شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت720 گذر از طوفان✨ لبخند ملیحی زدم _میشه یه سوال بپرسم؟ _چرا ن
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت721
گذر از طوفان ✨
سوار ماشین شدیم همزمان با حرکت خانم خزایی پریسا گفت
_یه گوشی تحویل دادن رو چقد لفت دادی
برای اینکه بیخیال بحث بشه گفتم
_فروغی داخل اتاق نبود
_کجا رفته بود؟
_اتاق بایگانی قبلی رفته بود دنبال چندتا نقشه
_خوب شد اومدم دنبالت وگرنه احتمالا میخواستی بشینی کمک کنی کار فروغی تموم بشه
آروم خندیدم
_اگر میگفت کمک کن نمیشد بگم نه
نگاه چپ چپی بهم انداخت
_چند وقت پیش کی بود با فروغی کل کل میکرد میخواست جنگ جهانی راه بندازه
پشت چشمی براش نازک کردم
_خب مقصر بود
خنده صدا داری کرد
_والا توام بد شمشمیر از رو بسته بودی
به شوخی گفتم
_خجالت نکشی از من طرف داری نمیکنی
_تنها کسی که خیلی طرفداری ازت کرده منم پس حرف نباشه
به لحن شوخیش خندیدم
بعد از چند دقیقه سکوت پریسا گفت
_ترانه حواست به نیلو هست؟
سرم رو به دو طرف تکون دادم
_این روزا حواسم به هیچکی و هیچ چیزی بجز بابا نیست ،نازبانو هم که بلد نیست بچه رو تربیت کنه رو اعصابمه
_فکر نکنی بخاطر خریدن یه شیر کاکائو و کیک این حرفهارو میزنم
اگر حواست به تربیت و بزرگ شدن نیلو نباشه یه طوری بزرگ میشه که انتظار داره هرچی میخواد همون لحظه براش فراهم بشه و نمیتونه با شرایطی که توش قرار داره کنار بیاد اینطوری اول خود نیلو ضربه میخوره و بعد خودتون اینارو هم نگفتم که بخوام دخالت کنم ولی این نوع بزرگ شدن برای خود نیلو ظلمه
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫