شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت719 گذر از طوفان✨ بعد از تموم شدن کار پرونده ها برادران فروغی از
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت720
گذر از طوفان✨
لبخند ملیحی زدم
_میشه یه سوال بپرسم؟
_چرا نمیشه بپرس
_پنجشنبه میخواید کجا برید که ربطی به کارهای شرکت هم نداره
دستش رو زیرچونه ش گذاشت بهم زل زد
_گفتم که صبرکن ببینم درست میشه بهت میگم
_آخه وقتی ربطی به کار نداره چرا من همراهتون بیام ؟
_دوست ندارم تنها برم
_خوب کسی دیگه رو ببرید مثلا خواهرتون
خنده ریزی کرد
_نمیشه
لبم رو پایین کشیدم
_چرا نمیشه؟
_چون دوست دارم شما همراهم باشی
چند ثانیه سکوت کردم و گفتم
_اگر دوست نداشته باشم بیام؟
نگاه مهربونش توی صورتم چرخید
_اگر من ازت خواهش کنم بیایی چی؟بازم نمیایی؟
این چند وقت خیلی خوبی در حقم کرده اگر بگه کجا میره باهاش میرم حداقل بدونم چه جاییه
_خب حداقل بگید کجاست
ابروهاشو بالا انداخت
_گفتم که صبر کن
_آخه وقتی نمیدونم کجا میخوایم بریم چطوری قبول کنم؟
چند ثانیه مکث کرد و گفت
_یه کار خیلی مهم که میخوام انجامش بدم
وقتی میگه مهم دروغ که نمیگه
با دست سالمش نقشه ها رو سمت خودش کشید
_حالا میایی یا بازم باید ناز بکشم؟
یهوی خنده م گرفت
_ناز کشیدن لازم نیست میام
به نقشه ها اشاره کردم
_کمکتون کنم؟
_نه عزیزم برو استراحت کن چیزی به رسیدن خانم خزایی نمونده
از کلمه عزیزمش جاخوردم ولی سعی کردم عکس العملی نشون ندم
با ضربه ای که به در خورد فروغی اجازه ورود داد نگاه هر دو تامون سمت در رفت و پریسا توی چهار چوب ظاهر شد
_خانم خزایی رسیده اگر کاری هست بگم صبر کنه
سرم رو تکون دادم
_نه بریم
رو به فروغی با اجازه ای گفتم زیر لب گفت
_مواظب خودت باش
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫