✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت751 گذر از طوفان✨ برگشتم داخل اتاق گوشیم رو برداشتم شماره فروغی رو گرفتم در اتاق رو بستم صداش پخش شد _سلام یه خرید تحویل کشیدن یک ساعت طول میکشه _سلام نه داشتم بسته بندیشون میکردم این همه خوراکی چرا خریدید آروم خندید _یه خاور که نفرستادم همش دوتا پلاستیک بود حداقل تا بعد امتحانا دیگه خرید لازم نمیشی گلوم رو صاف کردم _همین حرف رو به زن بابام گفتم طلبکار شد با تعجب گفت _یعنی این خرید برای یه ماه کمه! _وقتی میرید میوه بسته بندی شده شیک میخرید تنقلات خوشمزه گرون میخرید میگم نخرید برای اینکه میدونم این بشر دور برش میداره فکر کرده من خزانه پولدارم هر وقت اراده کنه برم بخرم نمیدونه چقد استرس دارم هر روز به بدهی بابا چقد اضافه شده _صدبار گفتم تو کاری به حساب وکتاب بین منو حاجی نداشته باش برای هرچیزی استرس میگیری که چی بشه فقط حواست به امتحانات باشه فکر کرده بیخیال بودن راحته نمیدونه من نمیتونم _نورا؟ _بله؟ _برنامه امتحانیتو برام بفرست برنامه ریزی کنم قبل امتحان سوالهای که داری باهم رفع اشکال کنیم _چشم،برای شیمی کلاس بزارید برامون کافیه _پس ریاضی و فیزیک؟ _گفتم که برادر خانم خجسته برامون رفع اشکال میکنه نفس کلافه ای کشید _فعلا برنامه رو بفرست ببینمش _باشه کاری ندارید؟ -_نه مواظب خودت باش خداحافظ _خدانگهدار نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫