم _خواهش میکنم بفرمایید _پدرم با برادرتون صحبت کردن برای پروژه ای که باید تحویل دانشگاه بدم _باطیب صحبت کردن یا طاهر؟در جریان نیستم _آقا طاهر همسرشون دانشجوی تخصص هستن؟ _بله چطور مگه؟ _پس با آقا طاهر صحبت کردن چون همسرشون همکلاس زن داییم هستن _آها خب داداشم چی گفتن؟ _قرار شد یه نقشه رو آماده کنم بیارم شرکتتون تحویل بدم که پدرم متوجه شدن یکی از واحدهای اینجا برای شماست آقا طاهر گفتن تحویل شما بدم بررسیش کنید ایرادهای کار رو بهم بگید درستش کنم بعد تحویل شهرداری بدم اگر تایید بشه برای ادامه کار اقدام کنم طاها چند ثانیه ای سکوت کرد و گفت _ببخشید این ماه که کلا وقتم پره باید حواسم به چند تا پروژه باشه کارهای شرکت هم هست الانم نمیدونم بررسی نقشه شما چقد زمان میبره ، یه پروژه پیچیده باشه یا ساده چون باید وقت بزاریم کل نقشه رو چند بار نگاه کنم چکش کنم باید یه جوابی رو بدم که بدون خطا و احتمالات باشه دقیق و بدون ابهام باشه ،با داداش صحبت میکنم شاید بتونه کارتون پیگیره کنه _یعنی هیچ راهی نداره نقشه رو ببینید؟ فکر نمیکنم برای یه مهندس حرفه ای و کاربلد مثل شما کار سختی باشه _شما لطف دارید نمیتونم قبول کنم بعد نتونم پیگیری کنم بدقول میشم _باشه پس میگم به پدرم با آقاطاهر صحبت کنن ببخشید وققتون رو گرفتم _خواهش میکنم فروغی بعد از خداحافظی داخل اومد نفس کلافه ای کشید زیر لب ای طاهری گفت سرش رو بلند کرد با دیدنم جاخورد لبخند کم رنگی زد "نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫