شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت727 گذر از طوفان✨ انگشتم رو روی صفحه کشیدم تماس رو رد کردم براش
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت728
گذر از طوفان✨
همراه با عمه خانواده عمو رو بدرقه کردیم برگشتیم داخل هال کنار گوش عمه آروم گفتم
_عمه سرم درد میکنه فکر نکنم خانواده ناز بانو هم فعلا قصد رفتن داشته باشن برم بخوابم شاید سر دردم بهتر شد
_برو عزیزم اینا رفتن منم میام داخل اتاقت میخوابم
_باشه
به طرف اتاق رفتم در رو بستم و سمت میز رفتم گوشی رو از داخل کشو برداشتم
رختخوابم رو وسط اتاق پهن کردم برای عمه هم بافاصله کمی رختخوابی پهن کردم
چراغ رو خاموش کردم، نور گوشیم رو روشن کردم سر جام دراز کشیدم
صفحه گوشی رو باز کردم انگشتم رو روی پاکت نامه بالای صفحه کشیدم
فروغی در جواب پیام آخرم نوشته بود
_خب هر وقت بخوای خودم میبرمت
چه اشتباهی کردم بهش گفتم
با انگشتم ضربه ای روی گزینه پاسخ زدم
_اگر کسی ببینه که حتما میبینه دردسر درست میشه
پیام رو فرستادم از صفحه پیام فروغی بیرون اومدم جواب پیام های پریسا رو دادم
پریسا هم بدتر از من امشب کلا در حال پذیرایی و مهمون داری بوده
پیام فروغی روی صفحه ظاهر شد
_حالا تا پنجشنبه با هم حرف میزنیم
انقد سرم درد میکنه که حوصله کل کل با فروغی ندارم براش نوشتم
_باشه شبتون بخیر
چند دقیقه ای از ارسال پیام گذشته بود که صدای زنگ پیامک بلند شد
_چرا پَکَر بنظر میایی؟چیزی شده؟حالت خوبه؟
نفس کلافه ای کشیدم، بهش بگم سرم درد میکنه شاید بیخیال پیام دادن بشه
_یه کم سرم درد میکنه میخوام استراحت کنم
بعد از فرستادن جوابش چند دقیقه به صفحه خیره شدم
_سر کسی که الکی درد نمیگیره از چی ناراحت شدی؟زنگ بزنم حرف بزنیم؟
وای فقط با تلفن حرف زدن الان رو کم دارم تند تند نوشتم
_نمیتونم حرف بزنم ،از دست حرفهای زن بابام اعصابم بهم ریخته، بیشترم بخاطر حال بابا ناراحت شدم ،بخوابم شاید سر دردم خوب بشه
جواب پیامش زودتر از پیام های قبلی روی صفحه اومد
_باشه پس بخواب فردا حرف میزنیم
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫